eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌹 هرگز با مشت گره کرده نمی توان به کسی دست داد. 🌹 هرگز با انگشت کثیف به عیب های دیگران اشاره نکن. 🌹 هرگز در یک زمان دنبال دو خرگوش ندو. 🌹 هرگز از رودخانه ای که خشک شده به خاطر گذشته اش سپاسگزاری نمی شود. 🌹 هرگز با آدمهای کوچک نمی توان کارهای بزرگ انجام داد. 🌹 هرگز برای کودکان اسباب بازی جنگی هدیه نبر. 🌹 هرگز دریای آرام از کسی ناخدای قهرمان نمی سازد، حادثه پذیر باش. 🌹 هرگز برای سنجش عمق یک رودخانه با دو پایت وارد آن نشو 🌹 هرگز از کسی که همیشه با تو موافق و همراه است چیزی یاد نمی گیری. 🌹 هرگز سه نفر را فراموش نکن: کسی که در سختی ها رهایت کرده، کسی که در سختی ها یاریت کرده، کسی که در سختی ها گرفتارترت کرده 🌹 هرگز نگذار آگاهی از عیب هایت تو را بترساند. 🌹 هرگز با انسان وقیح و بی حیا بحث و جدل نکن چون او چیزی برای از دست دادن ندارد 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
☘☘☘☘☘☘ 🔆عالم مغرور يكى از علماء كربلا به علم خود مغرور گشته و بيچاره از ويژگيهاى ارزشمند خود و علوم و نماز شب و اعمال مستحب و زهد و تقواى خويش ‍ سخن مى گفت و اظهار مى داشت : من از (حضرت اباالفضل ) بواسطه اين ويژگيها برترى دارم ، و اگر (اباالفضل ) اين خصوصيتها را داشته باشد مثل من مى باشد، و شهادت روز عاشورا نمى تواند با علم و فقه و ... برابرى كند. حاضرين در مجلس از اين جسارت و غرور او در شگفت شدند، و از جهل و نادانى او متحير، و تاءسف مى خوردند. و او همچنان بر داشته هاى خود افتخار مى كرد. روز بعد حاضرين در مجلس شوق فراوان پيدا كردند كه خبرى از مرد جسور پيدا كنند كه آيا دست از گمراهى خود برداشته يا نه ؟. رو به خانه او آوردند، درب منزلش را كوبيدند و از احوال او سؤ ال كردند، در جواب گفتند: حرم (حضرت اباالفضل (ع )) رفته ، آنها به حرم مشرف شدند، ديدند آن مرد ريسمانى به گردن خود قرار داده ، و سر ديگر آن را به ضريح مطهر بسته و با گريه و زارى از عمل خود اظهار ندامت و پشيمانى مى كند. موضوع را از او سؤ ال كردند، گفت : ديشب با همان غرور به خواب رفتم ديدم در كنار جمعى از علماء نشسته ام ، ناگاه مردى داخل شد و صدا زد: (آقا اباالفضل (ع )) تشريف آوردند، نام حضرت دلها را غرق سرور كرد، طولى نكشيد حضرت در هاله اى از نور كه اطراف چهره مباركش احاطه كرده بود با سيمائى كه حكايت از (اميرالمؤ منين (ع )) داشت . وارد مجلس شدند، و براريكه اى در صدر مجلس نشستند، همه حاضرين در برابر عظمت و شكوه حضرت خاضع و خاشع بودند، و من از جسارت گذشته خود بشدّت در ترس و اضطراب بودم . (حضرت اباالفضل (ع )) با يكايك اهل مجلس شروع به سخن نمودند، نوبت به من رسيد، فرمودند: تو چه مى گوئى ؟ من هوش از سرم رفت ، مى خواستم خود را از مهلكه برهانم ، و به گمان خود حق را ثابت كنم ، دليلهاى خود را به عرض حضرت رساندم . (حضرت اباالفضل (ع )) فرمودند: (من نزد پدرم (اميرالمؤ منين (ع ) ) و برادرانم (امام حسن و امام حسين (عليه السلام )) علم آموخته ام و بدرجه يقين رسيده ام ،) اما تو در دين خود و نسبت به امام شك مى ورزى ، آيا چنين نيست ؟! سپس فرمود: اما استادى كه تو نزد وى درس خوانده اى از تو بدبخت تر است ! پيش تو اصول و قواعدى چند است كه براى جاهل به احكام قرار داده شده تا بوسيله آنها حكم را بدست آورى ، و (من محتاج به اين اصول و قواعد نيستم ، زيرا احكام واقعى دين را از منبع وحى الهى دريافت نموده ام ، و خداوند در من صفات برگزيده اى قرار داده از كرم و صبر و ايثار و ... كه اگر اندكى از آنها ميان همه شما تقسيم مى شد، توان پذيرش آنها را نداريد) و در تو صفات رذيله اى چون حسد و خود خواهى و ريا مى باشد، سپس با دست شريفشان به دهن من زدند. ترس و پشيمانى از عمل زشت مرا واداشت تا با انابه و توسل به درگاهش ‍ روى آورم . 