#شعر ۳۱
#غزه
خون فرش قرمز نیست که، بردار پایت را
در خون تماشا کن زمان انتهایت را
خون، آه مظلوم است میآید به دنبالت
یک روز پیدا میکند در شهر جایت را
خون با فراموشی رفاقت میکند؟ هرگز
یادش نخواهد رفت ای موشک! صدایت را
جز خون و خوانخواری که زالو ها نمیفهمند
امشب نشان دادی به دنیا اشتهایت را
تا سمت خون میایستد قبله نما، هرگز
باور نخواهد کرد دنیا حرف هایت را
من شیشه ی عمر خودت هستم، که میافتم
داری به پایان میبری خود ماجرایت را
شمعی اگر پروانه را در آتشش سوزاند
با مرگ می بیند سزای این جنایت را
موسی کجایی! سامری ها سخت مشغولند
موسی کجایی! تا بیندازی عصایت را
▪️
هاجر شدن! سعی صفا و مروه! بیهوده است
وقتی نخواهی یافت دیگر بچه هایت را
شاید تمام کودکان را مرگ خوابانده!!!
مادر! نمیخواهد بخوانی لای لایت را
محسن حسنی
@adabkhane
1.64M
نکاتی درباره
تضاد پنهانی / تناسی تشبیه و تشبیه انکاری/ منادای تلمیحی و....
🎙️منتقد:
دکتر حسین محمدی مبارز
@adabkhane
#شاه_بیت ۷۳
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد!
ناله پیش از هدف از پشت کمان می خیزد!
صائب تبریزی ( یازدهم ه.ق)
@adabkhane
💠 زمینه حماسی برای غزه 💠
از شاعـر گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ
⭐️ خانم فائزه زرافشان ⭐️
➖➖➖
ای خاک مقدّس ما و "طور سینین"
"سبحانَ الذی..." بخوان با گلوی خونین
ما سرباز جانفدای سپاه قدسیم
میجنگیم تا روز آزادی فلسطین
قلب ما توو این روزا پر از داغ بیکرانه
خون پاک مظلوم میجوشه تا جهان جهانه
دشمن بدونه این ظلم
پابرجا نمیمونه
غاصب سریعا باید
بیرون بره از خونه
امسال برای ظالم
میشه سال عامالفیل
این حرف همه دنیاست:
"اَلموت لاِسرائیل"
_
واویلا اگر نسوزیم برای غزه
خود را لحظهای نذاریم به جای غزه
عاشورا همین زمانه که میرسه باز
فریاد غریبی از کربلای غزه
ما "بِایّ ذنب قُتِلت" داغ قلبمونه
صهیونیستا رو خاک میکنیم دونه دونه دونه
رزم علی(ع) تو خیبر
به دنیا نشون داده
با حیدریون هر کی
جنگیده ورافتاده
هر قطرهی اشک ماست
سوزندهتر از سجّیل
این حرف همه دنیاست:
"اَلموت لاِسرائیل"
_
خاکستر نشسته رو شاخههای زیتون
ای وای از جنایت بیحساب صهیون
هر شش ماههی فلسطینی نوحهخونه
با حلق بریده و با گلوی پرخون
میرسه به زودی به خدا وقت مرگ این دیو
رو زمین نمیمونه دیگه ردّی از تلاویو
خار چش دنیا شد
این دشمن بیریشه
با نعرهی "یا حیدر(ع)"
ظالم ریشهکن میشه
امسال رو سر صهیون
نازل شده عزرائیل
این حرف همه دنیاست:
"اَلموت لاِسرائیل"
➖➖➖
❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد.❌
🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین
1️⃣ لینک کانال تلگرام
👉 t.me/javazenokari
2⃣ لینک کانال ایتا
👉 eitaa.com/javazenokari
3⃣ آدرس صفحه اینستاگرام
👉 https://www.instagram.com/javazenokari
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
363.1K
🔳 #ملودی
🔻 زمینه حماسی غزه
📜 ای خاک مقدس ما و طور سینین
🖊به قلم خانم #فائزه_زرافشان
اجرا: حاج ابوالفضل جدیان شربیانی
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🎁 سالروز تولد قیصر امینپور (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ – ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده و شاعر ایرانی به شعردوستان و شاعران تبریک باد.
او یکی از شاعرانِ تأثیرگذار در دورهٔ انقلاب اسلامی و منتخب هفتمین همایشِ چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۷ است. او برگزیدهی اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخشِ آئینی بود. امینپور را میتوان یکی از چندین شاعر برجستهی پس از انقلاب ۵۷ دانست
آثار قیصر امین پور :
از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده است که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
بیبال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)،
به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰، مروارید)،
دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید) اشاره کرد.
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت
🆔 https://eitaa.com/Abedi_Aaeini
🔴 عمر بیمارستانی که اسرائیل در غزه بمباران کرد،از اسرائیل بیشتر بود
🔹این بیمارستان در سال ١٨٨٢ بنا شده و یک کلیسا در آن وجود داشت.
