سلام
بانوی غربم❄
یه خاطره دیگه از آبجی خانمم🥰
زمان انتخابات نمایندگان مجلس بود ،یه روز آبجیم زنگ زد واز آنجائی که من تو ستاد بودم شماره ی همراه کاندیدای نماینده مجلس رو که پست مهمی هم داشت🤑 ازم خواست.منم بدون کنترل شماره دقیقا بخاطر تشابه اسمیه مسئول یه قالیشوئی !!!با این آقای کاندیدددد🙃شماره مسئول قالیشویی روفرستادم. از آنجائی که دم عید بود وسر هردو مسئول شلوغ😬🤣،خواهرم هی تماس میگرفته وایشون جواب نمی داده ،به من ماجرا رو گفت ،منم گفتم با پیامک درخوستهاتو بنویس🤣🤣🤣از قضا مشکل سربازیه پسراش،بازنشستگیه شوهرش،درخواست وامش همه وهمه رو به قالیشوئی میفرستاده 🥴😆یه روز که دیدمش گفت من دیگه به این اقا رای نمیدم،اطرافیانمم نمیزارم 😤درصورتی که کلی سفارششم به کاندید کرده بودم حقو بهش دادم🤭پیاماشوخوندم کلا بی جواب ،شماره رو دیدم ایرانسله وتازه فهمیدم چه دسته گلی به آب دادم😂😂😂😂😂😂فقط نمیدونستم چطور ازش بخوام سیم کارتشو بسوزونه ،جیک وبوکه زندگیشو کف دست قالیشوئیه گذاشته بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣بنظرتون امکان داره بازم بهم اعتماد کنه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام وبه امید حاجت روایی تک تک دوستان عزیزم در این مجموعه
بانوی غرب هستم❄
چندتا خاطره از خواهر عزیزم یادم افتاده خالی از لطف نبود که برای شماخوبان هم بفرستم تا گل لبخندرو برروی لبانتون شکوفاکنم🥰
یه خواهربزرگترازخودم دارم که به سلیقه من ایمان داره وتو خریداش ازنظریاتم استفاده میکنه( همونی که تو خونه اش روضه داشت وسایه امام رو دیوار افتاده بود.....)جونم براتون بگه ابجی خانم تو کارای خیر همیشه پیشقدمه وهمسایه ها وفامیل ،لباس وموادغذایی میدن آبجیم به دست نیازمندان میرسونه.خلاصه یه روزبهش گفتم یه پیرهنی خریدم برام گشاده میدمش به تو ،یه خرده هم وسایل هستش که میارم بدی به نیازمند.همون روز خانم همسایه شون بنام صغری باجی که پیرزنه👵 بی سرپرستیه یه بقچه لباس میاره درب آبجی اینارو میزنه خونه نبودن بقچه رو ازدیوار پرت میکنه حیاطشون.....ابجی خانم غروب میاد فکرمیکنه من انداختم ،پیرن روئی رو برمیداره 😖 باشک وتردید تن میکنه😬🤦♀️عصری باخانمای همسایه میرن ازوانتی میوه بگیرن می بینه همه یه طوری نگاش میکنن🥺🧐،صغری باجی هم انگشت بردهان به آبجی ما مینگرد😂همون شب مارفتیم خونه شون باتعجب به لباس ابجیم نگاه میکردیم بهم گفت ناراحت نشو ولی خیلی این پیرهنی که دادی بی کلاسه🙄گفتم مال من نیست که🤷 🤓طفلک زد توسرش میگفت حالا معنیه نگاه همسایه ها وصغری باجی رو درک میکنم🤣🤣🤣🤣
دیگه خودتون مابقی داستان رو تفسیر کنید😅😅😅😅
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام بر دوستان.
من ی تجربه میخام ب اشتراک بذارم.
این چن روز خیلی دلم از شخصی گرفته و شدیدا احساس دلشکستگی میکنم.
روی صحبتم با عروسهایی هست ک با مادرشوهر و بعضاً خاهرشوهر بدرفتاری میکنن و فک میکنن خیلی زرنگن.
بخدا من هیچ مادر یا خواهری رو ندیدم ک بد پسرشون رو بخان، شاید بعضی موارد باشه ک دخالت میکنن و یاحتی اذیت بکنن ولی تعداد این موارد کمه.
میخام بگم فک نکنید تا هرچی بگید، همسرتون براتون به به چه چه میکنه، دور برتون نداره.
ادم خوبه کمی ب آخرتش فک کنه، ادم خوبه کمی ب عواقب کارش فکر بکنه.
من خودم هم خواهرشوهر دارم و هم مادرشوهر، همیشه دوس داشتم باهاشون رابطه خوبی داشته باشم، خداروشکر الانم دارم.
لطفا انقد مادر و خواهرشوهر رو پیش پسرشون سیاه نکنید، انقد جولان ندید.
چ ارزشی داره ادم کاری رو انجام بده ک از چشم خانواده همسرش بیفته.
