منبہ#سیدمحرومان
منبہ#محبوبقلوب
منبہ#غمخوارمردم
منبہ#مردجهادی
منبہ#مردیعدالتخواه
منبہ#مردیازجنسحاجقاسم
منبہ#سیدابراهیمرئیسے
رأیمیدهم...✌️🏻
#چیریکیونانقلابـے | #بچههاےآسدعلے
رفتن
شهیدشدن
پیکرشونموندتوسوریه
بعدچندسالاومدن..!
ماهنوزدرگیراینیمکه
چجوریکمتر #گناه کنیم :)))
چقدعقبیم🚶🏿♂💔!
اگرمیخواهیمراھحاجقاسمرابرویم
بایدبہدوصفحہآخرشناسنامہاش
نگاھڪنیم...(:#من_رأی_میدهم ♥️🌱
#چیریکیونانقلابـے | #بچههاےآسدعلے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اتصال انقلاب ایران به قیام امام عصر (عج)
🔵 پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام حضرت مهدی(عج) بعد از نائب امام خمینی
🌕 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری درتاریخ ۹۷/۰۳/۱۳
#سلام_بر_مهدی_جان_عزیزم عجل الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه ❤️
#از_جمعه_های_بی_تو_چه دلگیر میشوم
جانِ خودم ز جانِ خودم سیر می شوم...
🍂 با هر نفس که می کشم اقرار می کنم
از این نبودنت به خدا پیر می شوم...
🍂 با این دلِ خراب رسیدم به محضرت
زیرا فقط به دست تو تعمیر می شوم...
🍂 تنها نه جمعه ها که تمامی طولِ سال
از روزهای بی تو چه دلگیر می شوم...
🌸اللهمعجللولیکالفرج والعافیه و النصر بحق زینب کبری سلام الله علیها 💚🤲
🌹زيارت روز جمعه به نام امام زمانمون
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ،السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ
🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَاوَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْر.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ
🌹أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ،وَأَسْأَلُ
الله أَنْ يُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ المُنْتَظِرِينَ لَكَ وَالتَّابِعِينَ وَالنَّاصِرِينَ لَكَ عَلى أَعْدائِكَ، وَالمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيائِكَ ،
🌹يامَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ، صَلَواتُ الله عَلَيْكَ وَعَلى آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ المُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَالفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلى يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الكافِرِينَ بِسَيْفِكَ،وأَنا يامَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَأَنْتَ يامَولايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الكِرامِ وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِجارَةِ فَأَضِفْنِي وَأَجِرْنِي صَلَواتُ الله عَلَيْكَ وعَلى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
👇صوت زیارت امام زمان علیه السلام👇
زیارت حضــــــرت در روز جـــــــمعه
#التماس_دعا🌹
💝الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الفَرَج💝
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_142
من که دیدم اوضاع هر لحظه خراب تر میشه گفتم:
_آقا مهدی اصلا معلوم نیست خانواده ام اجازه بدن. لازم نیست به خودتون زحمت بدین.
مهدی نگام کرد و گفت:
_برای من فرقی نداره اگه شما هم قبولش نکنین من کس دیگه ای ندارم که بدم بهش.
الهه تسلیم شد وگفت:
_پس مطمئن باشم از مهوناتون نمی زنین؟
مهدی خندید و گفت:
_اره بابا اگه شک دارین از سامان بپرسین.ب
_اشه دستتون درد نکنه.
_صبر کنین براتون بیارمش.
بعد سراغ کیفش که روی یکی از صندلی ها گذاشته بود رفت و با پاکی توی دستش برگشت.
_بفرما.
پاکت را از دستش گرفتم و گفتم:
_واقعا ممنون. شرمنده ام کردین.
_خواهش می کنم فقط می رین تولیست مهمونای من اشکال که نداره؟
_مگه فرقی هم می کنه؟
_نه وقتی وارد سالن شدین دیگه مهم نیست مهمون کی بودین.
_پس عیب نداره.
الهه همان ذوق زندگی همیشگی را از خودش بروز داد و گفت:
_وای بریم به سامان بگیم. آقا مهدی دستتون درد نکنه.
_خواهش میکنم
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_143
.بعدم دست منو گرفت و دنبالش کشوند.
نگاهی به ساعت سالن کردم و گفتم:
_من دیگه باید برم الهه جون. من تا این ساعت کلاسم تمام میشد نرم مامان نگران
میشه.
_وای ببخشید باشه. ولی سعی کن فردا حتما بیای ها.
_باشه قول میدم راضیشون کنم.
_درباره کلاس خوشنویسی هم صحبت کن. باور کن پشیمون نمیشی از استاد مهران دیگه بهتر گیرت نمی اد. به آرزوت هم می رسی.
لبم و گاز گرفتم. از اینکه به الهه دروغ گفته بودم حس بدی داشتم.
قبلش داشتم فکر میکردم من از اینجا برم حالا نیامدم هم کسی یادش نمی مونه.
ولی با محبتی که الهه در حقم کرده بود تصمیم گرفتم هم کلاس بیام هم کنسرت فردا
رو.
نهایتش اگه خسته شدم ترم بعد به بهونه درس و مدرسه نمی ام.
الهه منو تا دم در همراهی کرد و گفت:
_فردا کتابایی رو قول داده بودم و هم برات میارم.
_مرسی.پس تا فردا.خداحافظ.
----------------
صبر کردم سر شام موضوع و مطرح کنم. وقتی بابا شامشو خورد رو کردم بهش و گفتم:
_ بابا یکی از بچه های کلاس زبان نامزدش تو یه
گروه موسیقیه. فردا شب برنامه دارن منم دعوت کرده می تونم برم؟
از اینکه داشتم دروغ می گفتم یه کم عذاب
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_144
وجدان داشتم ولی خوب نمی تونستم جریان آشنایی با الهه رو برای بابا اینا تعریف کنم.
به بابا زل زده بودم و منتظر جواب بودم که جای بابا ماکان گفت:
_کجا هست؟
با حرص نگاش کردم. من نمی دونم توی این خونه همه باید درباره
کارای من نظر بدن.
من خیر سرم بزرگتر ندارم.پوفی کردم گفتم:
_یه فرهنگ سرا هست پشت آموزشگاه زبانم
اونجاست.
باز ماکان به بابا اجازه نداد چیزی بگه خودش فوری گفت:
_چند وقته می شناسیش؟
نگاه مستاصلی به بابا انداختم ودر حالی که سعی می کردم ماکان و نادیده بگیرم گفتم:
_از مهمونای اصلیش زده تا منو دعوت کنه. بابا می
تونم برم؟
ماکان باز خواست اظهار فضل کنه که بابا یه نگاه که یعنی ساکت باش بش انداخت و گفت:
_چه ساعتی هست؟
با خوشحالی گفتم:
_تو کارت دعوتشون زده هشت.
ماکان اعتراض کرد:
_اوه تا بیای خونه شده ده یازده.
باز به بابا نگاه کردم:
_بابا. خوب هر وقت تمام شد زنگ می زنم بیاین دنبالم. برم؟ برم بابایی؟
مامان داشت با خنده نگام می کرد. ماکان ولی با چنان جدیتی روی بابا تمرکز کرده بود که انگار می خواد به بابا القا کنه بگه نه.منم کوتاه
نیومدم.
_بابایی! برم دیگه.خواهش خواهش.
بابا سری تکون داد و خندید و گفت:
_برو بابا جون
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
#یاصاحب_الزمان_عج💚
تقصیر دلم چیست اگر روے تو زیباست
حاجت بہ بیان نیست ڪہ از روے تو پیداست
من تشنہ ے یڪ لحظہ تماشاے تو هستم
افسوس ڪہ یڪ لحظہ تماشاے تو رویاست.
