#تلنگر
🔻نخـــند...
✨کارگر شهرداری پشت گاریش نوشته بود: به کارم نخند ، محتاج روزگارم...
✋به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
❌به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
🚫به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
❗️به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
⛔️به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سر دارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
نخند...
⚠️نخند که دنیا ارزشش را ندارد...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
✅آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند...
👈خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان "خدا"ست، نخند !
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📌 تکرار تاریخ
🎤 عمرو عاص به ابوموسی گفت: «تو رای نده من نیز رای نخواهم داد؛ تا باهم موفق شویم...»
❌ ابوموسی رای سفید داد و عمرو عاص به معاویه رای داد و تشکیل حکومت الهی صدها سال به تاخیر افتاد.
◀️ عمرو عاصهای زمانهات را بشناس...
#تلنگر
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🔴🌖 #تلــــــنگر
مردی مادری پیر داشت که همیشه از دست مادرش مینالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی وراه رفتن ضعف داشت.
مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چارهای به او نشان دهد. شیخ به او گفت، مادرت هست و مراقبت از ان وظیفهی توست او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده الان وظیفهی توست که ازاو مراقبت کنی.
مرد گفت دهها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیدهام هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کردهام ودیگر نمیتوانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم.
شیخ که این حرفها را از او شنید به او گفت، تفاوتی مهم بین مراقبت کردن تو و مراقبت کردن مادرت است و آن اینست
که مادرت تورا برای ادامه زندگی بزرگ ومراقبت کرد وتواز او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد.
پس تا عمر داری هرکاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی...
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
✨﷽✨
#تلنگر
✍️مردی پسر بسیار متین و مؤدبی داشت. روزی پسر به پدرش گفت: آیا پسری از من بهتر و مؤدبتر در دنیا هست؟ پدر گفت: صبر کن به زودی پاسخ خود را خواهی یافت. پدرش او را به عکاسی برد و از عکاس خواست عکسی از پسرش بگیرد تا آن عکس را در خانهشان بزنند. عکاس بیش از 30 بار از او عکس گرفت ولی پسر عکس را نپسندید. سرانجام به این نتیجه رسیدند بین دو عکس خوب از این 30 عکس، یکی را برای چاپ انتخاب کنند. عکسی که انتخاب شد از نظر موقعیت چهره در تبسّم و خیرگیِ چشم به دوربین کاملاً شبیه هم بود، فقط یکی از عکسها مختصری در زاویهٔ یک ابرو متفاوت بود و همین باعث بهتر دیدهشدن عکس شده بود. بعد از عکاسی پدر به پسر گفت: پسرم! چنان که دیدی از بین 30 عکس، یک عکس با اختلاف جزئی بهترین عکس از تو شد، پس بدان! هر رفتار و حرکتی هم که انسان دارد با سرسوزنی تغییر مثبت بهترین رفتار او میشود.
مثال: وقتی برای پدر چایی میآوری یک رفتارِ خوب است، وقتی با تبسّم این چایی را بیاوری زیباتر میشود. اگر بر این تبسّم قدری وَقار و سنگینی در حرکت بیفزایی و در زمان چاییدادن قدری بیشتر خم شوی بهتر از قبل میشود و اگر در زمان آوردنِ چایی زانو بزنی و چای را در جلوی پدر بگذاری بهتر بهتر میشود...
