eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: 💎مُعَلِّمُ الْخَيْرِ يَسْتَغْفِرُ لَهُ دَوَابُّ الْأَرْضِ وَ حِيتَانُ الْبُحُورِ وَ كُلُّ صَغِيرَةٍ وَ كَبِيرَةٍ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ سَمَائِهِ. 🌟امام باقر(ع) فرمود: 💎جنبندگان زمین و ماهیان دریاها و تمام موجودات کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا برای معلمی که خوبیها را آموزش می دهد طلب آمرزش می کنند. 📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص131 🌹 روز معلم و استاد بر معلمین گرامی و اساتید گرانقدر کانال مبارک باد🌹 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 قشنگ ترین روز خدا بزرگداشت پاکترین شغل دنیا برشریف‌ترین بندگان خدا مبارک باد روزت مبارک معلم ارجمند 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
💢فضيلت تسبیحات امیرالمومنین (علیه السلام)📿 🎁هر کس تسبیحات حضرت علی (علیه السلام) را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنیوی را از او دور می‌کند، که آسان‌ترین آن بازگشت از دین است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می‌کند که یکی از آن منزلت‌ها مجاورت رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم) است. 🟪ثواب تسبیح عرش برای شیعه حضرت علی (علیه السلام) 🟩آیا می‌دانید که تسبیحاتی داریم به نام تسبیحات امیرالمؤمنین علیه السلام که دارای فضیلت بسیار زیادی هست؟ و در عین حال خیلی راحت هست؟! در کنار تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تسبیحات امیرالمومنین (علیه السلام) نیز وجود دارد که دارای فضیلت زیادی است. 🟨کیفیت تسبیحات حضرت امیرالمومنین به شرح زیر است: ✨١٠ بار سبحان الله ✨١٠ بار الحمدلله ✨١٠ بار الله اکبر ✨١٠ بار لا اله الا الله بعد از هر نماز. 💫فضیلت این تسبیحات: امیرالمؤمنین (علیه السلام) به براء بن عازب فرمودند: آیا کاری به تو یاد دهم که، چون آن را انجام دهی، از اولیای خدا خواهی بود؟ براء گفت: بله. حضرت تسبیحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند: هر کس این تسبیحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنیوی را از او دور می‌کند، که آسان‌ترین آن بازگشت از دین است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می‌کند که یکی از آن منزلت‌ها مجاورت رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم) است. منبع:مستدرک الوسائل، ج٥، ص ٨٢- و بحار الانوار، چ بیروت، ج ٨٣. 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆سخنان طوفانی حجت الاسلام رفیعی در مراسم سالگرد سردارشهید حاج حسین بادپا علیه سخنان و اقدامات رذیلانه ی و ♦️ من تو دل شب نفرینشان می کنم. چون با همین انتخابات و در همین نظام به مسئولیت و ریاست جمهوری رسیدند. باهمین نظام به قدرت رسیدند. حالا ویدئو پر میکنند علیه رهبری و علیه نظام صحبت می کنند. حرفهایی که خودشون در اون زمان کسی جرات نمی کرد بهشون چیزی بگه. خدا ازشما نگذره . شما پیش خدا مسئولید. بترسید از خدا. جواب باید بدید روز قیامت. عجیبه که اینطور ادمها خودشون رو پیرو شهید سلیمانی میدونند. شهید سلیمانی که می فرمود والله والله والله عاقبت بخیری در گروی پیروی از ولایت فقیه هست. خجالت بکشید. 