🌾🌾🌾🌾🌾
🌷 شروط حضرت امیرالمومنین علیه السلام برای پذیرش دعوت به مهمانی 🌷
منبرمتنی
⬇️ حضرت علي بن موسي الرضا به فرموده پدران بزرگوار خويش صلوات الله عليهم ، حكايت نمايد :
روزي از روزها يكي از دوستان اميرالمؤمنين ، امام علي عليه السلام حضرت را جهت ميهماني به منزل خود دعوت كرد.
🌷 حضرت امير عليه السلام فرمود : من با سه شرط دعوت تو را ميپذيرم .
ميزبان گفت: آن سه شرط چيست؟
امام علي عليه السلام اظهار نمود:
1⃣ اول: آن كه چيزي از بيرون منزل تهيه نكني؛ و براي پذيرائي خود و خانواده خويش را به زحمت و مشقت نيندازي؛ و به آنچه كه در منزل موجود است اكتفاء نمائي.
2⃣ دوم: آنچه در منزل ذخيره و آماده داري، تمام آن ها را مصرف نكني؛ بلكه با برنامه صحيح و در نظر گرفتن نفرات، مقدار لازم غذا تهيه گردد.
3⃣ شرط سوم: خانواده و اهل منزل در زحمت فوق العاده اي قرار نگيرد؛ و مبادا كه احساس نارضايتي در ايشان پيش آيد.
ميزباني كه حضرت را دعوت كرده بود عرضه داشت :
يا اميرالمؤمنين! آنچه فرمودي، مورد پذيرش و قبول است؛ و قول ميدهم غير از آنچه فرمودي برنامه اي نداشته باشيم.
و امام علي عليه السلام دعوت او را قبول نمود و به همراه يكديگر راهي منزل شدند.
📗 بحارالانوار ، ج ۲۷ ، ص ۲۵۵ ، به نقل از عيون الاخبار الرضا عليه السلام.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جریان توهین جدید فرخنژاد به رهبر ایران پس از فرار به آمریکا
🌏
#یک_پند_یک_معرفت
🌌اگر شبی که هوا اندکی ابری است به آسمان روی ستارهای تمرکز کنیم، احساس میکنیم ستاره در حال حرکت است؛ در حالی که این ابر است که حرکت میکند. پس وقتی چشم ما در دیدنِ چیزی چنین خطا میکند، پس بیندیشیم گوش و عقلمان چقدر ممکن است خطا کند.
📿وقتی که حال نداریم نماز بخوانیم؛ کسی بپرسد: چرا نماز نمیخوانی؟! میگوییم: حال ندارم! در حالی که نمیدانیم چون نماز نمیخوانیم بیحال هستیم.
❓اگر کسی بگوید: به پدرت چرا کمک نمیکنی؟ میگوییم: چیزی ندارم که کمک کنم؛ خودم محتاجم! در حالی که نمیدانیم چون به پدر کمک نمیکنیم محتاج و بیپول شدهایم.
🎈اگر اندکی دقت کنیم گاهی چیزهایی که حرکت میکنند آن را ساکن، و چیزهای ساکن را متحرک میبینیم.... پس هرگز به چشم و عقل و گوش خود در شناخت حقیقت اکتفاء نکنیم.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
طلبهای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) اعتراض داشت
✨روزى طلبه ای از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!شب امیرالمومنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :به آسمان رود و کار آفتاب کند .
🌴پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند .
🌴وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید .مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
🌴فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
🌴چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمومنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمومنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم ،
🌴شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمومنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند
🌴وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا ، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند ، نتیجه نظر حق در حقّ عبد چه خواهد کرد ؟
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#جامعه_مدرسین
#مجمع_مدرسین
#محارب
#احکام_محاربه
#اعدام
#تعارف_نداریم
#عمل_به_مُر_قانون
#حمایت_از_قوه_قضاییه
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
رفقایی که از گروه های حوزوی اطلاع ندارند لطفا دقت داشته باشند که:
در حوزه های علمیه ، مثل سایر جاها، دسته های مختلفی از علما و طلاب وجود دارند. مشهور ترین دسته ها که سالهاست با هم نوعی رقابت دارند عبارت اند:
🔸 ۱. جامعه مدرسین: علما و اساتید انقلابی که نظراتشان با امام جامعه و قانون اساسی همخوانی بیشتری دارد و همواره پشتیبان ولایت فقیه بوده و در ایمان و اعتقاد مردم و تربیت طلاب انقلابی و جهادی بیشترین سهم را دارند.
🔸 ۲. مجمع مدرسین: مجتهدینی که معمولا با اصل ولایت فقیه و یا شخص ولی فقیه و قانون اساسی و حرکت های انقلابی حوزه خیلی حال نمیکنند. اصطلاحا به اینا علمای چپ هم گفته میشود.
🔺 خب
حالا در خصوص حکم اعدام ها و خدشه در تشخیص جرم و صدور حکم و... ، گروه دوم خدشه وارد کرده و درست و به موقع، بدون فوت وقت و خیلی آشکار، به کمک جریان های فتنه انگیز داخلی و خارجی اومده و جوری مواضع سیاسی خودشون را علمی و در لباس فقاهت به خورد مردم میدهند، که هر کس ندونه فکر میکنه راس میگن و برای رضای خدا وارد عرصه شدند.
نخیر آقا. الان وقتش بود که جامعه را پر از شبهات فقهی و خدشه در اصالت احکام صادره برای یک مشت الدنگ اغتشاشگرِ قاتلِ جوانان مومن و انقلابی کنند، و چه کسی بهتر از مجمع مدرسین! فورا به میدان آمده و مردم کنار یک سری اسامی، عناوین آیت الله دیدند و فکر کردند خبری هست.
همین. حتی حرفهای آنان ارزش جواب دادن علمی ندارد وگرنه بحمدلله مدرک سطح چهار حوزه و آن همه سال درس خارج فقه و اصول را خوانده ایم برای همین طور مواقع. برای موقعی که فتنه های علمی و شبهات حوزوی به انقلاب و ولایت و قانون اساسی وارد کنند.
✔️ اما عجالتا:
🔹 ۱. محارب کسی است که سلاحش(چه گرم و چه سرد) را برای ترساندن مردم دربیاورد.
🔹 ۲. حضرت امام و بسیاری از فقهای عالیقدر فرمودند کسی که سلاحش را برای ترساندن مردم دربیاورد حتی اگر نکشد باید اعدام شود.