📚حضرت اباالفضل مظهر كمالات و كرامات ☘☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ ‌🎙 🌺امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمودند : ✍ مَن سَرَّهُ اَن یَمُدَّاللهُ فی عُمرِهِ وَ اَن یَبسُطَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیَصِل رَحِمَهُ؛ 👌هرکس خوش دارد که خداوند، عمرش را طولانی و روزی‌اش را فراوان کند ، صله‌ی رحم کند. 📗 حیاة الامام زین العابدین ، ص‌339 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🔆حکایت آموزنده 🌺برکت مال حلال روزی امیرالمومنین علیه السلام میثم تمار را در پی کارى فرستاد و تا بازگشت او، خود، در مغازه میثم ماند. ‏یک مشترى براى خریدن مراجعه کرد. حضرت فرمود: پول را بگذار و خرما بردار!... ‏ وقتى میثم برگشت و از این معامله با خبر شد، دید که پولهاى آن شخص، است و به ‏حضرت قضیه را گفت. امام على(علیه السلام) فرمود: «آنان هم خرما را خواهند یافت.» در همین گفتگو بودند که آن مشترى، خرماها را باز آورد و گفت: این خرما تلخ است... 📚بحارالانوار، ج‏۴۱، ص‏۲۶۸ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🔴چرا گاهی بدون دلیل،غمگین و دلگیر میشویم؟❗️ ✳️جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد. 🔅از امام باقر (علیه السلام) پرسيدم: گاهي به طور ناخوداگاه، اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد، رازش چيست؟ 🌺امام باقر (علیه السلام) فرمود: آري اي جابر! خداوند، انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود، به همين خاطر مؤمن، برادر مؤمن است . 🍀 روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد... 🌷امام باقر با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر ناراحت نشود، در ايمان او،نقص و نارسائي وجود دارد. 💐 پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.. 🔴نکته: بی جهت نیست که غروب جمعه ها برای شیعیان دلگیر است، زیرا قلب نازنین قطب عالم امکان آقا امام زمان عج🌺 از دیدن پرونده گناهان شیعیان غرق اندوه میشود و این حزن و اندوه به سایر شیعیان هم سرایت میکند... 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 📗اصول کافی،باب اخوة المؤمنين … حديث 2، ص 166 - ج 2. •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ماجرای یک مادر مسیحی که نام فرزندش را زین‌العابدین گذاشت! 🌺 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🔆درخواست مطالبات سفارشى مرحوم شيخ طوسى ، مفيد، كلينى و ديگر بزرگان به نقل از بدر خادم - غلام احمد بن الحسن - حكايت كرده اند: من اعتقاد به امامت ائمّه إثنى عشر عليهم السلام نداشتم ، وليكن دوستدار و علاقه مند به آن ها بودم . روزى وارد جبل عامل شدم و چون اربابم خواست از دنيا برود سفارش ‍ كرد: اسب و شمشير و ديگر لوازم شخصى او را تحويل مولايش امام زمان عليه السلام بدهم . همين كه اربابم رحلت كرد، با خود گفتم : والى و استاندار حكومت از