👆پ ن ؛ کاش چهار نفر خطیب انقلابی مثل حاج آقا رفیعی داشتیم که بدون ملاحظه و مصلحت و منفعت شخصی و جناحی اینطور مقتدرانه روشنگری میکرد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✨﷽✨ ✳️ بیست سال است شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم! ✍ سالکی نقل کرد، بر سر مزار مؤمنی مشغول ذکر بودم که یک‌مرتبه مکاشفه‌ای دست داد. دیدم عالمی نورانی روی منبر صحبت می‌کرد و همه را جذب کرده بود. در این میان از پشت سرم صدای خِش‌خشی آمد و دیدم مار بدهیبتی جلو می‌آید. مار جلو رفت تا به منبر رسید و آن آقا رنگ باخت و کلام را قطع و دهان را باز کرد و این مار، فک او را گرفت. آن آقا افتاد و مجلس به هم خورد. بعداز مدتی که به خود آمد از او پرسیدم چه بر شما آمده است؟ گفت: بیست سال است که شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم! این موضوع هفته‌ای یک بار عیش مرا خراب می‌کند. [ماجرا از این قرار است که] من معتمد و ریش‌سفید محل بودم و قباله‌ها و ازدواج‌ها با شهادت من انجام می‌گرفت. یک روزی پسر من 18ساله شد و از دختری که می‌شناختم برایش خواستگاری کردم اما اعلام کردند که آن دختر، پسر شما را نپسندید. این امر بر من گران آمد ولی چون متدیّن بودم از او بدگویی نکردم الّا اینکه وقتی مردم از من درباره‌ی او می‌پرسیدند می‌گفتم «اِی! سخن دیگری بپرسید» و ظاهراً مردم از این تعبیر من می‌فهمیدند که او خوب نیست و لذا کسی با او ازدواج نکرد. لذا از آن روزی که این‌جا آمده‌ام می‌گویند تا او تو را نبخشد گرفتار هستی. 👤 استاد ابوالفضل بهرام‌پور 📚 از کتاب زندگی با قرآن ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ✍ 🌸آقا امیرالمومنین (ع): ✍🏻روزی رسول خدا(ص) سراغ مردی از اصحاب را گرفت و پرسید: فلانی در چه حال است؟ ✍🏻گفتند: مدتی است رنجور و بیچاره شده، و چونان مرغ بال و پر شکسته زار و پریش گشته (و زندگانی به سختی می‌گذراند). ✍🏻حضرت (به حال او ترحم کرد و) برخاست و به قصد عیادت او روانه منزل وی شد. ✍🏻مرد بیمار و گرفتار واقعاً رنجور و مبتلا گشته بود و پیامبر خدا(ص) به فراست دریافت که بیماری و ابتلای او مستند به یک امر عادی نیست این بود که از وی پرسید:آیا در حق خود نفرین کرده ای؟ ✍🏻بیمار فکری کرد و گفت: بله، همین طور است، من در مقام دعا گفته بودم:پروردگارا اگر بناست، در جهان آخرت، مرا به خاطر ارتکاب گناهانم کیفر دهی،از تو می‌خواهم که در کیفر من تعجیل فرمایی و آن را در همین جهان قرار دهی.... ✍🏻رسول خدا(ص) فرمود: ای مرد! چرا در حق خود چنین دعایی کردی؟! مگر چه می‌شد،از پروردگار (کریم) هم سعادت دنیا و هم سعادت و نیکبختی سرای دیگر را خواستار می‌شدی و در نیایش خود این آیه را می‌خواندی: ✨ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار ✨پروردگارا! ما را از نعمتهای دنیا و آخرت، بهره مند گردان و از شکنجه دوزخ نگاهدار. (سوره بقره 201:2) ✍🏻مرد مبتلا دعا را خواند و صحیح و سالم گشت و با سلامتی بازیافته همراه ما از منزل خارج شد. 📚احتجاج، ص 223؛ بحار، ج 17، ص 293 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌷🔆 ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ "ﻣﻐﺰ"ﻧﺪﺍﺭﺩ ... ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ "ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ" ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﻣﻐﺰ" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ "ﻭﺍﮐﻨﺶ" نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ.... بهترین جواب بدگویی:سکوت بهترین جواب خشم :صبر بهترین جواب درد:تحمل بهترین جواب تنهایی:تلاش بهترین جواب سختی:توکل بهترین جواب خوبی:تشکر بهترین جواب زندگی:قناعت بهترین جواب شکست:امیدواری.. برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔆تربیت نفس قابل 🌱اولین استاد عرفان و سلوک شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی، حاج محمدصادق تخته فولادی (م 1292) بود او در اوایل جوانی به کار رنگرزی اشتغال و چند شاگرد داشت و در بعضی عصرها با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می‌شدند. 🌱روزی هنگام بازگشت به شهر در قبرستان تخته فولاد، چشمش به پیرمردی می‌افتد که در تفکر بود. حاجی به شاگردانش می‌گوید: «تا غروب وقت زیادی است، برویم با این پیر شوخی کنیم.» به پیرمرد نزدیک می‌شود و سلام می‌کند. پیر سر برداشته و جواب سلام می‌دهد و سر به زانو می‌گذارد؛ حاجی می‌گوید: «اسم شما چیست و از کجا آمده‌اید و چه‌کاره هستید؟» پیر جوابی نمی‌دهد. حاجی با ته عصایی که در دست داشتند، به شانه پیرمرد می‌زند و می‌گوید: «انسانی یا دیوار، چرا جواب نمی‌دهی؟» 🌱به شاگردان می‌گوید: «برگردیم به شهر، ایستادن در اینجا نتیجه‌ای ندارد.» چند قدمی که برمی‌دارد، پیر سر برمی‌دارد و می‌فرماید: «عجب جوانی هستی! حیف از جوانی تو!» و دیگر حرف نمی‌زند. 🌱حاجی منقلب می‌شود و کلید دکان را به شاگردان می‌دهد که بروند و خودش در خدمت پیر می‌ماند. تا سه شبانه‌روز پیر سخنی نمی‌گوید، جز اینکه هرچند ساعت یک‌بار می‌فرماید: «اینجا چه‌کار داری برخیز به دنبال کار خود برو.» 🌱بعد از سه شبانه‌روز می‌فرماید: «شغل شما چیست؟» حاجی می‌گوید: «رنگرزی.» 🌱می‌فرماید: «پس روزها به کسب خود مشغول باش و شب‌ها اینجا بیا.» حاجی هم به گفته این پیر فرزانه بنام بابا رستم بختیاری عمل می‌کند. پس از یک سال بابا رستم می‌فرماید: «دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست؛ همین‌جا بمانید.» و حاجی در تکیه مادر شازده قبرستان تخته فولاد در خدمت استاد می‌ماند. 🌱پس از یک سال استاد برای امتحان نفس حاجی، در روز عید قربان می‌فرماید: «امروز در شهر به منزل فلان شخص (که حاجی میانه خوبی با او نداشت) مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده‌اند بگیرید. بعد در میان عام مردم، هیزم جمع کنید و با جگر گوسفند اینجا بیایید.» 🌱حاجی چون با آن شخص خوب نبود، جگر گوسفندی از بازار می‌خرد و هیزم را از جای خلوت جمع‌آوری می‌کند و با خود به نزد استاد می‌آورد. چون خدمت استاد می‌رسد، بابا رستم با تشدّد می‌فرماید: «هنوز اسیر هوا و هوس خود هستی، جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی!» 🌱سال دیگر، حاجی وقتی برای کاری به شهری می‌رود، در راه مقداری کشمش می‌خرد و می‌خورد. پس از مراجعت، مرحوم بابا با آن دید باطنی با تغیّر می‌فرماید: «هنوز هم گرفتار هوای نفس هستی!» 🌱حاجی ناراحت می‌شود و تصمیم می‌گیرد چند ساعتی از استاد دور شود تا ناراحتی او فرو نشیند. 🌱به‌محض راه افتادن می‌بیند که از اطراف بر او سنگ، باریدن گرفت که ناگاه بابا رستم با صدای بلند می‌فرماید: «دو سال زحمت تو را کشیدم، کجا می‌روی؟» حاجی می‌گوید: «برگشتم و دیدم به‌ظاهر خشم بود ولی در باطن رحمت و محبت بود.» 🌱خلاصه چند سال حاجی نزد بابا رستم به سلوک و ریاضت می‌پردازد و بعد از بابا رستم در مقام او می‌نشیند. 📚نشان از بی‌نشان‌ها، ج 1، ص 35 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☂اونایی که خیلی نماز قضا دارن و نمی دونن چکار کنن این کلیپ رو ببینن 📌روشی ساده برای ادای نمازهای قضا شده التماس دعا ✨✨✨✨✨✨