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیریاصاحب الزمان✋
السلام علیک یا صاحب الزمان عج
مولاےغريبم
کاش یک نشانے از شما داشتم
کاش مےدانستم
باید کنار کدام جاده
چشم به راهتان بنشینم
تا بیایید
و با یک لبخندتان
همه غمهاے عالم فراموشم شود ...
کاش مےدانستم از کدامین جاده
عبور خواهے کرد؟
آقاےمن
آنقدر جادهے پرپیچ و خم انتظار را مےپیمایم تا بالاخره با آمدنت به مقصد برسم.
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 وظایف منتظران
📥دانلود با کیفیت های مختلف
#وظایف_منتظران
CQACAgQAAxkBAAEwGnxgucA83ftfAduz2uGSkF0FyaHiGgACSQUAAmj6KVOWTVG_s2C-mR8E.mp3
4.68M
⭕️سخنرانی فوق العاده شنیدنی
👤حجتالاسلاموالمسلمین عالی
✅ با امام زمان (عج) شوخی می کرده از بس با آقا صمیمی بوده ...
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۱۳🌷 ◀️بیاییم فتیله ی چراغ هایمان را درست کنیم! ◀️ﮔﻨﺎﻩ،ﭼﺮﮎ ﺍﺳﺖ.ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﺮﮎ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖ
🌷مهدی شناسی ۱۴🌷
◀️ﺗﻔﻮﯾﺾ،ﯾﻌﻨﯽ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﻄﻠﻖ.
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ،ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺭﺍ ﻃﺒﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ،ﺩﯾﮕﺮ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﯾﻢ؛ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﯾﻢ ﻭ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺭﺧﺖ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﺎﺵ؛ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺎﺵ،ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺭﺍ ﻗﯿﺮﮔﻮﻧﯽ ﮐﻦ.ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿﻢ،ﻣﺎﻟﮏ،ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ،ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ!
◀️ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ امام ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﮐﻪ،ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ!ﻓﻼﻥ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﻧﯿﻮﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭ؛ﻓﻼﻥ ﺟﺎ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﻡ؛ﻓﻼﻥ ﺟﺎ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﺷﺪ؟ﻭ...؛ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ایشان ﻣﻈﻬﺮ "ﺑﺼﯿﺮ ﺑﺎﻟﻌﺒﺎﺩ" ﻫﺴﺘﻨﺪ.
◀️ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ،ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﻃﻠﺐ ﮐﺎﺭﯾﻢ.ﺩﺍﺋﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ.ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﮑﻦ،ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮑﻦ.ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ.ﺁﻥ ﻫﻢ،ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﻗﺒﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ،ﺑﻪ ﺁﻥ ﻗﺎﻟﻮﺍ ﺑﻠﯽ" ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺍﺩﯾﻢ!
◀️ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ- ﮐﻪ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ- ﻃﺒﻖ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻓﻄﺮﺕ،ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﯿﻢ؟ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﻢ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﺍﻭ ﺁﺩﻡ ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﻣﺮﺗﺒﯽ ﺍﺳﺖ،ﺩﯾﮕﺮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﻭﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺍﻭ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ؛ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺋﻢ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﻓﻀﻮﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ؟!ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ؟ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﻢ،ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺑﻮﺏ ﻫﺴﺘﯿﻢ،ﺍﻭ ﺭﺏّ ﻣﺎﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻣﻤﻠﻮﮎ ﻫﺴﺘﯿﻢ،ﺍﻭ ﻣﺎﻟﮏ ﻣﺎﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﻣﺬﻧﺐ ﻫﺴﺘﯿﻢ،ﺍﻭ ﻏﻔﻮﺭ ﻣﺎﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﻣﻌﯿﻮﺑﯿﻢ،ﺍﻭ ﺳﺘّﺎﺭ ﺍﺳﺖ.
#مهدی_شناسی
#قسمت_۱۴
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حب دنیا مانع حب خدا
🔹آیت الله #مصباح_یزدی ره
همسنگر....