روی صحبتم بااین افراده، هرکاری دوس دارید انجام بدید ولی بدونید وقتی اعتبار و ارزشتون رو پیش شخصی از دست بدید، با هیچ چیزی قابل جبران نیس.
شما هم ی روز مادر میشید، شما هم ی روز خاهرشوهر میشید.
من فقط واسه امثال این افراد دعا میکنم، افرادی مث خودشون ب تورشون بخوره🙏
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام اعضای گل گروه من اومدم با سوتی داغ امشبم،شب شوشو شیفت بود مامانم زنگ زد بیا خونه ما ،(یه دونه هم دوست صمیمی داره که ما بهش میگیم خاله )گفت: خاله هم افطار خونمون هست توهم بیا🍗🍖🥗🍲🥘گفتم باشه اومدیم از در رسیدم تو سلام دادم خاله خواست بلند بشه خجالت کشیدم بدو بدو خودم رو به خاله رسوندم که پانشه حالا شروع کردم تند تند میگم توروخدا پاشین توروخدا پاشین،توروخدا نشینین توروخدا نشینین🚶♀️🚶♀️🧘♀️🧘♀️واااای یهو دیدم خونه رفت رو هوا بابا ابجی و مامانم اینا ترکیدن از خنده هرکی یه جا پهن شده 😂😂😂دقت کردم دیدم بجای اینکه بگم(تورخدا پانشید توروخدا بشینید )برعکسشو میگم تند تند که بیچاره خاله نصفه موند که پاشه یا بشینه😂😂😂😁😁😁😁
تبریز قیزیام🥰🥰
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام
من بچه بودم خیلی کوچیک مثلا پنج ساله
ما مبل نداشتیم یعنی اون موقع خیلی مبل نبود
همسایه ما مبل خریده بودن منم خیلی خوشم می اومد
یه روز تو کوچه بازی میکردم که پریدم رفتم خونشون گفتم من خسته شدم یکم استراحت کنم و رفتم نشستم رو مبل و مامانم یکساعت توی کوچه دنبالم میگشت بعد اومد پیدام کرد...
هنوزم هروقت زیاد رو مبل می شينم مامانم ميگه داری استراحت میکنی😄😂
آخي چقدررررر بچگی خوبه چقدر دوران خوبی داشتیم☺️☺️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
من الان ۳۸سالمه
سوتی من برمیگرده به دوران کودکی ...
من با خواهر کوچکتر از خودم خیلی دعوا میکردیم
من یه جورایی زور گو بودم و دلم میخواس حرف حرف خودم باشه
یه روزی که داشتم هال رو جارو میزدم با خواهرم حسابی دعوام شد دویدم طرفش که دق دلیمو خالی کنم
ولی نرسیدم بهش و از در هال خارج شد 🥴
اینم بگم ک خونه ما دوتا در داشت
توی همین حین ک داشتم از عصبانیت منفجر شدم یهو در زدن و منم بخیال اینکه خواهرمه چند تا فحش آبدااار نثارش کردم 🙊🙈
آخرشم گفتم چلاق که نیستی از در حیاط بیا خونه
واااای نگو کنتور نویس برق بوده که من اینهمه فحش نثارش کردم 🙈🙈
برگشت گفت خانوم اول ببین کی پشت در هست
بعد بهش بدو بیراه بگو
منو میگی از خجالت خشکم زد
حالا تجربه شده خیلی مودبانه و آروم میپرسم کیه؟؟؟ 😜😜
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 آموزش غذای خوشمزه و ساده جنوبی
گِمنِه
بلغور گندم
پیاز🧅
سیر🧄
نمک،فلفل سیاه،ادویه کاری🧂
رب🥫
لوبیا چشم بلبلی
عصاره قلم
آب
#گِمنِه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام نمیدونم این پیاممو میزارین کانال یا نه ولی امشب اونقدری دلم پر بود ک اگ برای کسی حرف نزنم میترکه
من ۱۴سالم بود ک عاشق شدم اونم ب اشتباه الان ۲۷سالمه البته فقط خودم خبر داشتم و امان از روزی ک ب مادرم گفتم مامان من فلانی رو دوست دارم مامانمم رفتو صاف گذاشت کف دست بابام ک این دختر آبرو مارو میبره عاشق فلانی شده
ک اگر مادر بود منو نصیحت میکرد نکه کاری کرد بیشتر ازش بترسمو چیزی بهش نگم تو همون روزا برام خواستگار اومد ک ای کاش همون روز صبحش میمردم
اینا اومدنو من گفتم نمیخوام ، گفتن تو غلط میکنی میخوای ابرو مارو ببری ...