الحمدلله برخی سلبریتی‌ها در مورد یک خبر منتظر ماندند تا ابعادش مشخص شود و بعد اظهار نظر کردند. کدام خبر؟ خبر شهادت یک مرد در دفاع از ناموس. منتظر چه بودند؟ منتظر اینکه آیا این مَرد جزو مردمان بسیجی هست یا خیر! حال که مشخص شد جزو بسیجیان نبوده، مرد بودنش را اعلام کردند! ⚠️به استدلال این جماعت، اگر بسیجی بود، نیازی به پیام تسلیت آنها نداشت بسیجی نبودن حمیدرضا الداغی پیام خیلی خوبی برای جماعت زن، زندگی، آزادی داشت که بدانند مردم عادی جامعه ما باغیرتند و ناموس برایشان خط قرمز است و این فقط مختص متدینین جامعه نیست و خیلی راه طولانی در پیش دارند تا حیا و غیرت را از مردم جامعه دور کنند. حسین‌دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جرعه‌ای از زلال قرآن 📖سوره مبارکه طه، ۱۳۱ 💠 وَ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقَىٰ 💠 و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! ✨✨✨✨✨✨✨
✨﷽✨ ✍دوستی نقل می‌کرد، پدر بسیار بهانه‌گیر و بدخلق و بددهن و بداخلاقی داشتم. روزی در خانۀ من میهمان بود که خانواده همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چایی کم رنگی آورده است؟ ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود. دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت: تو پسر من نیستی و... با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم. پدر زنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت: واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه می‌سازی؟! اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد. گفتم: اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش می‌کند، هرگز چشم را نمی‌سوزاند! فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!!! شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد. آری، ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادران‌مان رخنه و شکاف ایجاد کنند؛ و باید هوشیار باشیم هرگز در بین دو سنگ آسیاب که روی هم می‌چرخند، انگشت فرو نکنیم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🍃🍃🍃🍃🍃 🔆جواب بی‌ادبی معاویه 🍂مردی بنام شریک بن اعور که بزرگ قوم خود بود، در زمان معاویه زندگی می‌کرد. او شکل بدی داشت و اسمش هم شریک و خوب نبود و اسم پدرش هم اعور یعنی چشم معیوب بود. 🍂دریکی از روزهایی که معاویه خلیفه بود، شریک به نزد وی رفت. معاویه با بی‌ادبی به این مردی که بزرگ قوم خودش بود، گفت: «نام تو شریک است و برای خدا شریکی نیست. پسر اعوری! سالم از اعور بهتر است. صورت بدگلی داری و خوشگل بهتر از بدگل است. پس چرا قبیله‌ات تو را به آقایی خود برگزیده‌اند؟» 