داستان زندگی تا به حال این همه اتفاق افتضاح توی یه روز برام نیوفتاده بود، عشرت هم بیشتر نمک روی زخمم میپاشید، دستشو توی هوا چرخوند و گفت چیه؟ انتظار نداشتی جز ادمم حسابت نکنن نه؟ حوصله جر و بحث نداشتم ولی توی دلم در حالیکه اشک از چشمم میومد گفتم نه... نداشتم.. گفت منم البته حسرت میخورم، نگاه کن برای پسر خودشون چه عروسی ای گرفتن، اونوقت حمید من بدبخت شد... توی خرابو گرفت، آرزو داشتم کت شلوار دومادی بپوشه و جلوش دو دستماله برم ولی نشد.. سرمو انداختم پایین، آیا راستی راستی من حمید و اغفال کردم.. من دلبری کردم و خطاکار فقط منم، انگار من حمید رو گول زده باشم، برای همین در برابر این حرفاش سکوت میکردم و سرمو مینداختم پایین... ولی دلم از خانوادم شکسته بود، درسته که اشتباه بزرگی مرتکب شده بودم اما دیگه شوهر داشتم، زندگی داشتم و مستقل شده بودم، کینه بدی از همه شون به دل گرفتم.. توی خونه کلا خودمو حبس کرده بودم که کسی کبودیا و کتکای حمید رو نبینه.. حمید خیلی مرد گوشی ای بود، وقتی مادربزرگش میومد سر میزد و میگفت این زن و دوست داشته باش بهش احترام بذار، و باهاش حرف میزد، تا چند روز خوب بود اما دوباره بعد چند روز با یه تشر عشرت روز از نو روزی از نو..! یک روز هم به اصرار بی بی حمید رفت برای خدمت دفترچه پست کرد، درسته که بداخلاق بود ولی دوسش داشتم و خداروشکر میکردم معتاد نیست. به امید اینده بهتر از زیر قران ردش کردیم و فرستادیمش بره، بره که شاید برگرده و بتونیم جایی براش کار دست و پا کنیم و از این جا خلاص شیم. عروس یکساله بودم که رفت و توی این یکسال هیچ کدوم از اعضای خانوادمو ندیده بودم یا اگر توی کوچه اتفاقی دیده بودم مثل دو تا غریبه رد شده بودیم.. خود نریمان گفته بود مثل دو تا غریبه باید رد شیم، و منم انقد مغرور بودم که نخوام سلام کنم. شب اولی که حمید رفت تا صبح اشک ریختم، تنها بودم حالا تنهاتر شدم، افتاده بود یه شهری که یک روز و نیم توی راه بود. سرمو به کارای خونه گرم کرده بودم و وقتی سمیه میخواست کمکم کنه دیگه نمیذاشتم که سرم گرم شه.... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام یک سوتی از خواهرزاده عزیزم بگم که 4 سالشه😇 3 روزه تسبیح میچرخونم بخاطر نذری که کردم باید 3000هزار بار ذکر یا حلیم رو بگم حالا امروز خاهرزادم ازم پرسید خاله با تسبیحت چی میگی منم گفتم میگم یا حلیم بعد چند ساعت دیدم یک گوشه نشسته تسییح گرفته دستش داره یواشکی مثل من ذکر میگه رفتم پیشش میگم قربونت برم خاله جون😍😘چه ذکری میگی با تسبیحت گفت میگم یا قرمه سبزی 😂😂😂من که نفسم دیگه درنمیومد از خنده😂😂😂😂😂😂😂 بعد باز میگه یک دور دیگم میخام بگم یا آش😂😂😂😂😂😂 میگه تو حلیم دوست داری من آش و قرمه سبزی 😂😂😂🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#صحبت_ادمین☺️💋 #بااعضای_کانال_خوبمون❣ ابراز احساسات موجب 📉کاهش کلسترول خون میشه ✅ ابرازعلاقه💓 💐ابراز علاقه باید به اشکال مختلف باشه 🗣👥🗣کلامی ❌ببینید خانمها از نظر کلامی خیلی از شما ها اون ابراز علاقه ای که همسرتون مدنظرش هست رو نمیکنین اگه میخواین برای راه افتادن مسائل ارتباط و عاطفه کلامی تمرین کنین،از اشیا شروع کنین🏃 شروع کن با گل🌹 صحبت کردن شروع کن نطقت باز میشه یا اگر پرنده دارین🐥شروع کن به صحبت کردن باهاش ✅در ابرازعلاقه کلامی مثلا از کلماتی مثل 👇 عزیزم💞 همه امیدم💕 زندگیم💓 مهربونم💘 مرد خوب من🤵 همه کسم❤️ سرورمن👑 استفاده کنین😍 💡اجرای تمام احکام الهی به مرد قدرت میده به زن عشق میده ✅ شمابه شوهرت میگی اجازه میدی من برم جایی؟بهش قدرت میدین💪 اون میگه نه وایسا خودم میام میبرمت. بهت عشق میده❤️ ✔️شما در کلام باید مردتون رو قدرتمند 💪 جلوه بدین ❌ولی خانمهای الان چی میگن؟ پییییشی!!!