eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام خدمت خانومای گل و ممنون از ایده های جالبتون 😍 و ممنون بابت کانال عالی و بسیار کاربردی که دارید 💐 اجرتون با خدا 🙏 من می خواستم یه مهم از زندگی مشترکم رو در اختیارتون بذارم ❤️ من 23 و همسرم 32 سالشونه. تجربه ی من اینه که عشق رو خیلی زیاد به شوهرم نشون دادم و این شد بلای زندگیم 😢 خانومای گل به همسر تون بذارید و دوست داشتنتون رو کنید☺️ ولی نذارید بفهمه که بدون اون نمی تونید زندگی کنید 😒 مثلا هر وقت صحبت از آورد کشی نکنید. داد و هوار و گریه هم ممنوع 😏 چون لوس بار میاد و از این نقطه ضعفتون استفاده می کنه.😉 عاشقش باشید ولی برای خودتونم قائل بشید .💐 من الان شش ماهه که سر یه دعوا خونه ی بابام و شوهرم اصلا خبری ازم نمی گیره 😔 و از دور به طلاق می کنه. 😢 عاجزانه خواهش می کنم برای بازگشت به زندگیم دعام کنید اجرتون با خدا 💐 ✍ این خانم از جدایی و طلاق می ترسه و این مسئله رو مثل نقطه ضعف به شوهرش نشون داده که اشتباهه. قهر الانشونم اشتباهه. بهتره هیچ وقت قهر نکنید و اگر هم کردید از خونه تون خارج نشید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
دیشب با داییم اینا بودیم خونه مادر بزرگم بعد مامانم برامون تعریف کرد که خودشو  پسر داییم توی حیاط خونه مادر بزرگم بودن  زن داییم همه جا دنبال پسر داییم میگشت اخر سر رفت حیاط یک لحظه به یک قسمت حیاط یه دقیقه خیره شد بعد رو میکنه به پسرداییم میگه مگه نمی دونی اینجا خطر ناکه برای چی اومدی اینجا، مامانمم توی حالت شک که این داره چی میگه مگه چه چیز خطرناکی هست توی حیاطه... مامانم داشت تعریف میکرد میگفت زن داییم چهار بار به پسر داییم گفت مگه نمی دونی اینجا خطرناکه بعد پسر دایی منم توی شک میگه نه والا من امدم پایین یه چیزی که بابا خواست و انجام دادم بعدش میخواستم بیام بالا یهو زن داییم گفت بابات برای چی تو رو فرستاده پایین مگه نمی دونی اینجا جن داره.. میگفت از ترس فقط دورو برمو نگاه میکردم هرچی سوره و بسم الله بود میگفتم که یهو زن داییم با همون چشمای درشتش هم مامانمو هم پسر داییمو فرستاد داخل خونه هنوزم نفهمیدم زن داییم چی شده بود اون لحظه این حرفو زد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
16.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بقچه های یلدایی🍮🍎 فینگرفود جذاب یلدایی 🍈تخم مرغ ۱ عدد 🍈شیر۳/۴لیوان 🍈آرد ۱/۲ لیوان 🍈روغن مایع ۱ ق غ 🍈نمک مقداری 🍈پودر پاپریکا ۱ ق چ 🍈فلفل قرمز ۱/۲ ق چ 🍈رنگ خوراکی قرمز ۴ قطره •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام وخسته نباشید به همه ی اعضای گل کانال من20 و اقاییم27 سالشه. ماهمدیگروخیلی دوست داریم ❤️ من حرف هام رو با و و در وقت مناسب به اقایی میگم. من خیلی و قبلا اگه از خودش یا خانواده ش میشدم بهش نمیگفتم. بعدش که می فهمید، میگفت: بهم بگو. خودمم خیلی اعصابم بهم میریخت وقتی نمی گفتم.🙄 اما حالا اگه از چیزی باشم بهش میگم و میشم 😌 آقایی هم حرف میزنه و درست میشه. ما هیچ چیزی نداریم که ازهم کنیم و همیشه با هم میکنیم. و اینکه اگه چیزی ازهمسرتون میخواین بهش بگین چون مردا دوس دارن های خانومشون رو برطرف کنن. من اوایل میکشیدم اما حالا وقتی چیزی احتیاج دارم بهش میگم، اون هم برام میخره و خوشحالم میکنه😍 امیدوارم همه کنارعشقشون خوشحال وخوشبخت باشن ✍ اگه چیزی تو دلتون هست به همسرتون بگید ولی یاد بگیرید چجوری و چه وقت بگید ! از پست های هنربیان کانال استفاده کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام پریسام من حدود دوسال پیش عمه بزرگم به رحمت خدا رفت (صلوات)بعد من و چندتا خواهرام و برادرم بعد تشییع جنازه تصمیم گرفتیم بریم خونه بابام و بعدبریم خونه عمه ام.نشسته بودیم داشتیم قران میخوندیم براش که یه دفعه برادرزادم که قربونش برم خیلی دل رحمه گفت چرا نمیروید خونه عمه تون .دختراشو دلداری بدید. حالا من اگه عمه مم فوت کرده بود اینجا بودم من و خواهرام اینجوری🙄🙄🙄🙄گفتیم وای. بعد یهویی برادزاده ام فهمید چه سوتی داده. کلی خندیدیم... داداشم با چوب دنبال بچش 😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
