خاطره ای از #محمد_شکری‌_فرد ۱۹ مهر سال ۱۳۹۷ بود، آقای سیدمحمدحسین بلاغی(مدیر کل محترم فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان) تماس گرفتند که حاج آقا #آل_هاشم قصد دارند فردا در نماز جمعه تبریز که همزمان با روز بزرگداشت حافظ نیز هست از شما در بین الصلاتین تجلیل کنند. پرسیدم: فرصت شعرخوانی هم خواهم داشت؟ گفتند: چون وقت ذیق هست معلوم نیست، ولی شما شعر آماده داشته باشید. من هم همین غزل را روی تکه کاغذی نوشتم و گذاشتم توی جیبم به امید اینکه وقت بشود تا غزلم را بخوانم. آن روز از خوش اقبالی من حاج آقا خودشان فرمودند برای نمازگزاران شعر هم بخوانم. اکنون که آن غزل را مرور می‌کنم، گویا که آن را برای خود ایشان نوشته باشم، مخصوصا در آن بیتی که گفته شده: از بلندی های دنیا رد شده سیمرغ وار بر فراز قاف می بینم صعود دیگری چون سپندی بین آتش سوختی، تا اینکه ما در امان باشیم از چشم حسود دیگری #محمد_شکری‌_فرد 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15

خاطره ای از #محمد_شکری‌_فرد ۱۹ مهر سال ۱۳۹۷ بود، آقای سیدمحمدحسین بلاغی(مدیر کل محترم فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان) تماس گرفتند که حاج آقا #آل_هاشم قصد دارند فردا در نماز جمعه تبریز که همزمان با روز بزرگداشت حافظ نیز هست از شما در بین الصلاتین تجلیل کنند. پرسیدم: فرصت شعرخوانی هم خواهم داشت؟ گفتند: چون وقت ذیق هست معلوم نیست، ولی شما شعر آماده داشته باشید. من هم همین غزل را روی تکه کاغذی نوشتم و گذاشتم توی جیبم به امید اینکه وقت بشود تا غزلم را بخوانم. آن روز از خوش اقبالی من حاج آقا خودشان فرمودند برای نمازگزاران شعر هم بخوانم. اکنون که آن غزل را مرور می‌کنم، گویا که آن را برای خود ایشان نوشته باشم، مخصوصا در آن بیتی که گفته شده: از بلندی های دنیا رد شده سیمرغ وار بر فراز قاف می بینم صعود دیگری چون سپندی بین آتش سوختی، تا اینکه ما در امان باشیم از چشم حسود دیگری #محمد_شکری‌_فرد 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15

خاطره ای از #محمد_شکری‌_فرد ۱۹ مهر سال ۱۳۹۷ بود، آقای سیدمحمدحسین بلاغی(مدیر کل محترم فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان) تماس گرفتند که حاج آقا #آل_هاشم قصد دارند فردا در نماز جمعه تبریز که همزمان با روز بزرگداشت حافظ نیز هست از شما در بین الصلاتین تجلیل کنند. پرسیدم: فرصت شعرخوانی هم خواهم داشت؟ گفتند: چون وقت ذیق هست معلوم نیست، ولی شما شعر آماده داشته باشید. من هم همین غزل را روی تکه کاغذی نوشتم و گذاشتم توی جیبم به امید اینکه وقت بشود تا غزلم را بخوانم. آن روز از خوش اقبالی من حاج آقا خودشان فرمودند برای نمازگزاران شعر هم بخوانم. اکنون که آن غزل را مرور می‌کنم، گویا که آن را برای خود ایشان نوشته باشم، مخصوصا در آن بیتی که گفته شده: از بلندی های دنیا رد شده سیمرغ وار بر فراز قاف می بینم صعود دیگری چون سپندی بین آتش سوختی، تا اینکه ما در امان باشیم از چشم حسود دیگری #محمد_شکری‌_فرد 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15