🕊 کودک بی‌سرپرست و #معلول برای ادامه‌ی حیات به کمک شما نیاز دارد! 🏮این کودک به علت ابتلا به معلولیت خاص ، ناتوان در کنترل مدفوع و نیازمند سوند برای خروج ادرار ِ ! و مستمر به سوند و پوشک نیاز داره؛ مادر ناتوان از تامین هزینه های بهداشتی و تامین رهن خونه ؛ 🍃 به عشق سید الشهدا ع در این شب های محرم در حفظ آبرو و امکان زندگی عادی برای این کودک معلول سهیم باشید .شماره کارت‌ #رسمی به‌ نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه (هر بسته ایزی لایف ۳۰۰ هزار _ هر بسته سوند ۵۰۰ هزار) ●

۵۰۴۱۷۲۱۱۱۲۰۹۱۹۸۹

●

۵۸۹۲۱۰۷۰۴۶۶۶۸۸۵۴

●

۶۰۶۳۷۳۷۰۰۵۲۵۸۳۸۷

●

۵۰۴۱۷۲۱۱۱۱۹۲۷۱۱۸

Ir820150000003101094929079

🪩کانال مورد تایید "چشم به راه"را #ببینید👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/joinchat/1141702867C96cbd042ef ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر می شود.

🇮🇷 با مجموعه چشم_به_راه آشنا هستید؟ یکی از فعال ترین و بزرگترین گروه های جهادی کشور😍 پیشنهاد میکنم کانال شون رو حتما دنبال بفرمایید و نیت های خیرتون رو به محل مطمئن اون بسپارید. آخرین مصاحبه مسئول گروه با شبکه افق: https://telewebion.com/episode/0xda43ee1 لینک کانال 🔽🔽 https://eitaa.com/joinchat/1141702867C96cbd042ef

سلام صبح بخیر ونیکی ❣عاشق خدا هستم 💗خُداوندی  کِه داشتِنِ او جُبرانِ هَمهِ 💓نِداشتِه هایِ مَن است، 🌸🍃می سِتایَمَش چون لایِق سِتایِش اَست... ❤️روزمان را با نام او وصلوات برمحمدوآل محمد شروع میکنیم ❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣ ❤️الهی به امید تو❤️ 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد ✨و َآلِ مُحَمَّد 🌸و َعَجِّل فَرَجَهُم 🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خانم های با سیاست و مهربون. من ۲۵ و همسری جون ۳۵ هستن. همین الان برام‌اتفاقی افتاد که خواستم سریع باهاتون شریک شم. یک مدت بود خیلی من و همسرم همو الکی ناراحت میکردیم. چندروزی بود که از اشتیمون میگذشت و همچی خوب بود. به همسرم‌زنگ زدم بعد از کارم حالشو بپرسم. وقتی قطع کردم یهو یادم‌افتاد من چند وقته از تعریف و تمجید همسری جون قافل شدم. بهش پیام دادم‌ عزیرم رسیدی سر کار باهام تماس بگیر یک چیز مهم یادم رفته بگم. اقایی هم که کنجکاو زنگ زد. گفت چی شده ؟منم با صدای نیمه بچه گونه گفتم میدونی تو خیلی مهربونو خوب و یک دونه ای ؟ گفت چی ؟ منم همونو تکرار کردم‌ ، اخرشم گفتم مرسی هستی عشقم. اقایی که کلی صداش انرژی گرفت گفت نه یادم رفته بود بیشتر یاداوری کن بهم. اینکه میگن فقط خانوما احتیاج به توجه دارن اشتباه اقایون هم خیلی به این توجه نیاز دارن‌. از هم غافل نشین. هروز به هم یاداوری کنین که چقدر از داشتن هم حس خوب دارین. دوستون دارم در پناه حق •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