💥پسرم! بیندیش از این بهتر هم که من گفتم میشود به پدر چایی داد. چنانچه از هر عکسی که انسان از خودش میگیرد اگر تلاش کند بهتر از آن هم میتواند از خودش عکس بگیرد. پسرم بدان! چنانچه انسان برای بدشدن تا بینهایت جای دارد، برای نیکشدن هم تا بینهایت راه و جای دارد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌹
#تلنگر
🔹وقتی که حجاب را به دخترم آموختم ...اما عفاف را به پسرم نیاموختم...به پسرم یاد دادم که حیا و نجابت فقط مخصوص زن است
🔸وقتی که به دخترم گفتم که باید به برادرش احترام بگذارد...اما به پسرم نگفتم که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد...برتر بودن مردانه را به پسرم یادآوری کردم
🔸وقتی که دخترم را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردم...اما به پسرم اجازه دادم که آخر شب به خانه برگردد ...به پسرم آموختم که او بر خلاف خواهرش میتواند خطا کند
🔸وقتی که عشق ورزیدن را برای دخترم نادرست دانستم ...اما از رابطه داشتن پسرم با دختری نامحرم ذوق زده شدم که پسرم بزرگ شده ... هوسباز بودن را به پسرم آموختم
🔸وقتی که از کودکی به دخترم یاد دادم که زن باشد، کدبانو، صبور و فداکار باشد...اما به پسرم فقط آموختم که قوی و قدرتمند باشد..تنها نامی از خانواده را به پسرم آموختم نه مسئولیت خانواده را
🔹بله...من هم مقصرم که وظیفه والدین را به درستی انجام ندادم. من هم به عنوان یک پدر یا مادر، مقصرم که به جای اصلاح خودم و تربیت صحیح فقط به جامعه ام انتقاد کردم.جامعه هرگز به خودی خود درست نمیشود.جامعه نمونه بزرگی از همان خانواده است...
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
📚 #تلنگر
مغازهدار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لولهها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند.
دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند. همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.
جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگر🎁
چقدر زیباست روی تابلویی بنویسیم :
⚠️ جاده لغزنده است!
🏁 دشمنان مشغول کارند!
🚦با احتیاط برانید!
⛔️ سبقت ممنوع...!
📛 دیر رسیدن به پست و مقام،
بهتر از هرگز نرسیدن به "امام زمان" (عج) است..!
♨️ حداکثر سرعت،
اما بیشتر از سرعت "ولی فقیه" نباشد.
⛔️ دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع!
با دنده لج حرکت نکنید .
و با وضو وارد شوید..
🚩 چرا که این جاده،
آغشته به خون مطهر شهداست...
#تلنگر
✅ استاد عبادی:
😔غریبی امام زمان(عج)
می خوای برات از غربت امام زمان بگم❓ بگم چقدر غریبه‼️❓
من کیم❓من چرا بگم❓مولا امیرالمومنین درغربت امام زمان می فرماید : و صَاحِبُ هَذَا الْأَمْر ِهو الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الْفَرِيدُ الْوَحِيدُ .
وحید یعنی چه❓تنها‼️😔فرید یعنی چه❓از فرد میاد. 😔طرید یعنی چه⁉️از طرد میاد یعنی طرد شده است‼️😔 آقا امیرالمومنین میگوید: امام زمان طرد شده است😔
😔حالا میدونید شرید یعنی چه❓طاقتشو داری بگم یا نه❓شرید یعنی آواره‼️😭
امام زمان ما آواره است‼️آواره‼️😔
از دست کی⁉️از دست چی⁉️از دست گناهان من و شما 😔،، آواره‼️تو خلوت های خودت فکر کن‼️فکر کن‼️فکر کن‼️که چرا امام زمان باید لقبش آواره باشه چرا ⁉️😔
چرا نباید ما شیعیان همدل بشیم برای تعجیل در ظهورش، ما میبایست تا حالا ظهورش را فراهم می کردیم‼️چرا نکردیم⁉️
😔پدرمون بیفته زندان صدتا سند جور میکنیم آزادش میکنیم چطور امام زمان که از پدر ما هم مهمتره هزار و صد و خوردهای سال در غیبته عین خیالمون نیست😔
💢چهار تا شعر؛ چهارتا مطلب مینویسیم انگار شق القمر کردیم انگار بهترین منتظر روی کرهی زمینیم انتظار داریم از حضرت؛ آقا من برات کار کردم یه کاری واسه من بکن، خیری به من برسون، ما اینجوری شدیم
آواره ،؛ لقب حضرته‼️ 😔
چرا بیکار نشستیم⁉️ چرا تو این فضاهای اجتماعی این ور، اون ور میچرخیم، تو تلگرام؛ اینستاگرام؛ واتساپ، الکی این ور اون ور می چرخیم لایک میکنیم و..... همین‼️
👌🏼خب چهار تا مطلب مهدوی بزار، چهار تا حرف در مورد امام زمان بزار؛
👈🏼همین حدیث امیرالمومنین (و صاحب ......) همین را بنویس، .....پخش کن‼️
شاید دل یکی لرزید‼️💓
♻مهدی منتظر است؛ ظهور کنیم.
