eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
671 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 من هاج و واج مونده بودم چه خبره. مامان با دیدن بابا منو ول کرد و بابا برد و تو اتاقشون.خدایا اینا امشب یه چیزیشون میشه.تا آخر شب زیر نگاهای عجیب و غریب مامان و بابا و بعدم ماکان داشتم خل میشدم. به طرز وحشتناکی همه شون سعی داشتن به من توجه نشون بدن.من خلم اصلا نمی فهمیدم چه خبره. یه بارم به شوخی به بابا گفتم: _ بابا من یه لپ تاپ نو می خوام که بابام فورا گفت: _ باشه فردا با ماکان برو هر چی دوست داری بخر. منتظر بودم ماکان بگه من وقت ندارم که دیدم اونم گفت: _باشه فردا صبح میرم. واقعا فکر میکردم دارم خواب می بینم. بلند شدم برم بخوابم که دیدم همه زل زدن به من انگار که دارم کجا می رم. تا فردا عصر بشه و بتونم یه بهانه جور کنم. کفرم بالل اومد. مامان می خواست به هر ضرب و زوری شده منو نگه داره.ولی آخرش رفتم. از چهار ده دقیقه ای گذشته بود که رسیدم جایی که الهه قرار گذاشته بود.خبری از الهه نبود. _اه بیا مامان خانم رفته دیگه.با حرص پامو کوبیدم به نیمکت که دیدم الهه داره از دور میاد.دویدم طرفش. _منو باش که فکر کردم من دیر کردم. _نخیر خانم من یه بار اومدم و رفتم. _خیلی خوب آوردیش؟ _آره بابا چقدر هولی تو. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