🔹 ۳. فقط در صورتی توبه محارب قبول است که قبل از دستگیری بیاید و اعتراف کند و ابراز پشیمانی کند. و الا بعد از دستگیری فایده ندارد. بچه بازی که نیست.
🔹 ۴. حتی اگر کسی سلاح گرم یا سرد کشید اما قصدش ترساندن مردم نبود ولی دید که مردم ترسیده اند و فرار کردند، اگر ادامه داد در حکم محارب است.
🔹 ۵. حتی اگر بگوید که قصدم مقابله با حکومت جمهوری اسلامی است و قصد مقابله با مردم عادی نداشتم ، اما بخاطر سلاحی که در دست دارد مردم بترسند، باز هم محارب است. لطفا مردم را گول نزنید.
لذا
هموطن اغتشاشگر!
اگر دست به سلاح سرد یا گرم ببری و حتی یک نفر بترسد، حتی اگر خط و خش روی اون بنده خدا نندازی، مستحق مرگ هستی و بهت میگن محارب. خلاص. اینو تعارف میکردند بهت بگن اما من رک گفتم که نگی نمیدونستم.
#لطفا_نشر_حداکثری
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
#جامعه_مدرسین
#مجمع_مدرسین
#محارب
#احکام_محاربه
#اعدام
#تعارف_نداریم
#عمل_به_مُر_قانون
#حمایت_از_قوه_قضاییه
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
رفقایی که از گروه های حوزوی اطلاع ندارند لطفا دقت داشته باشند که:
در حوزه های علمیه ، مثل سایر جاها، دسته های مختلفی از علما و طلاب وجود دارند. مشهور ترین دسته ها که سالهاست با هم نوعی رقابت دارند عبارت اند:
🔸 ۱. جامعه مدرسین: علما و اساتید انقلابی که نظراتشان با امام جامعه و قانون اساسی همخوانی بیشتری دارد و همواره پشتیبان ولایت فقیه بوده و در ایمان و اعتقاد مردم و تربیت طلاب انقلابی و جهادی بیشترین سهم را دارند.
🔸 ۲. مجمع مدرسین: مجتهدینی که معمولا با اصل ولایت فقیه و یا شخص ولی فقیه و قانون اساسی و حرکت های انقلابی حوزه خیلی حال نمیکنند. اصطلاحا به اینا علمای چپ هم گفته میشود.
🔺 خب
حالا در خصوص حکم اعدام ها و خدشه در تشخیص جرم و صدور حکم و... ، گروه دوم خدشه وارد کرده و درست و به موقع، بدون فوت وقت و خیلی آشکار، به کمک جریان های فتنه انگیز داخلی و خارجی اومده و جوری مواضع سیاسی خودشون را علمی و در لباس فقاهت به خورد مردم میدهند، که هر کس ندونه فکر میکنه راس میگن و برای رضای خدا وارد عرصه شدند.
نخیر آقا. الان وقتش بود که جامعه را پر از شبهات فقهی و خدشه در اصالت احکام صادره برای یک مشت الدنگ اغتشاشگرِ قاتلِ جوانان مومن و انقلابی کنند، و چه کسی بهتر از مجمع مدرسین! فورا به میدان آمده و مردم کنار یک سری اسامی، عناوین آیت الله دیدند و فکر کردند خبری هست.
همین. حتی حرفهای آنان ارزش جواب دادن علمی ندارد وگرنه بحمدلله مدرک سطح چهار حوزه و آن همه سال درس خارج فقه و اصول را خوانده ایم برای همین طور مواقع. برای موقعی که فتنه های علمی و شبهات حوزوی به انقلاب و ولایت و قانون اساسی وارد کنند.
✔️ اما عجالتا:
🔹 ۱. محارب کسی است که سلاحش(چه گرم و چه سرد) را برای ترساندن مردم دربیاورد.
🔹 ۲. حضرت امام و بسیاری از فقهای عالیقدر فرمودند کسی که سلاحش را برای ترساندن مردم دربیاورد حتی اگر نکشد باید اعدام شود.
🔹 ۳. فقط در صورتی توبه محارب قبول است که قبل از دستگیری بیاید و اعتراف کند و ابراز پشیمانی کند. و الا بعد از دستگیری فایده ندارد. بچه بازی که نیست.
🔹 ۴. حتی اگر کسی سلاح گرم یا سرد کشید اما قصدش ترساندن مردم نبود ولی دید که مردم ترسیده اند و فرار کردند، اگر ادامه داد در حکم محارب است.
🔹 ۵. حتی اگر بگوید که قصدم مقابله با حکومت جمهوری اسلامی است و قصد مقابله با مردم عادی نداشتم ، اما بخاطر سلاحی که در دست دارد مردم بترسند، باز هم محارب است. لطفا مردم را گول نزنید.
لذا
هموطن اغتشاشگر!
اگر دست به سلاح سرد یا گرم ببری و حتی یک نفر بترسد، حتی اگر خط و خش روی اون بنده خدا نندازی، مستحق مرگ هستی و بهت میگن محارب. خلاص. اینو تعارف میکردند بهت بگن اما من رک گفتم که نگی نمیدونستم.
#لطفا_نشر_حداکثری
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌹چند داستان آموزنده🌹
از افلاطون پرسیدند برادرت را بیشتر دوست داری یا رفیق دیرینهات را؟ گفت برادری که رفیقم باشد.
🌹
دو دوست صمیمی قدیمی که نان ونمک یکدیگر را خورده بودند با هم به مشکل مالی خوردند و به بحث و جدل پرداختن؛ دوست مشترکشان در كافیشاپ به آنها گفت اگر فقط پول چایی که بارها با یکدیگر خوردهاید را جمع کنيد از اختلاف حسابتان بیشتر میشود! جدل نکنید که هزاران نفر دوستانی چون شما را برای خود آرزو دارند! آن دو چون حرف او را حساب دیدند از موضع خود کوتاه آمدند و با هم کنار آمدند…
🌹
امام باقر عليهالسلام به يكي از شيعيان خود به نام اسماعيل فرمود:
ای اسماعيل! آيا در ميان مردمي كه میزيستی، اين برنامه وجود داشت كه اگر فردي عبا و روپوش نداشت و نزد يكي از برادرانش عبايی اضافی وجود داشت، آن را به برادر نيازمندش رد كند تا او هم از نداري بيرون آيد؟ اسماعيل میگويد: خير.
امام فرمود: اگر فردی از آنان پيراهن اضافی داشت، آيا آن را براي برادر نيازمندش میفرستد؟
اسماعيل مي گويد: خير. امام با دست بر زانو مي زند (و با ناراحتي) مي فرمايد: آنان برادر نيستند. (تنبیهالخواطر۳۲۰).
