eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
6.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣زبان عشق❣ دختر زیر چشمش کبود بود معلوم بود که از همسرش کتک خورده درکش کردم خیلی احساس بدیه که آدم از شوهرش کتک بخوره و بقیه بفهمن شاید اگر اثار کتک توی صورت ظاهر نمی شد یک زن هیچ وقت نمی ذاشت کسی بفهمه که چطور زیر دیت شوهرش تحقیر شده نگاهم رو از دختر برداشتم متمرکز شدم تا صدای پدر و همسرش را بشنوم اما انقدر سروصدای اطراف زیاد بود که هیچی نشنیدم نگاهم رو به طرف دیگه ای دادم زن و مردی کنار هم خونسرد نشسته بودن و به هم کنایه می انداختند . زن و مرد مسنی از اتاق بیرون اومدن توجه همه رو به خودشون جلب کردن یعنی کسی تو این سن هم طلاق میخواد مامان گفت _ دنیا مطمئنی؟ بهش نگاه کردم و گفتم _ از چی ؟ _از این که می خواهی طلاق بگیری فکرهات رو کردی خیلی سخته ها ؟ _مامان زندگی با امیر برای من سخته خیلی سخته طاقت فرسا من رو توی اون خونه زندانی کرده حتی امکانات زندگی توش نیست خودم قبول کردم زندگی کنم اما فکر نمی‌کردم شرایطم رو انقدر سخت کنه نمیتونم غذا درست کنم نمیتونم زندگی کنم همیشه استرس دارم که الان میاد داد و بیداد راه میندازه پایین میشنون جلوی پریسا خجالت میکشم از اینکه هر بار من رو میبینه یه بلایی سرم اونده دوست دارم خوشبخت باشم اما نیستم من امیر نمیخوام میخوام طلاق بگیرم و راحت زندگی کنم مامان دوباره بغض کرد آروم آروم اشک از گوشه چشمش پایین ریخت دستش رو گرفتم و گفتم _مامان با تمام خوبی هاو بدی هات، کوتاهی هات مامان خوبی برای من هستی همیشه حمایتم کردی خیلی دوست دارم دستش رو بالا آوردم و پشتش رو بوسیدم _ البته من بدی از تو ندیدم جز خوبی چیزی ازت ندیدم تو برای من مادری هستی که من از تو توقع دارم دستش رو روی صورتم کشید با محبت نگاهم کرد _میدونم گاهی کوتاهی کردم اما باور کن همه تلاشم بر این بوده چیزی باشم که باید باشم لبخند زدم _ بودی، همیشه بودی و هستی، تو بهترین مادر دنیایی این حرف ها رو برای آرامش دل مامان گفتم مامان توی زندگی بامن خیلی کوتاهی کرده اما احساس می کنم این به خاطر نداشتن اعتماد به نفسشه . اعتماد به نفسی که به مرور زندگی با مرد های مرادی از زن ها گرفته میشه. مردهای قدرت طلبی که دوست دارند همیشه حرف، حرف خودشون باشه رفتارهای امیر نمونه بارزی از رفتار های بابا در طول زندگی با مامانِ، همیشه حرف حرف خودشه هر وقت اینطور نمیشد و دعوا و داد و بیداد من همیشه دوست دارم منکر این بشم کمی اونطرف تر خونه ی پیرمردی که زمین‌گیر شده توی رختخواب خوابیده همیشه همه به حرفش گوش کردن هیچ وقت به غیر از این نبوده عمو هم دست کمی از پدرش نداره کلا مرد سالاری رو دوست دارن چطور میشه که یه برادر خواهرش رو بزنه و پدرش دفاع نکنه تنها دلیلش احساس برتری مرد به زنه که تو خونه ی ما موج می زنه این وسط علی یکم خوش اخلاقه اونم چون اکثرا مواقع تو خونه ی احمد اقا بوده از اون الگو گرفته البته اونم بعصضی مواقع رگ مرادی بودن توش گل میکنه اون بار که من گفتم از دعوای تو زهرا با خبرم بلایی سر زهرا اورده بود که تا یه هفته نمیخندید ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