🍂شریک در مقابل این حرف معاویه گفت: «به خدا قسم! تو معاویه هستی و معاویه سگی است که عوعو می‌کند، تو عوعو کردی، نامت را معاویه گذاردند. تو فرزند حرب (نام جد معاویه) هستی و سِلم و صلح بهتر از حرب (جنگ) است. تو فرزند صخری (نام جد دیگر معاویه) و زمین هموار از سنگلاخ بهتر است؛ بااین‌همه چگونه به خلافت رسیده‌ای؟!» معاویه که جواب حرف‌های بی‌ادبانه خود را می‌شنید، گفت: «ای شریک! قسم می‌دهم از مجلس من خارج شو.» ✨👈امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «اگر آداب همراه انسان نباشد، همانند چارپایی بی‌مصرف را می‌ماند.» 📚ارشاد القلوب، ج 1، ص 160 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✳️ نصیری و کوری و حجاب زوری! 👤 دکتر تقی دژاکام مرداد ماه سال ۱۳۶۹ بود. آن‌روز ناصر بهرامی راد یکی از دوستانی که تازه به سرویس اندیشه‌های روزنامه آمده بود مطلب خوبی درباره مادام کوری شیمیدانی که تحقیقات مؤثری درباره رادیواکتیو داشت نوشته بود. مطلب خوبی بود و گفتم آن را به خانم قدوسی تایپیست گروه بدهد تا برای چاپ در صفحه آماده کنیم. مطلب را به دوست خوب و هنرمندم علی رضایی هم که آن‌موقع طراح جوان و صاحب سبک و امروز مجسمه‌ساز خوبی است دادم که برای آن طرح بکشد. فردای آن‌روز وقتی کار تمام شد و صفحه را برای امضا پیش آقای نصیری مدیرمسئول وقت روزنامه کیهان بردم، خوب به صفحه نگاه کرد و گفت: مطلب خوبی است اما طرح را عوض کن. فکر کردم در جزئیات طرح مشکلی وجود دارد یا تصویر ماری کوری خوب از آب درنیامده است، اما وقتی گفت چرا مادام کوری را بدون حجاب کشیده است هم خنده‌ام گرفت و هم تعجب کردم! آخر مادام کوری مسیحی لهستانی که یک‌صدوخرده‌ای سال پیش زندگی می‌کرده چرا باید سرش روسری می‌کردیم؟ آن‌هم در طرح و نه در تصویر؟! آن‌هم در شرایطی که شبکه‌های مختلف تلویزیونی در فیلم و سریال و مستند و... زنان خارجی را با همان حالت بدون حجاب نشان می‌دهند! گفتم آقای نصیری! مادام کوری را با حجاب کنیم مردم می‌خندند. راستش را بخواهید خجالت هم می‌کشیدم که او را آن‌هم در قالب طرح باحجاب کنیم. اما آقای نصیری کوتاه‌بیا نبود. به سرویس برگشتم و ماجرا را به دوست طراحمان گفتم. رضایی که اتفاقاً دامغانی هم بود و فکر کنم به همین دلیل آشنایی با آقای نصیریِ دامغانی به کیهان راه یافته بود، بیشتر از من تعجب کرد و البته ناراحت شد. هر چه به او گفتم که مادام کوری را با حجاب بکشد قبول نکرد و گفت این کار توهین به من و به خوانندگان روزنامه است. گفتم: صفحه گیر طرح توئه. گفت: یک کاری‌اش می‌کنم. و شروع کرد طرحی دم‌دستی از وسایل آزمایشگاهی شیمی کشید و داد و کلاً خانم مادام کوری را از طرح حذف کرد. طرح را به آقای نصیری نشان دادم. فهمید که این‌جور طرح کشیدن نوعی اعتراض است اما چیزی نگفت و صفحه را امضا کرد. *** این‌روزها خیلی کسان از مواضع اخیر مدیرمسئول سابق کیهان تعجب می‌کنند، اما تعجب من با توجه به نمونه‌هایی چون ماجرای ذکرشده، خیلی بیشتر از آن‌هاست. آقای مهدی نصیری حق استادی بر گردن من دارد و اگر درخواست او نبود قطعاً سرنوشت من به روزنامه‌نگاری پیوند نمی‌خورد، اما واقعاً فاصله امروز او با آنچه در کیهان اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد اعمال می‌کرد، کم و قابل چشم‌پوشی نیست. در این نوشته هم قصد من نقد و ارزیابی همه جوانب و اطراف و موضوعات متضاد سیاسی و فرهنگی‌ در نصیریِ سال ۷۰ و نصیری سال صفر به بعد نیست، اما مواضع باورنکردنی، پرحاشیه و مصرانه او در همنوایی کامل با کسانی که در داخل و خارج کشور در سرنای حذف قانون شرعی حجاب در ایران اسلامی می‌دمند، مرا به حیرت فروبرده است. دعا کنیم که هیچ‌کدام ما مصداق آن حکمت پرمغز امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نباشیم و نشویم که فرمود: - لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً. جاهل را همواره در این دو حالت می‌بینی: یا افراط یا تفریط. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دختری میگفت: من‌ همکلاسی‌ بابک‌ بودم📚" خیلیییی‌ تو‌ نخـش‌ بودیم‌ هممون🤭' اما‌ انقد‌ باوقار بود🙂' که‌ همه‌ دخترا‌ میـگفتـند: این‌ نوری‌' انقد‌ سروسنگینه‌🙄' حتما‌ خودش‌ دوس‌ دختر‌ داره‌ و‌ عاشقشه 😏! بعد‌ من‌ گفتم: میرم‌ ازش‌ میپرسم‌ تاتکلیفمون‌ روشن‌ بشه...😬" رفتم‌ رو‌دررو‌ پرسیدم‌ گفتم : بابـک‌ نوری‌ شمایی‌ دیـگه...؟! بابک‌ گفت‌: " بـفرماییـد " گفتم: "‌چرا انقد‌ خودتو‌ میگیری؟! چرا‌ محل‌ نمیدی‌ به‌ دخترا؟! بـابـک‌' یه نگاه‌ پر‌ از‌ تعجب‌و شرمگین‌ بهم‌ کرد😳' و‌ سریع‌ رفت‌... و‌ واینستاد‌ اصلا🙂! بعد ها‌ که شهید شد🥀 همون‌ دخترا و‌ من‌ فهمیدیم‌ (: بابک‌ عاشق‌ کی‌ بوده‌ 🌱 که‌ به دخترا‌ و‌ من‌ محل‌ نمیداد🚶🏿‍♀... عاشق‌‌ عمه زینب‌ 🌱 و شهادت و والاتر یعنی خداا♥️✨ خودت رو مفـت نفـروش رفـیق 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
⭕️ آمریکا گفت اسد باید بره کشورهای منطقه گفتن باید بره اسرائیل گفت باید بره امام سید علی خامنه‌ای گفت اسد باید بمونه وقتشه اساتید علوم سیاسی در ایران به جای تدریس کتب تئورسین‌های غربی در دانشگاه، حضرت سید علی خامنه‌ای رو تدریس کنند فقط زودتر کتب و جزوات رو آماده کنید که غربی‌ها له له میزنن برای ترجمه و تدریسش 🆔
✍ براندازا بعد از چند روز از غار در اومدند و میگن را مصادره نکنید ، ایشون واس ماس ! باشه قبول اما چند نکته ! 🔻1-اگه کارش درست بوده ،چرا این چند روز را سکوت کردید و حتی خبر شهادتش را توی شبکه هاتون بایکوت کردید و حرفی نزدید ؟ 🔻2-اگر کارش مورد تاییدتونه و مطابق با مرام و مسلک شماست ، چرا تا حالا دفاع از را تبلیغ نکردید ؟ 🔻3-چرا تو روزهای اغتشاشات، همفکرانتون چادر از سر ناموس ایرانی کشیدند؟ چرا یک نفرتون ازش دفاع نکردید ؟ چرا حداقل تو رسانه ها و صفحاتتون این کار را که با عمل شهید در منافات بود محکوم نکردید ؟ 🔻4-چرا براش مراسم نگرفتید ؟ روز تشییع شهید کجا بودید ؟ 🔻5- نکته ی نهایی اینکه ، اگر واقعا کار این شهید ، مورد تایید شماست ، باشه ما ادعایی نداریم ، شهید را مصادره نمیکنیم ، اصلا شما مصادره کنید ! به شرطی که عمل شهید را الگو‌قرار بدید و تبلیغش کنید و راهش را زنده نگه دارید ! ما راضی هستیم ، طیفی که تا دیروز میگفتند : ناموس چیه ، من بی ناموسم ، من ناموس کسی نیستم ، کسی ناموس من نیست ،به واسطه ی این شهید ، بشن مدافع ناموس مردم و از فردا، از ناموس مردم دفاع کنند و جونشون را برای ناموس ایرانی بدن ! ولی ما می دونیم اینکاره نیستید ، هستید ؟ اگر هستید این گوی و این میدان ! ببینیم ازاین پس چیکار میکنید! 🖋 🆔
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 سفر رییس‌جمهور به سوریه یک پیام واضح و روشن داشت؛ همه‌ی دنیا یک چیز اراده کردند و جمهوری اسلامی چیزی دیگری. اراده جمهوری اسلامی غالب شد ... رشادت‌ها و جان‌فشانی‌های حاج قاسم و شهدای مدافع حرم امروز به بار نشسته. بیش از پیش. الحمدلله 🤲 🤲 حمیدکثیری 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💫💫💫💫💫 🌟‍ عارف توحیدی مرحوم سیدهاشم حداد(ره) 💎" حضرت حق جل و علا خودش می شکند و خودش التیام می دهد. 💎خودش مریض می کند و خودش شفا می بخشد. 💎اینها همه عشق بازی با اطوار و شئون خود اوست و در حقیقت شکستن و التیام دادن، دوشکل مختلف دارد و از یک مبدأ حکایت می کند. هر دو محبت است." 《عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ای عجب من عاشق این هر دو ضد》 __________ 📗 کتاب دلشده، ص ۲۴۵ _______________________ گر به اقلیم عشق روی آری جمله آفاق گلستان بینی برهمه اهل زمین به مراد گردش دور آسمان بینی 💫💫💫💫💫💫💫💫
🌴🌴🌴🌴🌴 🔆سیره‌ی امام کاظم علیه‌السلام 🍂جد محمد بن جعفر گفت: با جمعی از اصحاب حج کردیم و ازآنجا به مدینه رفتیم. در مدینه به دنبال مکانی می‌گشتیم که در آنجا منزل کنیم. 🍂در بین راه غلام موسی بن جعفر علیه‌السلام را دیدیم که بر الاغی نشسته و غذا می‌برد. ما در بین نخل‌های خرما فرود آمدیم. امام تشریف آورد و نشست. طشت آبی برایش آوردند. اول خود دستش را شست و بعد، از طرف راست حضرت همگی دست‌ها را شستند. 🍂بعد غذا آوردند، حضرت از نمک شروع کرد بعد فرمود: بخورید بسم‌الله الرحمن الرحیم. بعد سرکه آوردند بعد کتف بریان گوسفندی را آوردند، فرمود: «بخورید بسم‌الله الرحمن الرحیم این غذایی است که پیغمبر آن را خیلی دوست می‌داشت.» بعد زیتون آوردند … (هر غذایی آوردند، اول حضرت بسم‌الله الرّحمن الرّحیم گفت.) 🍂بعد از غذا سفره برچیده شد. یک نفر بلند شد که خرده‌های غذایی که از سفره ریخته بود جمع کند؛ حضرت فرمود جمع نکن، این کار برای خانه‌های سقف دار است ولی در اینجا (باغستان) خرده غذا مورد استفاده‌ی پرندگان و حیوانات قرار می‌گیرد. 🍂بعد خلال آوردند. فرمود: «قاعده خلال این است که زبان را دور دهان بگردانی، هر چه با زبان بیرون آمد، فرو بری و هر چه لای دندان‌ها باقی ماند، با خلال بیرون آوری و دور بیندازی.» 🍂بعد طشت و آب آوردند و از دست چپ حضرت شروع کردند و همه دست‌ها را تا آخر بشستند. ✨✨امام صادق علیه‌السلام فرمود: «خدا پرخوری را دشمن می‌دارد.» 📚وسائل الشیعه، ج 16، ص 407 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🔆زنگ عبرت 🔴زن با زن خیلی فرق دارد ♦️اگر معلم باشی ،مادر باشی، سالها سر کلاس درس ادب داده باشی ،سالها سختی های زندگی با مرد امنیت را بر جان کشیده باشی ،با هر خبر شهادت تمام تنت لرزیده باشد ،و آخر سرهم ،دو فرزند معصومت را بی مادر وپدر گذاشته و به خون خود غلتیده باشی ،برای اهالی زن زندگی مهم نیست که به خون خواهیت برخیزند. ♦️اینجا باید کومله باشی ،دروغ بگویی ،جوانان را تحقیر وتحمیق کنی ،به دشمنی با احکام خدا بر خیزی ،تا سلبریت ها با مرگ‌طبیعی ات هم احساس غم وغصه داشته باشند و کشور را به هم بریزند. ♦️دنیای عجیبی است مگر می‌شود این زن با آن زن اینقدر متفاوت باشد .ما که توقعی از این آدمها نداریم اما لااقل خودشان در گرامیداشت آیین دین انسانی خودشان ،کمی انسانی تر عمل کنند. 🌹شهیده نرجس صیاد زنی که کنار همسر بزرگوارش شهید شهرکی به شهادت رسید به گمانم این معلم عزیز، هم شهید وفاداری بود . 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✍️ در روایتی آمده است: یک قاضی مقدّس و بسیار عابد از دنیا رفت. او حقّی را ناحق نمی کرده و علاوه بر شهرت به قضاوت عادلانه، مۆمن و متّقی بوده است و از این رو همسرش یقین داشته که وی بهشتی است. وقتی زن جسد شوهر را در لحد قرار داد و پارچه روی صورت او را کنار زد، دید ماری از بینی او بیرون آمد و شروع به کندن و خوردن صورت او کرد. زن از این وضعیت عجیب ترسید. هنگام شب، شوهر خود را درخواب دید و از آنچه رخ داده بود سۆال کرد و گفت: تو که انسان خوبی بودی! پس این مار چه بود؟ قاضی جواب داد: آن به خاطر برادر توست. روزی برادر تو با کسی نزاع داشت. برای حلّ مسأله به نزد من آمدند و من در دل خود دوست داشتم که حق با برادر تو باشد. نه اینکه العیاذ بالله ناحقی باشد، بلکه دوست داشته حق با برادر زنش باشد البته نتیجه حکمیّت به نفع برادرت شد و من از این امر خوشحال شدم و با اینکه واقعاً حق با برادر تو بود، اکنون گرفتارم. همین که قاضی در دل بین دو مسلمان تفاوت قائل شده، عمل او در برزخ مجسّم شده و موجب آزار او گردیده است . ⚠️ مواظب حق دیگران باشیم گناهی که خدا آن را تا بنده حلال نکند نمی بخشد . 📚 الکافی ، ج 7 ، ص 410 . ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
💥💥💥💥💥 🔆حق مسلمان متوفی 🌸(زراره ) گويد: در تشييع جنازه مردى از قريش در خدمت امام باقر عليه السلام بودم و از جمله تشييع كنندگان ، (عطا) مفتى مكه بود، در اين حال ناله و فرياد زنى بلند شد، عطا به او گفت : يا خاموش باش و يا من برمى گردم ، ولى آن زن ساكت نشد و عطا برگشت . 🌸من به امام عرض كردم : عطا برگشت ، فرمود: براى چه ؟ گفتم : به خاطر فرياد و شيون اين زن ، كه به او گفت : خاموش باش والا برمى گردم ، چون خاموش ‍ نشد برگشت . امام فرمود: 🌸با ما باش همراه جنازه برويم ، اگر ما چيزى از باطل را مقرون با حق يافتيم ، و حق را به خاطر باطل ترك كرديم حق مسلمان را اداء نكرده باشيم ، يعنى تشييع جنازه آن مرد مسلم كه حق اوست ، به خاطر شيون يك زن (كه به عقيده اهل غير شيعه ممنوع است ) نبايد ترك شود. 🌸چون از اقامه نماز بر ميت فراغت حاصل شد، صاحب مرده و متوفى به امام عرض كرد: شما بفرمائيد خدايت رحمت كند، چون شما قادر به پياده راه رفتن نيستيد. 🌸امام به تشييع ادامه داد، من عرض كردم صاحب مرده اجازه داده مرا مراجعت بفرمائيد. فرمود: شما كارى دارى برو دنبال كارت ، همانا ما با اجازه اين شخص نيامده ايم و با اجازه وى هم مراجعت نمى كنيم ، بلكه به خاطر اجر و پاداشى است كه مى طلبيم ، چه آنكه به مقدار تشييع جنازه انسان ماءجور خواهد شد 💥💥💥💥💥💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹کل الخیر فی باب الحسین 🌹شب جمعه، شب زیارتی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام است. از توفیق زیارت آن بزرگوار محروم نمانیم. ۩صَلَّی اللّهُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِاللّه۩ 🕌🕌🕌🕌
💫🌟💫🌟💫🌟💫 💠کسانی که اجازه شفاعت دارند 💠 🌟امام كاظم ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: 💎« كان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یقول: لا تستخفوا بفقراء شیعه علی فان الرجل منهم لیشفع لعدد ربیعه و مضر». 💎«رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: به فقراء و تنگدستان شیعیان علی ـ علیه السّلام ـ استخفاف و بی‌اعتنائی نكنید. زیرا هر یك از آنها برای جمعیتی به اندازه عده دو قبیله ربیعه و مضر (دو قبیله پر جمعیت عرب) شفاعت می‌كنند.» 📚بحار الانوار، ج8، ص59، چاپ جدید، و با مختصرات تفاوت در امالی طوسی، ص63، و بشاره المصطفی، ص5 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