فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آیا با این همه گناه میتونم یار امام زمان ارواحنا فداه باشم؟
#امام_زمان
👤استاد عالی
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
درمحضرحضرت دوست
✨قسمت ۶۹ و ۷۰ با شیطنت نگاهش میکنم +کی بود ؟ خنده ی شیرینی به صورتم میپاشد _اونی که فکر میکنی ن
🌱قسمت ۷۱ و ۷۲
_جدی میگی یا داری مسخرم میکنی ؟
+جدی میگم
نگاه پرسشگرش را به چشم هایم میدوزد
_ولی اصلا شبیه هم نیستید . راستشو بخوای اولش فکر کردم باهم دوستید ولی میدونم تو اهل این کارا نیستی . آخه یه مقدار هم سر و شکلش به تو نمی خوره یه حالت جنتلمنی داره
و بعد ریز ریز میخندد
+این که چرا سر و شکلش به من نمیخوره هم داستان داره
سوت کوتاهی میزند و میگوید
_چه شاسی بلند خوشگلی هم داشت
چشمکی میزند و با خنده ادامه میدهد
_نگفته بودی پولدارید شیطون
دوباره میخندم
+ماشین که مال ما نیست مال خود داداشمه
با چهره ای در هم رفته و پکر نگاهم میکند
_مسخرم میکنی ؟
سرم را به نشانه ی نفی به چپ و راست تکان میدهم
+نه مسخرت نمیکنم برادر ناتنیمه
ابرو بالا می اندازد
_چه جالب تاحالا بهم نگفته بودی
+راستشو بخوای خودمم خیلی وقت نیست که فهمیدم
هستی گیج و منگ نگاهم میکند . معلوم است که از حرف هایم سر در نمی آورد .
به سمت در کافی شاپ میروم
+بیا بریم تو تا برات تعریف کنم
هستی پشت سرم وارد میشود .
به سمت همان میزی که دفعه ی قبل انتخاب کردیم میرویم و روی صندلی ها مینشینیم .
نگاهم را دور تا دور کافی شاپ میچرخانم .
تمام دیوار ها پر از تابلو های نقاشی کلاسیک است .
دیوار ها را رنگ قهوه ایه سوخته پوشانده و گف زمین پارکت شکلاتی رنگی جذابیت خاصی به فضا بخشیده .
برعکس دفعهی قبل این بار کافی شاپ خلوت است .
نگاهم را از زمین میگیرم و به هستی میدوزم .وقتی سنگینی نگاهم را احساس میکند سر بلند میکند و با اشتیاق میگوید
_خب تعریف کن ببینم ماجرای خان داداشت چیه
لبخند گرمی نثارش میکنم
با اشتیاق میگوید
_خب تعریف کن ببینم ماجرای خان داداشت چیه ؟
لبخند گرمی نثارش میکنم
+راستش شهریار ۲ ماه شیر مادرمو خورده بخاطر همین به من محرمه .در اصل پسر عمومه .من خودم تازه ۳ ماهه فهمیدم .
اینکه چرا تازه فهمیدم خودش یه داستان طولانیه که نمیتونم برات تعریف کنم
سر تکان میدهد
_چه جالب ! اولشم که گفتی برادرمه واقعا تعجب کردم .
+آره خب . شهریار خیلی خوشگل تر از منه
هستی که انگار هول کرده میگوید
_نه منظورم این نبود . تو هم خیلی خوشگلی . کلی گفتم
میخندم
+دیگه نمیتونی ماست مالی کنی
او هم متقابلا میخندد .
با نزدیک شدن مرد پیشخدمت بحثمان نیمه کاره میماند . بعد از ثبت سفارش از ما دور میشود .
هستی دوباره نگاهش را به من میدوزد
_خب نگفتی چیکارم داری ؟
بعد از کمی مکث میگویم
+میخوام هرچی راجب نازنین میدونی رو بهم بگی .