منبع حدیث: فرهنگ الفبایی مهدویت، مجتبی تونهای، ص۲۵۲ به نقل از کمال الدین، ج ۱، باب ۲۶، ح ۱۳
➖➖➖➖➖➖➖
🍀🍀امـــــامـ زمـــانـــے شــــو🍀🍀
🔆💠🔅💠🔆💠🔅💠🔅
#تلنگر
«صداى پدر و مادرتان را بشنويد»
پسرك در حالى كه از خانه دور شده بود ، چشمش به شىء درخشانى افتاد كه در آن سوى خط راهآهن مىدرخشيد.
به سوى آن رفت ... او يك سكه پيدا كرده بود.
با خوشحالى سكه را برداشت و براى آنكه با آن چيزى بخرد ، به راه افتاد.
وقتى مىخواست از ريل عبور كند ، سكه از دستش رها شد و بين سنگريزهها و ريل راهآهن افتاد.
كودك مصمم بود سكه را به دست بياورد ، بنابراين روى ريل نشست تا سكه را هر طورى كه شده از زير ريل بيرون بكشد .
در همين لحظهها كه كودك روى ريل نشسته بود ، مادر صداى سوت قطار را شنيد كه نزديك مىشد .
كنار پنجره رفت تا از فرزندش بخواهد به داخل خانه برگردد ، اما ديد كه فرزندش روى ريل نشسته است و به صداى سوت قطار توجهى نمىكند !
سرآسيمه از خانه بيرون آمد تا فرزندش را از روى ريل كنار بكشد ، اما با فرزندش خيلى فاصله داشت و ممكن نبود بتواند زودتر از قطار به فرزندش برسد. در همين لحظه بود كه تمام لحظاتى را كه او با فرزندش گذرانده بود ، جلوى چشمانش ظاهر شد ...
ناگهان او تصميم بزرگی گرفت
به جاى اينكه به سمت كودك خود بدود ، روى ريل ايستاد و خواست هرطور كه شده قطار را متوقف كند.
او در حالى كه بلند فرياد مىزد ، از پسرش مىخواست تا زودتر از روى ريل كنار برود ، ولى كودك همچنان بدون توجه به فريادهاى مادرش در تكاپوى يافتن سكه بود ...
راننده قطار با ديدن زن بلافاصله ترمز را كشيد، اما ديگر دير شده بود ...
قطار به بهاى خون مادر ، در چند قدمى كودك ايستاد ...
مبادا ما نيز همچون كودكى باشيم كه به بهانه سكهاى ، مادر و پدرمان را در حالى كه با تمام وجود براى ما و بهخاطر ما از خودشان گذشته و مىگذرند ، ناديده بگيريم .
📚 از كتاب من، منم؟! l چاپ ۲۵
🔆💠🔅💠🔅🔆💠🔅💠🔅
─┅═🍃🌹🕊💠🕊🌹🍃═┅─
#داستانڪ❲.🕊🌸.❳
#تلنگر..!
* روایت دختر سوری در محاصره داعشیها !*
پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی افتاد و من نبودم خودتان را بکشید
از پدرم پرسیدم چرا ؟؟
گفت چون اگر خودتان را نکشید داعشیها بلایی سرتان میاورند، که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید.
فردای انروز چند خانواده از خانوادههای منطقه به دست داعش اسیر شدند، که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها را سربریده و دختران و زنان را برده بودند.
اینجا بود که مجبور شدیم یک نفر از اعضای خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی افتاد همان، همه ما را بکشد و در بعد هم خودش را بکشد..
در اخر برادرم که 12سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که این کار را انجام دهد.
ما نه شب داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین و سختترین شرایط روحی بودیم و مادرم با گریه به برادرم میگفت: که اسلحه را از خودت جدا نکن چون هر لحظه ممکن است که اوضاع جوری شود که از ان استفاده کنی و نگذاری که ما زنده به دست این داعشیهای کافر بیافتیم.
مادرم میگفت پسرم نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی ما را میکشند.
چند روزی را با این اوضاع بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز بعد داشتم نماز صبح میخواندم که صدای شلیک گلوله در روستا شروع شد، و درگیری خیلی شدید بود، همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه
را به دست گرفته بود، مادرم گفت هر وقت بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت بعد هم خودت.
درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه. در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد. مادرم گفت چی شده!!
پدرم گفت ما درگیر نشدیم، ایرانیها امدند و با داعشیها درگیر شدند، و میخواهند محاصره روستا را بشکنند، تا ما را از دست این کفار نجات بدهند.
یکساعت بعد محاصره شکسته شد.
🥹 خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی روستا با دیدن نیروهای ایرانی از خوشحالی گریه شوق میکردیم و بالاخره این کابوس حقیقی تمام شد.
انروزها را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که چگونه شب را به صبح و روز را به شب میرساندیم.
*قدر شهدا و مرزداران و رزمندگان و مدافعان حرم را بدانیم*
*شهدا شرمندهایم*
#شھیدانہ
─┅═🍃🌹🕊💠🕊🌹🍃═┅─
#تلنگر
#آبروی_مردم🔻
✍یه گناه تو قرآن هست، که خدا به پیامبرش میگه: اگر کسی این گناه رو انجام بده، منِ خدا نمیبخشمش.
ای پیامبر! حتّی اگر تو، هفتاد بار براش استغفار کنی، من نمیبخشم.❌
با هم این گناه رو ببینیم:👇
👤 زمان پیامبر (ص) بعضی از مومنین که خیلی فقیر بودند، به اندازه توانائیشون، و به میزانِ خیلی کمی انفاق میکردند. بعضیها بودند که این مومنانِ فقیر رو مسخره میکردند.
خداوند این آیات رو نازل کرد:
🕋 الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ، وَ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ، سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (توبه/۷۹)
💢 کسانی که از مؤمنانِ فرمانبردار، درباره صدقاتشان عیبجویی میکنند..
💢 و کسانی را که، برای انفاق در راه خدا، جز به مقدارِ تواناییِ ناچیزِ خود دسترسی ندارند، مسخره میکنند..
💢خدا آنها را استهزا میکند، و کیفر میدهد.
💢 و برای آنها عذاب دردناکی است!
و در آیه بعد، خدا به پیامبر (ص) میفرماید:
🕋 اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ، إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ (توبه/۸۰)
💢 ای پیامبر! چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، هیچ فرقی نمیکند.
💢حتّی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمیآمرزد.
‼️ خیلی این آیه ترسناکه..واقعاً باید بترسیم!!
خدا به پیامبر (ص) میگه، خودت رو معطّل نکن، من آدمهایی که این گناه رو انجام بدن نمیبخشم. حتّی اگرهفتاد بارهم براشون استغفارکنی،من نمیبخشم.
کسانی که:
یَلْمِزُونَ الْمُؤْمِنِینَ👈 از #مومنان #عیبجویی میکنند.
فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ👈 و اونها رو #مسخره میکنند.
کسانی که با زبونشون، دیگران رو نیش میزنند، و مسخره میکنند. و کسانی که دنبالِ عِیبِ مردم هستند.
👈 در یک کلام، کسانی که با #آبروی_مردم بازی میکنند.
⛔️ #آبروی_مردم، خطّ قرمزِ خداست. خدا از کسانی که با آبروی مردم بازی میکنند، نمیگذره.
✖️چقدر تو فضای مجازی و فضای حقیقی، آبروی مردم رو بردیم.
✖️چقدر تو شبکههای اجتماعی دیگران رو مسخره کردیم.
✖️چقدر با اعمال و رفتارمون دلِ دیگران رو شکستیم.
✖️چه زندگی هایی رو با خبرکشیها و عیبجوییها بهم زدیم.
✖️ و...
📣 مراقبِ #حق_الناس باشیم.
#امام_زمان
#هفته_وحدت
#ربیع_الاول
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
#تلنگر
بعضی از گناهان مثل نفت
هستند و بعضیها هم مثل بنزین..!
قرآن درباره گناههای نفتی میگه🛢
👈«انجامش ندین»
درباره گناههای بنزینی میگه⛽️
👈«نزدیکش هم نشید❌» ' لاتقربوا '
چون بنزین، بر خلاف
نفت از دور هم آتیش میگیره🔥
رابطه با نامحرم و شهوت جز گناهان
بنزینیه
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🕋اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُم🕌
⚡#تلنگر
📌 اگـر دیـدی!
