eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
670 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
💠(عج) مانند دیگر نمازهای مستحبی دو رکعت است. 🔸در هر رکعت هنگام خواندن  سوره حمد، آیه  «إیاكَ نَعْبُدُ وَ إیاكَ نَسْتَعین» صد بار تکرار می‌شود و پس از آن، سوره توحید خوانده می‌شود. 🔹و هر کدام از ذکرهای  رکوع(سُبْحانَ رَبِّی العَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ) و سجده(سُبْحانَ رَبِّی الاَعْلیٰ وَ بِحَمْدِهِ) هفت بار تکرار شود. 🔸پس از پایان نماز یک بار « لا إلهَ اِلّا الله» گفته شده و تسبیحات حضرت زهرا خوانده می‌شود، پس از آن به سجده رفته و صد بار صلوات فرستاده می‌شود. : به نیت و قصد رجاء بخوانید تا ان شاءالله ثواب این نماز به ما برسد. التماس دعا🌷
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .بقیه هم جواب سلامم و مودبانه دادن.میلاد که تلفنش تمام شده بود با یک جهش روی سن پرید و از همون جا داد زد: _اگه مراسم معارفه تمام شد بیاین به کارتون برسین. بابا کلی کار داریم. تا فردا تمام نمیشه ها. مهدی و کاوه چرخیدن که برن که سامان گفت: _باز رئیس بازی این میلاد گل کرد. پسرها خدیدن و روی سن پریدن. الهه به من گفت: _همین جا بشین تا کار ما تمام شه. ببخشید مجبوریم تنهات بذاریم. روی یکی از صندلی ها نشستم و گفتم: _نه خواهش می کنم. همه مشغول کارشون شدن ومن هم با لذت نگاشون می کردم. پاک یادم رفته بود که کلاس دارم. وقتی هم یادم اومد دیگه دیر شده بود. منم بی خیال شدم و نشستم به تماشای اون جمع خندان. کاراشون با خنده و سر به سر گذاشتن و متلک گفتن به سامان و الهه تمام شد. الهه اومد طرف من و گفت: _حسابی خسته شدی نه؟ بلند شدم و گفتم: _نه اصلا خیلی هم خوش گذشت بهم. سامان دست الهه رو گرفت و گفت: _نگفتی این ترنج خانم از کجا پیداش شد.؟ 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .بعد رو به میلاد که داشت روی کاغذی که دستش بود چیزی و یادداشت می کردگفت: _راستی میلاد زنگ زدی به انتظامات پارک؟؟ میلاد با سرجواب داد که آره.سامان با تعجب پرسید: _انتظامات واسه چی؟ الهه به من اشاره کرد و گفت: _چند نفر مزاحم ترنج شدن اونم به ما پناه اورد. سامان نگام کرد انگار که منتظر تائید من بود. منم سرتکون دادم. همون موقع صدایی از دم در ورودی گفت: _به به خسته نباشین. محشر شده بچه ها. من هم همراه بقیه برگشتم.دهنم وا مونده بود. ارشیا؟؟چشمام و بستم و دوباره باز کردم. یعنی ممکنه خودش باشه. اون که رشته اش گرافیکه بعید نیست این دور و برا پیداش بشه. نزدیک تر که شد راحت تر میشد چهره اشو دید.نه ارشیا نبود. ولی توی نگاه اول واقعا شباهت می داد. قدش کوتاه تر از ارشیا بود و برخلاف ارشیا که چهار شونه بود لاغر تر بود. ته ریشش عین ارشیا. حالت موها و چشم ها شباهت زیادی میداد.خوب که نزدیک شد تازه میشد فهمید که سنش شاید هفت هشت سالی از ارشیا بیشتر بود. با بهت زل زده بودم به مردی که داشت به دکوری که بچه درست کرده بودن نگاه می کرد. واقعا اگه ارشیا برادر بزرگتری داشت اینقدر نمی تونست بهش شباهت بده. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 آروم زدم به شونه الهه و گفتم: _این کیه؟ _استاد مهران. از استادی اینجاست خوشنویسی تدریس میکنه. نگاهم و از استاد مهران گرفتم و به الهه نگاه کردم. انگار خیلی ضایع به استاد زل زده بودم که الهه به طرز خاصی نگام می کرد. برای رفع رجوع گفتم: _چه جالب همیشه دلم می خواست خوشنویسی یاد بگیرم. آخه پدر بزرگ مادریم خطاط بود ولی نه نوه هاش نه بچه هاش کارشو دنبال نکردن. الهه دستم و گرفت و گفت: _اینکه خیلی عالیه بیا بریم همین الان به استاد بگیم. توی دلم گفتم: _ای حناق بگیری ترنج دروغم که سرم هم میکنی عین آدم سر هم کن.