🔰 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از سید سلمان علوی
برای فلسطین 🇵🇸
غروب در صدد نالهایست آهسته
قلم شکسته، نفس بسته، سینهها خسته
هوا گرفته فضای نفس کشیدن نیست
قلم شکسته و این شعر همدم من نیست
قلم شکسته، نفس خسته، این نفس زخمیست
و قلب کوچک من -گرچه در قفس- زخمیست
نفس بریده، قلم درد میکشد امشب
تمام دور و برم درد میکشد امشب
قلم نشسته که از بغض مرد بنویسد
از ازدحام نفسگیر درد بنویسد
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»*
قلم نشسته که از خواب ما گلایه کند
نشسته است که از ما به ما گلایه کند
از این حکایت خونبار با که بنویسم
بدون دغدغه بگذار تا که بنویسم
نوشتنی که چو خون از گلوی من جاریست
اگر چه قصهی این "فیلمنامه" تکراریست:
*
سکانس یک: لندن، ساعت مذاکره ـ شب
سکانس دو: آتش، دشت در محاصره ـ شب
سکانس سه: سرطان در اراضی موعود
سکانس چار: نبرد مسیح با تلمود
سکانس پنج: کفن پوش، از کلان تا خرد
سکانس شش: ورق نقشهی جهان تا خورد
سکانس هفت: تلاویو خیره در طوفان
سکانس هشت: تقلای آخر شیطان
سکانس نه: استیصال حاکمان عرب
سکانس ده: اجلاس سران صلح طلب
همین سکانس: هلوکاست، خوانشی دیگر
گریم چهره اخبار پشت میز خبر
نمای بسته: کراوات... رأی... حق وتو
نمای باز: مدرنیته در طویله نو
سلامِ ژست تمدّن به جاهلیت قبل
توحّشی که منظم شدهست در اصطبل
جهان نشسته به سوگ زنان بی فرزند
سکانس پایانی: هیس! حاکمان خوابند
*
جهان غمزده در جوی خون گرفتار است
تمام دهکده در بوی خون گرفتار است
ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند
آهای نظم نوین! باز چیست در سر تو؟
و ای حقوق بشر، خاک... خاک بر سر تو
شما که زهر بیان را به جام خود دارید
مگر نه اینکه جهان را به کام خود دارید
مگر نه اینکه زمان شاخ و برگتان شده است
خدایتان بکشد... هان! چه مرگتان شده است
کدام پاسخ را یا کدام مسئله را؟!
نشستهاید فقط این توحّش یله را
ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید؟... نخیر
جهان به خواب رود، خواب بر شهید... نخیر
برای تشنه شدن ما مگر چه کم داریم؟
حسین نیست اگر، ما ولی علَم داریم
هنوز از دلمان ماتمش نیفتادهست
حسین نیست، ولی پرچمش نیفتادهست
در این طریق به جز پرچمش پناهی نیست
و پیر گفته که تا فتح قله راهی نیست
به دست پیر، هزاران چراغ روشن شد
زمان دوباره ورق خورد و باغ روشن شد
نگاه کن همهی آیهها پرنده شدند
حروف سرخ جهان یکصدا پرنده شدند
جهان به پا شده تا خون ما قلم بزند
سکانس آخر این فیلم را به هم بزند
شگفت از این همه ذلت در این نبرد نژند
که تازیان زره صهیونیستها شدهاند
سمند صبح چو بر شام تار تاخته است
قمار مضحکتان روی اسب باخته است
طنین پرچم توحید را نشان بدهید
و غیرتی که ندارید را تکان بدهید
به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است
بگو که سنّت پروردگار ما این است
بگو دوباره بخوان قصههای قرآن را
و آیه آیه ببین روزگار طغیان را
بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند
و آب بود که فرعون را هلاک افکند
سپاه ابرهه با سنگریزه ویران شد
و عاد را وزش باد خط پایان شد
بهل که تیز شود جست و خیز لشکرشان
که این ستیز بقاء است و تیز آخرشان
بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان
و ما روایت فتحیم در مقابلتان
تمام لشکر شیطان شدهست یاورتان
ولی گسیخته از هم زمام لشکرتان
از این به بعد به دنبال شر نمیگردند
فراریان تلاویو بر نمیگردند
شکست شوکت طاغوت وعده ازلی است
کلید فتح توکّل به یک نگاه علی است
به نام فاتح خیبر زمانتان ندهیم
به نام نامی حیدر امانتان ندهیم
قسم به جان پیمبر حریفتان ماییم
شما گذشته و ما فاتحان فرداییم
*
طلوع صبح علیهالسلام نزدیک است
و پیر گفته که شرب مدام نزدیک است
«حوالتش به لب یار دلنواز کنید»
«معاشران گره از زلف یار باز کنید»
✍️ سید سلمان علوی
*
وام از محمدسعید میرزایی🆔 @ss_alavi_ir