حواستبہمینهایجبہہمجازیهستـ؟!
قربانےاینجنگبشے↯'
دیگہتمومہ'
شہیدجنگسختمیرسہبہخُـدآ🌸^^
ولےقربانۍجنگنرم'
ازخُـدآدورمیشھ🖇️
پشت سنگر مجازی با خودمون چند چندیم؟!
🌱|
⸤ امامخامنھای
دروصفامامخمینۍفرمودند :
اماممردۍاهلمجاھدتفۍسبیلاللہبود؛
مردۍبوداهلصداقت..
اماممردۍبودپارساوپرهیزگار
ودلبستھۍبھخداۍبزرگ،
دلباختھۍبھذکرالھی . 🌱' ⸣
ـ #امام_خمینی | #حضرتآقا ✌️🏻💚
🛵🌻•||
#شهیدانهـ🕊
سخنانِمقاممعظمِ
رَهبریراحَتماگۅشکنید،
قلبِشمارابیدارمےکندو
راهِدرسترانِشانتاݧمےدهد..
#شهیدمصطفیصدرزاده♥️
🔴 غفلت از امام زمان در تبلیغات انتخاباتی
🔹در مسائل مهمی چون انتخابات و تبلیغات انتخاباتی، پرداختن به بحث مهدویت و آمادگی برای ظهور، یا بسیار کمرنگ است و یا جنبه ویترینی و تزئینی و شعاری دارد.
🔹 کاندیاهای ریاست جمهوری تا به حال با ادبیات منتظرانه و این که در عرصه زمینه سازی ظهور چه عملکردی خواهند داشت سخنی نمی گویند
🔹 این در حالی است که بر اساس اندیشه مقام معظم رهبری و امام راحل، زمینه سازی ظهور امام زمان یکی از مهمترین عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی و مهمترین وظیفه مسئولان است.
🔻امام راحل در این خصوص می فرمایند:
🔻« مسؤولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجّت ارواحنا له الفداء است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد، مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسؤولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند، منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید و این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است، منصرف کند».
📚 صحیفه امام ؛ ج 21، ص 108
🔴 ایرانیان زمینه سازان ظهور
🔹مردمي از شرق قيام مي كنند و زمينه را براي حركت جهاني مهدي فراهم مي سازند.
براساس برداشت از برخی روایات از جمله روایت:
🔺 يخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ ، فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ
🔸 مردمى از مشرق قيام میكنند و زمينه حاكميت مهدى را فراهم میآورند.
مردم مشرق، ایرانیان هستند که بناست زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) باشند.
🔹 روز 15 خرداد یکی از مهمترین روزهای تاریخ سیاسی ایران اسلامی است که زمینه های شروع انقلاب اسلامی و انقلابی زمینه ساز محسوب می شود
🔹در چنین روزی مردم ایران زمین، در دفاع از نائب امام زمان علیه السلام خروشیدند و نسبت به دستگیری امام خمینی ره اعتراضی سراسری داشتند.
🔹یاد و نام تمامی حماسه سازان و به ویژه شهدای قیام 15 خرداد گرامی باد.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_145
با ذوق از جا پریدم و بابا رو بوسیدم.
_الهی قربون بابایی خودم برم.
ماکان شکلکی برام دراورد و گفت:
_منم از این اداها بلد بودم الان نونم تو روغن بود.
در حالی که به طرف پله می رفتم گفتم:
_خوب برو یاد بگیر.
_عمرا. خیلی خوشم میاد از این اداهای لوس و
بچه گونه.
دهنم و براش کج کردم و گفتم:
_حالا دیگه!
بعدم با خوشحالی از پله بابا دویدم. کلا قضیه کلاس خوشنویسی رو فراموش کرده بودم. وقتی هم که یادم اومد دیگه دیر شده بود گذاشتم برای یک وقت دیگه.
روز بعد یک ساعت قبل از شروع مراسم آماده شدم و از پله اومدم پائین.