👠🎀ایده های دلبری🎀👠 ۶ نشانه اینکه شما بیش از حد فکر میکنید ۱-مدام لحظات خجالت آور را در ذهن خودتان مرور می کنید ۲-زمانی زیادی را صرف نگرانی درخصوص چیزهایی می کنید که کنترلی روی آنها ندارید ۳-گفت و گوهایی که با دیگران داشته اید را در ذهن خود مرور می کنید و درباره اینکه چه چیزهایی باید میگفتید یا نمیگفتید فکر می کنید ۴-برای شما سخت است که بیخیال برخی چیزها شوید و مدام اشتباهات خود را مرور می کنید ۵-گاهی اوقات متوجه آنچه در اطراف شما می گذرد نمی شوید چرا که در حال فکر کردن به چیزهایی هستید که اتفاق افتاده اند یا در آینده ممکن است اتفاق بیافتد ۶-زمان زیادی را صرف فکر کردن به این می کنید که چه معنای پنهانی ممکن است پشت حرف هایی که دیگران زده اند باشد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

حدودا یکسال و نیم از زندگی مشترکمون به همین منوال گذاشت و محسن (اسم همسرم)یه روز نعشه بود یه روز خمار،چندروز پاک بود و بازهم بدتر از قبل لغزش میکرد ودام اعتیاد پیچیده بود دور گردنمون و رهامون نمی کرد چه شبها که با خماریاش خمار شدم به امید اینکه اینبار حتما بار آخرشه و ترک میکنه هیچوقت یادم نمیره که روزهای طولانی وگرم ماه رمضون رو با زبون روز دنبالش راه افتادم از این دکتر به اون دکتر پیش این مشاور و اون روانشناس ولی تمام این مدتو پیش همه حتی خانوادم حفظ ظاهر میکردم چون زنگیمو دوست داشتم و میخواستم به هر قیمتی شده از این بدبختی نجات پیدا کنیم به امید اینکه خوب میشه و کسی چیزی نمیفهمه (ولی تو مراسم ختم پدرم که اوج بد حالیش بود و به ناچار شرکت کرد یه سری ها یه بوهایی بردند)کم کم رابطمون داشت بدتر از قبل میشد دیگه قبح اعتیاد واسه محسن از بین رفت و براش عادی شد،مادرم هم هر بار که منو میدید همش میگفت چته چرا از مشکلت به ما چیزی نمیگی و‌... یه روز که جونم به لبم رسیده بود خواهرم تو اوج بدحالیم بهم زنگ زد و من هم بغضم ترکید وتو عصبانیت گفتم به داداش بگو بیاد دنبال من و من دیگه نمیتونم این وضعیتو تحمل کنم، گفت مگه چی شده گفتم بدبخت شدم محسن معتاده پدرمو در آورده،خواهرم هم گفت پس حدسهای ما درست بود چرا اینهمه مدت سوختی و لب باز نکردی مگه تو چت بود که این معتادو تحمل کردی و.... محسن خودشم خونه بودو همه رو میشنید و همینکه دید دارم‌چمدون میبندم تا برم دست و پاشو گم کرد و دست به دامان خانوادش شد تا مانع رفتنم بشن خلاصه بعد ۱۰ دقیقه داداشم اومد دنبالم و همزمان خانواده اون هم واسه وساطت اومدن و برادرمو توجیه کردن که این سری حتما ترک میکنه و آدم میشه،ولی غافل از اینکه ترک واسه موتوره/اینبار هم اینطور کوتاه اومدم و موندم و قرار شد بره کمپ و ترک کنه؛رفت پاک شد برگشت ولی طولی نکشید که بازهم رویه قبلی رو پیش گرفت و روز از نو... این فقط دوسال از زندگی مشترکمون بود که تعریف کردم؛روز به روز اوضاعمون بدتر میشد و دعواهامون و بگو مگو هامون بیشتر و بیشتر شد تا اینکه محسن به جایی رسیده بود که دیگه نه شغلی داشت ونه پولی واسه تهیه مواد ونه اعتباری که بخواد از کسی پول موادشو قرض بگیره چون به عالم و آدم بدهکار بود،خدا به دادم میرسید زمانیکه وقت مصرفش میشد روزگارمو