#جد_سادات ۱
من توی زندگیم شانس اینرو داشتم که پدر و مادرم عاشق هم باشن اینجوری زندگی خیلی قشنگ تر و شیرین تر میگذره پدر و مادرم علاقه خیلی زیادی به همدیگه داشتن و خوبی این رابطه این بود که با همدیگه هم فکر بودن اما چیزی که من اوایل فکر میکردم خوبه ولی بعد ها فهمیدم که ایراد بزرگی هست این بود که توی یک خانواده تقریباً بی بند و بار بزرگ شدم چ، محرم و نامحرم تو خانواده ما معنایی نداشت اون موقع من فکر میکردم که ما آدمای خوبی هستیم و کسایی که مثل ما نیستن امل یا عقب موندن، من فکر میکردم ما خوبیم و بقیه بد هستن هیچ وقت کسی به من نگفته بود که کارما اشتباهه
ادامه دارد
کپی حرام
#جد_سادات ۲
یه جورایی انگار خودمون میدونستیم کارمون درست نیست ولی توجیه میکردیم که کار بدی نمیکنیم و میگفتیم که دل باید پاک و صاف باشه و این چیزا به دله یا مثلاً میگفتیم فلان مرد مثل شوهر عمه یا شوهر خاله به ما نگاه نمیکنه و مگه ما چیکار میکنیم، کارهای زشت ما و گناه هایی که میکردیم توجیهات این مدلی داشت من لیسانس کامپیوتر داشتم تو ی آموزشگاه کامپیوتر مشغول بودم، حقوقم زیاد نبود ولی دوس داشتم ی فعالیتی بکنم نیازی به پولش نداشتم اونجا هم ی سرگرمی سالم بود برام، ی دختر هن سن و سال خودمم اونجا بود و مثل من آموزش می داد منتها خیلی مذهبی و مقید بود من اصلاً حجابم برام اهمیتی نداشت اما همکارم خیلی مراقب بود که دست هاش و موهاش مشخص نشه من با همکارای اقام بگو بخند میکردم و اون دختر نقطه مقابل من بود
ادامه دارد
#جد_سادات ۳
چند باری خواست با من دوست بشه و بهم نزدیک بشه اما من اجازه نمی دادم و اصلاً تمایلی نشون نمیدادم که باهاش ارتباط بگیرم خجالت میکشیدم از اینکه با این ادم بخوام سلام علیکی داشته باشم اخلاق زشتی که خانوادگی داشتیم این بود که همه رو مسخره می کردیم یعنی یک جورایی از مسخره کردن بقیه لذت می بردیم و این کار برامون تقریباً عادت شده بود که بقیه رو مسخره کنیم و بخندیم خانواده مون دور هم که جمع میشدیم عادت داشتیم یک نفر رو سوژه کنیم و بخندیم بیشتر وقتا برای اینکه بقیه باهامون همکاری کنن یک نفر خارج از اقوام خودمون رو سوژه می کردیم
ادامه دارد
کپی حرام
#جد_سادات ۴
این دختر که بعدها فهمیدم اسمش فاطمه هست برخوردی باهاش نداشتم اما چون که متفاوت از من بود خیلی سرسنگین بود خواسته یا ناخواسته کارفرمامون به اون احترام بیشتری میگذاشت ازش بدم میومد یکبار که خواست بهم نزدیک بشه و با من صحبت کنه شروع کردم به مسخره کردن سر و وضعش همکارهای دیگه مون که بیشترشون آقا بودن و به خاطر اینکه من معتقدم باید با همه راحت باشم باهاشون خیلی خوش و بش میکردم شروع کردن به خندیدن و اونو مسخره کردن اینقدر فاطمه رو توی جمع تحقیر کردم که فاطمه گریه کرد و به حالت قهر از آموزشگاه بیرون رفت من از ناراحت شدن و رفتن اون ناراحت نشدم حتی اهمیتی هم ندادم فردای همون روز رفتم سرکار ولی فاطمه نیومده بود از منشی پرسیدم که گفت مرخصی گرفته شب که رفتم خونمون و مثل همیشه خوابیدم یه خواب عجیبی دیدم عموما خواب هایی که میبینم یادم نمیمونن
ادامه دارد
کپی حرام
#جد_سادات ۵
خواب عجیبی بود یه جایی بودم دست و پام باز بود میتونستم تکون شون بدم اما توان حرکت و راه رفتن نداشتم همه جا تاریک بود اما روبروی من یه زن بود زن سیاه پوش که صورتش هم مشخص نبود اما با این که همه جا تاریک بود اون مشخص بود که با چادرش وایساده چند قدم به سمتم اومد با یه حالت ناراحت و عصبانی انگار بهم تشر زد گفت دیگه با بچه های من اینجوری رفتار نکنیا بچه های منو ناراحت نکن دل دختر منو شکوندی بعد هم رفت من وقتی که اون زن جلوم بود قدرت حرف زدن نداشتم نمیتونستم حرف بزنم وقتی که رفت بازم نمیتونستم تکون بخورم یا حرف بزنم از خواب که پریدم بدنم خشک شده بود و خیس عرق بودم به زور خودمو تکون دادمو از جام بلند شدم تمام می لرزید فردای همان روز رفتم آموزشگاه و آدرس فاطمه رو گرفتم رفتم در خونشون توی یه منطقه خوب زندگی می کردن در زدم درو که باز کرد منو دید
ادامه دارد
کپی حرام
#جد_سادات ۶
بهش گفتم فاطمه فقط به حرفام گوش کن خوابی که دیده بودم رو براش تعریف کردم به حرفام که گوش داد زد زیر گریه و گفت من خیلی از دست تو دلم شکست و ناراحت شدم وقتی که از آموزشگاه اومدم بیرون گفتم یا حضرت زهرا من دختر توام از ذریه توام بعد یکی منو ناراحت میکنه تو بی جواب میذاری جواب این دختر رو بده من فکر نمی کردم که حضرت زهرا بیاد به خواب تو و بهت اونجوری بگه، فاطمه رو برگردوندم آموزشگاه و جلوی همه ازش عذرخواهی کردم بعد هم با فاطمه انقدر دوست صمیمی شدم که رفتارها و حجاب فاطمه روی من تاثیر گذاشت من از این رو به اون رو شدم به چیزی که هستم افتخار می کنم بارها بابت اون روز از فاطمه عذرخواهی کردم و اونم همیشه گفته که منو بخشیده ولی از اینکه الان با فاطمه دوستم و انقدر تغییر کردم خیلی خوشحالم
پایان
کپی حرام