فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
#نماهنگ
دلتنگ توأم که به داد دلم برسی...
※ قامت عشق در آیینه ماه افتاده،
در دلم شوری از این عشق به راه افتاده،
میشود دورتر از چشم جهان، دور تو گشت،
ای که تنهایی تنها به تو باید برگشت!
#در_انتظار_محرم
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
🚩🚩🚩🚩🚩🚩
🏴 از ابتدای محرم ملائکه عزادارند...
◾️▪️قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم و شیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام.
▪️فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا..
▪️به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم! ...وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند.
▪️ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید.
◾️▪️حضرت فرمودند: این چه حرفی است!، هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.
▪️ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.
📚 خصائص الزینبیه، ص49، ثمرات الاعواد، ص3
🚩🚩🚩🚩🚩🚩
🚩🚩🚩🚩🚩
💢هیئت سکولار
♦️شب عاشورا وقتی در سخنرانی هیئت،واعظ در حال صحبت در مورد مسائل سیاسی روز و دشمن شناسی بود یکی هیئتی ها فریاد زد آقا جلسه را سیاسی نکن ما برای اشک بر حسین آمده ایم نه سیاسی بازی، روضه ما را خراب نکن بگذار برای غربت حسین اشک بریزیم و ضجه بزنیم! متاسفانه تعدادی دیگر هم با او همراه شدند
🔻ناگهان اول بیاد این نقل روایی افتادم:
اول لهوف، سید بن طاووس روایتی را نقل میکند که در آن پیامبر اکرم در مسجد مدینه داستان شهادت امام حسین را برای مردم تعریف میکند. همه شروع میکنند به گریه کردن، بعد پیامبر همه را توبیخ میکند با این جمله تاریخی که
اتبکونه و لاتنصرونه...
آیا برایش گریه میکنید و یاریش نمیدهید؟
🔻و سپس بیاد این واقعه تلخ تاریخی افتادم:
➖صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس به سال ۱۲۹۰ روز عاشورا
♦️هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پسکوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند.
عده ای زنجیر زن،عده ای سینه زن و عده ای قمه زن.....
فرمانده روس اینگونه گفت:
میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما میآمد !!
♦️اما جمعیت عظیم! مردم شیعه (سکولار)! عزادار فقط عزاداری و گریه کردند.
زنجیر و سینه و قمه زدند به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند.
📌آری این است نتیجه اسلام سکولار،این است اسلام منهای سیاست و این چیزی است که شیعه انگلیسی به شدت به دنبال آن است و برای آن میلیاردها دلار هزینه میکند.
📌براستی در هیئتی که دغدغه حفظ نظام و امر به معروف و نهی از منکر مسئولان و مردم و صدور انقلاب و نفی طواغیت زمانه و مبارزه با اسرائیل و صهیونیسم جهانی وجود نداشته باشد ابن زیاد سینه میزند، شمر اشک میریزد و یزید ضجه میزند...
آری این است نتیجه بی بصیرتی و هیئت سکولار!
♦️به خودمان رجوع کنیم ببینیم ثمره اشک را چه دانستیم. رهبر انقلاب فرمود اگر به اشک و ندبه است معاویه هم اهل مدح و مرثیه بر امیرالمومنین بود.
♦️سید بن طاووس در لهوف نقل می کند که وقتی اهل بیت به کوفه رسیدند، اهل شهر به پهنای صورت اشک می ریختند. ولی مورد عتاب و نفرین حضرت زینب قرار گرفتند
پس اشک به تنهایی نشانه ولایت نیست و بشرطها و شروطها که همان تبعیت از ولایت است این اشک یگانه کیمیای عالم میشود!
♦️برخی تلاش می کنند، خرجی می دهند، کار و فعالیت دیندارانه هم دارند، اما کار امام شان را پیش نمی برند. مثل اینکه امام در کربلا باشد و ما در مدینه اهل مجلس علم و خدمت رسانی به نیازمندان و سفره انعام و غیره باشیم، شوخی نیست؟ پس وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایب هستیم و در معیت ولایت، طاغوت زمان خود را، نفی و تکفیر نمیکنیم این گریه و بکاء برای ما ذره ای تقرّب الی الله ندارد!
♻️نشر_حداکثری
🚩🚩🚩🚩🚩🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴آداب ورود به ماه محرم
🎙استاد عالی
🚩🚩🚩🚩🚩
🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🌷 مهمانی در تاریکی
مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید.
پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم.
سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟
فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم.
علی (ع) فرمود: فاطمه جان! دختر را بخوابان و چراغ را خاموش کن.
زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) و فاطمه (س) در کنار سفره نشستند و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکشان را تکان می دادند که مهمان خیال کند آنان نیز غذا می خورند.
مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است.
در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را براي علی (ع) خواند:
«يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر، 9):
آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 95
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
پیغمبر درد بود و همدرد، نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
میگفت: خدایا که بگوید به حسین
این شهرِ هزارکوچه، یک مرد نداشت
▪️فرارسیدن ماه عزای حسینی تسلیت باد ▪️
#محرم
#امام_حسین
#هیئت_مجازی
══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
⚫️ #شب_اول_محرم و پیراهن خونین حسین علیه السلام بر فراز آسمان اول
🌹به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم..
وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او میگیرند.
💥ولی من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا میکنید.
🌹حضرت فرمودند: این چه حرفی است!
هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است...
🍃 ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما سرازیر میشود...
📚 طبق روایتی دیگر میفرمایند:
🌑هرگاه شب اول محرم فرا می رسد، اول غروب و نزدیک به اذان مغرب که ماه نو در آسمان قرار می گیرد، مادرمان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از عرش الهی و بهشت برین پیراهن خونین جدم حسین علیه السلام را به آسمان اول می آورد و به سمت زمین تکان می دهد...
◾️ پیراهنی که آغشته به خون قلب و پیشانی و محاسن و حلقوم و نقطه نقطه ی وجود ایشان است.
🔘وقتی ایشان پیراهن را به سمت زمین تکان می دهند فریادی می زنند که صدای ایشان در تمام عالم می پیچد و به فریاد ایشان تمام ملائکه و سماواتیان به لرزه در می آیند و دل مومنین و محبان و عاشقان حسین (علیه السلام) مثل کاسه ی چینی در سینه شان تکه تکه و پاره پاره می شود...
▪️آجرک الله یا صاحب الزمان...
▪️💠▪️💠◾️
📙ثمرات الاعواد: ۳۶.۳۷
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️
🥀💦💔🖤🥀💦💔🖤🥀💦💔🖤🥀
🏴 آفتاب محرم برمی آید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید.
عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطة پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیة سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به سوگ نشست. هر شب به سوگ ستاره ای از آسمان حسین(ع) .
هر یک از شب های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا نام گذاری شده است. نام گذاری این شب ها با گذشت زمان صورت گرفته و واضع خاصی ندارد. این کار از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت و بر اساس جایگاه شهیدان کربلا، نزدیکی هر یک از آنها به نقطه وحدت بخش کربلا یعنی امام حسین(ع) و هم آهنگی شور و التهاب مراسم و روضة آنان با مرکز شورآفرین شب عاشورا صورت گرفته است.
شب اول: مسلم بن عقیل
مسلم، نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
🥀💦💔🖤🥀💦💔🖤🥀💦💔🖤🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
#حدیث
🌹#امام رضا علیه السّلام فرمود :
♦️چون ماه محرم می رسید، کسی پدرم (موسی بن جعفر ع)را خندان نمی دید. و غم و اندوه بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرّم می گذشت ، روز دهم محرّم که می شد ، آن روز ، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود، و می فرمود: این همان روزی است که حسین که درود خداوند بر او باد در آن روز کشته شد.
📓«امالی صدوق ، ص ۱۱۱»
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
✋چرا امام حسین(علیهالسلام) همراه خانوادهاش، به کربلا عزیمت کردند؟ مثلا نوزادی که چندماه بیشتر از تولدش نمیگذرد، در آن واقعه چکاری از دستش بر میآید که امام حتی او را هم با خود برده است؟ آیا نمیشد نوزاد به اتفاق مادرش در مدینه بماند؟
👌پاسخ:
🔹قبل از هرچیز، باید توجه داشت که امام، خانواده خود را با هدف جنگ به سمت کوفه نبرد تا سوال شود که چرا امام، خانوادهاش را به کربلا برد.
🔹 لذا امام برای جنگ و مبارزه مسلحانه از مدینه خارج نشد و همراه بردن خانواده نیز اصلا برای به اسارت رفتن و ذلت آنان نبوده است. گرچه در نهایت به آن منتهی شد ولی هدف هرگز این مسائل نبوده است.
🔹بلکه امام باهدف دعوت کوفیان به احیای سنت جدبزرگوارش و برای مستقر شدن و زندگی کردن در شهر کوفه به آنجا عزیمت کردند. پس طبیعی است که همراه کردن خانواده، زن و فرزند یک امر کاملا طبیعی است.
