eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
646 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
69 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍂🍂🍂 ⚫️این متن خیلی دلمو آتیش زد دردودل حضرت ولی عصر با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکسته😭😭😭 🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂 ⚫️این متن خیلی دلمو آتیش زد دردودل حضرت ولی عصر با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکسته😭😭😭 🍂🍂🍂🍂 @Abbasse_Kardani
🍂🍂🍂🍂 ⚫️این متن خیلی دلمو آتیش زد دردودل حضرت ولی عصر(عج) با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸 حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکست ه😭😭😭😭😭😭
📚 ⛅️ 3⃣4⃣ 💢البته نیاز به این علائم و نشانه ها مخصوص ... نه براى که با بزرگ شده است... و رایحه جسم و جان حسین را از زوایاى قلب خود بهتر مى شناسد.... تو را نیاز به نشانه و علامت نیست که راه گم کرده، علامت مى طلبد و ناشناس، نشانه مى جوید.... 🖤تویى که حسین را به یارى شامه ات مى فهمیدى،... تویى که هر بار براى حسین مى شدى ، آینه قلبت را مى گشودى و جانت را به او التیام مى بخشیدى.تویى که خود، حسینى و بهترین نشانه" براى یافتن او،... اکنون نیاز به نشانه و علامت ندارى... هم مى توانى حسین را در میان ، بازشناسى.... 💢اما آنچه نمى توانى باور کنى این است که.... از آن سرو آراسته ، این شاخه هاى شکسته باقى مانده باشد.از آن تن نازنین، این پیکر بریده بریده، به خون تپیده و سم ستوران شده... از آن قامت وارسته، این تن درهم شکسته، این اعضاى پراکنده و در خون نشسته.... تنها تو نیستى که نمى توانى این صحنه را باور کنى... 🖤 نیز که در میانه میدان ایستاده است... و اشک، مثل باران🌨 بهارى 🌸از گونه هایش فرومى چکد،... نمى تواند بپذیرد که این تن پاره پاره ؛ حسین او باشد.... همان حسینى که او بر سینه اش مى نشانده است... و سراپایش را غرق بوسه مى کرده است.... این است که تو رو به پیامبر مى کنى و از اعماق فریاد مى کشى: 💢_یا جداه ! یا رسول االله صلى علیک ملیک السماء(20) این کشته؛ حسین توست، این پیکر حسین توست! و این ، تواند.... یا محمد! حسین توست این کشته ناپاك زادگان که بر صحرا افتاده است و دستخوش باد صبا شده است... اى واى از آن و اندوه! اى واى از این یا ابا عبداالله!... 🖤 از شیون تو شدت مى گیرد،... آنچنانکه دست بر شانه مى گذارد تا ایستاده بماند... و تو مى بینى که در سمت دیگر او ایستاده است... و پشت سرش و اصحاب ناب رسول االله.داغ دلت از دیدن این عزیزان ، تازه تر مى شود و همچنان زجرآلوده فریاد مى کشى:_✨از این حال و روز، شکایت به پیشگاه باید برد و به پیشگاه شما اى ! اى ! اى سیدالشهداء! 💢داغ دلت از دیدن این عزیزان تازه تر مى شود... و به یاد مى آورى که تا حسین ، انگار این همه بودند و با حسین، گویى همه رفته اند.... همین امروز، همه رفته اند، فریاد مى کشى: امروز جدم رسول خدا کشته شد! امروز پدرم على کشته شد! امروز مادرم فاطمه زهرا کشته شد! امروز برادرم حسن مجتبى کشته شد! پیامبر، سعى در آرام کردن تو دارند اما تو بى خویش مى زنى: 🖤اى اصحاب محمد! اینان که به مى روند. و این است که را از بریده اند و و را ربوده اند.اکنون آنقدر بى خویش شده اى... که نه صف فشرده دشمنان را در مقابلت مى بینى... و نه حضور زنان و دختران را در کنارت احساس مى کنى. در کنار پیکر زانو مى زنى و همچنان زبان مى گیرى: 💢پدرم فداى آنکه در یک و غارت و گسسته شد. پدرم فداى آنکه 🏕 شکسته شد. پدرم فداى آنکه سفر، تا چشم به بازگشتش باشد و نگشته تا امید به مداوایش برود. پدرم فداى آنکه من فداى اوست . پدرم فداى آنکه درگذشت . پدرم فداى آنکه جان سپرد. پدرم فداى آنکه است . پدرم فداى آنکه محمد مصطفاست . جدش . 🖤پدرم فداى آنکه فرزند پیامبر هدایت ، فرزند خدیجه کبراست ، فرزند على ، یادگار فاطمه زهراست. صداى ضجه دوست و دشمن ، زمین و آسمان 🌫را بر مى دارد... زنان و فرزندان که تاکنون فقط سکوت و و تسلى تو را دیده اند،... با نوحه گرى جانسوزت بهانه اى مى یابند تا سیر گریه کنند... .... لینک کانال : @Abbasse_kardani