سیاه میکرد که باید بهم پول بدی یا از کسی برام قرض بگیری و... از خونه نبودنم سواستفاده میکرد و خونه رو مکانی کرده بود واسه معتادای دیگه که در ازای جایی که بهشون میده اونا هم موادشو تامین کنن،وقتی هم میرسیدم خونه ،از دیدن فضای دود آلود خونه و فهمیدن اینکه کی اومده خونم و چیکار کردن روانی میشدم و دعوامون میشد،هر دفعه که پامو از خونه میذاشتم وقتی برمیگشتم خونه میدیدم که یکی از وسیله های خونه نیست بعله نوبت به وسیله های خونه رسیده بود که دودشون کنه😔 دیگه از پتو و ظرف و ظروف گرفته تا سشوار وپنکه و طلا وهرچی که فکرشو بکنیدمیبرد میفروخت تا خرج موادش بکنه😔خلاصه کل زندگیم شده بود ترس و استرس و دعوا وهربار هم که میخواستم برم و حرف جدایی میزدم عاجزانه التماس میکرد و با وعده و وعید های دروغ گولم میزد و من همچنان امیدوار بودم که خوب بشه و همه چی درست بشه،از طرفی خانوادم هم حال زندگی منو که میدیدن میگفتن باید جدا بشی ازش وخودتو زندگیتو جوونیتو تباه نکن و... ولی من گوشم بدهکار نبود وهمچنان تمام تلاشمو واسه درست کردن وحفظ زندگیم کردم ولی نشد که نشد سه سال ونیمی از زندگیم میگذشت که واقعا به قصد طلاق به خونه پدریم رفتم و بازهم قصه تکراری ترک کردنش و التماس واسه برگشتنم و قول و وعده و وعید واسه درست شدن زندگیم دوباره تکرار شد و من ساده با وجود مخالفتهای خانوادم قبول کردم که باز هم برگردم سر زندگیم و از نو شروع کنیم و من که واسه کارهای طلاقم خیلی تو دردسر افتادم و خیلی برو بیا داشتم گفتم با این شرط برمیگردم که حق طلاقو بهم بدی و اون هم قبول کرد و حالا حق طلاق با من بود و من فکر میکردم این یه برگ برنده ست واسه پاک موندنش و ترس از دست دادن زندگی مشترکمون هم شده حتما ترک میکنه... #ادامه_دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#اعتراف شوهرم بهم گفت من اولین و آخرین خواستگارت بود! من بهم برخورد گفتم نخیر من حداقل ۱۲ تا خواستگار داشتم( چاخان گفتم😅🤦‍♀)، فلانی پسرش چندبار اومد منفی شنید و... گفت نه متوجه نیستی من اولین و آخرین بودم😐 گفتم یعنی چی؟! گفت یادت نمیاد منو تو مهد کودک؟! اونجا ازت خواستگاری کردم؟!😂 من اصلا نمیدونستم اون پسره الان شوهرمه😂🤦‍♀ گشته منو پیداکرده اومده خواستگاری😱😂❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام میخوام چیزی که به عینه از زندگی همکارم دیدم بگم تا بقیه عزیزان چشماشونو باز کنن و تو چاه نیفتن، همکارم ۱۸ سال زندگی مشترک داشت که به هر دری زدند بچه دار نشدند شوهرش هم راضی نمیشد طلاقش بده( مشکل نازایی از دوستم بود) و بره زن بگیره با بچه پرورشگاهی هم مخالف بود چندسال پیش دوست ساده دلم شروع کرد به خواستگاری رفتن برای شوهرش ( بدون اطلاع شوهرش) هی میرفت سراغ این همکار مطلقه اون همکار مجرد و ... شوهرشم بارها بهش گفته بود بچه نمیخواد و با دوستم خوشبخته ولی دوستم حس انسان دوستی اش قلمبه شده بود و چند سال همین روال رو ادامه داد تا اینکه شوهرش دیده بود چه زن خوبی خودش که میره اینو اونور خواستگاری چی بهتر از این! بدون اطلاع دوستم ازدواج کرد و یه عروسی توپ گرفت بعد هم چنان سرگرم زن دوم و بچه هاش شد و زن اول رو طرد کرد