🐱 😳😳(خب بنده خدا چیکار کنه،الان قدرت بهش نرسید که بهت عشق بده) جوجو عروسک😏 با این حرفها مرد میخواد چیکار کنه⁉️ 👈 پس قرارشد به مردتون قدرت بدین💪 مثلا قرارِ تو یه جایی،مسیری رفت و آمد کنید،ازتون نظرسنجی میکنه 🚘از این اتوبان بریم یا اون اتوبان شما بگو شما مرد زندگی من هستی تو صلاح من رو میدونی تو میفهمی تو عاقلی واسه من مهمه که کنار تو ام💐 چه از این مسیر چه فلان مسیر ولی شما میگی چی⁉️ دیدی گفتم از اینجانرو حالا تو ترافیک موندیم دیدی من درست گفتم گوش ندادی 😂 نگو اینو قدرت اش رو کم نکن کلامتو عاشقانه کن ✅ در کلام خودتونو فدایی هم بدونین❤️❤️ حضرت زهرا سلام الله علیها چه طوری صدا می کرد آقا امیرالمومنین علی علیه سلام ❓❓👇 ⭕️جونم به فدات ⭕️روحم به فدات بچه ها رو حسنین علیهم سلام چه طوری صدا می کردند در حدیث کساء ❓❓👇 میوه دلم نور دیده ام 🔴قشنگ بچها رو، میوه دلم صدا کن اصلا به روی خودت نیار که آدما نگات می کنند مامان قشنگم عزیز دلم دردت تو قلبم 🌸بچه ها و همسر رو سیراب کنیک از محبت 🌸 دماسنج عاطفی خونه شمایی☺️💋 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#امداد_غيبى 🔱سوره مبارڪــ یـــس 🔰در صورت ‌قرائت مداوم گره های زندگی باز خواهد شد امدادهای غیبی شامل حالتون میشہ تمام اموراتتون رونق خواهد گرفتحداقل روزانه یک مرتبه در ثلث آخر شب اثر بهتری دارد (ساعت ۲۳ به بعد) غفلت نشود. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#اعتراف بچه ک بودیم با خواهرم همون آهنگه ک میگه (تویی قرص قمرم) از بهنام بانی رو مسخره میکردیم و می‌گفتیم مرتیکه نفهم چرا؟ چون فک میکردیم بجا کمر اشتباه میگفته قمر ..🤌🏻 یادته خواهر؟😂🥲 ادمین: خواهرت که هیچ منم دیگه یادم نمیره اسکل😐😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه سلام من فوق العاده ادم خنده رو و خوش اخلاقیم. تا حالا نذاشتم کسی اشکمو ببینه. وقتی از اقام ناراحت یا عصبانی میشم حرفی نمیزنم ولی اون قشنگ متوجه میشه و از دلم در میاره. یه بار با دوستم قرار گذاشته بودیم بیان پارک که شوهرامون با هم اشنا بشن. اقام دید دارم با دوستم هماهنگ میکنم ولی چیزی نگفت. حالا تا اونا رو دیدیم شوهرم گفت من نمیام.😐 فوق العاده ناراحت شدم ولی هیچی نگفتم. بعد که دید من بدرفتاری نکردم دور زد و برگشت به پارک. گفت چونکه خودت بهم نگفتی که میخوای بیای اینجا لج کردم. توقع دارم برنامت رو بهم بگی، نه اینکه خودم بفهمم! 💟 میخوام بگم هرجا میخواین برین، اول با اقاتون هماهنگ کنید که وقت داره یا نه! 💟 بهتره همیشه خنده رو باشید. خیلی کم گریه کنید جلوی اقاتون تا گریه هاتون براش معمولی نشه. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام و دوستان گرامی😊...ما یه همسایه داریم بنده خدا گوشاشش خیلی سنگین میشنوه یعنی سنگین ها باید داد بزنیم تا بشنوه🗣🗣....جونم براتون بگه هرکی با این کار داشته باشه اونقد باید در گوشش داد بزنه تا بشنوه....القصه یه روز یه کارت دعوت براش میارن وب هر مصیبتی شده بهش میفهمونن که فردا نهار یکی دعوتش کرده مسجد چون اینجا احسان ها رو مسجد میدن🙃 حالا از زبون خودش تعریف میکنم....فردا ظهر شد منم لباس تمیز پوشیدم ویه چادر گلگلی خوشگل سرم کردم ورفتم که ب احسان برسم😊😊حالا خوشحال وسرحال دوسه باری هم عکس کارت دعوت رو بوس کردم که عکس کربلا روش بود...بلخره رسیدم مسجد دیدم بله سفره ها همه پهن همه نشستن و منم وارد شدم ب هر کی رسیدم گفتم ایشالا قسمت شما بشه😁😁 ب صاحب احسان هم گفتم ایشالا همیشه از این سفره ها پهن کنید که دیدم زنه با چشم گریون اینجوری شد😳 با خودم گفتم اینا چرا همه مشکی پوشیدن....🤔یهویی دیدم برادر زاده ام امد دم گوشم گفت اونم بلند ها بابا عمه حاجی فلانی ب رحمت خدا رفته برای اون احسان میدن زدم تو سرم وگفتم وای...😱😱.