نمیدانم کار درستی میکنم که این سوال را از هستی میپرسم ، چون ممکن است کار خود هستی باشد . اگرچه به او اعتماد دارم اما به قول شهریار فعلا همه در مَضَنِ اتهام هستند .اگر شهریار میفهمید که با چه کسی قرار گذاشتم و میخواهم چه سوالی بپرسم مطمئنا نمیگذاشت به کافی شاپ بیایم برای همین چیزی به او نگفتم .
هستی انگار از سوالم جا خورده است
_چه طور مگه ؟
سعی میکنم خودم را بیخیال نشان بدهم . شانه بالا می اندازم
+همینجوری . به نظرم آدم جالبی اومد میخوام راجبش بیشتر بدونم !
بی تفاوت میگوید
_من چیز زیادی ازش نمیدونم هرچی که میدونستم روز اولی که دیدمت بهت گفتم .
حرف هایش کمی برایم شک برانگیز است اما به روی خودم نمی آورم ؛ اگر بیشتر از این سوال پیچش کنم مشکوک میشود .
سعی میکنم بحث را منحرف کنم
+راستی از پسرداییت سبحان چه خبر ؟
لبخند محزونی میزند و سعی میکند ظاهرش را حفظ کند
_۱۰ روز پیش رفت محضر عقد کرد
«هر کجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود»
مولانا
«چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد صحرگاهم در بی سر و سامانی»
رهی معیری
ادامه دارد....
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🔴 امام مهدی، پناهِ همهٔ بیپناهان
🌕 امیرالمؤمنین علی علیه السلام در وصف فرزندش مهدی علیه السلام چنين فرمودهاند:
«أَوْسَعُكُمْ كَهْفاً وَ أَكْثَرُكُمْ عِلْماً وَ أَوْسَعُكُمْ رَحْماً»
مهدی از همهٔ شما بيشتر مردمان را پناه میدهد و از همهٔ شما علمش افزونتر است و رحمت و لطفش از همه فراگيرتر.
📗إثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۶۰
✅ یعنی هرکس به آن حضرت پناهنده شود و از او تقاضای کمک و لطف و رحمت نماید، نااُميدش نخواهد کرد؛ و آن جناب، او را امان خواهد داد و چون همگان را میپذيرد به همين دلیل كهف امانش از همه وسيعتر، و رحمتش از همه واسعتر است؛ امام مهدی علیه السلام بشیر، يكی از سپاهيان سفيانی که در ماجرای خسف بيداء با سیلی حضرت جبرئیل صورتش به عقب برمیگردد را هم میبخشد؛ و حتی به خود سفيانی كه از مهمترين دشمنان امام و شیعه است، فرصت توبه میدهد؛
✨ امام مهدی از پدر و مادر هم مهربانتر است
✨ امام مهدی، مظهر رحمت الهی
✨ امام مهدی فریادرس مردم جهان
✨ امام مهدی فاتح قلبها
✨ روش امام مهدی در روزگار فرمانرواییاش
امام زمان 002.mp3
2.96M
✍️چرا دلمان برای امام زمان تنگ نمیشود؟
چرا داشتنش، آرزوی حقیقی ما نیست؟
❣️رسیدن به دلتنگی و انتظار؛
مسیری است،
که باید آنرا با...؟؟...پیمود
#امام_مهد
کم کم باید آماده شویم برای جورِ دیگری زیستن!
از نحوهی اداره خانوادهها
تا نحوهی اداره دولتها
تا نحوهی اداره جهان
زیستن در دولت کریمه، مبانی خودش را دارد، و در آن دولت، انسانها بر اساس وزن باطنیشان صاحب اصالت و اعتبار خواهند بود.
معیارهای جهان به سرعت بسمت تغییر در حال حرکتند، و این را کسانی میفهمند که قابلیت ادراک تحولات جهان را داشته باشند.
