گنجــهاے معنـوے
#جانم_امیر_المومنین ✴️ برگے از #فضـائل_امیرالمؤمنیـن (ع). 8⃣ قسـمت هشتـم. ➖➖➖➖ 🔹اِهْـدِنَا الصِّرَ
#جانم_امیر_المومنین
✴️ برگے از #فضـائل_امیرالمؤمنیـن (ع).
9⃣ قسـمت نُهـم (فوقالعاده زیبا)
➖➖➖➖
📙 اَنَس ابن مالک گوید:
🍃 «روزی #رسول_خدا (ص) نمازِ عصر را با ما خواند و در رکعتِ اول مقدارے درنگ کرد، تا آنجا کہ گمان کردیم سَهو یا غفلتے روے داده است.
سپس سربرداشت و گفت: "سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَهُ" و بقیۂ نماز را کوتاه خواند. آن گاه با چهرۂ چون ماه شبِ چهاردهِ خود به ما روکرد و فرمود:
✨« چرا برادر و پسر عمویَم #علے_ابن_ابیطالب را نمےبینم؟»✨
گفتیم: ما هم او را ندیدهایم ای #رسول_خدا.
💢 حضرت با صداے بلند فرمود:
- یاعلے! ای پسرعمو!...
💐 #علی(ع) از آخرِ صفهاے مسجد پاسخ داد: «لبیّک یا رسول الله.»
⚜ پیامبر فرمود: نزدیکِ من بیا.
🔹🔸🔸🔹
اَنَس گوید:
❇️ او پیوستہ صفها را مےشکافت و از میانِ مهاجر و انصار خود را به پیامبر رسانید.
💞 #مرتضے به #مصطفے نزدیک شد! ...
پیامبر خدا(ص) فرمود: یاعلی! چرا از صفِ اول بازماندے؟
- فرمود :
💥«خواستم تجدیدِ وضو کنم یا رسول الله. بہ منزل رفتم و #حسن و #حسین را صدا زدم، کسے پاسخم نگفت؛ ناگاه دیدم کسے از پشتِ سر مرا صدا زد و گفت:
- اے اباالحسن! به پشت بنگر !
به پشتِ خود برگشتم، طَشتے دیدم و در آن سطلے پر از #آب و بر روے آن یک حولہ. حولہ را برداشتم و از آن #آب وضو ساختم. آبے بود به نرمےِ کَره و طعمِ عسل و بوے مُشک. سپس روے برگردانیدم و نفهمیدم چہ کسے سطل و حولہ را گذاشت و چہ کسے برداشت!»💥
💠 پیامبر اکرم(ص) لبخندے بہ چهرۂ #علـی زد، او را در آغوش کشید و پیشانیَش را بوسید و فرمود:
🌷 «آیا تو را مُژده ندهم؟
آن سطل، از بهشت بود و #آب ، از بهشت بَرین. و آن کہ تو را برای نماز آماده ساخت، #جبرئیل(ع) بود. و آن کہ حولہ به دستت داد، #میکائیل(ع).
سوگند بہ آن کہ جانم در دستِ اوست، #اسرافیل بقدری شانۂ مرا گرفت(و در رکوع نگاه داشت) تا تو بہ نماز رسیدے، و بہ من گفت: «درنگ کن محمد! تا آن کس کہ به منزلۂ نفسِ تو و پسرعموے توست، از راه فرا رسد.»✨
➖➖➖➖
✍ کفایة الطّالب، ص۲۹۰
✍ علیّ ابن ابیطالب، (احمد رحمانے همدانے)
@Adieh_elahi
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