eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟🌟🌟🌟🌟 یک نیمه‌ی شعبان دیگر گذشت! یا صاحب‌الزّمان! یک نیمه‌ی شعبان دیگرگذشت! بی شما و با شما! بی شما گذشت! چرا که آرزو داشتیم چهار زانو در مقابلتان بنشینیم، گرمی حضورتان از نزدیک در جانمان می‌دوید و روحمان را با حضور شما تازه می‌کردیم! آرزو داشتیم چشمانمان از دیدار رویتان فروغ می‌گرفت و از شما می‌شنیدیم سخنان آسمانی را! امّا چه سود! چه سود که دعاهایمان کارگر نیفتاد و البته نبودیم آن که باید باشیم و نشد آن چه باید بشود! و امّا یک سال با شما بودیم، گرچه شما را ندیدیم، گرچه چشمان غفلت‌زده‌مان، شما را درک نکرد، امّا حضورتان را باور داشتیم! دل‌گرمی‌مان بودید ... انگیزه‌مان می‌دادید ... پنا‌ه‌مان بودید و در ناملایمات، همه‌ی دلخوشی‌مان بودید! یک سال دیگر گذشت و هرچند در جوش و خروش بودیم، امّا شکیبایی کردیم! نا آرام بودیم و در تکاپو، زیرا گرگ‌های گرسنه بیش از گذشته به رمه‌ی شیعیانت زدند و ما بر عهدی که داشتیم، در صف نگاهبانان این معرکه بودیم. جِد و جهد کردیم تا دزدان غافله را مهلت ندهیم و صحنه را برای دشمنانتان تنگ کنیم. پرجنب و جوش بودیم و با انگیزه، تا بتوانیم سنگی را از پیش پای شما برداریم. و البته شکیبا هم بودیم! و در ناملایمات زمانه صبوری پیشه کردیم، زیرا باور داشتیم تکاپو و چشم انتظاریمان را شما شاهدی و همین ما را بس که لبخندی در این وانفسا بر لبانتان بنشانیم! سالی دیگر بر ما گذشت! و چه افسوس‌ها که خوردیم! عده‌ایی در این میانه از نفس افتادند! عده‌ایی گرد پیری بر سر و رویشان نشست! عده‌ایی بیماری، گریبانشان را گرفت و خانه‌نشین شدند! و اتفاق پشت اتفاق و اندوه پشت اندوه! امّا این همه‌ی ماجرا نبود؛ عده‌ایی هم آمدند! و چه خوب آمدند! با شور و اشتیاق! تازه نفس، سخت‌کوش، پرتلاش، هنرمند، غیور و دانش‌مدار، تا آیین شما را پاسداری کنند و مرهمی باشند بر زخم نبودن پیر غلامانت. و امّا یک سال دیگر بر شما گذشت! و چه سخت گذشت! و خداوند می‌داند بر شما چه گذشت! شما که از سویی دردمند شیعیانتان بودید و از سویی غصّه‌های سالی دیگر بر غم روزگارانتان افزون شد! یک سال دیگر بر ما و بر شما گذشت و صد افسوس که نیامدی و هزار امید که خواهی آمد! و هزاران سلام بر شما ای مولای شکیبا! ای فرزند صبوران! ای نازنین غصّه‌دار! ای سترگ! ای پایمرد روزگاران! ای استقامت پیشه! ای غریب دوران! ای نجیب! و ای یکتای زمانه در بندگی! مولای ما! ما را دعا کن که با گذشت زمان بر عهد و پیمانی که با شما داشتیم، استوار باشیم و لحظه‌ایی از تلاش و کوشش دور نباشیم ... و ما شما را دعا می‌کنیم تا زودتر از زود، ظهورتان را شاهد باشیم! ִ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟
💫🌟💫🌟💫🌟💫 🌹محمد بن عثمان می گوید:از پدرم شنیدم گفت:از امام حسن عسکری(ع) این سؤال شدآیا این مطلب که از پدران شما نقل شده :«هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است»1 حق است؟ ♦️امام حسن عسکری(ع) فرمودند: آری این مطلب حق است.چنان که روز حق است. شخصی پرسید: بعد از شما امام مردم کیست؟ ♦️فرمودند: پسرم محمد،امام و حجت بعد از من است، هر کس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ زمان جاهلیت مرده است. و برای او غیبتی است که نادانان در این مورد حیران گردند و منحرفان هلاک شوند، و کسانی که وقت ظهورش را تعیین کنند او را تکذیب نمایند، سپس ظهور می کند، ♦️گویا می بینم طوق های سفیدی را که بر بالای سر او در نجف و کوفه در حرکت است.2 و در پرچم ارتش آن حضرت نوشته شده: «البیعة لله؛ بیعت مخصوص خداست»3 📚 1_ من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة 2_ کشف الغمه/ج3/ص451 3_ المجالس السنیه سید محسن جبل عاملی/ج5 💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆صله رحم حضرت ((آية الله خزعلى )) دامة فرمودند: شخصى در بايگانى يك اداره كار مى كرده . رئيس اداره پرونده اى را از او مى خواهد، هر چه مى گردد پيدا نمى كند اين كار تا چهل روز ادامه پيدا مى كند ولى نتيجه اى نمى گيرد. رئيس اداره ناراحت مى شود مى گويد: اگر پرونده را تا فردا پيدا نكنى تو را از اداره بيرون و اخراجت مى كنم . اين شخص خيلى ناراحت مى شود، يكى از آقان به ايشان مى گويد: چيه چرا اينقدر ناراحتى ؟ مى گويد: جريان از اين قرار است ، ايشان مى گويد خُب با آقاى ((شيخ رجبعلى )) صحبت كن . گفت : ايشان را نمى شناسم ، اتفاقاً داشتند صحبت مى كردند ايشان داشتند از آنجا رد مى شدند. گفت : همين آقايى كه عبا روى دوشش است همين است . برو با او صحبت كن تا تو را راهنمائى كند. گفت : اين تا سلام كرد، شيخ فرمود: تو به خاطر پرونده آمده اى ؟ پرونده گم كرده اى ؟ گفت : من متحير شدم و گفتم : بله . چه طور؟ فرمودند: اين چوبى است كه خدا به تو دارد مى زند به خاطر اين كه تو با زن برادرت و بچه هاى برادرت قهر كرده اى صله رحم نكردى به خاطر اين كار خدا چوبت مى زند. تو چرا با خانواده برادرت و بچه هاى يتيم برادرت ارتباطت را قطع كردى ؟ گفت : آخه آقا زن فلان .... آقا فرمودند: همين كه دارم بهت مى گويم . اگر مى خواهى پرونده ات پيدا شود، بايد بروى صله رحم كنى ، قدرى ميوه بگير و برو بچه ها را بخندان و خوشحال كن تا فردا پيدا شود، در غير اين صورت همين است كه دارى . گفتم : چشم آقا مى روم . بعد همين كه خواستم حرفى بزنم ، فرمود: همين كه بهت گفتم ، برو معذرت خواهى و كمك كن . من رفتم ميوه گرفتم و آمدم در خانه و از زن اخوى معذرت خواهى كردم و با بچه ها هم خيلى گرم گرفتم و اين ها را قدرى خنداندم و صحبت كرديم و بعد آنها را به منزل دعوت كردم و خيلى خوشحال شدند و فرداى آن روز رفتم توى اداره و اولين پرونده كه دست گذاشتم ديدم همان پرونده است . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
☘☘☘☘☘ 👀نگاه خیام به ارزش شادی 💠روزی کسی به خیام خردمند ، که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی درگذشت ؟! خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟ آن جوان گفت : من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و... خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی ! خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی ؟!... بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست و از او دور شد . 💠(امام علی ع  فرمود: «ای کمیل! خانواده ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری و شب ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند. سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هرکس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد». ☘☘☘☘☘☘
🌷 # با_شهدا_🌷 .... ....! 🌷عید نوروز بود. کاروان‌‌های زیادی برای بازدید از جبهه‌ها عازم کربلای جنوب شده بودند. عصر یکی از روزها در محوطه‌‌ی صبحگاه دوکوهه قدم می‌‌زدم که خانمی جلویم را گرفت. شروع کرد به صحبت.... معلوم بود که حسابی منقلب شده، گریه امانش نمی‌‌داد. کلمات را بریده بریده ادا می‌‌کرد. از دست خود و دوستانش شاکی بود!! 🌷می‌‌گفت: «من و رفقایم برای تفریح آمده بودیم جنوب.... ناخواسته به این‌جا کشیده شدم. حال و هوای این‌جا طور دیگری است.... به خدا از این‌جا که برگردم دیگر آن زن قبلی نیستم. می‌‌دانم حقم جهنم است. اما قول می‌‌دهم توبه کنم. من زن بدی بودم....» زن روی زمین نشست و زار زد.... 🌷من به آهستگی از او فاصله گرفتم. اما صدایش را هنوز می‌ شنیدم که می‌‌گفت: «آی شهدا.... غلط کردم....» ❌❌ شهدا امامزادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه اهل یقین است. (امام خمینی رضوان الله تعالی علیه) 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✅استغفار یعنی عذرخواهی از خداوند ✍️رهبر انقلاب: استغفار کردن در وقتی است که گناهی از انسان صادر می‌شود. شب و روز ما مبتلا است به معاصی و ذنوبِ کوچک و بزرگ؛ بعضی را می‌فهمیم، بعضی را هم خودمان ملتفت نیستیم، عادی شده برایمان! از آن ذنب و گناهی که وقتی انجام دادیم و ملتفت شدیم، بلافاصله استغفار کنیم. استغفار هم فقط گفتنِ «استغفر اللّه و اتوب الیه» نیست؛ یعنی واقعاً عذرخواهی کنیم. استغفار یعنی عذرخواهی از پروردگار، معذرت‌خواهی؛ [یعنی] پروردگارا! معذرت می‌خواهم؛ این استغفار است. این موجب می‌شود که موانع استجابت دعا برداشته بشود، موانع صدور دعا برداشته بشود، موانع تضرّع برداشته بشود. خصوصیّت استغفار این است: اَللّهُمَ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَهتِکُ العِصَمَ، تُنزِلُ النِّقَمَ، تُغیِّرُ النِّعَمِ، تَحبِسُ الدُّعاء. ۱۳۹۷/۰۷/۰۱ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
🌟🌟🌟🌟🌟 💠 انتظار در احادیث ✅ امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند ✨«فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً» 👈 یعنی صبح و شب باید منتظر فرج مولایمان باشیم 💥حتی نه اینکه فقط روزهای جمعه توقع فرج را داشته باشیم، بلکه هر صبح و شام مانند کسانی که عزیزشان را گم کرده‌اند، باید در پیِ آقایمان باشیم و لحظه‌شماری کنیم. ✅ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) می‌فرمایند ✨«إِنَّمَا مَثَلُهُ كَمَثَلِ السَّاعَةِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً»✨ 👈 امر فرج مانند روز قیامت است که ناگهانی رخ می‌دهد ☝پس تصور نکنیم که مقدمات طولانی و بسیار پیچیده‌ای خواهد داشت. بنابراین هر لحظه ممکن است این امر عظیم رخ دهد. ✅ امام حسین(علیه السلام) می‌فرمایند ✨«يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ»✨ 👈 خداوند امر فرج را در یک شب اصلاح خواهد کرد یعنی خداوند مقدمات و امور مربوط به فرج را در یک شب فراهم خواهد کرد. پس نباید تصور کرد که یک‌سلسله مقدمات بسیار پیچیده و طولانی باید اتفاق بیفتد تا حضرت ظهور کنند. و پیش خود بگوییم از ظاهر اوضاع عالم معلوم است که ظهور به این زودی‌ها رخ نمی‌دهد. 📚📚منابع 1⃣ کافی ۱/۱۳۳ 2⃣ عیون اخبارالرضا ۲/۲۶۶ 3⃣کمال الدین شیخ صدوق ۱/۳۱ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟
🌱🌱🌱🌱🌱 🔆خرما و مريض ايشان فرمودند: مرحوم ((حجة الاسلام والمسلمين صفوى ريزى )) رحمة اللّه عليه كه از منبرى هاى معروف و با سابقه اصفهان بود، روى منبر تعريف فرمود: من خدمت ((حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى )) رضوان الله تعالى عليه بودم ، يك پاسبان آمد و افتاد روى دست و پاى ايشان و گفت : آقا من زنم مريض است و هفت ، هشت تا بچه كوچك دارم اگر اين زن بميرد من با اين بچه ها چه كنم . گفته اند بيايم خدمت شما يك نظر مرحمتى بفرمائيد عيالم خوب شود. ((حاج شيخ حسن على )) فرمود: دو دانه خرما بيانداز داخل استكان آب و آبش را به او بده بخورد. گفت : آقا آب هم به او بدهيم از لاى دهنش بيرون مى ريزد، يعنى آب هم از گلويش پايين نمى رود. فرمود: خُب برو دو سه دانه خرما خودت بخور زنت خوب مى شود. پاسبانِ خيلى ناراحت شد و يك نگاه غضب آلود به شيخ كرد و رفت . من كنار آشيخ نشسته بودم و داشتم با ايشان صحبت مى كردم كه بعد از ساعتى ديدم پاسبانِ آمد و خودش را روى دست و پاى شيخ انداخت ، شيخ فرمود: چرا اين كارها را مى كنى بلند شو ببينم مگر عيالت خوب نشد گفت : چرا آقا فقط آمدم معذرت بخواهم و تشكر كنم چون وقتى كه شما فرموديد بروغ خودت خرما را بخور عيالت خوب مى شود، من نااميد شدم و يك مقدار چيز توى دلم به شما گفتم ، كه آقا مى گويد برو خرما بخور عيالت خوب مى شود چطور مى شود!... از پيش شما كه رفتم خيلى ناراحت شدم وگريه ام گرفت و با خودم گفتم حالا كه به منزل مى روم بالاسر جنازه عيالم مى روم و او از دنيا رفته . همينطور كه مى رفتم فراموش كردم كه شما گفته بوديد خرما بخور، يك وقت ديدم بقال سر محل خرماى خيلى خوبى آورده و بيرون از مغازه اش ‍ گذاشته ، من هم اشتها كردم و يك مقدار خرما خريدم و در حال گريه مى خوردم ، وقتى بمنزل رسيدم ، ديدم عيالم نشسته و مى گويد: من گرسنه هستم . گفتم : چه مى گويى زن . گفت : گفتم گرسنه ام . گفتم : بابا ما آب توى حلقت مى كرديم آبها از گلويت پايين نمى رفت و پس ‍ مى دادى ؟! گفت : من حالا گرسنه هستم ، غذا آوردم ، ديدم قشنگ و خوب غذاها را خورد. گفتم : چطور شده ؟! گفت : نمى دانم من تا ده دقيقه پيش با عزرائيل دست و پنجه نرم مى كردم ، نفهميدم چطور شد كه خوب شدم . حالا آمده ام از شما معذرت بخواهم و از شما تشكّر كنم . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 سلام،لطفا با تامل و تعقل بخوانید و از تاریخ درس بگیریم. ۱. رستم را تورانیان نکشتند، بلکه برادرش شغاد او را کشت! ۲. خلفای عباسی طی بیست سال حریف بابک نشدند و او در این مدت بیش از پانصدهزار تن از سربازان خلفای ملعون عباسی را کشت، اما با نیرنگ افشین یکی از خودمان اسیر و مثله شد! ۳. یعقوب لیث را خلیفه عباسی مغلوب نساخت، بلکه یاران او در حساس ترین زمان ممکن از پشت به او خنجر زدند! ۴. جلال‌الدین منکبرنی خوارزمشاه، در بیش از سی نبرد قوم تاتار (مغولان مسیحی، بودایی) را چنان در هم کوبید که تموچین عروس خود را به وساطت نزد وی فرستاد و از در صلح درآمد، اما متاسفانه در این هنگام یکی از بین خودمان از پشت بدو خنجر زد و با کشتن او، ایران از دست رفت. ۵. درست در زمانی که روسیه تزاری حاضر بود برای رهایی از دست شیرمرد ایران زمین (عباس میرزا) نیمی از ممالک خود را به ایران واگذار کند، صدراعظم غربزده ایران (میرزا ابوالحسن خان ایلچی) دست در دست سرگوزلی سفیر بریتانیا به کاخ گلستان رفت و نیمی از ایران را به روس واگذاشت. ۶. در آن هنگام که نابودی سپاهیان روس به یک یورش سواره نظام ایران بند بود، آصف الدوله فرمانده غربگرای سواره نظام، از پشت به ایران خنجر زد و از صدور فرمان حمله خودداری کرد و عباس میرزا و ایران را در برابر دشمن وانهاد و بدین سان ترکمنچای را بر عباس میرزا تحمیل کرد. ۷. امیرکبیر مترصد انقلاب صنعتی و علمی بود اما به سفارش بیگانه و به دستور نزدیکترین فرد به خود رگ حیاتش قطع شد. ۸. شیخ فضل الله نوری را پسرش با کمک یبرم خان ارمنی بر دار کرد و سران غربگرای مشروطه به دست همین یبرم خان، سردار ملی ستارخان و مبارزان تبریز را در باغ اتابک به خاک و خون کشیدند! ۹. نهضت جنگل را دشمن شکست نداد. سر میرزا کوچک خان را یکی از یاران نفوذی خودش بنام خالوقربان برید و برای رضا شاه برد. ۱۰. رئیسعلی را هم اجنبی ها شهید نکردند. رئیسعلی هم از پشت با تیر غلامحسین تنگکی که نفوذی انگلیس بود از پا در آمد. ۱۱. محمدتقی‌خان پسیان به کمک مردم همدان سپاه روس را در هم کوبید، روس و انگلیس او را نکشتند، بلکه رضاخان سر از بدن این مرد شجاع برداشت! ۱۲.بهشتی و رجائی و باهنر و مطهری و مفتح و هفده هزار شهدای ترور را هم دشمنان خارجی نکشتند بلکه کسانی کشتند که در همین مرز و بوم متولد شده بودند و ادعای مبارز و مجاهد بودن داشتند! کسانی که در جنگ صدام برعلیه ایران کنار دشمن بودند و شریک جرم دولت بعثی در شهادت ۲۳۰ هزار از بهترین مدافعان این مملکت بودند! ۱۳. تاریخ مبارزات ما با دشمنان این مرز و بوم گواه است که از پشت کمتر از روبه رو تیر نخوردیم. هر بار مبارزه جدی شد رهبران و قهرمانان ما به خودی ها (عناصر نفوذی که از پشت خنجر زدند، یا یاران سست عنصر که سر بزنگاه پشت رهبران و فرماندهان را خالی کردند) باختند! تا آنجا که مولوی فرمود : زین همرهان سست عناصر دلم گرفت/ شیر خدا و رستم دستانم آرزوست. آری تا ملتی خم نشود دشمن بر گرده او سوار نمیشود. و اما امروز، در شرایطی که ایران و مردم ستمدیده آماج شدیدترین و خطرناکترین یورش بیگانگان هستند ما چه نقشی را ایفا میکنیم، نقش رستم یا شغاد؟ چقدر علیه خودمان میگوئیم و می نویسیم و چقدر علیه دشمنانمان؟ آیا ما همان میگوئیم و همان میکنیم که دشمنان ایران را مایوس  می کند، یا برعکس ، گفتار و کردار ما موجب خشنودی دشمن شده است ؟ مراقب باشیم تا ما نیز مبدل به یکی از نامردان بین خودمان نشویم! نگذاریم تاریخ دوباره تکرار شود! ما ادعائی نداریم و گفتنی ها را گفتیم و باز هم میگوییم یکبار ۸ سال جلوی دشمن ایستادیم و هزاران شهید و جانباز و اسیر دادیم و خاک و شرف مردانگی ندادیم و باز هم از جان و خون و سر خود می گذریم ولی ای کاش خون ما به دست خودی ها ریخته نشود. با شرکت در انتخابات دشمن روبرو را شکست بدهیم اما با انتخاب اصلح به استحکام سنگرخودی ها ، کمک کنیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 صحبت‌های بسیار مهم آقای درباره انتخابات بعضیا دنبال اینن مشارکت پایین باشه خودشون رای بیارن آی جوونا بیاید بزنید زیر میز این بازی رو بهم بزنید اگه میخواید کشور رو نجات بدید دست چند نفر رو بگیرید بگید اینجوری رای بده هفتم اسفند - اصفهان ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ  
🌹از شهید حسین خرازی ♦️به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار تهوع شد. او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت و کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند. با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود... مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی 📗حدیث خوبان_ ص۲۵۴ 🌹٨ اسفند سالروز شهادت سردار رشیداسلام شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (ع) گرامیباد 🌹شادی روحش الفاتحه مع صلوات 🥀🕊🥀🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تلنگر عجیب بهاءالدینی به حاج آقا قرائتی 👤استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🙏🤍 ✨﷽✨ ✍️ سکوتت را بشکن 🔸پدرم دلواپس آینده‌ خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که باهم بنشینند و صحبت کنند. 🔹خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛ اما حتی يک‌بار هم نشده خواسته‌هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمی احساس آرامش كند. 🔸مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمی‌برد، اما حتی یک‌بار هم نشده که با من درمورد خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ 🔹من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار می‌شوم، اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، در کارها کمکش کنم و کمی به او آرامش بدهم. 💢ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوت خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، سکوت می‌کنیم! راستی چرا؟! 🍁🍁🍁🍁🍁
✍حضرت زهرا عليهاالسلام: خوشرويى با مؤمن، موجب دستيابى به بهشت مى شود و خوشرويى نسبت به غير مؤمن انسان را از عذاب آتش حفظ مى كند. 📚 فاطمه الزهرا بهجة قلب المصطفى، ج 1: 300 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🌸حضرت رقیه (سلام الله علیها)، کوچکترین دختر حضرت امام حسین (علیه‌السلام) و بنا به نقلی بانو ام اسحاق (رض) است که پس از وقایع کربلا شهید شد. تاریخ دقیق تولد ایشان مشخص نیست. اما نقل شده است در نیمه دوم ماه شعبان متولد شدند و این امر موجب شده تا شیعیان از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ شعبان را ایام ولادت ایشان نامگذاری کنند. 🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌺آمدی نازترین یاس معطر باشی در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشی 🌺آمدی چند بهاری گل اکبر باشی نفسی هم شده همبازی اصغر باشی 🌹 میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها را به پیشگاه امام زمان (عج) و شیعیان تبریک عرض می نماییم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆نماز اول وقت حضرت حاج آقاى انصارى اصفهانى  فرمود: يك روز يكى از رفقاى بازارى گفت : كه مى آيى جايى برويم ؟ گفتم : من در اختيار شما هستم . مرا در بيرون شهر مشهد مقدس برد و بعد وارد كوچه باريكى شديم . ديدم عده زيادى در كوچه نشسته و ايستاده اند ما هم جلوى در خانه قدرى صبر كرديم تا اينكه يكى از رفقا را ديديم كه از خانه بيرون آمد و ما وارد منزل شديم . ديدم شيخ جليل القدر و نورانى توى اطاق نشسته ، سلام و احوالپرسى با ما كرد و به گرمى از ما پذيرايى نمود. بنده سؤ الاتى داشتم كه از ايشان پرسيدم ، تا رسيدم به اينجا كه آقا چيزى به من تعليم دهيد كه براى قلبم مفيد باشد چون قلبم درد مى كرد. مرحوم ((آشيخ حسن على )) فرمودند: نمازت را اول وقت بخوان و بعد از هر نماز دستت را روى مُهرَت بگذار و سه مرتبه سوره توحيد را بخوان و سه صلوات بفرست و بعد دستت را روى قلبت بگذار. بنده وقتى اين نسخه را عمل كردم به نتيجه رسيدم . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌•┈┈••✾•🍃🇮🇷🍃•✾••┈┈• ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌ سلام🌺 ✍️جهت اطلاع اون عزیزانی که میگن ما بی طرف هستیم کاری به هیچی نداریم 🔻لطفا توجه بفرمائید و با دقت بخوانید و نشر دهید🔻 👌🏻بنده خدائی گفت: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن چکار داری به سیاست و انتخابات و راهپیمایی و اینها... به هیچ چیز و هیچ کس هم فکر نکن، 👌🏻 ما بی طرفیم،👌🏻 کار به کسی نداریم... 🤲🏻نمازها و دعا ها و زیارت عاشورا رو هم تو خونه میخونیم ، 👌🏻چون دین یک باور خصوصیه بین خودت و خدا ... 👌🏻اهل هیچ حزب وجناح هم نیستیم جز حزب خدا ... ✋🏻بهش گفتم: 👌🏻در عالم دو تا خیمه هست ☝🏻خدا و👹 شیطان 👌🏻هابیل و قابیل 👌🏻حضرت موسی(ع) و فرعون 👌🏻حضرت علی(ع) و معاویه 👌🏻امام حسین (ع) و یزید 📖بهش گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای... 📖گفت: بله هر روز صبح... 👌🏻بهش گفتم: میدانی کل این زیارت بر دو پایه واساس است ، ✋🏻سلام یا👹 لعن؛ ✋🏻 سلام به اهل بیت(ع) 👹 و لعن به یزیدیان ☝🏻"پاداشش هم یا بهشت و یا جهنم " 👌🏻گفت : پس تکلیف بیطرف ها چی میشه؟ 👌🏻بهش گفتم : 📖در زیارت عاشورا مشخص شده میخونیم( و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله) 🌻امام صادق (ع) آن بی طرف ها را هم لعن کرده... 👌🏻هرکس در لشگر حسین (ع) نباشد 👌🏻در خیمه هرکسی باشد و یا بی طرف باشد یزیدی است 👌🏻درجواب گفت : ☝🏻 اینکه برای آن دوران بود، 👌🏻 الان چی؟ 👌🏻بهش گفتم : 📖باز هم زیارت عاشورا جوابت را داده،(و آخر تابع له علی ذلک) 👹یزیدی ها تا آخرالزمان لعن شده اند سوال کردوگفت : 🚩 کل یوم عاشورا یعنی چه؟ گفتم که : 🚩یعنی حسین زمان و 👹شمر امروزت را بشناسی. دوباره گفت : 🚩 حسین زمان ،امام زمان (عج) هست که درغیبت هستند؟ بهش گفتم : ☝🏻در غیبت حسین (ع) 🚩حضرت مسلم نیابت عام داشت از طرف امام زمانش 👹اما کوفیان تنهایش گذاَشتند 👌🏻پس بندگان خدا ☝🏻اگر میخواهی کوفی نباشی 🚩 باید بدانی تا حسین نیامده، 🚩مسلم بن عقیل ولی امر 🚩 و نایب حسین ع است 🚩و تا امام زمان(عج)نیامده 🚩 ولی فقیه نایب عامش هست 👌🏻"وقتت را هدر نده ☝🏻ببین در کدام خیمه هستی 🚩درخیمه امام حسین (ع) 👹یا در خیمه یزید علیه العنه ..." 🚩اگر حسینی هستی الان باید از ولی امر اطاعت کنی 🚩و از نایب عام امامت تبعیت 🚩 و در لشگر حسینی (ع) 👹با یزیدیان زمان مبارزه کنی ✌️✍️و انتخابات برای تعیین سرنوشت کشور ✋🏻 و یاری کردن از انقلاب و تبعیت از نایب عام امام زمان (عج) حضرت امام خامنه ای وظیفه شرعی و معرفی ماست، 🚩یعنی آمادگی برای ظهور منجی عالم بشریت و نجات تمام مظلومان و مستضعفین عالم میباشد . 🤲🏻ان شاء الله با انتخاب فرد اصلح و صالح ✋🏻و با حضور پرشور امت شهیدپرور 👹و ز کوری چشم دشمنان اسلام و 📖قرآن و نظام و انقلاب و ولایت فقیه ☝🏻و با لطف و عنایت خدا و اهلبیت ع 🚩 مخصوصا امام زمان عج 🚩وبا همه حاج قاسم سلیمانی ها و همرزمانش ورفقای شهیدش ✍️ پای صندوق‌های رای 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌•┈┈••✾•🍃🇮🇷🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥خیییییییییلی قشنگ بود 💥به این دلیل خدا بعضی حاجتمون را برآورده نمیکنه دکتر 🌱🌱🌱🌱🌱
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌•┈┈••✾•🍃🇮🇷🍃•✾••┈┈• ⭕ *چه کسی را انتخاب کنیم*؟ جواب را از رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام دریافت کنیم: شخصی از امام صادق (ع) پرسید: بین دو حاکم در تردید هستم، چکنم؟ امام فرمود: عادل، صادق، فقیه و باتقواترین را انتخاب کن. شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمود: ببین افراد متدین به کدام مایلند. شخص گفت: اگر نفهمیدم؟ امام فرمود: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می‌پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آنها را خشمگین می‌کند، او را برگزین. « اصول کافی جلد ۱ص ۶۸» ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‎‌‌‌•┈┈••✾•🍃🇮🇷🍃•✾••┈┈•
💠 عمار بن یاسر گوید: در یکی از جنگ ها با امیرالمومنین (ع) بودم که به سرزمین مورچگان رسیدیم. آن زمین پر از مورچه بود.گفتم: یا امیرالمومنین،فکر می کنی از خلق خداوند کسی هست که تعداد این مورچه ها را بداند؟ حضرت فرمود: آری ای عمار، من مردی را می شناسم که تعداد آنها را می داند، و می داند چند عدد از آنها نر و چند عدد از آنها ماده است! گفتم: کیست؟ فرمود: ای عمار آیا در سوره یس نخوانده ای: «و کل شی ء احصیناه فی امام مبین)ما همه چیز را در امام مبین جمع کرده ایم. عرض کردم: آری ای مولای من، خوانده ام. فرمود: منم آن امام مبین. 📚. بحارالانوار، ج 40، ص 176. 📚ینابیع المودة، ص 77. ~~~~ 📖 پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: یا عمّار! اِنْ رَأَیتَ علیاً قَد سَلَکَ وادیاً و سَلَکَ الناسُ وادیاً غیرَهُ فَاسلُکْ مَعَ عَلِیٍّ وَدَعِ الناسَ. عمار! هر وقت دیدی که علی(ع) تنها به راهی می‌رود و همة مردم به راهی دیگر، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی(ع) می‌رود. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٣ ـ تاریخ بغداد، ج ١٣، ص ١٨٧) 🌱🌱🌱🌱🌱
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆ايثار پيرزن و عكس العمل امام روزى امام حسن مجتبى و برادرش حسين عليهم السلام به همراهى شوهر خواهرشان - عبداللّه بن جعفر - به قصد مكّه و انجام مراسم حجّ از شهر مدينه خارج شدند. در مسير راه آذوقه خوراكى آن ها پايان يافت و آنان تشنه و گرسنه گشتند؛ و همين طور به راه خويش ادامه دادند تا به سياه چادرى نزديك شدند، پيرزنى را در كنار آن مشاهده كردند، به او گفتند: ما تشنه ايم ، آيا نوشيدنى دارى ؟ پيرزن عرضه داشت : بلى ، بعد از آن هر سه نفر از مَركب هاى خود پياده شدند؛ و پيرزن بُزى را كه جلوى سياه چادر خود بسته بود، به ميهمانان نشان داد و گفت : خودتان شير آن را بدوشيد و استفاده نمائيد. ميهمانان گفتند: آيا خوراكى دارى كه ما را از گرسنگى نجات دهى ؟ پاسخ داد: من فقط همين حيوان را دارم ، يكى از خودتان آن را ذبح نمايد و آماده كند تا برايتان كباب نمايم ؛ و آن را ميل كنيد. لذا يكى از آن سه نفر گوسفند را سر بريد و پوست آن را كَنْدْ؛ و پس از آماده شدن تحويل پيرزن داد؛ و او هم آن را طبخ نمود و جلوى ميهمانان عزيز نهاد؛ و آن ها تناول نمودند. و هنگامى كه خواستند خداحافظى نمايند و بروند گفتند: ما از خانواده قريش هستيم ؛ و اكنون قصد مكّه داريم ، چنانچه از اين مسير بازگشتيم ، حتما جبران لطف تو را خواهيم كرد. پس از رفتن ميهمانان ناخوانده ، شوهر پيرزن آمد؛ و چون از جريان آگاه شد، همسر خود را مورد سرزنش و توبيخ قرار داد كه چرا از كسانى كه نمى شناختى ، پذيرائى كردى ؟! و اين جريان گذشت ، تا آن كه سخت در مضيقه قرار گرفتند؛ و به شهر مدينه رفتند، پيرزن از كوچه بنى هاشم حركت مى كرد، امام حسن مجتبى عليه السلام جلوى خانه اش روى سكّوئى نشسته بود، پيرزن را شناخت . حضرت مجتبى عليه السلام فورا غلام خود را به دنبال آن پيرزن فرستاد، وقتى پيرزن نزد حضرت آمد فرمود: آيا مرا مى شناسى ؟ عرضه داشت : خير. امام عليه السلام اظهار نمود: من آن ميهمان تو هستم كه در فلان روز به همراه دو نفر ديگر بر تو وارد شديم ؛ و تو به ما خدمت كردى و ما را از گرسنگى و تشنگى نجات دادى . پيرزن عرضه داشت : پدر و مادرم فداى تو باد! من به جهت خوشنودى خدا به شما خدمت كردم ؛ و انتظار چيزى نداشتم . حضرت دستور داد تا تعدادى گوسفند و يك هزار دينار به پاس ايثار پيرزن تحويلش گردد و سپس او را به برادر خود - حسين عليه السلام - و شوهر خواهرش - عبداللّه - معرّفى نمود؛ و آن ها هم به همان مقدار به پيرزن كمك نمودند.(1) 1- بحار الا نوار: ج 43، ص 341، ح 15، و ص 348، اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 565. 📚منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی 🌾🌾🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احسنت 👏👏👏👏👏 👌خیلی قشنگ خونده حسین طاهری من رای می دهم.... رایم اگر به درد نخور بود پس چرا دشمن هراس دارد از این ازدحام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🥀🕊🥀🕊🥀 ✏ شهیدان زنده‌اند 💠کارنامه💠 🔶 دختر شهید حجت الاسلام سید مجتبی صالحی خوانساری می‌گوید: «یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود. در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند. بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می‌رفتم، وقتی وارد مدرسه شدم، خانم ناظم از راه رسید و کارنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها کارنامه امتحانی‌شان را گرفته بودند و فقط من مانده.بودم. 🔷 ناظم از من خواست که حتما اولیائم آن را امضا کنند و فردا ببرم. به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود. وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد، در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می کرد و ما هم از سر و کولش بالا می‌رفتیم. 🔶 پدر گفت: زهرا کارنامه‌ات را بیاور امضا کنم. گفتم آقاجون کدام کارنامه؟ گفت: همان کارنامه ای که امروز در مدرسه دادند. رفتم و کارنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد. می دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی.کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم. اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم. 🔷 صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می کردم، ناگهان چشمم به کارنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود. ✅ این کارنامه به رؤیت حضرت امام (ره) نیز می رسد. امام از آنها می خواهد که کارشناسی کنند ببینند این امضا، واقعا امضای شهید است؟ اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به خود شهید «مجتبی صالحی» است اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد. الآن امضای این شهید موجود است. کسانی که جایگاه شهدا را قبول ندارند ببینند. ↙منبع: تلخیص از کتاب «شهیدان زنده‌اند» کتاب «شهیدان زنده‌اند» چاپ موسسه شهید ابراهیم هادی را حتما تهیه کنید. خاطره 40 شهیدی که بعد از شهادت برگشتند و حماسه ای خلق کردند، در آن کتاب نوشته شده است. خداوند در قرآن می فرماید: 🔸«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏» 🔹هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. (سوره آل عمران، آیه 169) 🔶 ما که به این آیه قرآن ایمان داریم، آیا تا حالا شهیدی را درک کرده ایم؟ اگر شهدا زنده اند پس ما باید در زندگیمان آنها را درک کرده باشیم، اگر درک نکردیم شاید ایراد کار در این است که مقام شهدا را درک نکرده ایم. نخواسته ایم که شهدا خود را به ما نشان دهند. در گرفتاری ها با یک شهید قرار بگذارید آن موقع ببینید مشکلتان چطور حل می شود؟ 🥀🕊🥀🕊🥀