صفحه موبایلـ📱ـت هیچ گرد و غباری بر روی آن نیست، اما قرآنی که در خانه ات داری، بر آن گرد و غبار نشسته..
اگـر دیـدی!
ساعتها می توانی با دوستانـ🚶🏽ـت گفتگو کنی و همراه آنها باشی، اما برات خواندن نیم ساعت قرآن سخت بود....
اگـر دیـدی!
ساعتها می توانی به موسیـ🎶ـقی گوش دهی، اما ده دقیقه قرآن گوش دادن برات سخت بود...
🗣پس بدان و آگاه باش!
وقت آن رسیده که قلب و روحت را با توبه و استغفار جلا بخشی، زیرا لذتهای زود گذر زندگی تو را فریفته و ارتباط داشتن با مردم برای تو بیشتر از ارتباط داشتن با الله متعال اهمیت دارد.
❇️رسول الله(ص) فرمودند :
«قرآن حجتی به نفع تو یا حجتی علیه تو است (یعنی: اگر آن را بخوانی و به آن عمل کنی، حجتی به نفع تو خواهد بود، در غیر این صورت حجتی علیه تو خواهد بود)»
عاقلانرا اشارهایکافیست...
#یا_اباصالح_المهدی
#امام_زمان
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
▪️▪️▪️▪️▪️
💢#تلنگر
✍در جوشن كبير يك عبارتی هست كه میگوييم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
⤴️معناش خيلى جالبه.
یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات میکنه که تو میفهمی هنوز یادش نرفته!
یهجورایی انگار که سابقهی بدت رو مدام به یادت میاره.
⤴️ولی یك وقتی یك کسی تو رو میبخشه و یک طوری فراموش میکنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی، اصلا هم به روت نمیاره.
⤴️به این نوع بخشش میگن صَفح.
و خدای ما اینگونه است...
از صمیم قلب میگویم: "يا كٓريمٓ الصَّفْح"
🔺بیآییم ببخشیم و بگذریم
#پندانه
#اندکی_تفکر
❏صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#تلنگر
فقط شهدا را که تفحص نمی کنند!!
گاهی باید آدم های زنده ( مرده ) را هم تفحص کرد و پیدا کرد!!
خود شان را ،
دل شان را ،
عقل شان را ،
.
گاهی در این راه پر پیچ و خم!
مردانگی ، غیرت ، دین ، عزت ، شرف ، تقوا ...
را گم می کنیم !!
.
نمی گوییم نداریم!
داریم!
اما گم می کنیم
.
باید گشت و پیدا کرد !
نگردیم ، وِل معطل هستیم!
باید بگردیم و در این رمل زار دنیا !
که هر آن ممکنِ باد بیاد و قسمت دیگه وجودمان را زیر رمل های دنیا گم کند !!!
خودمان را پیدا کنیم ،
ببینیم کجای قصه ایم ،
کجای سپاه #امام_مهدی (عج) هستیم !
کجا به درد آقا خوردیم ،
کجا مثل آقا عمل کردیم ،
.
کجا مثل #شهید_دستواره ؛
اینقدر کار کردیم تا از خستگی خوابمان نبرد بلکه بیهوش بشیم!
.
کجا مثل #شهیدابراهیم_هادی برای فرار از گناه چهره مان را ژولیده کردیم !!
.
.
حرف آخر !
به قول بچه های #تفحص ؛
نقطه ، صفر صفر ، و گرا دست مادرمان حضرت زهراست
اگر #می_خواید به جایی برسید برید بهش متوسل بشید
🌷🌷
.
🌱 کمی به این متن فکر کنیم 🌱
دبیر ادبیاتی می گفت: این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!!
سالهای پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف می کردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری می شد...
یا به مرگ سهراب که می رسیدم همیشه اندوهی وصف ناشدنی را در چهره ی دانش آموزانم می دیدم.
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب می کردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم...
ولی امسال، وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد "چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد" و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم متهم شدند...
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون و از فراق لیلی گفتم، یکی پرسید "لیلی خیلی قشنگ بود؟"
گفتم "از چشم مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت."
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده و عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته...
خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند ...
ماندم که این نسل از کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند ...
#تلنگر
🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨
#تلنگر
🔴لطف و محبت جالب خداوند به بنده های روزه دار!