منو میگی دیگه نمیدونستم چطوری از اونجا در برم احسان رو خورده نخورده الفرار🥴🥴😆😆 بله این همسایه بیچاره ما فک کرده کسی که داره احسان میده ولیمه واسه زیارته😁😁😁این منم وقتی برام تعریف میکرد 😂😂😝😝😁😁اینم صاحب عذا😳😤😤😭اینم قیافه همسایه ما🤪😜🤨🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#ایده_متن☺️💋 عالی ترین اوقات روز زمانی خوبه که دستات تو دستامه و داریم قدم میزنیم 👫راستش تو بهترین اتفاق زندگیمی🤗 عاشقتم! چرا؟! چون صبوری🌺 چون آرومی👌 چون تو اوج عصبانیت🙎‍♂ میشی زیبا ترین موجود کره زمین😍 چون خیلی به احساساتم اهمیت میدی 😜چون رازداری 😎 چون وقتی سرتو میخارونم هم تو آروم میشی هم من💆‍♂ عاشقتم یه جور خااااااص💋❤️💔 ✍ ایده های متن را داخل کیف ، جیب ، کفش ، داخل یخچال ، داخل سینی پذیرایی ، جلوی آینه ، پشت در ورودی و ... باور کنید لحظات باشکوه و پرانرژی با همسرتون خواهید داشت. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ #تجربه سلام دوستان عزیزم! من سومین باره پست میذارم. هروقت ناامید میشم، میام تجربه ها رو میخونم و دوباره انرژی میگیرم. 💃😍 خواستم چیزی که شاید کمتر راجع بهش صحبت شده، بگم. ❌📛 هیچ وقت سر همسرتون منت نذارید. چ مرد و چ زن. واقعا باعث سردی رابطه میشه. دومین چیزی که خودم عمیق درکش کردم اینکه به غرور مرد توجه کنیم و اونو نشکنیم. #تعریف کردن از مردها واقعا بهشون حس مردونگی میده. من امتحان کردم که وقتی از شوهرم تعریف میکنم چشماش از شوق، برق میزنه.😍😁 مثلا اقایی من به خاطر کارش یه مدت به لباس پوشیدنش اهمیت نمیداد. وقتی واسه خودش لباس خرید ازش تعریف کردم که چقد با این لباس خوش تیپ شدی. باور کنین عین بچه ها ذوق کرده بود.😜 تو آینه خودشو با افتخار نگاه میکرد.😍 منم از ذوق کردن اون، لذت میبرم. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

وقتی ۱۰ ۱۲ سالم بود ،برای تعطیلات تابستونی رفته بودم خونه مامانبزرگم ،خونه ماما قدیمیه،دوتا حیاط داره،یکی کلنگی یکی هم تازه تعمیرش کردن،توی اون حیاط کلنگیه و بیغولشون یه گله مرغ ،نزدیک به ۳۰ ۴۰ تا نگه میداشتن که از ساعت ۵ صبح فعالیتشونو شروع میکردن و از این سر حیاط به اون سر یورتمه میرفتن😂یه روز عصر مامابزرگ گفت برم به مرغا دون بدم و ببرمشون جا،هیچی دیگه رفتم تو حیاط دون ریختم تو جاشون تا بیان بخورن و درو ببندم روشون که یهو، یه گربه سیاههِ ویژی اومد از زیر پام رد شد،اقا من میگی،رنگ گچ ،عین جن زدها که ویژ گرفته باشدشون میدویدم و جیغ میزدم جیغ😂اخرم داییم اومد ببینه چه خبره دویدم افتادم بغلش(ولیویه قسمتشم ترسناک بود تنم داغ شده بود و صدای اطرافو نمیشنیدم و سوت میکشید سرم و گُردم داغ شده بود....وحشتناکبود ،فکر کردم جن گربهه پریده به من😂) بعدم بهم اب طلا دادن و...😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ #مچگیری_ممنوع ⛔️با مچگیری همسرتون،اونو راستگو نمیکنید بلکه او دروغگوی #حرفه ای میشه با: ❌کیف و جیب گشتن ❌گوشی چک کردن ❌هی کجایی،کجا میری،کی میای گفتن ❌مثل کارآگاها رفتار کردن ⚜امنیت برقرار نمیشه بدتر باعث میشه اون به دروغ گفتن #حریص تر بشه چون ممکنه با این رفتارای شما همسرتون فکر کنه غرورش داره شکسته میشه ⚜عاقلانه رفتار کنیم کارآگاه بازی رو بذاریم کنار اگرم مشکلی هست با #منطق و #محبت کردن حلش کنیم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#دعا_به_جهت_نجات_ازهمسایه_بد 🔰 مردى شكایت كرد به امام حسن علیه السلام از همسایه بد كه اذیت مى كند. امام علیه السلام به او گفت : چون نماز مغرب و عشا را خواندى دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن بگو: 🌛یا شدید المحال یا عزیز اذللت بعزتك جمیع ما خلقت اكفنى شر (فلان ) بما شئت 🌜 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•