📚 ⛅️ 0⃣5⃣ 💢نه، باور نمى توان کرد.... اینهمه و و براى چیست؟این صداى و و از چه روست؟این و درکوچه و خیابان چه مى کنند؟ این مردم به کدام و اینچنین دست مى افشانند و پاى مى کوبند؟در این چند صباح،.... چه اتفاقى در عالم افتاده است ؟ چه بلایى ، چه حادثه اى ، چه زلزله اى ، 🖤 و را اینچین کرده است؟چرا به این کاروان است ؟ به دختران و زنان ؟ این چشمهاى از این کاروان چه مى خواهند؟فریاد مى زنى :_✨اى اهل کوفه ! از خدا و رسولش شرم نمى کنید که چشم به دوخته اید؟ از خیل که به نظاره ایستاده اید، زنى پا پیش مى گذارد و مى پرسد: _شما اسیران ، از کدام فرقه اید؟ 💢پس این و پایکوبى و هیاهو براى ورود این کاروان کوچک اسراست ؟!عجب ! و این مردم نمى دانند که در فتح کدام جبهه، در و براى کدام دشمن ،🐲پایکوبى مى کنند؟نگاهى به اوضاع شهر مى اندازى... و نگاهى به کاروان خسته اسرا.... و پاسخ مى دهى : ما اسیران ، از خاندان محمدمصطفائیم! 🖤زن ، گاهى پیشتر مى آید و با و مى پرسد: _و شما بانو؟! و مى شنود: ✨من زینبم! دختر پیامبر و على.و زن مى کشد: _خاك بر چشم من! و با شتاب به مى دود و هر چه و و و دارد، پیش مى آورد و در میان مى گوید: _بانوى من ! اینها را میان بانوان ودختران کاروان قسمت کنید. 💢تو لحظه اى به او و آنچه آورده است ، نگاه مى کنى.... زن، التماس مى کند:_این است. تو را به خدا بپذیرید.لباسها را از دست زن مى گیرى و او را دعا مى کنى.پارچه ها و لباسها، دست به دست میان زنان و دختران مى گردد.... و هر کس به قدر ، تکه اى از آن بر مى دارد. که را به هنگام این مراوده دیده است، او را دشنام مى دهد و مى دهد و دنبال مى کند.... زن مى گریزد... .... لینک کانال : @Abbasse_kardani
📚 ⛅️ 7⃣6⃣ 💢... و من خداست و من خداست... پس هر که مى توانى بساز و هر تلاشى که مى توانى بکن.به خدا سوگند که ریشه را نمى توانى بخشکانى.. و وحى ما را نمى توانى بمیرانى.. و دوره ما را نمى توانى به سر برسانى.. و این حادثه را نیز نمى توانى از خود برانى... منحرف و محدود است و ایام حکومتت و معدود و جمعیتت و مطرود. 🖤روزى خواهد رسید که منادى ندا خواهد کرد:'' الا لعنۀ االله على الظالمین.(39)''پس حمد و سپاس از آن خداى جهانیان است... که براى اولمان و مغفرت رقم زد و براى آخرمان ، و رحمت.از خدا مى خواهیم که ثوابشان را کامل کند... و بر پاداششان بیفزاید و ما را جانشینان آنان قرار دهد،... که او با محبت و مهربان است.. و او براى ما کافیست و هم او پشتیبان ماست.✨ 💢نفسى عمیق مى کشى و مى نشینى... پشت دشمن را به خاك مالیده اى، کار را به انجام رسانده اى.. و حرفى براى گفتن ، باقى نگذاشته اى... آنچه باقى گذاشته اى فقط است... یزید،اطرافیان یزید، بزرگان مجلس ، زنان پشت پرده ، سربازان و ماءموران و محافظان و حتى اهالى کاروان... همه این سؤالند که... 🖤آیا همان زینبى که دیده اى؟!تو همان زینبى که چشیده اى؟! تو همان زینبى که کشیده اى ؟!یعنى اینهمه درد و داغ و رنج و مصیبت ، ذره اى از تو نکاسته است؟یعنى اینهمه تخفیف و تحقیر و تکفیر و ارعاب دشمن ، ذره اى تو را به وانداشته است؟ این لحن،... لحن محکومیت و اسارت نیست ، لحن و است. 💢تو به کجا متصلى زینب⁉️ تو از کجا مدد مى گیرى؟ تو اهل کدام جلالستانى ؟اکنون یزید باید چیزى بگوید... و این مجلس را بشکند. اما چه بگوید؟... تو چیزى براى او باقى نگذاشته اى.همه این برنامه ها و مقدمات و تشریفات براى بوده است... و تو نه تنها نشکسته اى که استوارى و اقتدار، را مچاله کرده اى و دور انداخته اى.تو همه دیدنیها و به رخ کشیدنیها راندیده گرفته اى. 🖤تو یزید را خاص و عام کرده اى.