آخه این چه چرتی بود که گفتی. الهه منو کشون کشون برد طرف استاد و گفت: _استاد یک هنرجو تازه براتون پیدا کردم. استاد مهران که برگشت و گرم نگام کرد یک لحظه احساس کردم ارشیا داره نگام می کنه و ناخودآگاه لبخند زدم.خدایا آخه چرا من اینقدر بد شانسم. چرا اینو سر راه من گذاشتی؟ خواستی هیچ وقت ارشیا رو فراموش نکنم. مگه چاره دیگه هم دارم.استاد مهران منو از افکارم بیرون کشید: _قبلا کار کردی؟ _نه..نه استاد. الهه پرید وسط صحبت مون. _میگه پدر بزرگش خطاط بوده حالابیا و درستش کن.استاد با خوشحالی نگام کرد: _جدا؟ پس باید یه چیزایی بلد باشی. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ لینک کانال : @Abbasse_kardani
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
﷽❣ ❣﷽ هر صبح سلامٺ می ڪنم و این قلب پاره پاره و بی طپش با شمیم حیاٺ بخش پاسخٺ آرام می شود و جان می گیرد. دردهاے بی شمار من جز دم مسیحایی تو درمانی ندارد. تو بازخواهی آمد و از رنج و بیمارے افسانہ اے بیش نخواهد ماند...
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــلام علیکـــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ عاشق که باشے اگر دنیا را به پایت بریزند اما معشوق‌ در کنارت نباشد دنیا را براے لحظہ اے نمیخواهے هیچ چیزے دردِ فراق را کم نخواهد کرد تو سالهاست کنارِ ما نیستے و ما بے‌تو ما بےتو چه کرده ایم؟ ما را ببخش ما عاشق نبودیم ما فقط لافِ عاشقے زده ایم به امید روزےکه تمــام دنیــا فقط تــو را بخواهند مولاے غریبم. 😔 در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم.
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۱۰🌷 ◀️ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺍﺋﻢ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﺧﻮﺩ، ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ.
🌷مهدی شناسی ۱۱🌷 ◀️امام مهدی علیه السلام تنها کانالی است که با آن می توان به اسماء الله رسيد. ◀️ﻭﻗﺘﯽ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺁﻝ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ،ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺎﺭﺕ،ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ؟ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﯼ "ﺣﯿﻦ" ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ :"ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺣﯿﻦ ﺗﻘﻮﻡ،ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺣﯿﻦ ﺗﻘﻌﺪ..."ﻭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:"ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺑﺠﻮﺍﻣﻊ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ"    "ﺣﯿﻦ" ﺣﺮﮐﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﺗﻘﻮﻡ ﻭ ﺗﻘﻌﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﺧﻮﺩ،ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻟﻘﺎﺀ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.یعنی در تمام حرکات الگو قرار دهیم. ◀️ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﯾﺶ ﻭ ﻗﯿﭽﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻮﺍﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﯿﻢ،ﺗﺎ ﻣﺎ  ﺭﺍ ﺑﺎﻻ‌ ﺑﮑﺸﺪ.