یک هفته تمام اشک ریختم ولی چه فاییده ک بزور شوهرم دادن
سه سال توعقد بودم یک روزخوش نداشتم الان نزدیک ده ساله ک خونه خودمم شوهرم معتاده بددهنه محبت سرش نمیشه همیشه کارم گریست و مادر پدرمو نفرین کردن
همیشه میگم خدایا منکه راضی نیستم تو هم نگذر ازشون اینده منو دوتا بچهامو نابود کردن باید اون دنیا جواب منو بدن ک چرا دنیامو جهنم کردن برام
خدایا خیلی سخته با مردی ک دوسش نداری یک عمر زیر یک سقف سرکردن
مامان باباها ازتون خواهش دارم با دختراتون نکنین اینکارو بذارین خودشون همسر ایندشونو انتخاب کنن من با اینکار مادرو پدرم باید یک عمر با یک مرد معتاد و بددهن تو یک خونه دوازده متری عمرمو سر کنم ب
دلم امشب بدجور گرفته بود آرزوی خوشبختی واسه همتون 😘
✍ خدا در قرآن میگوید ما به اندازه توان هر کس بهش تکلیف میکنیم ، یعنی اگه دردی داده توان حلش رو هم به ما داده
وقتی مشکلی پیش میاد به جای نفرین که به خودمون برمیگرده قلب مون رو عاری از کینه و نفرت کنیم تا نور هدایت خداوند بتابه و مارو نجات بده
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام به خانومای گل
دختر 19سالم. دو ساله تو عقدم. عزیزان حرفاتون خیلی روم تاثیرگذاشته همسرم ازمن یاد گرفته وخیلی بهتر از من رفتار میکنه.
امیدوارم همیشه این کانال پابرجا باشه.
منم یه تجربه دارم اینکه اقایی همیشه وقتی میره بیرون بهم #زنگ میزنه #اهنگ های ماشینو باز میکنه میگه: گوش کن تا فک کنم کنارمی.
راستش صدا اصلا واضح نمیاد!
ولی من به روم نمیارم و خودمو هیجان زده نشون میدم و اخرش به اهنگه #نمره میدم. ☺️ اگه خودشم با اهنگ #همخوانی کنه که امتیازش خیییلی بالاست. این کارم به #هیجان میارتش و با دقت بیشتری دنبال اهنگه.😁
تجربه دیگه هم که دارم اینه که وقتی همسری بهم زنگ نمیزنه ساعت ها
وقتی زنگ زد میگم:
باک بنزینم خالی شده☺️
(یعنی بدون تو خیلی موندم)
اقامونم خیلی میخنده و تند تند قربون صدقم میره تا باکم پر شه.
انشاء..که همه خوشبخت شین 😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام
شوهر من خیلی رفیق باز بود و شبا دیر میومد یا اصلا نمیومد خونه ، منم دیگه خسته شده بودم
یه روز با یه خط به یه خانم ناشناس از دوستای خودم گفتم که زنگ بزن بگو مادرت مرده بیاااااا
اونم زنگ زده بود شوهرم که بیرون شهر بوده تا برسه دیگه دق کرده بودااااا😬😬
اونم خط تلفنش رو خاموش کرده و هیچی دیگه
الانم یادم میفته دلم خنک میشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام
ممنون از کانال خوبتون
زندگی منو تجربه ها دوستان نجات داد.
من و همسرم 3 سال همدیگه رو میخواستیم وقتی #عقد کردیم اوایل همه چی عااالی بود.
کم کم #دخالتهای #مادرشوهرم شروع شد. منم اشتباه کردم. تا همسرمو می دیدم زود #اعتراض می کردم.
همه منو #مقصر میدونستن. تا حرف میزدم همسرم میگفت: تو بدبینی. تو از مادر من بدت میاد😐 جوری ک همسرم یه هفته بی خبر گذاشت و رفت.
من نشستم تو #تنهایی فک کردم. تجربیات دوستان زندگی منو نجات داد.
اینبار #سکوت کردم. مادرشوهرم هرچی گفت همسرم میدید من جواب نمیدم. بعد یک ماه همسرم دید حق با من بوده. 😌
خداروشکر الان شوهرم عین کوه پشتمه. دیگه الکی طرفداری مادرشو نمیکنه. میگه: حق با زنمه، اون #گذشت داره.
ممنووونم از کانال خوووبتون، من زندگیمو مدیون شماااام. 😍
✍ امام علی ع :
از تجربه دیگران استفاده کنید قبل از اینکه مایه عبرت دیگران شوید
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
#سوتی😂
قبل ازدواجم زن عموی پدرشوهرم تازه فوت کرده بود منو همسرمو فرستادن اتاق من که با هم حرف بزنیم 😌
همسرم پرسید معیارهای شما واسه ازدواج چی هست؟؟؟
منم هول شدم گفتم اول شما بگین زن عموی پدرتون فوت کردن مشکلی تو جشن عقد ما ایجاد میکنه یا نه ☺️
اولش هنگ کرد بعدش گفت اول بزارین ببینیم خدا میخواد منو شما ما بشیم بعد به جشن عقدم میرسیم 🤣
ینی دلم میخواست زمین دهن بازکنه برم توش الانم که سه سال از اون موضوع میگذره
هنوزم میگه خانوم یادته چقدر هول شوهر بودی 😂🤣
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•