که الان سه سالی هست دوستم مجبور به جلای وطن شده ( دوستم انقدر رقیق القلبه که تو این ۱۸ سال کارت حقوقش دست شوهره بوده و شوهره پول تو جیبی میداده کلا افسار زندگیش دست شوهره بوده) الان بعد بیست و اندی سال دوستم دور از شهرش دور از همسری که عاشقانه دوستش داشت بدون حتی یک ریال نفقه و ... که همسرش بده داره با دل شکسته و تنها زندگی میکنه ، خانوما لطفا اگه بچه دار نمیشید و شوهرتون از زندگیش راضیه پتروس فداکار بازی رو بزارید کنار و بچسبید به زندگیتون مگه شوهرتون بی بچه بمونه چی میشه؟ اسمون به زمین میاد؟ اینهمه ادم عاشقانه زندگی کردند و بچه ای بجا نذاشتن مگه نسل بشر منقرض شد؟ ✍ ناباروری چند علت دارد : •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام ممنون ازت که با ایده قشنگت باعث شدی خانوما باهم دردو دل کنن و لبخند رو لبشون بیاد من اولین باره سوتی میزارم و یه تجربه هم واسه عروس خانوما 😜 منو همسرم چند روز پیش به شوخی با هم بحث میکردیم بعد من میگفتم قهرم مادر شوهرمم شنیده بود میگفت پرستو دعواش کن دعواش کن چرا شهاب حرف بد زد بعد همسرمم رو کرد به عکس پدر بزرگش که به رحمت خدا رفته (پدر مادر شوهر بودن )بعد دستاشو گرفت بالا گفت بابا بزرگ نور به قبرت بباره از همون اول میدونستی این چیه میگفتی مینا ازوووون مادر شوهراس وای تا اینو گفت منم دست گزاشتم رو دلم نیم ساعت میخندیدم خندم که تموم شد مادر شوهرم گفت خیلی دلت پر بودا 😂😂بعد سر به جریانی یکم با من سرسنگین بود این موضوع که پیش اومد باز دیگه مهربون شد🤪🤪 تا امروز که گفت شما ها میرید سر خونه زندگیتونو و همه این خنده ها شادی ها میشه خاطره برای منو بابایی منم گفتم اگه تا اون موقه بودید😨😨😨😨 یه نگاه بهم کرد تازه فهمیدم چی گفتم فرااااااااار🏃🏼‍♀️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام. بابت مطالب نشاط اورتون ممنون.. یه خاطره از خاله ام میخوام بگم.. یه روز خاله ام تصمیم گرفت خونه شون ختم انعام بگیره همه فامیل وآشنارو دعوت کرده بود.. داشت همسایه هارو دعوت میکرد.. رفت در خونه یکیشون که اسمش شمسی بود خاله ام یدفعه ای هول شده بود گفته بود عصری خانوم؛ شمسی بیایید خونه ما ختم انعام..😂😂 😂🤣🤣🤣 این خاطره مال تقریبا بیست سال پیشه ولی ما هنوز هم توی مراسما ازش یاد میکنیم.😁😁😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

حقایق روانشناسی که نمیدونستی !💞 •اگه کسی به صورت غیر ارادی حرکات بدن دیگری رو تقلید میکنه یعنی بین ذهن وقلب اون دونفر پیوند عمیقی برقراره •وقتی نمی تونید توضیح بدید که چرا اون رو دوست دارید؛ شما واقعا اون را دوست دارید‌. •وقتی با کسی بحث میکنید، اگر صدای آرامی داشته باشید به طرف مقابل تسلط بیشتری پیدا میکنید! •هیچ میدونستید مردان هم پریود می‌شوند و دوران قاعدگی دارن که تا حدودی شبیه خانوماست؟؟ این چنل منبع دانستنی هایی که هر مرد و زنی باید بلد باشه: •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🚫با این روش سه سوته لپه هاتو بپز اگه لپه ها تون از لپه های نپز هست میتونید یه قاشق چای خوری بکینگ پودر اضافه کن . •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•