✍خدا قبل از عالم تشریع، رزقی را برای بندهای مثلاً در روز ماه رمضان بریده است. حالا او در روز ماه رمضان فراموش میکند که روزه است و آن غذا را میخورد... بعداً یادش میافتد که روزه بوده است. نه روزهاش باطل است و نه قضا دارد.
این خدا بود که این فراموشی را بر او مسلّط کرد تا رزقی را که برای او مقدّر کرده بود، به او بخوراند.
امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید: « وقتی خداوند امری را اراده کند، عقل عبد را میگیرد و آن کار را به دست او جاری میکند، بعد عقلش را به او باز میگرداند ». بسیاری از خیراتی که خدا به ما رسانده، اینگونه بوده است والاّ اگر به عقل خودمان بود، آن کار را نمیکردیم.
📚مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی
مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅
✨﷽✨
#تلنــگر
👈انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند
انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند
انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند
👈انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند
انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند
انسانهای کوچک : بی دردند
👈انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند
انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند
انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند
👈انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند
انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند
انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند
👈انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارند انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند
شما كدام يك هستيد ؟!
♦️ خوشا آنان که
عقیده و درد و حرف و عظمت خواهی شان همه امـ💚ـام زمان (عج )هست!
🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🍁🍁🍁🍁🍁
#تلنگر🔰
👌درقیامت نوبت حساب کردن مثقال ذره هاست...
درشت ها که حساب کردن ندارند
⭕️مثقال ذره که میگویند
یعنی همان چند لحظه ای که
بوی عطر تو تمام مردی را به هم میریزد...
⭕️مثقال ذره که میگویند
یعنی همان چندلحظه ای که با نازو عشوه برای نامحرمی میخندی ولی فکرش ساعت ها درگیر همان یک لبخند است...
⭕️مثقال ذره که میگویند
یعنی همان چندلحظه ای که حواست به حجابت نیست و جوانی نیز
درآن حوالی است...
⭕️مثقال ذره حساب و کتاب زمانی است
که باشوهرت بلند میخندی
ودختر مجردی هم درحال شنیدن است...
⭕️مثقال ذره حساب و کتاب زمانی است
که درپایان صحبت هایت با نامحرم
ازروی ادب جانم و قربانت میپرانی
ورابطه ای را به همین اندازه سرد میکنی...
⭕️مثقال ذره...
یعنی همان چندلحظه ای که بافروشنده صمیمی میشوی
قدراین ها پیش ما خیلی کوچک است
وبه حساب نمی ایند...
⭕️مثقال ذره که میگویند، همین هاست
همین کارهای کوچکی که مثل ضربه اول دومینوخیلی کوچک است
اما انتهایش را روزی که پرده ها کنار رفت
خواهیم دید...
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🦋🦋🦋
#تلنگر
✅به مردههاتون غذا بدید
✍حکایت از علامه محمدحسین طهرانی صاحب کتاب معادشناسی: يك روز ميرزا نجم الدّين(پسردائی ما) به عموی ما حاج سيّدمحمّدرضا گفت: ديشب عمّهام (همان مادر سیدمحمدرضا) را خواب ديدم و در عالم رؤيا به من گفت:
به محمّدرضا بگو: چرا چند شب است غذای ما را نفرستادهای؟ عموی ما هر چه فكر كرد چيزی به نظرش نرسيد، فردای آن روز كه در منزل ما آمدند گفتند: معنی خواب را پيدا كردم. من سی سال است عادتم اين است كه بعد از نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز والدين ميخوانم و ثوابش را به روح پدر و مادرم هديّه ميكنم؛ چند شب است كه بواسطۀ پذيرائی از مهمانان نتوانستم بخوانم
بخاطر همین مادرم به خواب ميرزا نجمالدّين آمده و از من گلايۀ نفرستادن غذای ملكوتی خود را کرده است.
(ميرزا نجم الدّين ساكن سامرّاء و عموی ما ساكن تهران بود و ابداً از این عمل عموی ما مطّلع نبوده است و اين خواب موجب تعجّب همۀ حضّار شد)
📚معادشناسی ج۳ ص ۱۹۹ - ۲۰۰
🔴 همین الان اموات رو یاد کنید و براشچن به فاتحه بخونید
#تلنگر
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━