🌹
در روايتی امام باقر علیهالسلام (در جواب به عدهای که گفتند ما حق دوستی و برداری را به جا میآوریم) فرمودند: آيا شما به گونهای با هم يك دل هستيد كه يكی از شما دست در جيب دوست خود فرو برد و آنچه لازم دارد بردارد؟ (و از سوی دوستش مورد اعتراض قرار نگيرد؟) حاضران گفتند: خير، ما اين چنين نيستيم.
امام فرمود: پس شما آن گونه كه فكر میكنيد برادر نيستيد. (کشفالغمة۲/ ۳۲۰)
🌹
☑
دعای ابودرداء
شیخ عباس قمی ره در کتاب مفاتیح الجنان دعایی را آورده است عجیب و غریب و بسیار کاربردی که خود حقیر هم تجربیات عجیب و غریبی از خواندن و نخواندن این دعا در خاطر دارم که بس شنیدنی و محیرالعقول است...
دوستان چنانچه تمایل و علاقه دارند آن را بر روی کاغذی نوشته و در یک محل مناسب نصب نموده و در صورت امکان هر روز آن را بخوانند...
و آن دعا و شرح قصه آن چنین است:
👇👇👇👇👇
شيخ ابن فهد روايت كرده:
روزى به #ابودرداء خبر دادند:
خانه ات سوخته است، گفت نسوخته، ديگرى خبر داد، باز همان جواب را داد تا سه مرتبه معلوم شد تمام خانه هاى اطراف جز خانه او سوخته اند! به او گفتند: تو از كجا مى دانستى كه خانه تو در آتش نسوخته است؟
او گفت: زيرا خود با همین گوشهایم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه ایشان فرمودند:
⬇
هركه این دعا را در صبحگاهان یکبار بخواند، در آن روز هیچ بدی و مکروهی به او نمى رسد، و اگر این دعا در هنگام شب خوانده شود، هیچ بدى و ناراحتی به او نرسد، و من امروز البته اين دعا را خوانده بودم: بدین سبب خیالم راحت بود که هیچ اتفاق بدی به من امروز نخواهد رسید.
⚫
حال اصل دعا:
👇
اَللّهُمَّ اَنْتَ رَبّى لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَ اَنْتَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَ لا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّبِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ ما شاءَاللَّهُ كانَ وَ مالَمْ يَشَاءْلَمْ يَكُنْ
اَعْلَمُ اَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ وَ اَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَيْئٍ عِلْماً
اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسى وَ مِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذى شَرٍّ وَ مِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الاِْنْسِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتَها اِنَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ
ترجمه دعا:
خدايا تويى پروردگار من، معبودى جز تو نيست، بر تو توكّل كردم و تو پروردگار عرش بزرگى، و هيچ جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى برتر بزرگ، آنچه خدا خواست شد، و آنچه نخواست نشد، مى دانم كه خدا بر هرچيز تواناست، و به همه چيز از جهت علم احاطه يافته است.
خدايا به تو پناه مى آورم، از شرّ خود، و از شرّ قضاى بد، و از شرّ هر صاحب شرّى، و از شرّ جنّ و انس، و از شرّ هر جنبنده اى كه گيرنده مهار اختيارش هستى، به درستى كه پروردگار من بر راهى راست است.
▪
توصیه میشود این دعا را عزیزان حتما حفظ فرمایند و یا بر روی کاغذی نوشته و در محل دید در منزل یا محل کار قرار داده و هر روز یا هرشب بجهت دفع بلیات و اذیتها و ناراحتیها صبح و شام یکبار بخوانند.
📚مفاتیح الجنان
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌹🌹🌹🌹
*😭عجب نامه ای
نامه ای که ارزش چندین بار خواندن را دارد*
نامه ای که سراسر سوز گداز است
.نامه ای انگار روح دارد وبا تک .تک سلولهای انسان سخن میگوید وحرف میزند
وآنچنان این نامه آتشین است
تا عمق جانت میسوزاند ودرونت را به آتیش میکشاند
درود خدا بر چنین مردان الهی وملکوتی
واقعا تکرار ناشدنی است این مرد
😭متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش :
۰۰بسم الله الرحمن الرحیم۰۰
آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام.
در این سفر برای تو مینویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
هر بار که ســفر را آغاز میکنم احساس میکنم دیگر نمیبینمتان.
بارها در طول مســیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا ســپردمتان.
اگرچه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم.
اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش با ارزشترینند.
شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید.
بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید.
دخترم هر چه در این عالم فکر میکنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمیتوانم و این به دلیل علاقه من به نظامیگری نبوده و نیست.
به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست.
نه دخترم، من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است؛ یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند.
یکی تجارت میکند کسی دیگر زراعت میکند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است.
من دیدم چه راهی را میبایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است، انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است و اساساً مقصد من چیست.
دیدم من موقتم!!؟؟ و همه موقت هستند. چند روزی میمانند و میروند.
بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال میرسد. اما همه میروند و همه موقتند.
دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براقشده و چند خانه و چند ماشین.
اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه وجودم را درد فرا میگیرد.
اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعلههای آتش میبینم.
اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو میریزد.
اما دیدم چگونه میتوانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم.
دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست.
این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست.
و گرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بستر افتادگی جلوگیری نماید.
*من خدا را انتخاب کردهام و راه او را.*
اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم.
هرگز نمیخواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد.
من کلمه زیبای *قاسم* را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید بر میخاست بر هیچ منصبی ترجیح نمیدهم.
دوست داشتم و دارم *قاسم* *بدون پسوند یا پیشوند* باشم.
لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید *سرباز قاسم*، آن هم نه *قاسم سلیمانی* که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین میکند.
*عزیزم از خدا خواستم همه شریانهای وجودم را و همه مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند.*
وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم.
*من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن.*
خود را سرباز در خانه هر مسلمانی میبینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم.
نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجئی برایش نیست، برای آن زن بچه به سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است میجنگم.
🌹🌹🌹🌹🌹
🕊﷽🕊
پیامبر صلی الله علیه و آله :
ای سلمان! هر که دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت در کنار من خواهد بود، و هرکه او را دشمن بدارد در آتش جهنم خواهد بود. ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت ترین آنها عبارتاند از: مرگ، قبر، میزان، سنجش، محشر، و پل صراط و حسابکشی؛ پس دخترم فاطمه از هر کس راضی باشد، من از او خشنود میشوم و هر کس من از او راضی شوم خدا از او خرسند خواهد بود. و هر کس فاطمه از او خشمگین باشد، من بر او خشم میکنم و هر کس من بر او خشم کنم، خداوند بر او غضب میکند. ای سلمان وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند!
