فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «راههای بُرون رفت از فتنه»
👤 استاد #رائفی_پور
🔥 در #آخرالزمان فتنه را ناخوشایند ندانید زیرا منافقان را نابود میسازد.
⭕️ از هر آنچه ناامیدی، نسبت به آن امیدوارتر باش!
🔰 در آخرالزمان، خصوصا در آستانه ظهور امام مهدی عجل الله فرجه، بر اثر شدت بلایا و فتنه ها... یک موج نا اُمیدی تمام جهان را در بر میگیرد؛ حکومت ها ناتوان از اداره ها کشورها؛ و مردمِ به بن بست رسیده، نااُمید از حکّام و وضع موجود.. این موج یاس و نا امیدی متوجه شیعیان هم خواهد بود (که خود از نشانه های نزدیکی زمان ظهور حضرت است)؛ لذا در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگری باید به تحقق امر ظهور حجّت خداوند عزیز امیدوارتر بود؛
🌕 امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
به آنچه ناامیدی، امیدوارتر باش تا به آنچه در انتظار آن هستی! ساحران فرعون در پی عزّت فرعون شتافتند اما با ایمان بازگشتند.
«مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ قَالَ: قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ کُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو... وَ خَرَجَتْ سَحَرَهًُْ فِرْعَوْنَ یَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِینَ.
📘الکافي، ج ۵، ص ۸۳
📘وسائل الشیعة ج ۱۷، ص ۵۲
📘من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۹۹
📘تحف العقول، ج ۱، ص ۲۰۸
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️وقایع آخرالزمان
🎥 جنگ آخرالزمانی نظام سلطه با شیعه
👤 ایمان اکبرآبادی
#طوفان_الأقصى
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
enc_16826868180110776462740 (1).mp3
5.03M
⭕️نوای مهدوی
💔یه کنج از اتاقم نشستم
💔تو فکرم که الان کجایی...
بسیار زیبا
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️بشارت ظهور از مرحوم آیت الله احمد نجفی
🔸️به حرف مردم گوش ندید بزودی این سید بزرگ پرچم ایران به صاحبش میرسونه
⚠️ظهور خیلی نزدیکه
#امام_زمان
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴این کلیپ حتما ببینید واقعا خیلی عجیبه ، ماجرای خواب استاد شجاعی...
⁉️ سوال اصلی اون دنیا اینه: برای امام زمانت چه کردی؟! ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حتما بشنوید/ عارف بالله حضرت علامه حسن زاده آملی:
گوشتان به فرمان رهبر باشد...
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
درمحضرحضرت دوست
🌱قسمت ۱۱۱ و ۱۱۲ قطره های اشک یکی پس از دیگری از چشم هایم میبارند و روی چادر می افتند . باصدایی لر
🌱قسمت ۱۱۴
از چیزی که در دلم گذشت خنده ام میگیرد اما به روی خودم نمی آورم .
شهروز دوباره پوزخند میزند.۳ تا از پسرهای دانشگاه از کنار ما رد میشوند. یکی از آنها بادیدن ما سوت بلندی میکشد. دیگری پوزخندی حوالهام میکند و آخری هم طوری که من بشنوم میگوید
_نمیدونستم اسلام دوست پسرو حلال کرده، مثل اینکه فقط برای ما غیرمذهبیها حرامه .
و هر سه میخندند....
شهروز نگاه گذرایی به آن ها میاندازد، انگار بدش نیامده.
چقدر بیرحمانه #تهمت میزنند!!!!
چقدر راحت با دیدن ظاهر باطن را #قضاوت میکنند!!!!
میدانند که ازدواج نکردهام، به سر و وضع شهروز هم نمیخورد همسرم باشد ، با این حال بدون اینکه نسبت ما را بدانند قضاوت کردند .
با رسیدن به ماشین خودم را از افکارم بیرون میکشم . با دیدن شهریار نفس آسوده ای میکشم . لبخند شیرینی میزند و برایم دست تکان میدهد .
سوار ماشین میشوم و پشت سر شهریار، یعنی پشت صندلی کمک راننده جا میگیرم. شهروز هم در قسمت راننده مینشیند و ماشین را روشن میکند.