ﻋﯿﻦ ﺍﻻ‌ﻧﺴﺎﻥ،ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺎﻧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻟﻠﻪ برساند. ◀️ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ  ﻫﻢ ﺩﺭ ﺩﻋﺎﯼ ﻧﺪﺑﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ:"ﻓﻠﯿﺒﮏ ﺍﻟﺒﺎﮐﻮﻥ ﻭ ﺍﯾﺎﻫﻢ ﻓﻠﯿﻨﺪﺏ ﺍﻟﻨﺎﺩﺑﻮﻥ"(ﭘﺲ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﺮﯾﻨﺪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ.)    ◀️ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﻤﯿﺮﯾﻢ.ﻣﺰﻩ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﭼﺸﯿﺪﻥ،ﺳﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ؛ﺿﺠﻪ ﻫﺎ،ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ،ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺭﺳﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ،ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ.    ◀️ ﺍﮔﺮ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ،ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ.     ◀️ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺠﺖ،ﻋﺒﺪ ﻣﺤﺾ،ﻋﯿﻦ ﺍﻟﻌﺒﺪ،ﻭ ﻋﯿﻦ ﺍﻻ‌ﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﺤﺴﻨﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻤﺎﺀ،ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎﺩﻩ،ﻣﻠﮑﻮﺕ ﻭ ﻋﻘﻞ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.ﭘﺲ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ،ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ،ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ.    ◀️ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﻋﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ﭘﺲ ﺛﻤﺮﻩ،ﻏﺎﯾﺖ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ،ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺑﺪﺍﯾﺖ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﻤﺎﻥ،ﺟﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ،ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ،ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ،ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ،ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﯾﻢ.ﺯﯾﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ،ﻭﺟﻮﺩ ﻭ ﮐﻤﺎﻻ‌ﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻓﺎﺿﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ◀️اگر ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﻢ،ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﻟﻬﯽ-ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﯿﻦ ﺍﻻ‌ﻧﺴﺎﻥ(انسان کامل) ﺍﺳﺖ-ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران مهدی (عج) آگاه باشند‼️ امام حسین (ع) را منتظرانش کشتند !!! (قال امیرالمؤمنین علیه السلام): مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ». حضرت علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 441.
🖐🏻‼️ اگررأی‌نمیدی ... خب‌تشکرمیکنم‌ازت‌ که‌اونقدری ‌بقیه‌روقبول‌داری‌که‌به‌جات‌تصمیم‌بگیرن‌ :) | ✌️✌️
اسلام‌آدم‌بۍتفاوت‌وکنارھ‌گیرازمسائل سیاسےنمۍخواهد، حضوردرانتخابات یعنۍراھ‌سعادت‌را‌انتخاب کردن‌ودنبال وسوسہ‌هاۍشیطان‌نرفتن✿'! -شهیدحسین‌ترک
. • بیرون‌بهش‌می‌گن‌شهیدِزنده ولی‌درخلوت باعث‌می‌شه‌امام‌زمان‌‌سیلی‌بخورھ..(: ‌‌چه‌فایده؟ ‌‌ 🚶🏿‍♂ !!