بیداری جهان، با سرعتی فوق تصور بشر در حال پیشرفت است و طغیان باطنهای بیدار در برابر کبر و طاغوت، شعلهی قدرتمندی گرفته و در حال آتش زدنِ ریشههای استکبار جهانی است
طلب تمدنی نو در جانِ جهان ایجاد شده،
و در حال گسترشِ جغرافیایی در سرزمین درون انسانها و جهان بیرون است.
و ما بسرعت بسمت برپایی حاکمیت تمدن الهی و «انسان محور» در زمین در حال حرکتیم، و زمین در آینده نزدیک خود، به مرکز حکومت صالحان تبدیل خواهد شد
.
حکومت آخرین حجت خدا در زمین
در چنین شرایط حساسی، نباید چشم از جهان برداشت
چرا که تمام حوادث بصورت زنجیرهای اتفاق خواهند افتاد و تماماً مسیر حرکت به سمت آینده جهان را تأیید و تصدیق میکنند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🔴چرا 🇮🇷 #ایران و حزب الله🇱🇧مستقیم وارد عمل نمیشند
🚀این همه موشک رو پس برای کی نگه داشتند!؟🚀
✔️سوال خیلی هاست، تا میشه کلیپ رو منتشر کنید
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#حماس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اگر سالها پیش به کسی میگفتیم که هزاران نفر
در قلب امریکا در نيويورك :🗽
برای حمایت ازفلسطين بیرون خواهند آمد
اون موقع بهمون میگفتن دیوونه
ولی این اتفاق الان در حال وقوعه و داره اتفاق میفته
همه اینها به خواست خدا و مشیت الهی و وعده حق خداوند است ...
🔴 یاران امام مهدی حلال زادهاند
🌕 امیرالمومنین(ع):
به خدا سوگند من آنها را با نام، نام پدر، قبیله، لباس، اسلحه، محلّ اقامت و مراتب علمی و عملی شان میشناسم.
🌕 پیامبر(ص):
خداوند آنها را با نامهای پدرانشان شناسانده است، پیش از آنکه از پشتهای پدران و رحمهای مادرانشان خارج شوند.
🌕 امام صادق(ع):
هنگامی كه قائم عجلالله فرجه قيام نماید شمشيرهاى جنگى برای آنان (از آسمان) فرود آيد؛ که بر هر شمشيرى نام مردى (معيّن) و نام پدرش نوشته شده است.
🌕 اصحاب مهدی عج که ۳۱۳ نفرند مانند پاره ابرهای پاییزی گرد او اجتماع میکنند.. و هر یک با نام خود و نام پدر و صفات و نسبش شناخته میشود.
🌕 امام رضا(ع):
نام شيعيان ما و نام پدرانشان نزد ما ثبت است.
✅ اما چرا نام پدر؟ در تاریخ عرب رسم بر این بوده که افراد را با نام پدرشان میشناختند و افرادی که پدرشان مشخص نبوده ولد زنا بودند و با نام مادرشان شناخته میشدند؛ مثل جنایتکار معروفِ ماجرای کربلا، ابن مرجانه. اما معلوم است که یاران خاص امام زمان در درجهٔ نخست میبایست از ولادت پاک و طاهری برخوردار باشند به همین خاطر نام پدران آنها و اجدادشان نزد اهل بیت معلوم و شناخته شده است.
درمحضرحضرت دوست
🌱قسمت ۷۱ و ۷۲ _جدی میگی یا داری مسخرم میکنی ؟ +جدی میگم نگاه پرسشگرش را به چشم هایم میدوزد _ولی
🌷رمان جذاب و خواهر برادری لبخندبهشتی
قسمت ۷۳ و ۷۴
_۱۰ روز پیش رفت محضر عقد کرد
انتظار شنیدن همچین پاسخی نداشتم . بهت زده نگاهم میکنم .ادامه میدهد
_چند روز دیگه هم مراسم نامزدیشه
انگار بغض در گلویش نشسته .