بحارالانوار، ج٢٧، ص١١۶
🍃🕊🍃
سلام و درود ما به رسول مهربان
روز شنبه است روز زیارتی ایشان
بخوانیم این حدیث را از ایشان
قوی کنیم دینمان را با محبتشان
حب حضرت زهرا سرمایه ی مان
وَ لكِـنَّ اللَّـــهَ حَبَّبَ إِلَيْكُـمُ الْإِيمـانَ
عشق به اهل بیت در خون ماست
محبت در این قلبهای کار خداست
اگر محبت اهل ایمان بود در دلتان
بدانید که خیری هست در وجودتان
اما شما اگرعلاقه دارید به گنهکاران
بدانید که خیری نیست در وجودتان
فرموده اند رسول خدا به سلمان
وای به حال ظالمان و ستمکاران
آنهایی که ظلم کردند به مـادرمان
یا به فرزندانشان و شیعیان ایشان
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
💫💫💫💫💫💫💫💫
🌸وضو با دود
چیزی به اذان ظهر نمانده بود، دوستان کم کم برای وضو به سمت تانکر آبی که توی حیاط مدرسه بود رفتند. تعدادی وضو گرفتند ، هنوز بعضی از جمله خود من وضو نگرفته بودیم ، که صدای نزدیک شدن هواپیما ما را به داخل ساختمان کشاند ، راکتها این بار نزدیک تر به ساختمان به زمین نشست
همه جا دود بود و چشم چشم را نمیدید، بچهها همدیگر را صدا میزدند و از سلامتی هم خبر میگرفتند، گرد و غبار که نشست صدای خنده بعضی رفقا بلند شد، علت خنده را که جویا شدم ، با اشاره تعدادی از بچه ها را نشانم دادند که تمام صورت و دستهایشان تا آرنج دوده سیاه گرفته بود.
اینها همان های بودند که وضو گرفته بودند ، موج انفجار دوده لوله بخاری ها را توی هوا پخش کرده بود
و نشسته بود روي دست و صورت خيس شان
انگار با دوده وضو گرفته بودند
#طنز_جبهه
💫💫💫💫💫💫
✍توجه
✍توجه
شماها نمی دونید چرا کشور وارد این فاز جدید گرانی دلار و سکه و بعد هم بالارفتن برخی قیمتها شد؟!
فاجعه هست اگر یک فعال مجازی نداند پشت صحنه این اتفاقات چه می گذرد!
درست در روزهایی که قیمتها به نقطه ثبات رسیده بود.
قیمت دلار در محدوده ۲۷ هزارتومان مهارشده بود.
روابط تجاری با کشورهای همسایه به اوج خود رسیده بود.
نفت نقدی می فروختیم.
دست دولت برای اجرای افزایش حقوقها باز شده بوده.
آرامش به فضای کسب و کار برگشته بود
کارخانه ها براه افتادند.
تولید افزایش یافت.
صادراتمان رونق گرفت.
وووووو
توطئه بزرگی را رقم زدند!
گفتیم فتنه! اما الان معلوم شد جنگ جهانی بود!خودشان اعتراف می کنند که همه اهرمها را بسیچ کردند! فضا را نا امن کردند و این دولت مظلوم چه فشاری را تحمل کرد خدا می داند و بس.
چقدر بی معرفت و بی انصاف باشیم که دولت رئیسی را مقصر وضع موجود بدانیم!
این چه ظلم بزرگی هست که مرتکب میشویم؟
رئیسی جانش را به خطر انداخت. رفت به سنندجی که بارها گفتند سقوط کرده است. جایی که تجزیه طلبها از هر کوچه و پس کوچه و پشت بام خانه و بلندی می توانستند او را هدف قرار دهند!
اما اما اما
رئیسی رفت تا دنیا بداند در نا امن کردن ایران شکست خوردند و ایران آرام است.
خدا شاهد است که گفتن برخی حرفها حق الناس است!
انتشارشان خیانت است.
هر دلی را که بیجهت نگران کنیم مرتکب معصیت شدیم.
هر امیدی را که بی جهت نا امید کنیم، خیانت کردیم.
اگر به انتقاد باشد به اندازه همه مجازی ها حرف انتقادی داریم. اما الان وقت زدن دولت رئیسی نیست که همه دارند می زنند!
از خواص بهتر سراغ دارید؟ سکوتشان یعنی زدن دولت!
اصلاح طلبی که منتقد بود به یکباره برانداز شد!
براندازها وارد فاز جنگ مسلحانه شدند.
هسته های خفته منافقین در کشور فعال شده اند.
دشمن علنا اعلام کرد که مشغول مسلح کردن معترضین است.
ملای بی بصیرت خیانتکار زاهدان عملا مردم را رودرروی نظام قرار داد!
این فضای وهم آلود مجازی هم که معلوم نمی شود کی دوست است و چه کسی دشمن!
مثل موریانه و خوره به جان امید مردم افتاده اند!
عده ای دارند شبانه روز جان می دهند در سکوت خبری تا مردم آرامش داشته باشند! همه دنبال شهید شدن امنیتی ها هستند تا از آمارشان بفهمند چقدر هزینه دادیم! اما خدا می داند که خیلی از هزینه های حافظان امنیت از کشته شدنشان بالاتر است.
انصاف داشته باشید
جوانمردی کنید
صبور باشید
این کشور در آستانه یک پیروزی بزرگ در آخرالزمان است. خرابش نکنید.
و یک حرف مهم که باید گفته شود.
