#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
سفارش حضرت آقا به خواندن هر روز این دعا
@Abbasse_Kardani
⭕️ صَلّي اللّهُ عَلَيكَ يا صاحِبَ الزَّمانِ وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ ، ألحَمدُلِلّهِ الَّذي أحْياني بِوِلايَتِكَ وَ وِلايَةِ آبائِكَ الطّاهِرينَ
🙏 خواندن روزانه
🔹دعای عهد
🔹دعای توسل
🔹زیارت حضرت زهرا
🔹زیارت امین الله
🔹زیارت عاشورا
🔹زیارت اربعین
🔹زیارت آل یاسین
🔹دعای سحر «اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه .... تا اخر دعا» به شرط این که در پایان دعا ، بدون توقف ، ظهور و سلامتی امام عصر از خدا خواسته شود
🔹دعای تاکید شده امام رضا که بعد از دعای عهد در مفاتیح هست با این عنوان «اللهم ادفع عن ولیک و خلیفتک .... تا آخر دعا»
🔹فراز های آخر دعای افتتاح از این فراز به بعد «اللهم و صل علی ولی امرک القائم المومل .... تا آخر دعا»
🔹 دعای چهل و هفتم(دعای عرفه امام سجاد)صحیفه سجادیه بر اساس نسخه فیض الاسلام از بند 60 تا 65
از این فراز به بعد :
«اللهم انک ایدت دینک فی کل اوان بامام .... تا آخر بند شصت و پنجم .... وجعلنا معهم فی دار السلام برحمتک یا ارحم الراحمین»
🔹فراز های آخر دعای ندبه از این فراز به بعد « اللهم انت الکشاف الکرب و البلوی .... تا آخر دعا» به صورت روزانه به نیت ظهور و سلامتی امام زمان خوانده شود بهتر است
🔸 زیارت جامعه کبیره حداقل هفته ای یک بار جمعه ها
🔸 دعای ندبه به صورت کامل جمعه ها
🔸 خواندن دو رکعت نماز استغاثه به #امام_زمان که بعد از پایان نماز بلند شده و این عبارات که در مفاتیح هست می خوانیم «سلام الله الکامل التام و الشامل العام ... تا آخر»، بر حسب اضطرار و نیازی که به وجود مقدس حضرت دارید خوانده شود بهتر است
🔻 دعای روزانه سلامتی آن حضرت
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن ...
🔻 دعای روزانه فرج آن حضرت
الهی عظم البلا ...
🔻 دعای روزانه
اللهم عجل لولیک الفرج
🔻 دعای غریق
یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
🔻 دعای معرفت آن حضرت
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
نیز فراموش مان نشود بهتر است
✍ در انتخاب مطالب سعی می شود که مطالب صحیح بارگذاری شوند و این به معنی این نیست که مطالب صد در صد صحیح می باشند حتما خودتان نیز مطالعه و تحقیق بفرمایید کپی از مطالب کانال هم ، کاملا آزاد و نیازی به اجازه خواستن نیست
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «امام زمان از ما چی میخواد؟»
👤 حجت الاسلام سید حسین #مؤمنی
🔅 باید یه کاری کنیم که مشمول عنایت خاص حضرت بشیم، حضرت ویژه بهمون نگاه کنه...
#امام_زمان
مهم_ترین دعای هستی .mp3
1.51M
🔊 #صوت_مهدوی
🎵 #پادکست «مهمترین دعای هستی»
🎙 استاد #رائفی_پور
⁉️ دوست داری جزء کدوم دسته باشی؟
عوامل تعجیل ظهور یا تاخیر ظهور؟!
#امام_زما
4_5974275658782608345.mp3
11.86M
#انسان_شناسی ۱
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
هیچ کدام از پوچیها ، بیهدفیها ، سردرگمیها ،
آشفتگیها ، درگیریها ، غصهها ،
اضطرابها ، حسادتها و...
در یک کلام : تمام آنچه برایمان
ناخوشایند است و آزارمان میدهد ؛
تقصیــــرِ ما نیست ❗️
بخاطرِ حقیقتی هست که ؛
۱ ـ یا یادمان ندادند!
۲ـ یا آنقدر کمرنگ به آن پرداختند که کسی ندید و یادش نماند!