بعد از سلام و احوالپرسی کوتاهی با شهریار سکوت در ماشین حاکم میشود.انگار شهریار هم مثل من تمایل ندارد باهم جلوی شهروز گفت و گوی طولانی کنم چون قطعا شهروز چیزی از صحبت هایمان بیرون میکشد و بعدا به ما کنایه میزند.
چند دقیقه ای از حرکتمان نگذشته که شهریار ضبط ماشین را روشن میکند. صدای آهنگ رپ بسیار زنندهای در ماشین میپیچد.
حتم دارم خود شهروز هم اولین بار است همچین آهنگی را میشنود و از این سبک آهنگ متنفر است، اما بخاطر آزار و اذیت دیگران حاضر است چیزهایی که از آنها تنفر دارد را تحمل کند .نمیدانم با این کار قصد اذیت کردن من را دارد یا میخواهد با شهریار لجبازی کند .
شهریار رو به شهروز با تحکم میگوید
_قطعش کن .
اما شهروز در سکوت به رانندگی اش ادامه میدهد . وقتی شهریار پاسخی نمیگیرد ، دست میبرد و صدای ضبط را کم میکند اما شهروز دوباره زیاد میکند ؛ حتی زیادتر از قبل !!!
و بعد خطاب به شهریار میگوید
_این ماشین واسه منه تو حق تعیین تکلیف واسش نداری. پاشدی یه روز اومدی تعیین تکلیف میکنی .؟
شهریار نفس عمیقی میکشد .
صورتش به سرخی میزند ؛ کارد بزنی خونش در نمی آید.با احساس سنگینی نگاهش سر بلند میکنم . شهروز از آینه نگاهم میکند و لبخند پیروزمندانهای حوالهام میکند.
بی توجه سر بر میگردانم و به بیرون خیره میشوم .دیگر سکوت را جایز نمیدانم . با آرامش و خونسردی کامل میگویم
+قدیما تغییر یه معنی دیگه داشت .
با این جمله اشاره به حرفی که لب ساحل به من زد کردم.گفته بود حاضر است بخاطر من خودش را تغییر بدهد. برای اینکه بتواند پاسخم را بدهد به اجبار صدای ضبط را کم میکند .
_تغییر وقتی ارزش داره که بتونی باهاش به خواستت برسی ، اگه نتونی برسی به هیچ دردی نمیخوره ؛ حتی یه قرونم نمیارزه .
لبم را با زبان تر میکنم
+اگه با تغییر به خواستت برسی بازم اندازه یه قرون نمیارزه، چون تغییر باید برای رضای خدا باشه ، تغییری که واسه #بنده خدا باشه و رسیدن به خواسته های فانی نه تنها لذتی نداره ، بلکه #موندگار هم نیست .
پوزخند میزند و سکوت میکند ، این سکوتش را دوست ندارم چون مطمئنم حرف هایم قانعش نکرده است .از او بعید است به همین راحتی تسلیم شود .
شهریار فقط با ابهام به شهروز و گاهی هم از آینه بغل به من نگاه میکند .کاملا معلوم است از حرف هایمان سردرنمیآورد. شهروز دوباره صدای ضبط را بلند میکند و به رانندگی اش ادامه میدهد
.
.
.
دورهمی خانه عمو محمود به سخت ترین شکل ممکن گذشت .
خاله شیرین مدام بی تابی میکرد و میگفت آخرین بار که اینجا بودا سوگل هم در کنارش بوده .
در آن روز شهریار و سجاد اعلام کردند که میخواهند یک هفته ای درس و دانشگاه را کنار بگذارند و به یکی از مناطق محروم بروند .
شهریار برای معاینه بیماران ، سجاد هم برای کمک به شهریار و کمک در درس های بچه ها . چون رشته اش ادبیات است میتواند کمک زیادی به آنها بکند .
آن یک هفته هم به کندی گذشت ، اما شهریار به تنهایی برگشت و گفت سجاد میخواهد یک ماهی آنجا بماند و درس هایش را غیر حضوری دنبال کند .
خاله شیرین وقتی فهمید زنگ زد و به سجاد اصرار کرد که برگردد ؛ گفت سوگل هم نیست و این تنهایی اذیتش میکند اما سجاد بعد از صحبت های زیاد توانست خاله شیرین را راضی کند .
بعد از یک ماه سجاد برگشت
ادامه👇
ادامه قسمت ۱۱۴👇
بعد از یک ماه سجاد برگشت اما حتی بعد از آن یک ماه هم نتوانستم ببینمش .
زیرا در هیچ کدام از جمع های خانوادگی حاضر نمیشد و میگفت بخاطر نبودش باید عقب ماندگی های دانشگاهش را جبران کند
.
.
.
سرم را میان دست میدهم میفشارم و نفسم را با شدت بیرون میدهم .
شهروز پیام داده و گفته میخواهد حرف های مهمی به من بزند و اگر دوست دارم حرف هایش را بشنوم میتوانم ساعت ۱۲ در کافی شاپ دفعه قبل حاضر شوم
تصمیم گرفتم بروم چون مطمئنم حرف های بسیار مهمی میزند ، همانطور که دفعه قبل حرف هایش مهم بود . اما از اینکه میخواهد چه خبری را بدهد میترسم ، دفعه قبل از خبری که شنیدم بسیار شکه شدم و آسیب روحی دیدم ، امیدوارم این بار آسیب روحی نبینم .
.
.
.
در را به آرامی هل میدهم ،
چشم میچرخانم دقیق همه جارا میکاوم تا شهروز را پیدا کنم .بلاخره میابمش ؛ در همان میزی که دفع قبل نشستیم ، نشسته است . با قدم هایی بلند حرکت میکنم و کنار میز می ایستم .
با دیدن من یک تای ابرویش را بالا میدهد و لبخند کجی مروی لبهایش مینشاند
_حدس میزدم بیای .
نگاهش میکنم،موهایش را حالت دار شانه و صورتش را شش تیغ اصلاح کرده .
صندلی رو به روی شهروز را بیرون میکشم و روی آن مینشینم . جدی سلام میکنم او هم ماسخ میدهد .
چشم به میز میدوزم. ۲ کیک شکلاتی همراه با فنجانی قهوه رو به روی شهروز قرار دارد . همانطور که یکی از کیک ها را جلوی من میگذارد میگوید
_انقدر از اومدنت مطمئن بودم که حتی برات کیک سفارش دادم .
نگاه گذرایی به کیک می اندازم
+منتظرم که بشنوم
لبخند تمسخر آمیزی تحویلم میدهد
_چه عجله اییه حالا . کیک بخوریم بعد حرف میزنیم . اگه میخوای برات چیز دیگه ای سفارش بدم ؟
با خونسردی پاسخ میدهم
_نه چیزی نمیخورم
میدانم که میخواهد اعصابم را خورد کند ، پس به خونسردی ام ادامه میدهم تا به خواسته اش نرسد . بعد از اینکه مقداری از قهوه و کیکش را میخورد ، سکوت را میشکند
_موضوع راجب سجادِ
سر تکان میدهم
+میشنوم
همانطور که پوشه ای را از روی زانویش بر میدارد میگوید
_شنیدنی نیست خوندنیه
و بعد پوشه سرمه ای رنک را به سمتم هل میدهد ....با ابرو به آن اشاره میکند
_بازش کن .
پوشه را برمیدارم و آرام بازش میکنم .
ادامه دارد....
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🕊🌹🕊
گُــفته بــودم
به کسی [ عشق ] نخواهم ورزید..
آمــَدیُ هـَـمــهیِ
👈|فرضیــه ها| ریختبههم
#انت_فی_قلبی_آقاجان
4_5850714564982737812.mp3
4.23M
🔊 #صوت_مهدوی
📝 #پادکست زیبای «راز داستان حضرت یوسف»
👤 استاد #پناهیان
🔺 شما هم میتونید معشوق امام زمان باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اسلحه های آخرالزمان رو بشناسیم؟
❇️ چطوری پای کار #امام_زمان مون بجنگیم ؟؟
👤 استاد رائفی پور
#امام_زمان
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️شیطان در آخرالزمان باتمام قُوا حمله می کند.
#حجاب
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ماجرای عجیب اسماعیل بی نماز و یا دوست نزدیک حضرت ولی عصر (عج)
#امام_زمان
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پست ویژه
🔴فریاد عجیب شیطان
امام صادق (ع) :
پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگی از علامات محتوم است: خروج یمانی و خروج سفیانی و صیحه آسمانی و کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء.»
صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷
در برخی از احادیث آمده است که شیطان در پایان همان روزی که صیحه آسمانی و معرفی امام زمان توسط جبریل به تمام دنیا روی میدهد، صیحه ای از طرف شیطان روی میدهد با هدف ایجاد تردید در پیروی از امام مهدی(ع)، ندایی سر میدهد. او ندا میدهد: «بدانید حق با سفیانی ها است و ...» با این ندا گروهی دچار شک میشوند.
.
🔴استفاده از تکنولوژی بلوبیم (پرتو آبی) یکی از اقدامات آخرالزمانی برای مقابله با ظهور امام مهدی (عج) و حضرت مسیح(ع) است، تا تشخیص حق و باطل را مشکل کنند
#امام_زمان #حجاب
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِ
درمحضرحضرت دوست
🌱قسمت ۱۱۴ از چیزی که در دلم گذشت خنده ام میگیرد اما به روی خودم نمی آورم . شهروز دوباره پوزخند میز
🌱🌷رمان جذاب و خواهر برادری لبخندبهشتی
✔️قسمت ۱۱۵
+میتونی باور کنی میتونی نکنی ، حقیقت ماجرا همینه
اگرچه دلم چیز دیگری میگوید اما ساکت میشوم تا مبادا شهروز چیزی بفهمد.به صندلی تکیه میدهد
_فرض میکنیم که فقط به چشم پسر عموت بهش نگاه .....
میان حرفش میپرم
+لازم نیست فرض کنیم. با اطمینان میتونیم بگیم فقط به چشم پسرعموم بهشون نگاهم میکنم
با تمسخر میگوید
_باشه باشه تو راس میگی .
بعد از مکث کوتاهی ادامه میدهد
_اینا رو گفتم که بگم حتی اگه ۱ درصد هم بهش فکر میکردی دیگه بهش فکر نکنی. اینا رو گفتم که اگه بخاطر اون به من جواب رد دادی بیخیالش بشی. اون که سرطان گرفت رفت پی کارش.دیگه مشکلت با من چیه ؟ نکنه میخوای به اون جوجه مذهبی که از بچه های دانشگاهه بله بگی ؟
ادای آدمهای متفکر را درمی.آورد و ادامه میدهد
_البته بدم نیست.....خوشگله
خودم را به صبر دعوت میکنم.چقدر صبور بودن کار سختیست.حالا میفهمم چرا قرآن گفته«وَ اَلله یُحِبُ الصابِرین»چون خداوند درصورتیکه بنده اش در کوره سختی ها پخته شود علاقه اش به آن بنده بیشتر میشود. کار سخت است که انسان را پخته و علاقه خدا را بیشتر میکند وگرنه کار راحت را که همه میتوانند انجام دهند. نفس عمیقی میکشم
+اولا آدم نباید راجب دیگران اینطوری صحبت کنه . دوما من هیچوقت ظاهر جزو ملاکام نبوده . سوما من فعلا قصد ازدواج ندارم نه با شما نه با هم دانشگاهیم . من و شما به هم نمیخوریم. ازدواج ما اشتباهترین کار ممکنه من حتی یه بارم بهش فکر نکردم و حتی وقتی قصد ازدواج هم داشته باشم اصلا حاضر نیستم این کار رو انجام بدم حتی اگه پای جونم در میون باشه. پس این بحث رو برای همیشه کنار میزاریم .
دستانش را در جیب جلیقه اش فرو میبرد و با غرور نگاهم میکند
_یه بار گفتم دوباره ام میگم . من اگه چیزی رو بخوام حتی به زورم که شده بدستش میارم .
جدی نگاهش میکنم و با تحکم میگویم
+من از این حرفا نمیترسم چون پشتم به خدا گرمه.برادرای حضرن یوسف خواستن سعادت و خوشبختی رو از حضرت یوسف بگیرن اما چون خواست و تقدیر خداوند چیز دیگه ای بود حضرت یوسف به سعادت بیشتری دست پیدا کرد.پس اگه خواست و تقدیر خداوند خلاف خواست شما بشه حتی اگه خودتو به آب و آتیشم بزنی نمیتونی جلوی خواست خداوندو بگیری .زور و قدرت خدا در برابر بنده خدا هیچه .