یه مانتوی سفید پوشیده بودم و با شلوار لی. شال قرمزم و هم با کتونی های قرمزم ست کردم.
یه آرایش خیلی کم رنگ هم کردم.
موهام طبق معمول روی پیشونیم ریخته بود.مامان با دیدنم با نگرانی گفت:
_مامان جان حواست باشه قبل از اینکه مراسم تمام شه حتما تماس بگیری. نکنه همه برن تو بمونی اونجا.
در حالی که کفشامو می پوشیدم گفتم:
_چشم سوری خانم. امر دیگه ای نیست؟
مامان اخمی کرد و گفت:
_تو که نمی فهمی از این خونه بیرون که می ری تا بیای من آروم و قرار ندارم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_146
.راست وایسادم و با چشمای گرد شده گفتم:
_مامان مگه قراره کجا برم. بابا این همه دخترای مردم دارن می رن و میان هزار بار از من خوشکل تر
و پولدار تر حالا کی میاد منو بدزده.؟!
مامان با حرص گفت:
_اه حالا این چه حرفیه دم رفتن داری می زنی؟ مگه من گفتم یکی می دزدتت. اتفاقه دیگه همیشه ممکنه یه چیزی بشه که ادم اصلا انتظارشم نداره.
کیفمو روی شونه ام جابجا کردم و گفتم:
_اگه دوست دارین یه ماجرا برا حرص خوردن خودتون پیدا کنین لطفا دور منو خط بکشین باز
اعصابتون به هم می ریزه عاشق سینه چاکتون میاد یقه منو می گیره.
مامان از این حرف من یه کم خنده اش گرفت و
گفت:
_خیلی خوب دیگه برو پی کارت دختره زبون دراز.
منم خندیدم و از خونه بیرون زدم. حس خوبی داشت برای اولین بار داشتم تنهایی می رفتم جایی. جز مدرسه و آموزشگاه تا حالا تنها جایی نرفته بودم.
سر راه یه دسته گل خوشکلم گرفتم برای الهه و سامان و تقریبا یه ربع مونده بود به هشت که رسیدم.
جلوی سالن حسابی شلوغ بود یک لحظه با خودم گفتم:
_حالا الهه رو از کجا پیدا کنم تو این آشفته بازار.
جلوی در دو تا آقا ایستاده بودن و بلیت ها رو
کنترل می کردن. اکثر اونایی که می رفتن داخل کاغذی صورتی رنگی دستشون بود. ولی مال من یه کارت خوشکل
توی یه پاکت بود.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_147
کارت و به پسره نشون دادم. یه نگاه بهم انداخت و گفت:
-از مهمونای بچه ها هستین؟
-بله. الهه خانم .
-اها.
کجا می تونم پیداشون کننم؟؟؟
-احتمالا الان پشت صحنه هستن. شما تشریف ببرین جلو. ردیف های اول و دوم مال
مهمونای ویژه اس.
کارت و گرفتم و تشکر کردم و وارد سالن شدم.جمعیت زیادی اومده بود. فکر نمی کردم
کنسرت موسیقی سنتی هم اینقدر طرفدار داشته باشه.بیشترشون هم جوون بودن.
واقعا تعجب کرده بودم چون همه جوونایی که اطرافم بودن از این آهنگا گوش نمی دادن البته غیر از ارشیا.
حالا که این جمعیت و می دیدم برام عجیب
بود.
تا جلو رفتم و به اطراف نگاه کردم خبری از الهه نبود.
ردیف دوم یه صندلی خالی پیدا کردم و نشستم.مدام
چشمم دنبال الهه می چرخید. ولی خبری ازش نبود.سالن هر لحظه شلوغ تر میشد.
از بی کاری به بررسی سالن و آدما مشغول شدم. خیلی نگذشته بود که با صدای سامان از جا پریدم:
-ترنج خانم شما اینجائین؟ الهه کلی دنبالتون
گشت فکر کرد نمی آین
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری