eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
👸خانوما دقت کنید📢 🎀جمله ای 💯% کاربردی و سحرآمیز ⭕️"خانواده من و تو نداریم" 👈در بعضی موارد که میخواین یه عکس العملی رو نسبت به خانواده همسرتون نشون بدین و عکس العملتون رو توی نظر همسرتون موجه نشون بدین به همسرتون بگین👇👇 " اگه خانواده خودمم بودن همینکارو میکردم...خونواده من و تو نداریم" 👈در عمل هم سعی کنین تفاوتی در روابط اجتماعی و فامیلی بین خانواده خودتون و خانواده همسرتون نذارین ...😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دسر توت فرنگی🍓😍 از اوناست که اگه یبار درست کنی دیگه نمیتونی ازش دل بکنی🫠 . مواد لازم:توت فرنگی نیم کیلو،خامه صبحانه ۱۵۰گرم،شیر کمتر از ۱لیتر،نشاسته ذرت ۲ق غ ،شکر ۳ق غ ،ژله توت فرنگی ۱بسته،دریم ویب ۱بسته🌸 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام با تشکر از کانال بسیار عالیتون 👌 من برای دلبری کردن از همسرم 👇 1 :خودمو میزنم ب خنگی مثلا کلمات تو یه جمله رو جا ب جا میکنم بعدش که متوجه میشه میگم چیه؟؟🙄🙁 یا اینکه کلمات نزدیک ب همو اشتباه میگم .بعدش میگم من همیشه این دوتا کلمه رو اشتباه میگیرم😁😁 2 : مهربونی مردا فوق العاده عاشق زن مهربون هستن 😚☺️ 3 : با کمی قر تو خونه راه میرم و کار میکنم البته کمی و نه همیشه 4 : اجازه میدم ک کمی اذیتم کنه و حرصمو بالا بیاره با حرفاش فوری جبهه نمیگیرم . مردا از اذیت کردن زنا لذت میبرن. 5 : ترسو باشید حتی اگه از سوسکم نمیترسید وانمود کنید ک میترسید😜😜 اگه رعد و برق شدید و یا چیزایی مثل این شد فوری بپرید بغلش بگید ک خیلی میترسید😁 6:بگین چیزای ترش رو براتون بخرن بعدم جلو خودش بخورید😋 با این قیافه😖 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ب همه اعضای کانال و مدیرخوبش واقعا این کانال زندگی منو کلا تغییر داده خیلی تغییرکردم تو رفتار با همسرم ممنونم ازتون دلبری کردن راه های زیادی داره ب نظر من خدا زن رو مخصوص دلبری کردن افریده و فقط از عهده ما زنا برمیاد اول باید بدونیم سلیقه همسرمون چیه مثلا من وقتی میخام دلبری کنم همسرم ک از سرکار میاد (بعدازاینکه کمی استراحت کرد) بغلش میشنمو صورتمو میچسبونم ب صورتش ، همسرم خیلی خوشش میاد و لبخند میشنه رو صورتش هر خاسته ای هم ک داشته باشم همون موقع عنوان میکنم صددرصد انجامش میده وفقط میگه چشم عزیزدلم یا وقتی صداش میکنم ب اخر اسمش حرف " م " رو اضافه میکنم مثلا مجیدم شما هم امتحان کنین 😉 موفق باشین •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفندهای خوشمزگی لوبیا پلو •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام خاله چطوری وای خاله مامانم ی چیز تعریف میکرد ما ک از خنده منفجر شدیم انقد طنز بود😐😂😂 (از زبون مامانم میگم)خب تعریف میکرد:« قبلا میز تلویزیون نبود و یه طاقچه گچی درست میکردن و تلویزیون رو روی اون میزاشتن ما هم وقتی تازه تلویزیون خریده بودیم ی طاقچه خیلی قشنگ براش درست کردیم و خلاصه که یبار من و خواهرم و دوتا داداشم داشتیم چشم بستنا بازی میکردیم(همون ک یک نفر چشماشو میبنده بقیه میدوان و اون ک چشماش بسته باید بقیه رو بگیره) بعد داداشم اومد منو بگیره