🔹از طرفی هم خود امام، به قصد سفر طولانی عازم آنجا شدند و به این زودی هم امکان رجوع به مدینه را نداشتند و از آنجایی که احتمال سوءقصد و تعرض از سوی دشمنان حضرت زیاد بود، لازم بود که خانوادهشان را با خود همراه کنند.
نکته بعدی اینکه خود امام میدانست كه یارانش از سوی سپاه یزید و عمربن سعد به شهادت میرسند و هیچكس هم از افراد بشر به این واقعه و هدف آن آگاه نمیشوند. لذا ثبت این واقعه نیازمند مروجینی دارد كه ندای حق و حقیقت را به گوش انسانهای عاقل برسانند و آن مروّجین، اهلبیت و زنان و بچههای حضرت بودند كه تکمیل کننده قیام خونین كربلا بودند.[1]
در نتیجه همانطور که بیان شد، هدف امام هیچ گاه این نبود كه خود، یاران، اصحاب و خانواده خود را به كشتن دهد؛ بلكه نظر حضرت، قیام برای توجّه دادن مردم به فساد بنیامیه بود و اینكه حكومت آنان اصلا بنای اسلامی نیست، بلکه آنان در صدد محو و از بین بردن اسلام به ویژه نام مبارک پیامبر هستند. در نتیجه امام كاملا آگاهانه و عالمانه اقدام به این كار نمود و به مردم دنیا ثابت كرد كه اینان حاضر نیستند کسی از بنیهاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خود خواهند كرد و با اهلبیت پیغمبر نوعی رفتار میكنند كه با امرای مشركین هم آنطور سخت رفتار نكردهاند و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حكومت چیزی دیگری نیست.[2]
🔹مضاف براینکه رفتن خانواده حضرت به همراه امام، خواست شخصی آنان بوده و خودشان بر چنین مسافرت پر رنج و دردی راضی و بلکه خوشحال بودهاند. به عنوان مثال؛ "جون" غلام امام که ابوذر سابقا به حضرت هدیه داده بود، امام او را آزاد کرد تا برود و زنده بماند اما "جون" به جای اینکه از آزادی خود خوشحال شود به گریه افتاد و گفت: ... سوگند به خدا شما را رها نمیسازم تا خون سیاهم با خونهای شما در آمیزد.[3] وقتی غلام که همواره بدنبال آزادی است این چنین باشد، حساب بقیه به ویژه خانواده حضرت و عشق و علاقهشان به سید الشهدا بیشتر روشن میشود.
پینوشت:
[1]. حماسه حسینی، چاپ صدرا، ج 3، ص 340
[2]. بررسی تاریخ عاشورا، ص 31
[3]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص452
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🔆خواهش از چه كسى ؟
🍃در يكى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارك امام حسين عليه السّلام رسيد و خواسته و نياز خود را بدين مضمون روى كاغذى نوشت : اى سرورم ! اى ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دينار بدهكار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالى ، سخت در مضيقه مى باشم .
🍃پس از آن كه امام حسين عليه السّلام نامه او را قرائت نمود، يك هزار دينار تحويل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت : در تمام حالات سعى كن ، خواهش و خواسته خود را فقط به يكى از سه شخص بگو و از او تقاضا كن :
🔅1 - اين كه سعى كن خواسته ات را از كسى تقاضا نمايى كه مؤ من و مورد اطمينان باشد.
🔅2 - با مروّت و جوانمرد باشد، كه حتّى الا مكان نااميدت نكند.
🔅3 - داراى حسب و نسب شريفى باشد، كه تو را سبك نشمارد، بلكه برايت اهميّت و ارزش قايل شود.
🍃اءمّا دين دار مؤ من ، ايمانش سبب مى شود كه خواسته و خواهش تو را برآورده نمايد.
و امّا كسى كه حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمين نمى اندازد و به هر شكلى كه باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى كند.
همچنين آورده اند:
🍃روز عاشورا، برخى از افراد بر پشت امام حسين عليه السّلام أ ثراتى را مشاهده كردند.
پس موضوع را براى فرزندش ، امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام بازگو كردند و علّت آن را جويا شدند؟
🍃حضرت سجّاد عليه السّلام پاسخ داد: اين أ ثرها به اين جهت است كه پدرم سلام اللّه عليه ، كيسه هاى آرد، خرما و... را بر پشت خود حمل مى نمود و درب منازل خانواده هاى بى سرپرست و تهى دستان و بيوه زنان و يتيمان مى برد و شخصاً تحويل آن ها مى داد.