پناه هم باشید👐 پناه بودن خیلی قشنگه🥹❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام. من آقاییم خیلی مرد خوبیه،😘 همه کار برام میکنه. قبلا دو تا برام میگرفت.🎊 یکی به سال یکی به . آخرین باری که برام تولد گرفت وقتی را داد (یه تلفن برا خونه) گفتم: این چیه خریدی؟😡همیشه دنبال ارزونی میری و از این حرفا. خیلی خورد تو ذوقش😭.اما هیچی نگفت، ازاون روز تا حالا هیچ کادویی برام نخریده، برای هیچ مناسبتی😔 فقط میگه. چند روز پیش که سالگرد ازدواج امام علی وحضرت زهرا بود رفتم دو تا عطر گرفتم، یکی برا آقایی یکی برای خودم. وقتی اومد خونه، عطرش راگذاشتم تو یه جعبه قشنگ و بهش دادم.🎁 بعد گفتم: یکی هم از طرف شما برا خودم گرفتم. شمع ها را روشن کرد. عطر خودش را از جعبه در آورد، مال منو گذاشت و بهم داد.منم الکی کلی ذوق کردم و گفتم: وای چه بوی خوبی میده.😜 وکلی تشکر کردم. من 2 سال طول کشید تا رفتار اشتباهم راجبران کنم.😔 خانوما همیشه از شوهرتون کنید، حتی اگه ازچیزی که گرفته خوشتون نیومد. ✍این خانم تونستن با سیاست حس خوب هدیه دادن رو دوباره برای شوهرشون زنده کنن و اشتباه خودشون رو جبران کنند. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
◀️جهت مزید دولت و رفعت و شوکت و نعمت این دعا را 16 بار بخواند و یک مرتبه نوشته و همراه نگهدارددعا این است 🔽 💠نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب کُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ سَیَنجَلی بِنُبُوَّتِکَ یا مُحَمَّدُ بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ اَدرِکنی اَدرکِنی اَدرکِنی یا عَلِیُّ اَدرِکنی اَدرِکنی اَدرِکنی یا عَلِیُّ اَدرِکنی اَدرِکنی اَدرِکنی💠 ✅جهت نتیجه بهتر،هر روز بخواند •┈┈••✾🍀🎗🌹🎗🍀✾••┈ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عروسی سلام این در مورد عروسی یکی از دوستان مادرمه تو مجلس ایشون یکی از دخترای اقوام نزدیکش غش می‌کنه بعد مامانم کادو رو قبل این داد منم ب فکر این بودم که کاش اون پول رو نمی‌دادی شاید الان عروسی کنسل شد و به عزا خطم شد خیلی صحنه ی بدی بود همه با آرایش به گریه افتاده بودن بعد من به فکر شام بودم😂🥲😂😂😭 خلاصه اینکه اون دختر خانوم بعدش بهوش اومدن و همه چی درست شد،خدا خیرت بده هرجا ک هستی و بهوش اومدی وگرنه من دق میکردم😂😆😆 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
درمان ریشه ای مشکلات مفصلی👌 از زانو درد و کمر درد خسته نشدی⁉️ تا کی میخوایی درد رو تحمل کنی⁉️ چقدر هزینه فیزیوتراپی و مسکن کردی⁉️ 💫طی یک دوره 21 روزه مشکل رو از ریشه درمان کن 💫 رفع تضمینی مشکلات 👇 🔻آرتوروز 🔻کمر_درد 🔻دیسک 🔻گردن درد 🔻سیاتیک 🔻زانو درد بدون مواد شیمیایی 💊 بدون حرکات ورزشی 🧘بدون عمل جراحی 🏥 https://eitaa.com/joinchat/2724922386C03fd8b93ce
به وقت عروسی من پسرم ۳ونیم سالشه...عروسی خواهر زاده شوهرم بود...براش لباسای خوشگل گرفتم کلی بهش رسیدم...آقا ما تا سوارماشین شدیم دراز کشید خوابید،تالارم رسیدیم هرکاری کردم بیدارنشد،خودم رفتم تو مجلس،شوهرمم گفتم هروقت بیدارشد بهم زنگ بزن...آقاااا تاآخرمجلس بیدارنشد،عروس کشونم رفتیم رسیدیم درخونه داماد،فشفشه روشن کرده بودن،اون موقع بیدارشد گف عههه مامان عروسی😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍉ایده دیزاین یلدایی🍉 🎈 🍩 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•