‌••🌱📗 {🌿} جـٰاۍ‌ڪِتاب‌راهیٖچ‌چـیزۍپُرنمۍڪُند، مَـردم‌بایَـد‌بھ‌ڪِتابخوانـۍعادٺ‌ڪُنند، وڪِتاب‌وارد‌زندگۍبِشود‌...!(:' "حضرت‌ماھ"💚'((: {📚}
~~~~~~~~~~🌼♡🌼~~~~~~~~~ 🌿| 🌼| شہدا از ما‌ اشڪ‌ نمێ خواهند، "عمل"‌مێ خواهند .... - ما‌براێ ِخوشحالۍ آقا‌ چھ‌ ڪردیم ؟!😔 - غیبت‌ڪردیم ؟!😒 - دروغ‌گفتیم ؟!😏 - نگاھ ‌بہ‌نامحرم‌ڪردیم ؟!😢 - چھ‌ ڪردیم ؟!☹️ ؟!😐
🔴🔵 پرسش و پاسخ مهدوی 🌕 پاسخ تمام سؤال های زیر از ناحیه امام زمان علیه السلام می باشد: 🔴 سؤال: می شود شما را بیشتر بشناسم؟ 🔵 جواب: من مهدی هستم، من صاحب الزمان هستم ،من آن قیام کننده ای هستم که روی زمین را پر از عدالت می کنم، همان طور که از بی عدالتی پر شده باشد 📚 ینابیع الموده، قندوزی،ص 464 🔴 سؤال: وقتی شما غایب هستید ما مشکلاتمان را باید به چه کسی بگوئیم؟ 🔵 جواب : در رخدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم 📚 وسائل الشیعه ,ج۱۸, ص ۱۰۱ 🔴 سؤال: چرا شما نمی آئید، ما دوست داریم شما را ببینیم؟ شما برای همیشه پیش ما باشید؟ 🔵 جواب: اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند هم دل می شدند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 315 🔴 سؤال: اما من از شما دلخورم! از نبودنتان، اگر شما بودید..... 🔵 جواب: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می نمودند. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 323 🔴 سؤال: اگر بخواهیم شما از ما راضی باشید چه باید کنیم؟ 🔵 جواب: هر یک از شما باید کاری کند که او را به محبت و دوستی ما نزدیک گرداند و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند 📚 احتجاج طبرسی، ج9،ص 323،324 🔴 سؤال: بعضی وقت ها، وقتی همه چیز سخت می شود شک می کنم به بودنتان! 🔵 جواب: هرگز شک به دل راه مده زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی. 📚کافی کلینی، ج1،ص518،ح4 🔴 سؤال: چه کاری از دست ما ساخته است ما چه کار می توانیم برای ظهور شما بکنیم؟ 🔵 جواب: برای فرج در گشایش حقیقی و کامل بسیار دعا کنید زیرا فرج شما در آن است. 📚کمال الدین و تمام النعمه،شیخ صدوق،ج2،ص521،ح49 🔴 سوال : آیا وقت ظهور شما نرسیده و نشانه های ظهور شما محقق نشده ؟ 🔵 جواب : از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شايد آنها نيز در مدتى كوتاه به وقوع بپيوندند؛ پس بر شما باد كه براى فرج دعا كنيد. 📚 کتاب «الوقایع و الحوادث» نوشته شیخ محمد باقر ملبوبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 امام زمان (عج) وارد مرحله قیام شده است. 🔹 میرزا ابوالفضل قهوه چی به ظاهر پيرمردي عامي و ساده اما در واقع يكي از شيفتگان و تشرف يافتگان آستان مقدس امام زمان روحي فداه بود آن جناب نسبت به مسجد جمكران علاقه فراوان نشان مي داد و چه بسا تشرفات مكرر و توفيقات بي مثالش را از رهگذر انس با آن مسجد شريف به دست آورده بود . 🔹 از آن جناب نقل شده است كه در يكي از تشرفاتم به جمكران در عالم مكاشفه ، خدمت امام زمان رسيدم و آن حضرت خطاب به من فرمود : 🔹 ميرزا ابوالفضل ! از اين همه جمعيت كه مي بيني به جمكران آمده اند حتي يك نفر به خاطر من نيامده ، بلكه هر يك از ايشان به خاطر حاجت خويش آمده است . 🌹 ميرزا ابوالفضل ، در بازار قم قهوه خانه اي داشت ، اما هر چهار شنبه و هر جمعه آن را تعطيل مي كرد و به زيارت مسجد مقدس جمكران مي شتافت . روزي عده اي از بازاري ها به او گفتند : ميرزا ابوالفضل ! جمعه ها را براي خودت به جمكران برو ! و چهارشنبه ها را براي ما نرو ! بمان و به ما چايي بده ! در جوابشان گفت : براي چاي دادن به شما جمكران را رها نمي كنم . برخي از بازاري ها او را تهديد كردند و گفتند : اگر چنين كني قهوه خانه ات را مي بنديم . در جواب آنها گفت : ببنديد ! خيال مي كنيد كه به خاطر فروش چاي از امام زمانم دست بر مي دارم ؟! مگر من يوسف فروشم ؟! سرانجام عده اي از بازاري ها تهديد خود را با زدن قفل به در قهوه خانه او ، عملي كردند تا شايد وي را از عادت خويش باز دارند . اما آن مرد خدا ، هنگامي كه ديد به در قهوه خانه اش قفل زدند ، بلافاصله خودش نيز قفلي ديگر تهيه كرد و صدا زد : قهوه خانه ! خداحافظ ! 🔹 آن جناب خود نقل كرده است : در همان شب كه فردايش در قهوه خانه را قفل زدند ، آقا امام زمان را در خواب ديدم . حضرت فرمودند : ميرزا ابوالفضل ! بازاري ها تصميم گرفته اند بر در قهوه خانه ات قفل بزنند . گفتم : آقا جان ! قربانت گردم ! بگذار بزنند . مگر من بزغاله ام كه بع بع كنم و بگويم جو مي خواهم ؟! خدا ناظر است و رزق مرا مي دهد . من جمكران تو را به هيچ قيمتي رها نمي كنم . آقا لبخندي زدند . در همان حال از خواب پريدم و ديدم كه نزديك اذان صبح است ... صبح كه به قهوه خانه رفتم ، ديدم به در آن قفل زده اند. 🔺 میرزا ابوالفضل مدتی بعد از دنیا رفتند، یکی از خوبان قم او را در خواب دید که در همان عالم قبر(برزخ) یک کوله پشتی روی دوشش دارد و به آن شخصی که خواب می دید نزدیک شد و گفت آقا وارد قم شده و رد شد و رفت. این آقا وقتی از خواب برخواست، گفت: یعنی چه؟ میرزا ابوالفضل از دنیا رفته کوله پشتی یعنی چه؟ آقا واردقم شده یعنی چه؟نفهمید. برای تعبیر خوابش پیش کسی رفت. گفتند این که دیدید کوله پشتی بر روی دوشش بود به این خاطر است که او عاشق ولی عصر(عج)بودند، عاشقی که از دنیا برود، عشق را از یاد نمی برد، یعنی برای رجعت آماده است و زمانی که امام زمان(عج) ظهور کند او نیز برمی گردد 🌺 و اما اینکه دیدید به تو گفت حضرت وارد قم شد، یعنی حضرت وارد مرحله ی قیام شد. پس واقعیت این است که قیام حضرت نزدیک است.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 لبخند زورکی زدم مغزم و دوباره به کار انداختم: _نه متاسفانه خیلی قبل از تولد من فوت کردن. اینو راست گفتم خدا رو شکر. _اه متاسفم. منم سری تکون دادم و گفتم: _خواهش میکنم. _خوب دلت می خوای از کی شروع کنی؟ عجب گیری کرده بودم. _نمی دونم من روزای فرد کلاس زبان دارم. نمی دونم برنامه ام با شما جور دربیاد یا نه؟ استاد فکری کرد و گفت: _کلاست چه ساعتیه؟ _پنج تا هفت. _اوه عالیه. کلاس من سه تا چهاره. می تونی بیای؟ دیگه افتاده بودم تو هچل یه حرفی زده بودم و خودم و انداخته بودم توی دردسر. _آره ولی باید با خانواده ام مشورت کنم. استاد دستهاشو پشت سر توی هم قفل کرد و گفت: _حتما حتما. ولی من منتظرتم. خیلی خوشحال میشم یک هنرجوی خیلی جوان به کلاسم اضافه بشه. _بله استاد خواهش می کنم. _راستی چند سالته؟ _پونزده امسال می رم کلاس دوم دبیرستان. _خیلی عالیه از این سن شروع کنی حتما پیشرفت میکنی. متاسفانه الان بچه ها بیشتر دنبال موسیقی و نقاشی هستن مثل شما کم پیدا میشه که دنبال این هنر اصیل باشه. باز هم لبخند زدم و گفتم: _من خیلی هم توی مسائل هنری استعداد ندارم 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 استاد با جدیت حرفم و رد کرد: _در مسائل هنری تمرین و تکرار خیلی مهم تر از استعداده اینو از کسی که سالهاست توی این کاره قبول کن. _سعی خودمو می کنم. استاد نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: _خوب من دیگه برم. فردا حتما خبرشو به من بده. _چشم استاد. استاد مهران که رفت با نگام بدرقه اش کردم که الهه با ذوق گقت: _وای ترنج خیلی عالی شد. استاد مهران از بهترین های اینجاست. سامان کنار الهه ایستاد و گفت: _باز تو واسه چی هیجان زده شدی؟ _ترنج می خواد بیاد اینجا کلاس خطاطی. سامان سری تکون داد و گفت: _عالیه. بعد هم به ساعتش نگاه کرد و گفت: _من دیگه برم. علی منو میکشه. نیم ساعت پیش باید می رفتم و کتابخونه رو تحویل می گرفتم. الهه با چشمای گرد شده گفت: _پس چرا وایسادی خوبه اینقدر اصرار کرد کار داره. _خوب بابا رفتم. وقتی سامان رفت الهه توضیح داد: _سامان اینجا مسئول کتابخونه هم هست. این کتابخونه رو بچه ها خودشون راه انداختن . اصلا کتابخونه نداشت اینجا. یه فراخوان دادیم و پوستراشو زدیم اینجا و از بچه ها خواستیم کتابایی که دارن و به کارشون نمی اد بیارن اهدا کنن. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 با تعجب گفتم: _واقعا؟ چیزی هم جمع شد.؟ الهه با خنده گفت: _آره بابا کلی رمانای عالی جمع کردیم. رمان یکی دو بار که خوندی دیگه بلا استفاده میشه ولی اینجا که باشه خیلی ها می تونن استفاده کنن. _وای چه عالی؟ بعد پولش چی؟ _اهدا کردن دیگه پول ندادیم. فقط گفتیم اگه خواستین از کلاسای اینجا استفاده کنین یه تخفیف ویژه می دیم بهتون. با خوشحالی گفتم: همنم می تونم عضو بشم؟ الهه اخمی کرد و گفت: _حقیقتش چون تعداد کتابا محدوده عضو گیری هر شیش ماه یک بار انجام میشه اونم به تعداد محدود. اول تابستونم که عضو گیری کردیم. فعلا عضو تازه نمی گیریم تا اول زمستون. آه پر حسرتی کشیدم و گفتم: _حیف شد فکر کردم می تونم راحت رمان بگیرم و بخونم که الهه باز با هیجان گفت: _وای نکنه تو هم رمان خونی آره؟ با خنده گفتم: _ا حالا نبودم ولی شدم. _خوب من یه چند تایی دارم که تازه خریدم. باور نمی کنی هر ماه نزدیک ده تومن پول رمان میدم با اینکه کتابا و لوازم درسیم کلی پولشه. _خوب چرا از اینجا نمی گیری.؟؟ الهه با بدجنسی خندید و گفت: _آخه همه اینا رو خوندم. با چشمای گرد شده گفتم: _راست میگی؟ _آره بابا. خودم همون اول عضو شدم. یه وقتایی هم کاری نداشتم می رفتم پیش سامان و همون جا می خوندم. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ 📖 السَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ اَوْلِیآئِهِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری. سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص 117.
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ یک روز مے‌آید آن روزے که صفحات تاریخ را فصل به فصل تغییر خواهم داد. آن روزے که جاے تمام اخبار روز از تو خواهم خواند. آن روز که جاے همه‌ے ستارگان روے صفحه روزنامه و مجله و ... تو را خواهم دید. آن روز که جاے دلتنگے روے ورقها ، برایت کتیبه‌ها خواهم نوشت. سلام مولاےمن... سلام بهترین تغییر روزگار السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ در افق آرزوهایم تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 📝 «چقدر آماده‌ایم؟» ❌ تا حکمرانی درست نشه، جامعه درست نمی‌شه و تا جامعه درست نشه، ظهور شکل نمی‌گیره 📥 دانلود با کیفیت‌های مختلف
⭕️مهدویت‌در‌قرآن 🌷آیه ای از سوره انبیا 📖وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[انبیاء/۱۰۵] 🔸ما در کتاب زبور پس از تورات نوشته ایم که سرانجام، 🌾 زمین را بندگان صالح وشایسته به ارث خواهند برد. 🌷 حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: 🌴(منظور از صالحان در این آیه) اصحاب حضرت مهدی علیه السلام در آخر الزمان هستند. 📚 تفسیر مجمع البیان، جلد ۷، ص ۶۶.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا