eitaa logo
✍️عباس گودرزی
205 دنبال‌کننده
146 عکس
14 ویدیو
1 فایل
السلام علی الشیب الخضیب ماه حرام حرمتش آخر چنین شکست ماه حرم به علقمه رفت و به خون نشست عباس_گودرزی @AbGoodarzy1368 ارتباط @Abbasgoodarzicanal
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم عطش بود و بیابان، آب هم نایاب تر می شد در آغوش پدر هی کودکی بی تاب تر می شد سه شعبه آمد و حلقی برید آشفته شد زینب به جای اشک با خون صورت ارباب تر می شد به روی او که دریای کرم بود آب را بستند فرات از شرم بی شرمی آنها آب تر می شد برادر رفت سمت علمقه آن گاه خواهر دید پس از شقُّ القمر مهتاب هی مهتاب تر می شد امان از عصر عاشورا که پیش چشم یک خواهر برادر آن زمان از خون خود سیراب تر می شد پس از هر داغ هی داغی می آمد بر دل زینب پریشان بود هر لحظه دلش بی تاب تر می شد 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
وقتی دلِ مَ خراوِ سقّاخونیَه درمُونِ غمِم گلاوِ سقّاخونیَه ماطَل که نِمَلَه نوکرِ اربابش رِقزِ مَ کِه وِ حساوِ سقّاخونیَه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم به پای دل برسان خویش را به مشّایه بنوش و مست شو از این شراب مشّایه از آسمان پر از ابر چشم زائرها چکید اشک و سپس شد گلاب مشّایه خوشا دمی که شود باز دم قدم به قدم در این هوای بهشتی ناب مشّایه نفس کشیدن در راه عشق ذکر خداست ببر ثواب نوافل ز خواب مشّایه برو به شوق حرم سمت نور آن خورشید به زیر داغ دل آفتاب مشّایه شبیه جابر و مثل عطیّه روز حساب کن افتخار به این انتخاب مشّایه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم تا که آن زلف پریشان گاه می ریزد به هم آه قلب خواهری ناگاه می ریزد به هم در مسیر کربلا تا شام روزش هم شب است روزگارش خواه یا نا خواه می ریزد به هم روضه‌ی گودال را یوسف اگر که بشنود خون به جای اشک او در چاه می ریزد به هم تا که می تابد به عالم آفتاب روی نی «روزها خورشید و شب ها ماه»می ریزد به هم در زمین ذبح عظیمی اتفاق اقتاده است عرش با یک ناله‌ی جانکاه می ریزد به هم سر زده بابا می آید دخترش را می برد با لبی خونین و با صد آه،می ریزد به هم بس که داغش تازه خواهد ماند، در روز حساب کوه،تکّه تکّه مثل کاه می ریزد به هم خوب و بد در روضه های شاه دین چون در هم است هرکسی باشد، گدا یا شاه،می ریزد به هم 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
ماه حرام حرمتش آخر چنین شکست ماه حرم به علقمه رفت و به خون نشست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
کنج ویرانه دختری می گفت: غم دوری به سر نمی آید؟ تا بگیرید مرا در آغوشش آه عمه پدر نمی آید؟ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم برای پیشکش وقتی کسی کرده فراهم سر نخواهد کرد پیش قامت هر ظالمی خم سر گذشت آب از سر دنیا و دنیا غرق ماتم شد جدا شد وقتی از فرزند زهرای مکرم سر عزا تا می شود بر پا هوای شهر می نالد که پرچم می زند انگار هم بر سینه و هم سر فضا پر از گلاب ناب قمصر می شود چون که قضا می چیند از گل های حیدر هی دمادم سر به میدان می برد ارباب،هفتاد و دو تن را پس به روی دستشان دارند با قلبی مصمم سر اگر سجده به تربت هست معراج حسینی ها به خاک پای اربابم فقط پس می گذارم سر سر سردار روی نیزه است و می زند زینب به روی چوبه ی محمل ز سوز سینه محکم سر مسلمانی امام خویش را سر می‌برید اما شبی با راهبی در دیر می‌گردید همدم سر 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم هر چه تاریخ را ورق بزنی سر نخ ها به دست می آید از دو چشم رقیه جاری شد اشک چشمان فاطمه شاید  قصه از کربلا شروع نشد در سقیفه حسین را کشتند بی حیاها میان آن کوچه مادر زینبین راکشتند باید از کوچه ی بنی هاشم جستجو کرد حال زینب را از همان کودکیش میدانست معنی تازیانه و تب را ماجرا باز می شود تکرار آتشی که به خیمه می افتد بوی دود از مدینه می آید شعله بر جان عمه می افتد      باز هم مثل دست های علی دست سجاد بسته شد این بار در مسیر هزار حسرت شام دارد آن قصه می شود تکرار داستان پراز غم و رنجی ست کینه ها مثل تیغ ها تیزند این تقاص حُنین و خیبرهاست که نمک روی زخم می ریزند مادر اکنون چهارده قرن است ولدی الغریب می خواند بین دیوار و در برای فرج ذکر امن یُّجیب می خواند 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم دارم به دل درد دوری مثل اسیری به غربت جا ماندم از کاروان و دارم به لب آه حسرت ای وای بر آن غریبی که از یادها رفته باشد در شهر خود باشد امّا مثل کسی در اسارت محتاج لطف حسینم مانند آن سائلی که دور حرم می نشیند بر آستان سخاوت حبّ الحسین است تنها راه نجات از پلیدی هر کس که شد خادم او رفته ست تا اوج عزّت هر عاشقی کرده تعظیم در پیشگاه عظیمش رفته است تا عرش اعلی از نردبان سعادت جز کربلا هیچ شهری حکم وطن را ندارد شهر خودم هم برایم دارد فقط حکم غربت 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
کنج ویرانه دختری می گفت: غم دوری به سر نمی آید؟ تا بگیرید مرا در آغوشش آه عمه پدر نمی آید؟ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم به پای دل برسان خویش را به مشّایه بنوش و مست شو از این شراب مشّایه از آسمان پر از ابر چشم زائرها چکید اشک و سپس شد گلاب مشّایه خوشا دمی که شود باز دم قدم به قدم در این هوای بهشتی ناب مشّایه نفس کشیدن در راه عشق ذکر خداست ببر ثواب نوافل ز خواب مشّایه برو به شوق حرم سمت نور آن خورشید به زیر داغ دل آفتاب مشّایه شبیه جابر و مثل عطیّه روز حساب کن افتخار به این انتخاب مشّایه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم مدهوش می گردد منزل پس از منزل هرکس در این بزم است ،دیوانه یا عاقل مستان همه جمعند پا پس مکش ساقی در راه عشق افتاد گاهی اگر مشکل اعجاز ها دارد این وادی معشوق ای دل از این دریا هرگز مشو غافل با پا نباید رفت با سر قدم بردار شاید که کام دل شد عاقبت حاصل در خانه‌ی مولا هر قطره‌ی اشکی مقبول می افتد از عبد ناقابل با صد نیاز آمد دور حرم امّا با دست پر برگشت از این حرم سائل عرش معلی شد آن سرزمینی که شدحاء و سین و یاء و نون در آن نازل در هر ستون زائر حال دعا دارد در صدر حاجاتش امر فرج در دل هر موکبی دارد عطری در این وادی سرمست می گردد دیوانه یا عاقل 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @yaqoote_sorkh