📚بحارالانوار: ج 44، ص 190، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🚩🚩🚩🚩🚩
#داستان_آموزنده
🔆آب دهان و شفاى چشم
🍁صالح بن ميثم اسدى حكايت كند:
روزى به حضور عمّه ام ، حُبابه والبيّه - كه در اثر سجود و عبادت بسيار، نحيف و لاغر گشته بود - وارد شدم ؛ و پس از احوال پرسى ، عمّه ام به من گفت : اى برادرزاده ! مايل هستى تا حديثى از امام حسين عليه السّلام برايت بيان كنم ؟
🍁گفتم : بلى ، برايم بازگو كن ، تا بشنوم .
عمّه ام ، حُبابه گفت : من هر روز جهت زيارت و ملاقات حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام به ديدارش مى رفتم تا آن كه ناراحتى چشم پيدا كردم و ديگر نتوانستم به محضر شريفش حضور يابم .
🍁چند روزى بدين منوال گذشت ، تا آن كه روزى امام حسين عليه السّلام با جمعى از اصحابش در حالى كه من در جايگاه عبادت خود نشسته بودم بر من وارد شد و فرمود: اى حبابه ! كجائى ، مدّتى است ، كه تو را نمى بينم ؟
🍁عرضه داشتم : اى پسر رسول خدا! ناراحتى چشم برايم پيش آمده است و به اين جهت نتوانستم محضر شما شرفياب گردم .
🍁پس حضرت دستور داد و روسرى خود را از صورتم كنار زدم ، آن گاه نگاهى به چشم من كرد و سپس آب مبارك دهان خود را به چشم من ماليد و اظهار داشت :
🍁اى حُبابه ! خداوند متعال را شكرگزار باش ، كه ناراحتى چشم تو را برطرف نمود و بهبودى بخشيد.
🍁بعد از آن به جهت شكر و سپاس پروردگار به سجده رفتم ؛ و حضرت به من خطاب كرد و اظهار نمود: اى حبابه ! سرت را بلند كن و بنشين و در آئينه نگاه كن ، و ببين در چه حالتى هستى ؟
🍁حبابه گويد: چون سر از سجده بلند كردم ، ديگر هيچ درد و ناراحتى در چشم خود احساس نكردم ؛ پس حمد و ستايش خداوند متعال را به جاى آوردم .
🍁پس از آن امام حسين عليه السّلام افزود: ما اهل بيت و شيعيان ما، همه بر يك فطرت هستيم و از يك سرشت آفريده شده ايم ؛ و ديگران از ما جدا و بيزار مى باشند.
📚بحارالا نوار: ص 44، ص 180، دعوات راوندى : ص 65، ح 163،رجال كشّى : ص 115 ح 183، مدينة المعاجز: ج 1، ص 457، ح 976.
🚩🚩🚩🚩🚩🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️هیئت مجازی |شب دوم
🏴ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا
🎙سید رضا نریمانی
#محرم
#امام_حسین
#هیئت_مجازی
══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧
◼️شعر ورود کاروان به کربلا
ای به زینب دل و دلدار بیا برگردیم
پسر حیدر کرار بیا برگردیم
تا رسیدیم به اینجا به دلم بد آمد
پسر فاطمه این بار بیا برگردیم
ترسم این است در این دشت مبدل سازند
روز ما را به شب تار بیا برگردیم
ترسم این است که یک روز نباشی و شود
خیمه ها بر سرم آوار بیا برگردیم
بین گهواره چه آرام علی خوابیده
تا نشد طفل تو بیدار بیا برگردیم
من به این دشتِ بلا حس عجیبی دارم
حرمله می رسد انگار بیا برگردیم
به روی دوش علمدار ببین دختر را
تا به پایش نرود خار بیا برگردیم
نکند آب به روی حرمت بسته شود
هر چه مشک است تو بردار بیا برگردیم
حیفِ رخسار علی اکبر لیلا، حیف از
قد و بالای علمدار بیا برگردیم
کوفیان رحم ندارند برادر نَشَوی
بین گودال گرفتار بیا برگردیم
همۀ خلق بدهکار تو هستند حسین
می شود شمر طلبکار بیا برگردیم
🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧
✨﷽✨
🏴رفتن به روضه یڪ عبادت مهم است
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی کہ داری چه آرزویی داری؟
حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسی کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را میکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم
من در زمان بچگی این را از منبریهای قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است
« مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة»
کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبریها کہ روضه میخوانند و مـردم را میگریاند
یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمیآید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی میگویند «بهشت بر او واجب میشود»
اینقدر گریه بر امام حسین علیهالسلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد میگوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و مینشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیهالسلام گریہ
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🏴ورودکاروان اهلبیت علیهم السلام به کربلا
◾ «....و ما من نبي الا و قد زار كربلا، و وقف عليها و قال: انك لبقعة كثيرة الخير فيك يدفن القمر الأزهر».
....همه ي أنبياء زيارت نمودند آن مقام شريف را، و در آن توقف كرده، گفتند: اي زمين، تو مكاني پرخير هستي، در تو دفن خواهد شد ماه تابان امامت
📚كامل الزيارات ص۱۴۳ ، بحارالانوار ج۴۴ ص۳۰۱
◾ورود امام حسین علیه السلام به کربلا
بنابر مشهور در روز دوم محرم در سال ۶۱ه.ق بوده و آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان در چنین روزی واردکربلای معلی شدند.(۱)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:"غاضریه"نام دیگرش را پرسیدند گفتند:"شاطئ الفرات"اسم دیگری هم دارد؟گفتند:"کربلا"هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:"اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء."به خدا قسم زمین کربلا همین است.به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری می برند! بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می شود.ای جوان مردان ، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست...."(۲)
📚۱. ارشاد ج۲ص۸۴ ، قلائد النحور ج محرم وصفر ص۲۴ ، الوقایع و الحوادث ج۲ص۸۹ ، مناقب ابن شهر آشوب ج۴ص۱۰۵ ، جلاء العیون ص۳۷۹ ، معالی السبطین ج۱ص۲۸۵
۲. از مدینه تا مدینه :ص۲۳۶ ، فیض العلام ص۱۴۲
◾ عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نیز نقل كرده است كه: امام علیه السلام چون به كربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنید فرمود: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.
در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه ای "عبیداللّه بن زیاد" را از ورود امام علیه السلام به كربلا آگاه نمود.
در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.
▪️اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند. زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
▪️"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی.
◾شیعیان در سر هواى نینوا دارد حسین
خون دل با كاروان كربلا دارد حسین
از حریم كعبه و جدش به اشكى شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور جدش مصطفى است
ورنه این بى حرمتى ها كى روا دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مى كند
عزّت و آزادگى بین تا كجا دارد حسین
دشمنش هم آب مى بندد به روى شاه دین
داورى بین با چه قوم بى حیا دارد حسین
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
▪️🍃🌹🍃▪️
پروژه جدید ززآ
من نفهمیدم عزادار حسینی(ع) یا یزید؟!
گرعزادار حسینی(ع)شیوه زینب(س)چه شد؟
با حجابت با حسینی(ع) ور نه هستی با یزید!
"عاصی"
🧠 کمی فکر کنیم...
🌹محبت حسین(ع) یعنی بندگی خدا ، محب حسین(ع) گناه علنی نمی کند ، در خفاهم توبه میکند.
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
#حجاب
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🏴حُرِّ بن یزید ریاحی (رحمة الله) و شاه سلطان اسماعیل :
✍نزد شاه اسماعیل آمدند و گفتند میخواهیم قبر حر بن یزید ریاحی را تعمیر کنیم ، شاه گفت : من یقین ندارم که توبه ی حُر مورد قبول واقع شده باشد ، بروید بدنش را ببینید. اگر بدنش تَر و تازه است معلوم میشود توبه ی او مورد قبول واقع شده است و اقدام کنید و الّا نه
وقتی، که رفتند مشاهده کردند بدن کاملاً سالم و تازه است و گویا الآن به شهادت رسیده است ، و دیدند همان پارچه ای را که امام حسین ( علیه السلام ) به سر حُر بسته است ، همچنان باقی است لذا خواستند پارچه را به عنوان تَبَرُّک و تَیمّن باز کنند ، وقتی که باز کردند خون از آن بیرون می آمد و هر کاری کردند خون قطع نمی شد . لذا مجبور شدند دوباره ببندند و وقتی که پارچه را به جای خود گذاشتند خون قطع شد
📚منبع: آداب الطلاب
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
چرا امام بعد از پذیرش قطعنامه، دیگر سخنرانی نکردند؟!
⁉️ نوشیدن #جام_زهر با امام امت چه کرد؟
________________
🗓 به مناسبت ۲۷ تیرماه، سالروز اعلام پذیرش #قطعنامه۵۹۸ شورای امنیت ملی از سوی ایران
🔹 برگرفته از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠
✨﷽✨
🏴رفتن به روضه یڪ عبادت مهم است
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی کہ داری چه آرزویی داری؟
حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسی کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را میکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم
من در زمان بچگی این را از منبریهای قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است
« مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة»
کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبریها کہ روضه میخوانند و مـردم را میگریاند
یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمیآید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی میگویند «بهشت بر او واجب میشود»
اینقدر گریه بر امام حسین علیهالسلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد میگوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و مینشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیهالسلام گریہ
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