حکایت این دولت حکایت شهید آرمان علی وردی است. هرکسی از راه میرسد با هرچه دم دستش دارد می زند! امروز دشمن در خانه است! شهادت آن سرباز راهور نیروی انتظامی را دیدید!؟ گناهش چه بود؟ شما با دشمنی روبرو هستید که بین مردم سنگر گرفته! هر لحظه ممکن است کنار یک نیروی امنیتی سبز شود و یک تیر شلیک کند. اوضاع برای سربازان حافظ امنیت در هر لباسی که باشند اینگونه هست.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
❌رفقا
یچیزی میگم اگر بهش اعتقاد نداشتم نمیگفتم
تو جنگصفین سپاه امیرالمومنین علیه السلام داشت پیروز میشد
مالک رسیده بود به ده قدمی خیمه معاویه
یهو عمر و عاص شروع کرد به خدعه و نیرنگ و قرآن سر نیزه کردن
امر بر یه عده ای مشتبه شد
ریختن تو خیمه علی ع که بگو مالک برگرده و الا میکشیمت
مالک برگشت
❌حکمیت به علی ع تحمیل شد
معاویه حکومت رو بدست گرفت و علی رفت به محراب شهادت
❌الان رسیدیم به ده قدمی خیمه استکبار
با تموم نقطه ضعفها مون دشمن رو رسوندیم به مرز نابودی
❌مالک اشتر زمانمون (حاج قاسم عزیز) رو شهید کردن
❌اگر الان ما برای علی زمان مالک اشتر نباشیم خدعه عمر و عاص های زمان کارساز میشه و بازم علی میره به محراب شهادت
اما اگر مقاومت کنیم چند قدم دیگه بیشتر نمونده تا شکستن گردن استکبار و اومدن آقامون
❌امام خمینی ره فرمودند ما آمریکا را زیر پا خواهیم گذاشت
رفقا شک نکنید به این جمله
❌خیلی هامون دنبال عاقبت بخیری هستیم توی این فتنه های آخرالزمان
❌حاج قاسم عزیز تکلیف ما رو روشن کرده
کاش بشینیم و وصیت نامه این شهید بزرگوار رو یه بار بخونیم
❌چه زیبا گفت حاج قاسم
خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی
❌امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
❌و چه زیباتر گفت
برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.
❌رفیق نسبت ما با جمهوری اسلامی چیه ؟
❗️رفیق نیمه راه بودن؟
❗️تا جایی که فحش نخوریم؟
❗️تا جایی که آبرومون نره ؟
❌پای این انقلاب باید آبرو داد
پای این انقلاب باید فحش خورد
پای این انقلاب باید موند
بخدا به ذره دیگه تحمل کنیم میرسیم به ساحل ظهور
❌میدونم همه خسته ایم
میدونم داریم له میشیم
ولی خدا امر ظهور رو بر گردن ما گذاشته
خداوند اراده کرده که مستضعفان وارثان این زمین بشن
و چه خوش اینکه سرباز این اراده خداوند من و شما باشیم
❌سینه هامون ستبر
قبلهامون عین آهن
اراده هامون استوار
جمجمه هامون رو به خدا بسپاریم
❌پیروزی این انقلاب قطعی و تضمین شده است شک نکنید
دلسرد نشید
❌امام زمان عج دارن نظاره میکنند تا ببینند ما چیکار میکنیم برای ظهور
❌خسته نشید الان وقت خستگی نیست
استراحت بماند برای بعد از شهادت
الان باید رفت
❌باید قله های پیشرفت رو یکی یکی فتح کرد
شک نکنید ما بر فراز قله های شرف و اقتدار و عزت خواهیم ایستاد و شما همگی اون روز رو خواهید دید
❌آی رفیق حزب اللهی
دشمن الان داره دو تا کار میکنه
داره ناامیدت میکنه از انقلاب
و لوله تفنگش رو نشونه گرفته به سمت سینه ولایت
دارید میبینید دیگه
❌فقط دارن ولایت رو میزنن
وقتی من و توی انقلابی از انقلاب خسته بشیم
سینه ولایت میشه آماج گلوله دشمن
❌❌❌غیرت کنید
❌سینه سپر کنیم برای این سید بزرگوار
مگر نشنیدید اون عارف بزرگ فرمود در آخرالزمان سینه خودتون رو سپر این پسر فاطمه س بکنید
❌و چه زیبا میدید امام خمینی ره این روزها رو که فرمود
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد
یاعلی
2⃣ پایان
🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️
لطفا پیج روبینو ما رو هم فالو کنید متشکرم ⏬️
🇮🇷https://rubika.ir/mahdi_es2020
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
@efshagari57
╚══••⚬⚖⚬••═╝
💠️ رفتار و اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله)💠
❄سيره و رفتار شخصى و اخلاقى پيامبر (صلى الله عليه وآله)، چگونه بود؟
❗️او قرآن مجسّم بود و اخلاق نيك او را ،قرآن مى ستايد و مى فرمايد: «إِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظِيم»
🔹به چند زاويه از ويژگى هاى رفتارى پيامبر خدا اشاره مى كنيم:
1⃣ عبادت
🔹نشست و برخاستش، همراه با ذكر خدا بود. با آن كه «معصوم» بود، ولى آن قدر از خشيت خدا مى گريست كه سجده گاهش خيس مى شد.
2⃣ ادب ورزى
🔹وقتى به در خانه كسى مى رفت ـ چون خانه ها گاهى پرده اى نداشتند ـ برابر آستانه نمى ايستاد ; طرف راست يا چپ آن می ايستاد و مى فرمود: سلام بر شما ; سلام بر شما.
🔹چنان شرم داشت كه به چهره كسى خيره نمى شد. شرم آن حضرت، چنان بود كه اگر ناگزير به انتقاد از كسى بود، به صراحت نمی گفت و مقصود خويش را با كنايه بيان مى داشت.
3⃣ خوش خلقى
🔹همگان را به خوش اخلاقى توصيه مى كرد و مى فرمود:
نزديك ترين همنشين من در رستاخيز،خوش اخلاق ترين شماست و در ترازوى عمل كسى در روز قيامت، چيزى بهتر از خوش خلقى گذاشته نمى شود.
4⃣ با خانواده
🔹انس مى گفت: كسى با زن و فرزندش مهربان تر از رسول گرامى نبود. او نسبت به همسران خود، هيچ گونه خشونتى نمى كرد. در كارهاى خانه، به خانواده كمك مى كرد. با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بود و به آنها محبت مى كرد. آنها را روى دامن خويش مى نشاند و بر دوش خويش سوار مى كرد. آنها را مى بوسيد و اينها، همه برخلاف خلق و خوى رايج آن زمان بود.
🔹روزى در حضور يكى از اشراف، حضرت مجتبى(عليه السلام) را مى بوسيد. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتى يك بار، هيچ كدام از آنها را نبوسيده ام. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «كسى كه مهربانى نكند، رحمت خدا، شامل حالش نمى شود»
5⃣ آراستگى
🔹همواره لباسش پاكيزه بود و مى فرمود: از عوامل ارجمندى مؤمن نزد خداى والا، پاكيزگى لباس اوست.