منم همونجا ک واستاده بودم دیدم داره میاد بگیرم میگه هم ی لحظه دیدم تلویزیونو و از طاقچه اویزون شدم یهو شترقققق طاقچه شکست😐🤣🤣 و هیچی دیگه بقیشو خودتون تصور کنین ک مادربزرگم با مگس کش کتکش زده یا دمپایی پلاستیکی😑🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• اقا ما یه شوهر خاله داریم‌ بنده خدا اومد خونمون صب از خواب بیدار شدیم سفره صبحونه چیدیم، بابام تعارف کرد که بفرما تشریف بیار سر سفره برگشت گفت خیلی ممنون صرف شده حالا قیافه بابام اون لحظه🤔😳 یهو بابامم گفت کجا صرف کردی تو که خواب بودی، نکنه تو خواب؟ :))))) بنده خدا اومده بود یه چی بگه مثلا، اینطور سوتی داد😂 خلاصه هر وقت میان خونمون یاد این حرف میفتیم کلی میخندیم 🤦‍♀️😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
💠 از مراجعه به بی نیاز شوید. ✨ امام على عليه السلام : ✍ در سفارشى به فرزند خود امام مجتبى عليه السلام فرمودند: 🍃 فرزندم! آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبيب بى نياز شوى؟ عرض كرد: چرا، اى اميرالمؤمنان. 🌟 حضرت فرمودند: تا نشده اى غذا نخور و تا دارى از غذا دست بكش و غذا را خوب و قبل از خوابيدن كن. اگر اين نكات را رعايت كنى، از مراجعه به طبيب بى نياز مى شوى. 👌 😁
سلام خاله چطوری وای خاله مامانم ی چیز تعریف میکرد ما ک از خنده منفجر شدیم انقد طنز بود😐😂😂 (از زبون مامانم میگم)خب تعریف میکرد:« قبلا میز تلویزیون نبود و یه طاقچه گچی درست میکردن و تلویزیون رو روی اون میزاشتن ما هم وقتی تازه تلویزیون خریده بودیم ی طاقچه خیلی قشنگ براش درست کردیم و خلاصه که یبار من و خواهرم و دوتا داداشم داشتیم چشم بستنا بازی میکردیم(همون ک یک نفر چشماشو میبنده بقیه میدوان و اون ک چشماش بسته باید بقیه رو بگیره) بعد داداشم اومد منو بگیره منم همونجا ک واستاده بودم دیدم داره میاد بگیرم میگه هم ی لحظه دیدم تلویزیونو و از طاقچه اویزون شدم یهو شترقققق طاقچه شکست😐🤣🤣 و هیچی دیگه بقیشو خودتون تصور کنین ک مادربزرگم با مگس کش کتکش زده یا دمپایی پلاستیکی😑🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• اقا ما یه شوهر خاله داریم‌ بنده خدا اومد خونمون صب از خواب بیدار شدیم سفره صبحونه چیدیم، بابام تعارف کرد که بفرما تشریف بیار سر سفره برگشت گفت خیلی ممنون صرف شده حالا قیافه بابام اون لحظه🤔😳 یهو بابامم گفت کجا صرف کردی تو که خواب بودی، نکنه تو خواب؟ :))))) بنده خدا اومده بود یه چی بگه مثلا، اینطور سوتی داد😂 خلاصه هر وقت میان خونمون یاد این حرف میفتیم کلی میخندیم 🤦‍♀️😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
اینقد اهواز گرم شده که دیگه کولرا جواب نمیدن😭 بابام زنگ زد شوهر عمم که بیاد کولرمونو ببره درست کنه الان بعد دو روز زنگ زده میگه کولرتون چه شکلی!؟🙄😐 ظاهرن بین این همه کولر تعمیری، کولر ما گم شده🤦🏻‍♀️😂 والا شوهر عمه جان کولرمون چشای سبز و موهای فر صورتی داره اگه پیداش کردی بیارش:/ خو اخه مرد وقتی اینو بردی اسمی فامیلی نشونه ی آدرسی چیزی ازت نگرفتن یعنی از عمم که خیر ندیدیم هیچ شوهرشم بدتر خودش🙃😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام. یه ایده دارم برا خانومای قری کانال☺️ یه روز که همسرم داشت تو جلسه خانوادگی مداحی میکرد. منم یواشکی جوری ک نفهمه صداشو ضبط کردم.شب موقه خاب با کلییی اب و تاب گفتم یه موسیقی پیدا کردم اینقد خوووووبه قشنگه بهم ارامش میده..که خدا میدونه. اولش یکم صورتش رفت تو هم😕 گف کو ببینم چیه ک تو اینقد خوشش اومده ازش...😒 بعد تا گزاشتم اولش نفهمید و باورش نمیشد بعد ک دید عه چقد اشناس گف منم؟؟؟؟😳😳 گفتم اره صدای اقاییمه که ارومم میکنه... کلی انرژی گرفت و قربون صدقه رفت اصلا فکرشم نمیکرد. شما میتونین وقتی اقاتون تو ماشین یا هرجا اهنگی چیزی میخونه یواشکی ضبط کنین و کلللللی دلبری کنین براش😍❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی از اون التماس که نه دیگه نقشه نیست و از من فحش و انکار... موضوعو سریع به بابام گفتم،
داستان زندگی بابام گفت من اینکارو نکردم نمیدونمم کی کرده… وقتی بابام دروغ میگفت شروع میکرد خاروندن گوشش، و حالا هم تند تند گوششو میخاروند، به هرحال همه مطمئن بودیم کار خودشه، بهنامم از ترسش اینجا بود، ولی بابا کتمان کرد، بهنام گفت آخه تو ماشینم یه نامه بود که نوشته بود بخاطر تک تک بلاهایی که سر دخترم آوردی بلای بدترشو سرت میارم، پس کی نوشته؟ بابام گفت برو بشین فکر کن شاید فقط دختر من نبوده، سر کس دیگم بلایی آوردی. خلاصه که بهنام ادامه داد به هرحال این بازی کثیفو سهیل شروع کرد، بهم پول داد، مهر دخترت سنگینه، پولی که سهیل قرار شد بهم بده دو درصد مهر دخترتم نیست تازه سهیل میگفت واقعا حال دادگاه و اینور و اونور رفتن برای دادن مهریه م نداره، عکسای دخترتونو میفرستاد میگفت تهدید کن، خودش میگفت چیکار کن، اونم بیشتر نقشه هاش زیر سر مهسا بود وگرنه این کارا به عقل یه مرد نمیرسه، رو به من گفت حتی کلید خونتونم به من داد… براش چشم و ابرو اومدم که قضیه اون روز رو که اومده توی خونمون رو نگه وگرنه بابام خیلی عصبی میشد و ممکن بود واقعا یه بلایی سرش بیاره، اونم حرفشو قطع کرد و گفت اون ویسام اینجور بود چندباری که تو به سهیل گفته بودی دوستت دارم اون یه تیکشو برش زده بود و من در جوابش گفته بودم منم همینطور، این مدت خانواده سهیل خیلی در جریان نبودن و نمیدونستن قضیه چیه، سهیل الکی به تو میگفت خانوادم میدونن و مایه آبروریزیه، تمام مسافرتاشم با اون دختره بود، همش همین بود اگه سوالی هست جوابتون رو میدم. بابام گفت اسم و آدرس و شماره ی دختره رو بده و گورتو گم کن، همه رو روی یه برگه نوشت و رفت. تا صبح گریه کردم، سهیل توی تمام این مدت به من خیانت میکرد، شبایی که من با قرص به زور میخوابیدم و میترسیدم نکنه بهنام بیاد بالای سرم بلایی سرم بیاره، سهیل توی مسافرت کنار اون دختره ی بی همه چیز بوده. دادگاه مهریم نزدیک بود، بهترین وکیل رو گرفته بودیم، که یک روز قبلش به پدرم زنگ زد و گفت استعلام گرفتم دامادت هیچی به نام خودش نداره… بابام گفت مگه میشه؟ پس خونه و ماشینش چی؟ گفت اون خونه ای که توشه ۵،۶ ماه پیش زده به نام مهسا فلانی… زده بود به اسم خواهرش، ماشینشم همینطور، یعنی دقیقا از زمانی که داشتن نقشه میکشیدن فکر همچین روزیم کردن… ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•