با ناراحتی میگویم
+ببخش هستی نمیخواستم ناراحتت کنم
به زور لبش را برای خنده کش میدهد
_مهم نیست . دیگه باید فراموشش کنم .
قطره اشکی از گوشه ی چشمش سر میخورد؛ سریع با پشت دست قطره اشک را پاک میکند
.
.
.
با شنیدن صدای موبایل بی حوصله روی تخت غلت میزنم و موبایل را برمیدارم و به صفحهاش چشم میدوزم.شمارهی ناشناسی روی صفحه نقش بسته است. پوفی میکنم و زیر لب غر میزنم
+کدوم آدمی این موقع ظهر زنگ میزنه ؟
تماس را وصل میکنم و موبایل را کنار گوشم قرار میدهم .
+الو
کسی پاسخ نمیدهد . مجددا تکرار میکنم
+الو
بعد از چند ثانیه بلاخره فرد ناشناس به حرف می آید
_سلام
با شنیدن صدای شهروز سریع روی تخت مینشینم . باورم نمیشود او به من زنگ زده باشد .
بعد از مدتی وقتی پاسخی از جانب من دریافت نمیکند با کنایه میگوید
_جواب سلام واجبه
آرام زمزمه میکنم
+سلام
سریع میپرسم
+شماره ی منو از کجا آوردین ؟
+برداشتن شمارت از گوشیه شهریار کار خیلی سختی نیست
+برای چی بهم زنگ زدین ؟
_میخوام فردا ببینمت
در مهمانی ها تا میتوانم از او فرار میکنم حالا قرار ملاقات بگذارم ؟جدی میگویم
+من نمیتونم بیام
_کارم خیلی مهمه وگرنه اصلا بهت زنگ هم نمیزدم . نمیتونم پشت تلفن بهت بگم حتما باید ببینمت .هرجایی هم که خودت پیشنهاد بدی میریم
نفسم را با شدن فوت میکنم و عصبی میگویم
+یه بار گفتم .....
میان حرفم میپرد و با تمسخر میگوید
_نترس نمیخورمت فقط میخوام یه ساعت ببینمت و باهات حرف بزنم . به کسی نگو میخوای بیای پیش من ادرس رو هم به همین شماره پیامک کن
قبل از اینکه بتوانم چیز دیگری بگویم تلفن را قطع میکند .
به صفحه ی خاموش موبایل خیره میشوم .
با این کار من را در عمل انجام شده قرار داده .بین رفتن و نرفتن مانده ام . حتما کار مهمی دارد که با آن همه غرورش زنگ زده و خواسته من را ببیند.از طرفی دلم میخواهد بگویم نه اما از طرفی دیگر حس کنجکاوی ام قِلقِلکم میدهد .
بعد از چند دقیقه فکر کردن و خود درگیری بلاخره موبایل را روشن میکنم و آدرس کافی شاپی که همیشه با هستی میروم را برایش پیامک میکنم . فکر نمیکنم بخواهد کار خطرناکی انجام بدهد و من را اذیت کند ؛ هر چه باشد همخونم است .
صدای پیامک بلند میشود . پیام از طرف شهروز است
(ساعت ۹ صبح منتظرم)
.
.
چشم هایم را میمالم و به صندلی ماشین تکیه میدهم . دیشب بخاطر فکر کردن زیاد تا ناز صبح بیخوابی کشیدم . مدام با خودم میگفتن نکند کار اشتباهی میکنم ؟
اصلا با نامحرم بیرون رفتن کار درستی هست ؟
اگر کسی من را با شهروز ببیند چه کار باید بکنم ؟
چند باری هم موبایل را برداشتم و برای شهروز نوشتم که نمی خواهم بیایم اما هر بار هنگام ارسال پشیمان شدم و پیام را پاک کردم . در آخر تصمیم گرفتم بیایم و حرف های شهروز را بشنوم چون ممکن بود بخاطر نیامدنم بعدا من را اذیت کند .
به کافی شاپ نزدیک میشویم و استرس به جانم می افتد .دست میبرم به گردنبند چهار قلی که به گرنم انداختم و آن را در مشتم می فشارم . این گردنبند را از خانم جان هدیه گرفتم .درست ۲ ماه قبل از فوتش برای روز تولدم این گردنبند نقره را به من هدیه داد و گفت جز با ارزش ترین دارایی هایش است . گفت ۲۰ سال موقع نماز به گردنش انداخته ؛ چون آن را از کربلا گرفته بود و معتقد بود خیلی خاص است .به ضریح امام حسین (علیه السلام)و حضرت ابوالفضل(علیه السلام) متبرک شده بود .
شاید ارزش مادی نداشته باشد ولی ارزش معنوی زیادی دارد .من هم هر وقت دل آشوب میشوم ، به گردنم می اندازد .
با توقف ماشین به خودم می آیم .راننده رو به من میگوید
_بفرمایید خانم رسیدیم .
«به سینه میزندم سر ، دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای ، کرشمه های صدایت»
حسین منزوی
«همچو نی مینالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل»
رهی معیری
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
❣#سلام_امام_زمانم❣
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه✋
🍃 سلام بر تو ای موعودی که خداوند وعده آمدنت را به اهل ایمان داد و خود آن را ضمانت کرده است.
🍃ماهـر روز
درانتـظارآمدنتهستیـم
وهرلحضهبیشترحسمیڪنیـم
ڪهآمدنت نزدیڪاست...
🌱#اللهمعجللولیکالفرج
♦️قساوت دلها از علائم آخرالزمان
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
⭕️ یکی از علائم #آخرالزمان و قیام و #ظهور حضرت مهدی (عج) آن است که: «بَعْدَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ؛ (هنگامی که دلها #قساوت پیدا کنند».)
🚩 درهرحال، با ما اتمام #حجت کردهاند که اگر در این زمان تکلیف خود را بدانیم و بدان عمل نماییم، باید از خوشحالی کلاهمان را به هوا بیندازیم…
📚 کتاب حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، ص٢۶۵
مجموعه بیانات #آیت_الله_بهجت قدسسره پیرامون حضرت ولی عصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️«تفاوت امام زمان عج و پیامبر ص»
👤 استاد پناهیان
🔸 همۀ امتحانها قبل از ظهور اتفاق میُفته...
📥 دانلود با کیفیت بالا
#مقاومت
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دعاى روايت شده از امام زمان ارواحنا فداه براى رفع مشكلات
🟢 توصیه شده توسط مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله
🔵 اين دعاى شريف براى رفع مشكلات، در كتاب «قصص الأنبياء» از مولاى مان امام زمان ارواحنا فداه نقل شده است:
🔺 یَا مَنْ إِذَا تَضَایَقَتِ اَلْأُمُورُ فَتَحَ لَنَا بَاباً لَمْ تَذْهَبْ إِلَیْهِ اَلْأَوْهَامُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِفْتَحْ لِأُمُورِیَ اَلْمُتَضَایَقَةِ بَاباً لَمْ یَذْهَبْ إِلَیْهِ وَهْمٌ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ.
🔹 اى كسى كه وقتى كارها بر ما تنگ آيد، درى را به روى ما مى گشايد كه به خيال و انديشۀ هيچ كس نرسيده باشد؛ بنابراين؛ از تو مى خواهم كه بر محمّد و آل محمّد درود بفرستى و درى فراروى كارهاى گره خورده و بسته شدهام بگشايى كه هيچ ذهنى بدان نرسيده باشد. اى مهربان ترين مهربانان.
🛑 بخوانیم برای حل مشکلات مردم مظلوم غزه
📚 قصص الأنبياء ص۳۶۳
📚 صحیفه مهدیه بخش ۶ دعای ۲۶
#غزه #طوفان_الأقصى
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️نگاهی معادل با دیدن #امام_زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف
👤 آیت الله بهجت ره
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
بزودی، قیام سید یمانی...
*«عملکرد یمانی»*
🔹 یکی از مناطقی که مردم آن، بنابر چند روایت، برای یاری امام مهدی (عج) بر میخیزند، منطقه یمن است. از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که در وصف اهل یمن فرمودند:
*«اهل یمن قومی هستند که دل هایشان نرم و ایمانشان استوار است و از میان آنان، منصور با هفتاد هزار نفر خارج میشود و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری میکنند.»*
📚 غیبت نعمانی، ص۳۹، ح۱
🔸 بنابر چند روایت، یمانی بسوی حق دعوت میکند و پرچم او هدایتگر معرفی شده است.
*«امام صادق (ع): گروه سفیانی، یمانی و خراسانی در سال، ماه و روز واحدی خروج خواهند کرد و در میان این سه پرچم، پرچمی هدایت یافتهتر از پرچم یمانی نیست؛ او بسوی حق فرا میخواند.»*
📚 ارشاد، ج۲، ص۳۷۵
🔸 همچنین یمانی با سفیانی به مقابله برمیخیزد:👇🏻
*«امام صادق (ع): چگونه سفیانی خروج میکند، در حالی که درآورنده چشم او (نابود کننده) هنوز از صَنعا «مرکز یمن» قیام نکرده است.»*
📚 غیبت نعمانی، ص۲۷۷، ح۶۰
#طوفان_الأقصى #فلسطین
🖤اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🖤
درمحضرحضرت دوست
🌷رمان جذاب و خواهر برادری لبخندبهشتی قسمت ۷۳ و ۷۴ _۱۰ روز پیش رفت محضر عقد کرد انتظار شنیدن همچی
🌱قسمت ۷۵ و ۷۶
_بفرمایید خانم رسیدیم
از ماشین پیاده میشوم و بعد از حساب کردن کرایه به سمت کافی شاپ میروم.
درست ۵ روز پیش با هستی به این کافی شاپ آمده بودم .
با قدم هایی آهسته وارد کافی شاپ میشوم . چشم میگردانم اما شهروز را نمی یابم .کسی دست بلند میکند و تکان میدهد ؛ وقتی دقیق نگاه میکنم میبینم شهروز است .
با تعجب ابرو بالا می اندازم و با قدم هایی بلند به سمتش حرکت میکنم .تیشرت آستین کوتاه مشکی رنگی همراه با شلوار راسته تنگ به مشکی به تن دارد . کلاه شاپو ای همرنگ لباس هایش روی سرش خودنمایی میکند . از شهروزی که همیشه تیپ های مجلسی میزند پوشیدن همچین لباس هایی بعید است !
وقتی به شهروز میرسم طوری رفتار میکنم که متوجه تعجبم نشود . سر به زیر سلام میکنم و شهروز در جوابم فقط سر تکان میدهد .
صندلی ای بیرون میکشد و لبخند مسخره ای گوشه ی لبش جا میدهد
_بفرمایید حاج خانوم !
سعی میکنم عکس العملی نشان ندهم .از عمد صندلی دیگری بیرون میکشم و بدون توجه به شهروز روی آن مینشینم .شهروز بی تفاوت شانه بالا می اندازد و روی صندلی ای که بیرون کشیده مینشیند .
جدی نگاهش میکنم
+سریع کارِتونو بگید باید برم .
سر تکان میدهد و پوزخند میزند
_عجله نکن به وقتش میگم .
منو را برمیدارد و نگاه گذرایی به آن می اندازد بعد به سمت پیشخدمت دست تکان میدهد تا بیاید و سفارش ما را بگیرد .
مرد پیشخدمت سریع به سمت ما می آید
_سلام ، خیلی خوش اومدین ! چی میل دارین ؟
شهروز نگاهی به پیشخدمت می اندازد
_یه اسپرسو
پیشخدمت رو به من میگوید
_و شما ؟
+ممنون چیزی نمیخورم
شهروز با تمسخر میگوید
_نترس پولشو من حساب میکنم هر چی میخوای سفارش بده
چشم غره ای حواله اش میکنم و سکوت میکنم .
مرد پیشخدمت که متوجه میشود نظرم تغییری نکرده از ما دور میشود .
شهروز سر بلند میکند و با نگاهش اجزای صورتم را میکاود . به جای سوختگی ته سیگار روی صورتم خیره میشود .یک تای ابرویش را بالا میده و دستش را به سمت صورتم دراز میکند .
سرم را سریع عقب میکشم و زیر لب میغرم
+دست تو بکش😡
دستش را پایین می آورد
_میبینم که خوب ادبت کردن😏
با تعجب میپرسم
+متوجه منظورتون نمیشم ؟!
بی توجه به حرفم ادامه میدهد
_فکر نمیکردم نازنین انقدر حرف گوش کن باشه
تعجبم بیشتر میشود
+یعنی چی ؟
خیلی رک میگوید
_یعنی کار من بوده .
با شنیدن این جمله انگار سطل آب سردی را روی سرم خالی کرده اند .
بعد از چند لحظه به خودم می آیم .از شدت خشم دست هایم شروع به لرزیدن میکنند .
با صدایی که سعی دارم بلند نشود میگویم
+خیلی بی غیرتی . وقتی میخواستم بیام اینجا با خودم گفتم چون هم خونمی بهم آسیب نمیرسونی ولی تو انقدر پست فطرتی که میخواستی منو بکشی
با آرامش به صندلی تکیه میدهد
_من نمیخواستم بکشمت
+اما اگه شهریار نیومده معلوم نبود اونجا چه بلایی سرم میومد
_نازنین از اونجا نرفته بود نزدیک ساختمون منتظر بود که اگه تا ۱ ساعا کسی نیومد دنبالت ببرتت
با خشم نگاهش میکنم
+برای چی این کارو کردی ؟؟؟؟؟
_میخواستم زهرِچشم ازت بگیرم ؛ در ضمن وقتی زدی تو گوشم بهت گفتم تلافیشو سرت در میارم . یا وقتی از تپه افتادی هر چه از دهنت در اومد بارم کردی بهت گفتم تقاصشو میگیرم .
دهان باز میکنم که چیزی بگویم اما شهروز پیش دستی میکند
_چیزی نگو . بزار تمام حرفامو بزنم بعد هرچی میخای بگو .
به سختی خودم را کنترل میکنم و به سکوتم ادامه میدهم.
بعد از کمی مکث میگوید
_تمام این کارها فقط یه دلیل داشت
نگاهش را به چشم هایم میدوزد و لبخند مرموزی میزند
_این کارا رو کردم چون دوست دارم . برای چند لحظه مغزم قفل میکند .
احساس میکنم اشتباه شنیدم بخاطر همین با بهت میگویم
+چی ؟؟؟؟
لبش را با زبان تر میکند
_گفتم عاشقتم
«نم باران ، لب دریا ، غم تو ، تنگ غروب
دل من تنگ توشد ، کاش که پیدا بشوی»
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
هرکه تو را نشناخت
از پایان دنیا سخن گفت
تو میآیی و
همه خواهند فهمید
که دنیا تازه آغاز میشود....
#دنیای_زیبای_بعد_از_ظهور
تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
یوم الانتقام.mp3
14.55M
🔊 #صوت_مهدوی
👤 حاج ابوذر #روحی
🌄 قله زیر قدم ماست، بیا برخیزیم
حاج قاسم دلش آنجاست، بیا برخیزیم
ته این معرکه ی سُرخ، چراغِ سبزِ
خیمهی مهدیِ زهراست، بیا برخیزیم...
🔥 #طوفان_الاقصی