فوت ارباب اطّلاع يافته و اگر اين اموال را تحويل او ندهم ، ممكن است مرا تحت تعقيب و اذيّت قرار دهد. به همين جهت قيمت آن ها را در نظر گرفتم و بدون آن كه كسى متوجّه نيّت و افكار من شود، مبلغ هفتصد دينار بر ذمّه خود گرفتم و اموال را تحويل والى حكومت دادم . پس از گذشت مدّتى كوتاه ، نامه اى از طرف امام زمان (عجّ) به دستم رسيد، وقتى نامه را گشودم در آن ، چنين مرقوم شده بود: مبلغ هفتصد دينارى را كه بر عهده گرفته اى بابت قيمت اسب و شمشير و ديگر اشياء، براى ما بفرست . پس من تعجّب كرده و متحيّر شدم كه حضرت چگونه از نيّت و افكار آگاه گشته ، لذا ايمان آوردم و بر حقانيّت امام دوازدهم و ساير ائمّه عليهم السلام اعتقاد و معرفت پيدا كردم و تمامى آنچه را كه بر ذمّه گرفته بودم تحويل مأمور حضرت دادم . 📚إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 265، اصول كافى : ج 1، ص 438، ح 16، غيبة طوسى : ص 282، خرائج راوندى : ج 2، ص 464، ح 9، عيون المعجزات : ص 147. 🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
☘☘☘☘☘ 🍀 🌺 سبب نجات در تفسیر روح البیان آمده است: 🍃 در خراسان، شیخ احمد حربی، همسایه گبری به نام بهرام داشت که به واسطه مذهبشان، رفت و آمدی با هم نداشتند. برای شیخ گفتند که همسایه او همه دارایی‌اش را به کسی داد که با آن تجارت کند؛ ولی خبر آورده‌اند که سرمایه‌اش را در راه، دزد برده است. 🍃 شیخ و چند نفر برای دلجویی به خانه بهرام رفتند. او در فکر تهیه وسایل پذیرایی برآمد که شیخ به او فرمود: ما آمده‌ایم که به تو تسلیت بگوییم؛ چون شنیده‌ایم سرمایه‌ات از دست رفته است. 🍃 بهرام گبر گفت: کدام مصیبت؟ خدا سه نعمت بزرگ به من داده است که شما باید برای آن به من تبریک بگویید. اول: خدای عالم، به من عزت نفس داده که دزدی نکردم، مال کسی را نبردم؛ بلکه دزد، مال مرا برده است. دوم: تمام آنچه که خدا به من داده بود، همه‌اش از بین نرفته و هنوز خانه‌ام باقی است. سوم: مصیبت، به مالم خورده نه به دینم. ✨شیخ گفت: این حرف‌هایی که تو می‌زنی حقیقت اسلام است، حیف نیست آتش را بپرستی؟✨ 🍃 چند سؤالی بین آن‌ها، رد و بدل شد و در همان مجلس، بهرام، مسلمان شد. 📚 ایمان، ج 2، ص 1۳۳ ☘☘☘☘☘
✅بهترین راه استجابت دعا، دعا برای دیگران ✍️امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می‌شود: برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است که اگر برای خودش دعا می‌کرد، فقط به اندازه همان یک دعایش به او داده می‌شد. پس دعای تضمین شده‌ای که صد هزار برابر آن داده می‌شود، بهتر است از دعایی (دعای شخص دعاکننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود. 📚من لایحضره الفقیه، ج2، ص212 💫💫💫💫💫
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆ريگ طلا در طواف كعبه مرحوم شيخ طوسى رحمة اللّه عليه در كتاب خود به طور مستند حكايت نموده است : شخصى به نام اءزُدى - آودى - گفت : سالى از سال ها به مكّه معظّمه مشرّف شده بودم و مشغول طواف كعبه الهى در دور ششم بودم ، كه ناگهان اجتماع عدّه اى از حاجيان - در سمت راست كعبه - توجّه مرا جلب كرد، مخصوصا جوانى خوش سيما و خوشبو، با هيبت و وقار عجيبى كه در ميان آن جمع حضور داشت ، توجّه همگان جلب او گشته بود. پس نزديك رفتم و آن جوان را در حال صحبت ديدم كه چه زيبا و شيرين ، سخن مطرح مى فرمود، خواستم جلوتر بروم و چند جمله اى با او سخن گويم ، ولى افرادى مانع من شدند. پرسيدم : او كيست ؟ گفتند: او فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله است كه هر سال در كنگره عظيم حجّ، در جمع حاجيان شركت مى فرمايد و با آن ها صحبت و مذاكره مى نمايد. با صداى بلند گفتم : من دنبال هادى مى گردم ، اى مولايم ! مرا نجات بده و هدايت و ياريم فرما. پس با دست مبارك خود مُشتى از ريگ هاى كنار كعبه الهى را برداشت و به من فرمود: اين ها را تحويل بگير. يكى از افراد حاضر جلو آمد و گفت : ببينم چه چيزى تقديم نمود؟ اظهار داشتم : چند ريگى بيش نيست ، وقتى دست خود را باز كردم ، در كمال حيرت چشمم به قطعه اى طلا افتاد. در همين لحظه آن جوان خوش سيما نزديك من آمد و اظهار داشت : حجّت برايت ثابت گرديد و حقّ روشن شد، از سرگردانى نجات يافتى ، اكنون مرا مى شناسى ؟ عرضه داشتم : خير، شما را نمى شناسم ! فرمود: من مهدى موعود هستم ، من صاحب الزّمان هستم ، من تمام دنيا را عدالت مى گسترانم ، بدان كه در هيچ زمانى زمين از حجّت و خليفه خدا خالى نخواهد بود. و سپس در ادامه فرمايش خود افزود: توجّه كن كه موضوع و جريان امروز امانتى است بر عهده تو، كه بايد براى اشخاص مورد وثوق و اطمينان بازگو و تعريف نمائى . 📚غيبة طوسى : ص 253، ح 223، اصول كافى : ج 1، ص 332، ح 15، إعلام الورى : ج 2، ص 267، إكمال الّدين : ص 444، ح 1، الخرايج و الجرائح : ج 2، ص 784، ح 110، مدينة المعاجز: ج 8، ص 71، ح 2674، و ص 165، ح 2764. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
حکایاتی در باب فضائل و کرامات حضرت سیدالشهداء (صلوات‌الله‌علیه) شخصی در مورد سیادت سید عبدالغفار مازندرانی که از علمای نجف بود تشکیک میکند بدین سان که وقتی پولی که مربوط به سادات بوده به او حواله میشود آن شخص میگوید از کجا معلوم که او سید است؟ سید عبدالغفار میگوید با شنیدن این سخن گویا آسمان بر سرم خراب شد از این رو یک راست رفتم کربلا و خدمت امام حسین(علیه‌السلام) عرض کردم سه حاجت دارم حاجت اول خانه مسکونی، حاجت دوم اثبات سیادت، حاجت سوم را هم گفتم. امام حسین (علیه‌السلام) را در عالم رؤیا دیدم فرمودند: حاجت سوم را دادم خانه را بگذار برای آخرتت در بهشت و اما سیادت تو سید هستی این عمامه سیاه را بر سرت میگذارم. وی در شب وفاتش از شخصی که صوتی زیبا داشت خواست که برای او قدری قرآن بخواند. سپس رفت و خوابید. اما طبق عادت که دو ساعت به اذان صبح بیدار میشد. بیدار نشد. آمدند و دیدند که از دنیا رفته است. پس از آن آقازاده ایشان برای همشیره اش در تهران نامه نوشت که پدر وفات کرده است ولی قبل از رسیدن نامه او همشیره‌اش برای آن آقازاده تسلیت فرستاد. زیرا هم زمان با وفات او همین دخترش که در تهران زندگی میکرد بدون آنکه از مرگ پدر باخبر شود پدر را خواب دید که با سيدالشهداء (صلوات الله علیه) در باغی ایستاده بودند. او خطاب به آن حضرت عرض کرد: هل أنا مَيْتٌ؟» (آيا من مرده ام؟). حضرت فرمود: «هَذَا حَسَنٌ؟» اینگونه بمیری خوب است؟ گفت: «آری» فرمود: «نَعَمْ أَنْتَ مَيِّت» (آری، تو مرده ای) سپس سید عبدالغفار در همان خواب به دخترش گفت به برادرت بنویس که حاجت سوم من این بود که من از مرگ وحشت داشتم از امام حسین (علیه‌السلام) خواستم به گونه ای بمیرم که نفهمم حضرت پذیرفت ولذا مرگ من بدین صورت بود من تعبداً بنا گذاشتم که مرده ام 📚رحمت واسعه ویراست سوم، ص ۲۵۵ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
🌿🌺﷽🌿🌺 ✍ به پروردگارت اعتماد کن 🪴ابراهیم تنها پسرش را برای قربانی آماده می‌کرد. چاقویش را تیز کرد و آماده قربانی شد. اسماعیل می‌گفت: به آنچه فرمان داده شدی، عمل کن. هر دوی آن‌ها نمی‌دانستند که قوچی در بهشت برای این لحظه مهیاست. پس به پروردگارت اعتماد کن. 🪴هنگامی که نوح دعا کرد: «انی مغلوب فانتصر» گمان نمی‌کرد، همه اهل زمین غرق می‌شوند الا او و کسانی که همراهش در کشتی بودند. پس به پروردگارت اعتماد کن. 🪴موسی در گهواره گرسنه شد و صدای فریادش تمام قصر فرعون  را پر کرده بود و سینه هیچ زنی را نمی‌گرفت؛ همه این گریه‌ها به‌خاطر زنی بود که پشت رودخانه مشتاق دیدار پسرش بود و لطف و رحمتی از رب‌العالمین به او و پسرش. پس به پروردگارت اعتماد کن. 🪴ظلمت و تاریکی بر یونس چیره شد، وقتی عذرخواهی کرد و صدا زد: «لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین» الله تعالی فرمود: او را استجابت کردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم. پس به پروردگارت اعتماد کن. 🪴زمانی که خداوند یوسف را از زندان بیرون آورد، صاعقه‌ای نفرستاد تا دروازه زندان را از جا بکند و به دیوارهای زندان امر نفرمود تا راه را به‌سوی یوسف باز کند، بلکه خوابی را در آرامش شب به ذهن پادشاه خوابیده فرستاد. پس به پروردگارت اعتماد کن. 🪴به پروردگارت اعتماد کن و دستانت را عاجزانه بالا ببر و تنها به خدایت توکل کن. 💫«وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون» 🌿 و از آن خدا است نهان آسمان‌ها و زمین و به او همه کارها بازگردانده می‌‏شود. او را بپرست و بر او توکل کن که پروردگارت از آنچه به جاى می‌آورید غافل نیست. هود 123🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ ✨کلید قرآنی ✨ 👈حضرت آدم"گناه کرد 🔑کلیدش : "رَبّنَا ظلمناأنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ" پس مورد عفو وبخشش قرار گرفت 👈حضرت"نوح"بین دشمنانش گیر افتاده بود، 🔑کلیدش: "رب اني مغلوب فانتصر" پس گشایش الهی نصیبش شدوبا کشتیش نجات یافت ودشمنانش نابود شدند 👈 حضرت زكرياپیرومسن بودو همسرش نازا، 🔑کلیدش: "رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًاوَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ" پس یحیی به اوعطاگردید 👈حضرت يونس درتاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود، 🔑کلیدش: "لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين" پس نجات یافت 👈حضرت أيوب به بیماریهای سختی دچارشد، 🔑کلیدش: "رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج نجات یافت 👈حضرت إبراهيم درآتش افکنده شد، 🔑کلیدش: "حسبنا الله ونعم الوكيل" پس نجات یافت و پیروز گشت 👈حضرت يعقوب،یوسف را از دست داده بود، 🔑کلیدش: "إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه" پس خدابعدسالها یوسف رابه او برگرداند 👈حضرت محمد(ص)درغارثور توسط کفارمحاصره شده بود، 🔑کلیدش: "لاتحزن إن الله معنا" پس بر آنها پیروزگشت آیا خدابرای بنده کافی نیست؟ ‌ •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 💠نجات دلقک فرعون از عذاب فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن ، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد. پرسید: تو کیستى ؟ گفت : من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت ، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى (ع) کرد. آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسى عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى ، با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى ! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد. 📚(حضرت علی (ع)می فرمایند: هر کس به قومی شباهت پیدا کند از آن قوم است.) 🍂🍂🍂🍂🍂🍂
✨﷽✨ ❓ چه کسی احترام نماز را بجا آورده است؟! ✍یکی از علامت های نمازگزار حقیقی، کسی است که منتظر نماز است،اگر مهمان در خانه را زد و شما گفتی چه كسی است؟ پیداست مهمان عادی است، مهمان عزیز كسی است كه قبل از آنكه در را بزند شما از شوق در را باز كنی بروی سر كوچه به انتظار بایستی، ولذا حدیث داریم هر كس قبل از ظهر وضو گرفت (به نیت طهارت و با وضو بودن) احترام نماز را بجا آورده است : 🌸 مَا وَقَّرَ الصَّلَاةَ مَنْ أَخَّرَ الطَّهَارَةَ لَهَا حَتَّى یَدْخُلَ وَقْتُهَا كسی اگر اذان را شنید و بعد بلند شد و وضو گرفت پیداست كه این هم برای نماز اهمیت قایل نیست كسی عاشق نماز است كه منتظر نماز باشد. 📚 وسائل‏ الشیعة، ج‏۱، ص‏۳۷۴ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🔻🔻 سلام ای همه هَستیَم، تمام دلم سلام ای که به نامت،سرشته آب و گلم سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن به پاسخی بنوازی تو قلب مشتعلم.. امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام✋ السّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 💚 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅آبروی دیگران را نبریم... ✍حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ أَقَالَ الله نَفْسَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النَّاسِ کَفَّ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَنْهُ عَذَابَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ. هرکس جلوی خودش را دربارۀ آبروی مردم بگیرد(آبروی دیگران را نبرد) خداوند متعال در روز قیامت از [خطاهای] او می‌گذرد و هرکس جلوی خشمش را دربارۀ مردم بگیرد خداوند سبحان پاک و والا عذاب روز قیامت را از او برمی‌دارد. 📚 کافی ج۲ ص۳۰۵ 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌟🌟🌟🌟🌟
💫✨💫✨💫✨💫 ✅ داستان کوتاه 🌷 اعجاز پیامبر (صل الله علیه و آله) من با پیامبر (صل الله علیه و آله) بودم. سران قریش نزد او آمده و گفتند: اي محمـد! تو ادعاي بزرگی می کنی که هیـچ یک از پـدران و خاندانت نکرده اند. ما از تو معجزه می خواهیم. اگر پاسخ مثبت داده و انجـام دهی، می فهمیم که تـو پیـامبر و فرسـتاده خـدایی و اگر از انجـام آن سـر باز زنی، خـواهیم دانست سـاحر و دروغگویی. رسول خدا (صل الله علیه وآله) فرمود: شما چه معجزه اي از من می خواهید؟ گفتند: از این درخت بخواه تا از ریشه کنده شده و پیش تو بایستد. حضـرت فرمود: خداونـد بر هر کاری تواناست. اگر خداونـد این کار را بکنـد، آیا ایمان می آورید و به حق شـهادت می دهید؟ گفتند: آري. پیـامبر فرمـود: مـن بـه زودي نشانتـان می دهم آنچه را که خواسته ایـد. ولی بهـتر از هر کسـی می دانم شـما به خیر و صـلاح بـر نخواهید گشت و مسـلمان نخواهید شد. زیرا در میان شـما کسی هست که کشته خواهد شد و در چاه بدر دفن خواهد شد. همچنین کسی هست که در جنگ احزاب شرکت خواهد کرد. پیامبر خدا سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: اي درخت! اگر به خـدا و روز قیامت ایمان داري و میدانی من پیامبر خـدا هستم، به فرمان خـدا ریشه هایت را از زمین درآورده و به فرمان خدا پیش روي من قرار بگیر. سوگنـد به پیـامبري که خداونـد او را به حق مبعوث کرد، درخت با ریشه از زمین کنـده شـد و با صـداي شدیـد هماننـد به هم خوردن بال پرنـدگان یا به هم خوردن شاخه هاي درختان، جلو آمـد و پیش روي پیامبر(صل الله علیه و آله) ایسـتاد، طوري که برخی از شـاخه هـاي بلنـد خود را بر روي پیامبر(صل الله علیه و آله) و بعضـی دیگر را روي من که در طرف راست پیغمـبر ایستاده بودم، انداخت. وقتی سـران قریش این منظره را دیدنـد با کبر و غرورگفتنـد: به درخت فرمان بـده نصـفش جلوتر آیـد و نصف دیگر در جاي خود بماند. رسول خـدا فرمان داد و نیمی از درخت با وضع شـگفت آور و صداي سـخت به پیامبر نزدیک شد، گویا می خواست دور آن حضرت بپیچد، دوباره سران قریش از روي کفر و سرکشی گفتند: فرمان بده این نصف بازگردد و به نصف دیگر ملحق شود و به صورت اول درآید. پیامبر(صل الله علیه و آله) دستور داد و چنان شد که آنان می خواستند. من گفتم: لا اله الا الله! اي رسول خـدا! من نخستین کسـی هسـتم که به تو ایمان آوردم، و نخستین فردي هسـتم که اقرار می کنم درخت با فرمان خدا براي تصدیق نبوت و بزرگداشت رسالت تو، آنچه را خواستی انجام داد. ولی بزرگان قریش همگی گفتند: محمد ساحري است دروغگو که سحري شگفت آور دارد و بسیار با مهارت و استاد است. سپس با اشاره به من به پیامبر (صل الله علیه وآله) گفتند: آیا رسالت تو را کسی جز امثال این علی (ع) باور می کند؟ 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 48 💫✨💫✨💫✨💫
🌷یا علی اکبر امام حسین🌷 💐از دامان ليلا گلى بر آمد 🌸شبيه حضرت پيغمبر آمد 💐نور دل زينب اطهر آمد 🌸لشکر کربلا را افسر آمد 💐پیشاپیش ولادت 🌸زيباترين، بااخلاق ترين، 💐داناترين و رشيدترين جوان تاريخ 🌸بر امام زمان عج و شمامبارکـَ باد🎊🎉 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 🌟به مناسبت میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام🌟 🌻 همه در انتظار نام گذارى اولين فرزند امام حسين‏ ( علیه السلام )❤️ لحظه شمارى مى‏ كنند. پدر اما در ياد مظلومى است كه در كعبه ولادت يافت و خدا نامش را على گذاشت. اين است كه مى‏ فرمايد: 🌻 «خدا هر پسرى به من عنايت كند نامش را على خواهم گذاشت». 🌻 اين گونه نام «على» و كُنيه «ابوالحسن» براى نور چشمى حسين‏ ( علیه السلام )❤️ انتخاب شد. اكنون همه او را «على» صدا مى‏ زدند و با هر ندايى نام على بن ابى‏ طالب‏ عليهما السلام در دلها زنده مى‏ شد. 🕊🌻🕊 پنج سال بعد فرزند دوم امام حسين‏ عليه السلام به دنيا آمد كه بار ديگر نام «على» براى او انتخاب شد، و او امام زين العابدين ‏عليه السلام بود. بعد از آن سال‏هاى ديگرى گذشت تا كوچكترين پسر حسين‏ عليه السلام شش ماه قبل از عاشورا به دنيا آمد و او را هم «على» نام نهادند. 🕊🌻🕊 اكنون سه «على» در خانه امام حسين‏ عليه السلام بودند:❣ على بزرگتر❣، على وسط، ❣على كوچكتر. اين بود كه لقب «على اكبر» براى آن حضرت انتخاب شد، و «على اوسط» و «على اصغر» به دو برادر ديگر لقب داده شد. السَّلامُ عَلى اَوَّلِ قَتيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَليلٍ مِنْ نَسْلِ اِبْراهيمِ الْخَليلِ 🌻سلام بر اولين شهيد از نسل بهترين فرزند از نسل حضرت ابراهيم ‏عليه السلام. (زیارت نامه حضرت علی اکبر صلوات الله علیه) 📚امالى صدوق: مجلس ۳۰ 📚كامل الزيارات: ص ۲۴۰ 📚الفصول المهمة: ص۲۰۹ 📚نور الابصار: ص۱۹۴ 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