اکنون از سوى یزید او را رسواتر و ضایعتر مى کند.... قتل و غارت و شکنجه و اسارت، امتحان شده است و اش این شده است. باید دستى بالاى دست این تحقیر بیاورد تا به شرایط مساوى دست پیدا کند.... و همین راه را پیش مى گیرد: 👈فرو خوردن خشم و اظهار بىاعتنایى. این بیت شعر، بهترین چیزى است که در آن لحظه به ذهنش مى رسد:_این فریادى است که شایسته زنان است و مرثیه سرایى بر داغدیدگان آسان است. اما نه، این شعر، مشکلى از یزید را حل نمى کند.... 💢 گواه ، عکس العمل نزدیکان و اطرافیان اوست.ناگهان از زنان بارگاه یزید، بى اختیار، باسربرهنه ، خود را به درون مجلس مى افکند،... بر سر بریده امام ، سجده مى برد و فریاد واحسیناه سر مى دهد و از میان ضجهه ها و مویه هایش این کلمات شنیده مى شود:_اى محبوب خاندان رسول الله! اى فرزند محمد! اى غمخوار یتیمان و بیوه زنان! اى کشته حرامزادگان!... اى یزید! خدا دست و پایت را قطع کند و به آتش 🔥دنیا قبل از آخرت .یزید، دستور مى دهد که او را هر چه سریعتر از مجلس بیرون ببرند... رو مى کند به یزید و مى گوید.... .... لینک کانال : @Abbasse_kardani
📚 ⛅️ 9⃣6⃣ 💢وفریاد مى زند: _جلاد! بیا و گردن این را بزن. از اهالى به دختر امام حسین نگاه مى کند و به یزید مى گوید:_این کنیزك را به من ببخش. فاطمه ناگهان بر خود ،... ترس در جانش مى افتد، خود را درآغوش تو مى افکند و گریه کنان مى گوید:_✨عمه جان ! یتیم شدم! کنیز هم بشوم⁉️و تو فاطمه را در آغوشت مى دهى و آنچنانکه یزید و آن مرد بشنوند، مى گویى: 🖤نه عزیزم! این حرف بزرگتر از دهان این فاسق است. و خطاب به آن مرد مى گویى:_✨بد یاوه اى گفتى پست فطرت ! این دختر نه به دست توست و نه به دست یزید.یزید دندانهایش را به هم مى ساید و به تو مى گوید:_این اسیر من است. من هر تصمیمى بخواهم درباره اش مى گیرم. تو پاسخ مى دهى:_به خدا که چنین نیست. چنین را به تو نداده است . مگر از دین ما شوى و به دین دیگرى درآیى. 💢آتش 🔥خشم در جان یزید شعله مى کشد و پرخاشگر مى گوید:_به من چنین خطاب مى کنى⁉️ این پدر و برادر تو بودند که از دین خارج شدند.تو مى گویى:_تو و جدت اگر مسلمان هستید، به دست و مسلمان شده اید. یزید در مقابل این کلام تو، پاسخى براى گفتن پیدا نمى کند، جز آنکه لجوجانه بگوید:_دروغ مى گویى اى دشمن خدا. تو اما همین کلامش را هم بى پاسخ نمى گذارى:_✨چون و دست توست، از سر ، ناسزا مى گویى و مى خواهى محکوممان کنى. 🖤یزید در مى ماند و مرد شامى دوباره خواسته اش را تکرار مى کند.... و یزید خشمش را بر سر او هوار مى کند: _خدا مرگت دهد. خفقان بگیر.ماندن شما در این مجلس، بیش از این، به یزید نیست... خطبه تو نه تنها مستى را از سر خود او پرانده، که همه را از آشنا و غریبه و دور و نزدیک، ایستانده و همه نقشه هایش را نقش بر آب 💧کرده.... اگر مردم چهار کلام دیگر از این دست بشنوند... و دو جرات و شهامت دیگر از این دست ببیند، دیگر قابل کنترل نیستند. 💢 به زودى و خطابه تو در مقابل یزید، در سراسر مى پیچید و حیثیتى براى دستگاه یزید باقى نمى گذارد.... در شرایطى که مدعیان مردى ومردانگى ، در مقابل حکومت ، جرات سخن گفتن ندارند،... ایستادن در مقابل یزید و لجن مال کردن او، حادثه کوچکى .بخصوص که گفته مى شود؛ این زن در موضع و بوده است و نه در موضع و .و این تازه ، شراره هاى آتشى است که تو برپا کرده اى.... 🖤این آتش تا دودمان باعث و بانى این ستمها و اولین غاصبان حقوق اهل بیت را نسوزاند، خاموش نمى شود.... یزید فریاد مى زند:_ببریدشان. همه شان را ببرید و در کنار همین قصر، سکنى دهید تا تکلیفشان را روشن کنم. ، جایى است، در کنار کاخ یزید.... که پیداست بعد از اتمام بناى کاخ، معطل مانده است.... نه در مقابل شب ، دارد و نه در مقابل طاقت سوز روز، . 💢تنها در گوشه اى از آن ، سقفى در حال فرو ریختن هست که جاى امنى براى اسکان بچه ها نیست.... وقتى یکى از کودکان با دیدن سقف، مى شود.... و به احتمال فروریختن آن اشاره مى کند، مامور ... .... لینک کانال : @Abbasse_kardani