أبُوْألْقِـــــرْبَهْ [ع]
به کی بگم؟
نگارا
از عجم مهمان نمیخواهی؟
دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟
نشد آخرش بچینی
میوه آرزوهاتو
محسنُ نشد ببینی که شبیه من میشه یا تو...
تو دعای مستجابی
خب بخون حمد شفات رو...
فاطمه ،پسر عموتم...
میشه وا کنی چشاتو؟
روی زخم روزگارم
روی سینه مرحمی نیست..
من ازت خاطره دارم زهرا جان
خاطره چیز کمی نیست...
#یارالی
بمیرم من برای،حرمی که نداری
الهی من فداتشم،چقدر غصه داری
روی در رد خونت،میکشه دخترت رو
تو میری و میمونه،اون براش یادگاری
#مادرمزهرا
دوماهه که میخونی،نمازت رو نشسته
میخونی زیر لب هی،حدیثِ دسته بسته
بمیرم من برا تو،شبُ تا صبح بیداری
سخته که جابجاشی،با پهلوی شکسته
#یارالی
+سلام مادر جان
-سلام عزیزم بیا یکمی کنارم بشین مادر یکمی عطرت رو بو بکشم
+مادر امروز حالت بهتره؟
-خوبم حسن جان
+حسن نیستم مادر من حسینم....
🥀
#عاشقانه_امیرالمومنین_حضرت_زهرا
#خودنوشت
یه نفر بود
وقتی قسمتش نمیشد بره روضه
میگفت که حتما یه خطایی کردم یه جایی تو این چند روزه کج رفتم خدا اجازه نداد برم بشینم تو هیئت و گریه کنم واسه امام حسین...
خلاصه که
خواستم بگم حواستون باشه
بعضی وقتا تاوان گناها خط خوردن از لیست گریه کنانِ
ولی خدا هیچ وقت مارو با دوری از امام حسین و هیئت و حرم ،امتحان نکنه...
#خود_نوشت
#بهشترویزمینهیئتِ
مادر جان
من خیلی بهم ریخته ام
احوالات یه بچه رو مادرش جمع میکنه...
#فاطمهالزهراسلاماللهعلیها
هدایت شده از •عشقِاغواگر•
ببین
ناراحتِ شاد دیدی ؟
نا امیدِ امیدوار دیدی؟
من خودمم خودم رو نقض میکنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تو خجالت میکشم زهرا...💔
کاش خدا از ته کوچه پس کوچه های بن بست یه راهی به سمت خودش برامون وا میکرد...
کاش بین این همه تاریکی یه فانوس دستمون میداد
گاهی اوقات دلت میشکنه نمیدونی برای چی و بین ناشناخته ها و بن بست ها شروع میکنی به گشتن تا ببینی چته...
اما هرچی میگردی سردرگم تر میشی
گاهی اوقات ضربان قلبت اونقدر زیاده که صداشو میشنوی انقدر حالت بده که حس میکنی قلبت الان از جاش کنده میشه..
برای چی؟
نمیدونی....
دلت یه گوشه تاریک میخواد که با خودت تنها باشی
زانوهات رو بغل میکنی و فقط به یه نقطه خیره میشی..
به این فکر میکنی که چته؟
اما نمیدونی،شایدم بدونی و نخوای بدونی...
تو بهتر از هرکسی خودت رو میشناسی اما نمیخوای بدونی چته...
کاش خدا هرجا که میخواستیم یه ظرف کثیف جلومون میزاشت تا پاکش میکردیم و غول چراغ ،سه تا آرزو ازمون میخواست...
اگه واقعی بود من همین حالا بهش احتیاج داشتم...
نفس کشیدن بی هدف سخته
مث یه نقاش که بدون هدف همه رنگاش رو میریزه روی بوم و اخر هم نقاشیش رو پرت میکنه یه گوشه...
اینکه یهو وسط راه بساطت بریزه سخته ....
خیلی سخته پر باشی از هیچ...
#شاید_یه_بغض
#خودنوشت