← کدام حقیقت ؟
4_5974275658782608347.mp3
11.51M
#انسان_شناسی ۲
#استاد_الهی_قمشهای
#استاد_شجاعی
چرا بشر ، با وجود ۱۲۴ هزار پیامبر ، و ۱۴ معصوم در تاریخ ، هنوز نسبت به حقایق زیر در جهل بسر میبرد؟
✖️ نظام ابدی
✖️ قیامت
✖️ نَفس
✖️ هدف خلقت
✖️ انسانیت و ......
ریشهی این جهل یا کج فهمیها کجاست؟
➖چرا انسانها قادر نیستند ، بر اساس شرایطِ نَفْس در مختصاتِ خودشان ، درست را از غلط تشخیص دهند؟
#نظام_ابدی
#خودشناسی
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_650
مهتاب که دلش نمی خواست بهانه دیگری دست استادش بدهد کتابش را بیرون کشید و آرام گفت:
-بعد از کلاس می گم.
ارشیا با صدای بچه ها که مدام وسط حرفش خسته نباشید می پراندد دست از تدریس کشید و کلاس را تمام کرد.
بچه ها دوباره او را دوره کرده بودند. ترنج با حرص به مهتاب گفت:
-اگه من حال این دوتا رو نگیرم ترنج نیستم.
مهتاب خنده ای کرد و وسایلش را جمع کرد و گفت:
-بی خیال بابا.
ترنج چشم غره ای به او رفت که باعث ناگهان زیر خنده بزند.
ارشیا و دو سه تا از بچه ها به طرف انها برگشتند.
مهتاب جلوی دهانش را گرفت و ارشیا به چهره اخم کرده ترنج و چهره سرخ شده از خنده مهتاب نگاه کردو از
خودش پریسد مهتاب برای چه می خندد و ترنج برای چی اخم هایش توی هم است.
ترنج کیفش را برداشت و نگه خصمانه ای به هدیه و لیا انداخت و در حالی که دست مهتاب را می کشید به طرف در
کلاس رفت که ارشیا صدایش زد:
-خانم اقبال؟
ترنج ایستاد و با کنجکاوی برگشت.
-بله استاد؟
-وقتی رفتم اتاقم چند لحظه بیاید اونجا کارتون دارم.
لبخند ترنج ناخودآگاه پهن شد روی صورتش.
ارشیا هم ناخواسته به لبخندش پاسخ داد. لیلا موشکافانه چهره هر دو را بررسی کرد و احساس کرد از این لبخندی که بین این دو رد و بدل شده زیاد خوشش نیامده.
ترنج سر خوش از کلاس بیرون رفت که مهتاب گفت:
-چیه خر کیف شدی. شوهر ندیده.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_651
ترنج محکم به ساق پای او کوبید.
مهتاب آخی گفت و دستش را روی ساق پایش گذاشت ترنج شکلکی در آورد و گفت:
-حسود.
-ای چلاق شی. چرا لگد می پرونی.
_تا تو باشی منو مسخره نکنی حالا بگو ببینم چرا دیر کردی؟
ارشیا راجع به تلفن ماکان چیزی به ترنج نگفته بود. مهتاب در حالی که لنگ لنگان پشت سر او می رفت گفت:
-تقصیر داداش جناب عالی کلی منو حیرون کرد. از اتوبوس که جا موندم. تازه کلی هم پول تاکسی سلفیدم. جیبم
خالی شد. بعدم با اون قیافه که نمی تونستم بیام کلاس تا خوابگاه دویدم مقنعه مو سر کردم وبرگشتم.
تا من باشم دیکه با روسری سر کار نرم.
بعد هر دو روی نیمکتی توی آفتاب ولو شدند و مهتاب پرسید:
-جناب عالی کجا تشریف داشتین؟ حالا مجبور بودی روز اولی منو دور بزنی.
ترنج پاهایش را روی لبه سیمانی گلکار مقابلش گذاشت و گفت:
-با ارشیا رفته بودیم دیدن مهربان. بعد از عملش خیلی ازش خبر نداشتم.
رفتیم خونه اش. کلی ذوق کرد. نزدیک بود
بزنه زیر گریه.
مهتاب هم تکیه داد و گفت:
-نمی خوای بری پیش شوهرت.
ترنج از جا پرید و گفت:
- وای دیدی یادم رفت. بعد میام تعریف کن چکار کردی؟
ترنج رفت و مهتابه به دست سوخته اش خیره شد و گفت:
"چکار کردم؟ هیچی. گند زدم."
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