6⃣ معاشرت
🔹در معاشرت با مردم، مهربان و گشاده رو بود. به هر كسى كه مى رسيد، سلام مى كرد. در سلام كردن، از همه، حتى كودكان و بردگان، پيشى مى گرفت.پاى خود را جلوى هيچ كس دراز نمى كرد و در حضور كسى، تكيه نمى زد.
🔹غالباً دو زانو مى نشست و در مجالس، دايره وار مى نشست تا مجلس، بالا و پايينى نداشته باشد و همه، جايگاه مساوى داشته باشند.
🔹از اين كه بنشيند و ديگران خدمت كنند، تنفر داشت ; از جا برمى خاست و در كارها شركت مى كرد.
7⃣ ساده زيستى
🔹اميرمؤمنان(عليه السلام) در وصفش مى فرمود:
🔺«پيامبر(صلى الله عليه وآله)، از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند و به دنيا با گوشه چشم نگريست. دو پهلويش از تمام مردم، فرورفته تر و شكمش، از همه خالى تر بود. دنيا را به او نشان دادند ; اما نپذيرفت و چون دانست كه خدا چيزى را دشمن می دارد، آن را دشمن مى داشت. چيزى را كه خدا خوار مى شمرد، خوار مى انگاشت و چيزى را كه خدا كوچك مى شمرد، كوچك و ناچيز مى دانست.»
8⃣نظم و انضباط
🔹پيامبر(صلى الله عليه وآله) كارهايش را منظم انجام مى داد. او اوقات خويش را تقسيم مى كرد و چنين توصيه مى كرد:
🔺براى رسيدگى به كارها، تقسيم وقت كن و همه تلاش خود را به كار گير و كار هر روز را همان روز انجام بده و بهترين وقت هايت را براى رابطه خودت و پروردگارت اختصاص بده و چيزى را بر اداى واجبات، مقدم مشمار و بين خود و مراجعان، حجاب طولانى قرار مده كه بدگمانى مى آفريند و كارها را بر تو آشفته مى سازد.
9⃣تشويق به علم
🔹پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: بپرسيد ; (زيرا در پرسش و پاسخ هاى علمى )، چهار تن پاداش مى برند ;
🔺پرسش گر، پاسخ گو، شنونده و شيفته آنان.
🔴كلام آخر اين كه اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود:
🔹پس به پيامبر پاكيزه اقتدا كن كه مايه فخر و بزرگى است ; براى كسى كه خواهان بزرگوارى است.
#تاریخ #پیامبر
_______________________
🔸بلغ العلی بکماله کشف الدجی بجماله
🔸حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله
⚫️🏴⚫️🏴
آنچه از حسین (ع)که کمتر به ما گفتهاند
امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از 57 سال زندگی او بی خبریم.
✅امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
✅امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
✅در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
✅هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار میکرد.
✅در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.
✅هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
✅در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد.
✅کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد.
✅وقتی بردهای را دید که به یک سگ غذا میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
✅در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
✅وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
✅وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد.
✅وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
✅در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمیتواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند.
✅زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن خرید و به همانها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود.
✅مردم در هنگام دفن امامحسین، آثار زخمهایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخمها اثر کیسههایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان می برد
🖤🖤🖤🖤
✅ حق الناس در آخرت
✍روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💢اخلاق پیامبر
#افطاری
🌱انس بن مالك سالها در خانه ی رسول خدا خدمتكار بود و تا آخرین روز حیات رسول خدا این افتخار را داشت. او بیش از هركس دیگر به اخلاق و عادات شخصی رسول اكرم آشنا بود.
🌱 آگاه بود كه رسول اكرم در خوراك و پوشاك چقدر ساده و بی تكلف زندگی می كند. در روزهایی كه روزه می گرفت همه ی افطاری و سحری او عبارت بود از مقداری شیر یا شربت و مقداری ترید ساده.
🌱گاهی برای افطار و سحر، جداگانه، این غذای ساده تهیه می شد و گاهی به یك نوبت غذا اكتفا می كرد و با همان روزه می گرفت.
🌱یك شب، طبق معمول، انس بن مالك مقداری شیر یا چیز دیگر برای افطاری رسول اكرم آماده كرد.
🌱اما رسول اكرم آن روز وقت افطار نیامد، پاسی از شب گذشت و مراجعت نفرمود.
🌱انس مطمئن شد كه رسول اكرم خواهش بعضی از اصحاب را اجابت كرده و افطاری را در خانه ی آنان خورده است. از این رو آنچه تهیه دیده بود خودش خورد.
🌱طولی نكشید رسول اكرم به خانه برگشت. انس از یك نفر كه همراه حضرت بود پرسید: «ایشان امشب كجا افطار كردند؟ »
🌱گفت: «هنوز افطار نكرده اند. بعضی گرفتاریها پیش آمد و آمدنشان دیر شد. »انس از كار خود یك دنیا پشیمان و شرمسار شد، زیرا شب گذشته بود و تهیه ی چیزی ممكن نبود.
🌱منتظر بود رسول اكرم از او غذا بخواهد و او از كرده ی خود معذرت خواهی كند. اما از آن سو رسول اكرم از قرائن و احوال فهمید چه شده، نامی از غذا نبرد و گرسنه به بستر رفت.
انس گفت: «رسول خدا تا زنده بود موضوع آن شب را بازگو نكرد و به روی من نیاورد.
📚كحل البصر محدث قمی، صفحه ی 67
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌻ﻧﺼﻴﺐ ﺷﺪﻥ « ﻃﻰّ ﺍْﻟﺎَﺭْﺽ »
🍄 ﻓﺎﺿﻞ ﻣﺤﻘﻖ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﻯ ﻣﻴﺰﺭﺍ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﻣﺠﺘﻬﺪ ﺷﻴﺮﺍﺯﻯ، ﻧﺰﻳﻞ ﺳﺎﻣﺮﻩ - ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ - ﻧﻘﻞ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﺳﻴﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻰ ﺭﺷﺘﻰ ﻛﻪ ﻏﺎﻟﺐ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻳﺎﺿﺎﺕ ﺷﺮﻋﻰ ﻭ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﺕ ﻧﻔﺴﺎﻧﻴﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺣﺎﺝ ﻗﻮﺍﻡ ﻧﺠﻒ، ﻃﻠﺒﻪ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ
🍄 ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻃﻠﺎﺏ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺨﺺ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﻯ ﻛﻪ ﺩﺭﺏ ﺑﺎﺏ ﻃﻮﺳﻰ ﺍﺳﺖ ( ( ﻃﻰ ﺍﻟﺎﺭﺽ ) ) ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﻬﺪﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻭﺍﺩﻯ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻋﺸﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺠﺎ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻧﺠﻒ ﻭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺳﻴﺰﺩﻩ ﻓﺮﺳﻨﮓ ﻭﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺭﺍﻩ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭﻯ ﺍﺳﺖ، ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻳﻦ
🍄ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﻤﺎﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﻨﻢ، ﭘﺲ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺻﺎﻟﺢ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﺪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺭﻓﺎﻗﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺤﻜﻢ ﺷﺪ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻃﻠﺎﺏ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺮﺑﻠﺎﺣﺮﻛﺖ ﻛﻦ ﻭ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﺑﺒﻴﻦ ﺭﻓﻴﻖ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ ؛ ﭼﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﻏﺮﻭﺏ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﺗﺎﺀﺛﺮﻯ ﻧﺰﺩ ﺭﻓﻴﻖ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺍﻇﻬﺎﺭ
🍄ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻰ ﻛﺮﺩﻡ. ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﻬﻤﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻟﺎﻥ ﺑﻪ ﻓﻠﺎﻥ ﻃﻠﺒﻪ ﺭﻓﻴﻘﻢ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﻭ ﻣﺘﺎﺀﺳﻔﺎﻧﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﮔﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍ ﻗﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ، ﭘﺲ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻡ، ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻭﺍﺩﻯ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻓﺖ، ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻡ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺷﻨﺒﻪ ﻛﻪ
🍄ﺭﻓﻴﻘﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﻤﺎﺯ ﻋﺸﺎ ﺭﻓﻴﻖ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ. ﭼﻮﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯ، ﻃﻰ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺑﺮﺁﻣﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺟﺎﮔﺮﺝ ﺑﺸﻮﺩ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﻃﻰ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﮔﺮﺩﻡ. ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﺍﻡ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩﻡ ﭼﻮﻥ ﻫﻮﺍ ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ
🍄ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭ ﮔﻨﺒﺪ ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﺷﺎﻡ ﻣﺨﺘﺼﺮﻯ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﻏﺮﺽ ﺍﺯ ﺩﻋﻮﺕ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﺮﺩﻡ ﺷﻤﺎ ﻃﻰ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭﺁﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﻣﺮﺍ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻰ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﻜﻨﻢ ﺗﺎ ﻃﻰ ﺍﻟﺎﺭﺽ ﻧﺼﻴﺐ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺸﻮﺩ.
🍄 ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺳﺮّ ﺍﻭ ﻓﺎﺵ ﺷﺪﻩ، ﺻﻴﺤﻪ ﺍﻯ ﺯﺩ ﻭ ﻣﺜﻞ ﭼﻮﺏ ﺧﺸﻚ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺁﻣﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺍﻯ ﺳﻴﺪ! ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﻗﺎﺳﺖ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻣﻄﻬﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ، ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﺪ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﻰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪ
👈 ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺳﻴﺪﺭﺷﺘﻰ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
📚کتاب #داستان های #شگفت
آیت الله شهید دستغیب
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
⛈⛈⛈⛈⛈
معجزه #استغفار🌿
✳️شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند:
«استغفار کن».
✳️شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» .
✳️فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن».
⁉️حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟!
✨فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند:
«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.
📚مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره نوح
س.ص۳۲
🌨🌨🌨🌨🌨
غیـبـت کردن به چــه قـیـمـت؟
آهای مومن ها، آهای هیئتی ها؛
آهای مسجدی ها؛طلبه ها؛
این همه که بین ما بچه مثبت ها
و مومن ها غیبت و تهمت رد و بدل می شود
به کاهنات قسم،
بین عرق خورها و چاقوکش ها و لات ها،
این همه غیبت نمی شود؛
ما خیلی غیبت می کنیم،
ما توی مسجد، حسینیه،
با پیامک و بلوتوث و پشت گوشی
و سر کار و توی تا کسی
و خلاصه به هرجا که می رسیم غیبت می کنیم!
زمانی که دنبالش می رویم و ناخن می زنیم،
می بینیم از صد تا یکی هم درست نیست.
ولی شایعه شده و پخش هم شده ؛
خوب فردا با روز قیامت چه می کنیم؟
با دادگاه الهی چه می کنیم؟
═✧❁🌸❁✧═
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌟کلمات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🌟
💠زيان بخل💠
عنها (س) قـالت: قال لـى رسول الله (ص) : 💎اياك و البخل , فانها عاهه لاتكون فى كريـم. اياك و البخل فانه شجـره فى النار و اغصانها فـى الـدنيا فمـن تعلق بغصن من اغصانها ادخله النار.
🌟پيامبر اكرم (ص) فرمـود:💎از بخل ورزيدن بپرهيز, زيرا كه بخل آفتى است كه در شخص بزرگـوار نيست. از بخل بپـرهيز , زيـرا كه آن درختـى است در آتـش دوزخ كه شاخه هايـش در دنياست و هـر كه به شاخه اى از شـاخه هـايـش درآويزد داخل جهنمـش گرداند.
💠نتيجه سخاوت💠
عنها (س) قالت: قال لى رسول الله(ص) 💎و عليك بالسخاء فان السخاء شجره من شجر الجنه,اغصـانها متـدليه الـى الارض, فمن اخذ منها غصنـا قـاده ذلك الغصـن الـى الجنه.(26)
🌟پيامبر اكـرم (ص) به مـن گفت: 💎بـرتـو باد سخاوت ورزيــدن, زيــرا كـه سخاوت درختـى از درختـان بهشت است كه شاخه هايـش به زميـن آويخته است , هر كه شاخه اى از آن را بگيـرد او را به سـوى بهشت مـى كشـانـد.
📚عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال , جلد۱۱ , صفحه۹۱۸
عنوان باب : الجزء الحادي عشر القسم الثاني أبواب مصحفها، و لوحها، و خطبها، و مسندها عليها السّلام باب مسندها عليها السّلام حديثها عليها السّلام في مدح السخاء، و ذمّ البخل
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
مسی یه عمر زحمت کشید تا تونست بزرگترین جایزه فوتبال در جهان رو متعلق به خودش کنه...
یه زن با ظاهری ساده که از نظر زنان غربزده ایرانی "امّل" محسوب میشه با ۴ تا بچه قد و نیم قد اومد تو زمین مدال طلاش و جام بهترین بازیکن جهان رو از دستش گرفتن فرداش هم هر چی هدیه نقدی بیاد تو حسابش رو تقدیم این خانم میکنه...
برای تصاحب یک مرد لازم نیست "عروسک" باشید، کافیست "زن" باشید تا مرد همه دنیایش را به پایتان بریزد!
✨﷽✨
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
🕊✨🕊
سال نهم هجرت بود، پيامبر (صلى الله عليه و آله )، مسلمانان را براى يك جنگ بسيار سخت يعنى جنگ تبوك (جنگ با روميان ) آماده مى ساخت ، هوا گرم بود، آذوقه كم بود، راه مدينه تا شام دور بود، دشمن ، قوى بود، در چنين شرائطى فرمان حركت به سوى روم صادر گرديد.
مسلمانان به حركت درآمدند، چند نفر منافق ، در اين جنگ ، شركت نكردند.
ولى يك نفر از مسلمانان بنام ابوخثيمه ، در پرتگاه بود، هنوز تصميم براى شركت در جنگ نگرفته بود، نزد همسران زيبايش كنار سايبانهاى خنك آمد، از يكسو غذا آماده ، و از يكسو همسران در خدمت و...
ناگهان برقى درقلبش تابيد، و گفت : از انصاف دور است كه من در اين جا زير سايبان خنك كنار همسران زيبا باشم ، ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در گرماى سوزان در بيابان در حركت باشد. بى درنگ برخاست به همسران خود گفت : به خدا سوگند ديگر يك كلمه با شما سخن نمى گويم ، اين سخن را گفت و زاد و توشه سفر را برداشت و بر شتر سوار شده و به سوى جبهه حركت كرد، همسرانش هرچه خواستند با او سخن بگويند، يك كلمه نگفت ، و حركت كرد تا خود را در بيابان به لشكر اسلام رساند.
مسلمانان ديدند سوارى كنار جاده مى آيد، پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود: اى سوار، ابوخثيمه باشى بهتر است .
وقتى سوار، نزديك شد، ديدند: ابوخثيمه است ، شتر را بر زمين خواباند و به حضور پيامبر (صلى الله عليه و آله ) رسيد و سلام كرد و جريان خود را بازگو نمود، پيامبر (صلى الله عليه و آله ) به او خوش آمد گفت و برايش دعا كرد آيه 117 سوره توبه در شان او نازل شد، كه خود را در پرتگاه نجات داده و با تصميم آهنين ، حق را برگزيده و كششهاى شيطان را قطع كرده است (1) و در حقيقت اين آيه يك تقديرنامه اى بود براى يك فرد مسلمان قاطع كه درپرتگاهها، خود را نجات مى دهد، و قلبش را كه متزلزل شده بود، استوار نمود. خدا مارو هم کمک کنه تا بتونیم تصمیمات درست و بموقع بگیریم ... بگید الهی آمین
استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم ع
1- اقتباس از مجمع البيان ج 5 ص 79 (ذيل آيه 117 سوره توبه )..
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✳️ شصتونه بار دیگر میآیم...
🔻 مرحوم آیت الله حائری عاشق #امام_رضا علیه السلام بود. گاهی ایشان برای رفتن به مشهد، بلیت اتوبوس گیرش نمیآمد و این پیرمرد روی پیت حلبی مینشستند و به مشهد میرفتند. مدتی هم که در مشهد بود در حرم میماند. در طول عمرش هفتاد بار به مشهد رفته بود. در آخرین بار که ایشان به مشهد رفته بودند میگفتند که امام رضا (ع) فرموده که تو دیگر نیا، نوبت ماست. ایشان میگفت که من فهمیدم این آخرین باری است که به زیارت میروم.
🔸 مرحوم آیت الله مرعشی نجفی با آیت الله حائری قراری گذاشته بودند که هر کدام که از دنیا بروند به یکدیگر خبری بدهند. آیت الله حائری زودتر از دنیا رفتند. آیت الله نجفی در حالتی ایشان را دید و ایشان گفتند که وقتی من از دنیا رفتم، دو ملک برای #سؤال_قبر آمدند که من خیلی ترسیدم که در عمرم اینقدر نترسیده بودم. یک دفعه یک صدای دلنوازی از پشت گفت که نترس. با نزدیکتر شدن این صدا، این دو ملک رفتند. وقتی چهره را دیدم پرسیدم شما چه کسی هستید؟ گفت: یک بار از آن هفتاد بار به ملاقات تو آمدم، شصت و نه بار دیگر به ملاقات تو میآیم. این کمکیها برای کسی است که اعمالی انجام داده و یک جایی کم آورده است.
👤 #استاد_مسعود_عالی
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💠 چرا با وجود اینکه یکی از معیارهای اساسی #عقل و #تفقه #زهد معرفی شده و الان کشور دچار #تجمل_گرایی شده و جامعه اکنون درگیر آثار و عواقب آن هست؛ کمتر از آن صحبت می شود؟
۱. یکی از برنامه شیطان این است که: #اولویتهای فرد و جامعه را #جابجا می کند.
💮 #شیطان اولویت درجه #چندم را درجه #یک می کند و برعکس
چنانچه روایت می فرماید: کفی باالشیطان نصیبا ان ینقلک من حسنه الی حسنه
۲. #هزینه_بر بودن مطرح کردن اینگونه مباحث برای گوینده و شنونده؛ (مخصوصا برای گوینده #توقعات جامعه را از وی بالا می برد)
💮اساسا مبحث زهد، مبحث #کاربردی و #عملی است و علائم #ظاهری و #باطنی هم دارد؛ لذا با مطرح کردن آن، #شفافیت ایجاد می شود و طبیعی است که غیرزاهد از شفافیت فرار می کند.
۳. شاید خیلی از سخنوران جانب #احتیاط را رعایت می کنند تا مصداق آیه "لم تقولون ما لاتفعلون"نباشند.
۴. #گزنده بودن و #چالش ذهنی ایجادکردن این مباحث و ترس از اینکه مخاطب از دست برود.
💮یکی از واقعیات جامعه امروزی این است که خیلی از مردم تحت تاثیر فرهنگ غالب و منحوس دارندگی و برازندگی در تجمل گرایی فرو رفته اند و #مبلغ_علمشان بیش از #ظاهر_دنیا نیست و نسبت به این حقایق تلخ هیچ درکی ندارند؛ لذا #دشمنی می کنند. چنانچه مولا امیرالمومنین علیه السلام فرمود: مردم #دشمن آنند که #علمشان به آن نمی رسد.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