مداحی آنلاین - برخورد امام علی با جوانان - استاد رفیعی.mp3
3.78M
🌺 (ع) ♨️برخورد امام علی(ع) با جوانان 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️متنی فوق العاده زیبا ♥️دنیا به "شایستگی هایت" پاسخ میدهد نه به " آرزوهایت " پس شایسته ی آرزوهایت باش... ♥️چه بسیار انسانها دیدم تنشان "لباس" نبود ♥️و چه بسیار لباسها دیدم که درونش "انسانی" نبود ♥️به هر کس"نیکی" کنی او را "ساخته ای" و به هر کس"بدی" کنی به او "باخته ای" ♥️پس بیا بسازیم و نبازیم 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
💫✨💫✨💫✨💫 💠فضیلت جوان مؤمن... 💠 💮قـالَ 🌟رَسُـولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله:  💎يـا أَبـاذَر! ما مِنْ شابٍّ يَدَعُ لِلّهِ الدُّنْيا وَلَهْوَها وَأَهـْرَمَ شـَبابَهُ فى طاعـَةِ اللّه ِ إِلاّ أَعْطاهُ اللّه ُ أَجْرَ إِثْنَيْنِ وَسَبْعينَ صِدّيقا. 🌟رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:  💎اى اباذر! هيچ جوانى بخاطر خدا از دنيا و لهو و لعب آن رونگرداند و جوانى خويش را در طاعت خدا پير نكند، مگر اين كه خداوند پاداش ۷۲ صدّيق را به او عطا فرمايد. (صدّيق از مقام هاى ويژه اولیای الهی است). 📚بحار الانوار ج ۷۷ ص ۸۴ 🌹روز جوان بر همه جوانان ميهن مباركباد.🌹 💫✨💫✨💫
🎋🌺🍃🎉🌺🍃🎉 🌺🍃🎉🌺 🍃🌺 🎉 🌺 💠 یازدهم شعبان میلاد حضرت علی اکبر علیه السّلام و روز جوان 🌷 چقدر شایسته و زیباست كه این روز را روز جوان نام نهاده‌اند. اميدواریم حضرت علی اكبر الگویی براى همه باشند؛ هم كسانی كه از نظر سنی جوان هستند و هم كسانی كه دل و روحشان جوان است. 🌷 اهل دل، هرگز پير نمی‌شوند. شاید پيكرشان فرسوده، موهایشان سفيد و قدّشان خميده شود؛ امّا این به معنى پير شدن نيست و طراوت و شادابى جوانی هميشه در روح و جان آنهاست. 🌷 مزاحى را كه پيغمبر با آن پيرزن كردند، به خاطر دارید. او خدمت حضرت رسول آمد و پرسيد (قریب به این مضمون) : 🌷 آیا منِ پيرزن وارد بهشت می‌شوم؟ حضرت فرمود: پيرزن‌ها را در بهشت راه نمی‌دهند و پيرها در بهشت راه ندارند! بندۀ خدا خيلى ناراحت و غصه‌دار شد. بعد حضرت فرمودند: جوان می‌شوى و داخل بهشت می‌روى؛ نه اینكه .... . 🌷 كسی‌ كه وارد بهشت می‌شود؛ وارد فضاى عشق و محبّت می‌شود. بهشت تجسّم یک دل عاشق و فضاى اهل محبّت و شهر اهل دل است. كسی كه اهل دل و اهل محبّت شد، نه پير می‌شود و نه می‌ميرد. به قول شاعر: هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما 🌷 بنابراین اگر ميلاد حضرت علی اكبر علیه السّلام را روز جوان نام نهاده‌اند و ایشان را هم الگو و مقتداى جوان معرّفی كرده‌اند؛ به این معنا نيست كه اشخاصی مانند من، كه پير شده‌ایم، بگویيم: ما نمی‌توانيم حضرت علی اكبر علیه السّلام را الهام بخش خودمان قرار دهيم. 🌷 ان‌‌شاءالله اگر دلمان دل جوانى باشد؛ كه كسی كه به علی اكبرِ امام حسين علیهماالسّلام دل بسته است، هميشه دلش جوان است؛ طبيعتاً همواره حضرت علی اكبر علیه السّلام برای ما یک الگوى الهام بخش است. 🌷 اميدوارم خداوند توفيق دهد از عرفان عجيب حضرت علی اكبر علیه السّلام که فوق‌العاده است؛ بهره بگيریم. 🌺 🎉 🍃🌺 🌺🎉🍃🌺 🎋🌺🍃🎉🌺🍃🎉