پوزخند میزند و سرتکان میدهد
_خوب منبر میری. چرا سخنران نمیشی؟شنیدم درآمدشم خوبه.یه ذره از این چرت و پرتا تو مخشون فرو کنی کلی بهت پول میدن و ازت تشکر میکنن
سری به نشانه تاسف برایش تکان میدهم .
اثر گذاشتن در او مثل سوراخ کردن سنگ سخت و دشوار است.بلند میشوم
+خدافظ
فقط سر تکان میدهد و به میز خیره میشود ؛ بدون حتی کلمه ای پاسخ
.
.
.
امروز آخرین امتحانم را دادم و برای چند ماهی از دانشگاه خلاص شدم.آشفته و بی حوصله هستم. اتفاقات این چند روز خسته ام کرده اند.روزی که فهمیدم سجاد سرطان دارد نیمه های شب بغض حبس شده در سینه ام را آزاد کردم و تا نماز صبح گریه کردم.میدانم شهروز هر آدمی باشد دروغگو نیست. حداقل دروغ به این بزرگی نمیگوید .
حرف هایش هم با توجه به اوضاع درست است .
در میان امتحاناتم ۲۹ خرداد ماه تولد سجاد بود که گذشت. سجاد هم مثل شهروز ۲۴ ساله شد.سجاد و شهروز با اختلاف چند ماه همسن هستند. چه خون دل ها که سجاد به خاطر این چند ماه اختلاف سنی نخورد .
وقتی بچه بودیم شهروز مدام به سجاد زور میگفت و معتقد بود چون چند ماه از سجاد بزرگتر است، سجاد موظف است حرفهایش را اطاعت کند.سر تکان میدهم تا ذهنم خالی شود.دلم نمیخواهد با این ذهن خستهام دوباره به گذشته فکر کنم .
تازه متوجه دور و برم میشوم.به پارک نزدیک دانشگاه رسیده ام.بی حوصله روی نزدیکترین نیمکت مینشینم .چند دقیقه قبل علیرام از من جدا شد و رفت.از روزی که شهروز را دیده بود دیگر دور و برم نبود و از من فرار میکرد.تا اینکه امروز در دانشگاه از من توضیح خواست و من هم سربسته توضیحی راجع به محرم بودن به شهریار دادم تا فکر نکند با دو نامحرم سوار ماشین شده بودم.بعد هم حرف های شهروز را راجب عاشق شدنم تکذیب کردم ؛ اگرچه دروغ گفتم اما چاره دیگری نداشتم .
با شنیدن صدایی که به من سلام میکند سر بلند میکنم.پسر جوانی که کلاه بافت روی سرش کشیده و ماسک به صورتش زده رو به رویم ایستاده. با تعجب نگاهش میکنم .نمیتوانم بشناسمش ؛ بعید میدانم از بچه های دانشگاه باشد .
کمی به چشم هایش دقت میکنم که تنها عضو معلوم از صورتش است .نا گهان هین کوتاهی میکشم.تازه او را شناختم . به کنارم اشاره میکند
_اجازه هست بشینم ؟
با شنیدن صدایش مطمئن میشوم که سجاد است !!!از دیدنش هم خوشحالم، هم متعجب و هم غمگین .ضربان قلبم دارد شدت میگیرد. سلام میکنم و لبخند تصنعی میزنم .
+بفرماییدمینشیند و به رو به رو خیره میشود
_خوب تونستید منو بشناسید
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
یا صاحب الزمان (عج)
هر چہ ڪردم
بنویسم ز تو
مدح و سخنے
یا بگویم ز مقام تو
ڪہ یابن الحسنے
این قلم یار نبود
و فقط این جملہ نوشت
پسر حیدر ڪرار
تو ارباب منے...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
❤️سلام آرام جانم مهدے صاحب
زمانم تعجیل در ظهور سہ #صلوات💚
یکی در آرزوی دیدن توسـت
یکی در حسرت بوسیدن توست
ولـــی من ســـاده و بــی ادعایم
تمـام هستی ام خندیدن توست
#دلبرم_لبخند_تو_دل_میبرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «راز ظهور»
👤 استاد #رائفی_پور
🔸 شباهت قوم بنیاسرائیل و بنیاسماعیل...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پستویژه
👤 استاد شجاعی
🔰 اگه نسبت به دشمنان امام زمان علیه السلام کینه نداری پس حتما منافقی
شیعه هستی و آمریکا را دشمن نمیدونی⁉️
#فلسطین #غزه #طوفان_الأقصى
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِ
⭕️ ۵ نشانه اصلی و حتمی ظهور
1⃣ ﺧﺮﻭﺝ ﺳﻔﻴﺎنی
💠ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻗﻴﺎﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ﻉ) ﻣﺮﺩی ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ﺍﺑﻮﺳﻔﻴﺎﻥ، ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﺎﻡ، ﺧﺮﻭﺝ میﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻑ ﺑﺨﺶﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﻼﻡ، ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻭ ﻛﺸﺘﻦ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺟﺎﻳﺰﻩ ﺗﻌﻴﻴﻦ میﻛﻨﺪ.
2⃣ ﺧﺴﻒ ﺑﻴﺪﺍء
ﺧﺴﻒ، ﻳﻌنی ﻓﺮﻭﺭﻓﺘﻦ، ﻭ ﺑﻴﺪﺍء ﻧﺎﻡ ﺳﺮﺯﻣﻴنی ﺑﻴﻦ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻭ ﻣﻜﻪ ﺍﺳﺖ . ﺳﻔﻴﺎنی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ﻉ) ﺧﺮﻭﺝ میﻛﻨﺪ، ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ میﮔﺮﺩﺩ ﺳﭙﺎهی ﻋﻈﻴﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻭ ﻣﻜﻪ میﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺑﻴﺪﺍء میﺭﺳﻨﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺎﻡ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﺮﻭ میﺑﺮﺩ ﻭ ﻫﻼﻙ میﺷﻮﻧﺪ.
3⃣ ﺧﺮﻭﺝ سید ﻳﻤانی
💠ﺳﺮﺩﺍﺭی ﺍﺯ ﻳﻤﻦ ﻗﻴﺎﻡ میﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﻋﺪﻝ ﺩﻋﻮﺕ میﻛﻨﺪ. ﺧﺮﻭﺝ ﻳﻤﺎنی، ﺍﺟﻤﺎﻻٌ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی ﻇﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺟﺰﺋﻴﺎﺕ ﻭ ﭼﮕﻮﻧگی ﻗﻴﺎﻡ ﻭس، ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻴﺴﺖ.
سید یمانی از صنعا و از نسل فرزند امام سجاد (ع) حضرت زید بن علی است! در اوج اختلافات ال سعود به همراه لشگرش وارد مکه شده و اونجا خدمت می کنند!
4⃣ ﻗﺘﻞ ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ
💠ﻧﻔﺲ ﺯﻛﻴﻪ، ﻳﻌنی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﻭ بی ﮔﻨﺎﻩ. ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ع)، ﺟﻮﺍنی بیﮔﻨﺎﻩ، ﻣﻈﻠﻮﻣﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ میﺭﺳﺪ . 15 شب به ظهور شهید میشه در حالی که نامه امام رو قرائت می کنه تا کفار بدون جنگ توبه کنن و تسلیم بشن!
5⃣ ندای_ﺁﺳﻤﺎنی
💠ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺻﺪﺍیی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ع)، ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ میﺭﺳﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ میﺷﻨﻮﻧﺪ. ﻣﺤﺘﻮﺍی ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻡ ﺁﺳﻤﺎنی، ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪی (ع) است.
💠این ندا در ۲۳ ماه رمضانی که جمعه باشد به افق مکه سال ظهور توسط جبرئیل انجام میشه و همه جهان به زبان های خود میشنوند!
📚کتاب عصر ظهور / علامه کورانی
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
زیارت آل یاسین.mp3
7.78M
⭕️خودت را به خواندن زیارت آل یس
عادت بده تا نگاه محبت آمیز
امام زمان(عج) به خودت را حس کنی
👤 استاد پناهیان
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِ