💠شطحیات صوفیه در قرن سوم و چهارم
🔹قرون سوم و چهارم، دو قرنی است که شخصیتهای شطح گوی صوفیه ظهور یافته و تصوف را از مرحله جوانه زدن، به مرحله رشد و رواج سوق دادند.
🔹مشخصات بارز این دوره شور و شوق اعجابانگیزی است که بواسطه تعالیم مبهم و شطحگونه در میان صوفیه رواج یافت.
🔹" #بایزید_بسطامی (متوفی 261 ه. ق) با شطحیات معروفش و " #سهل_تستری " (متوفی 283 ه. ق) و از همه مهمتر " #حسین_بن_منصور_حلاج " (متوفی 309 ه. ق) از شخصیتهای معروف این دورهاند.
🔹در این دوره اصول و مسائل عرفان تبلور بیشتری پیدا کرده و مسائلی از قبیل فنا، راز، معرفت شهودی و محبت جزو تعالیم اصلی صوفیان قرار گرفت.
📚 پژوهشی در نسبت دین و عرفان، صص 27 و 28
🔸به نظر میرسد کسانیکه در این دوره جذبِ تصوف شدهاند، بیشتر تحت تأثیر چنین سخنانی مسلک تصوف را پذیرفتهاند!
#نقد_تصوف
#شطحیات
#بایزید_بسطامی
🔰 @Adyanuniv🔰
💠صوفیان مدعی زورآزمایی و کُشتی گرفتن با خدا
🔸یکی از انحرافات فرقه صوفیه، ادعای تقرب به خدا پیدا کردن تا حدّ همصحبتی و حتی زورآزمایی با خداوند متعال است، که از بعضی مشایخ صوفیه این ادعا بیان شده است.
🔹ابوالحسن خرقانی یکی از این افراد است که صریحا ادعای زورآزمایی با خدا و کُشتی گرفتن با خدا کرده و در اینباره گفته است: «سحرگاهی بیرون رفتم حق پیش من باز آمد با من مسارعت کرد (کُشتی گرفت) من با او مسارعت کردم در مصارعت، باز با او مصارعت کردم تا بیفکند.»[1]
🔹آقای ملاشاه بدخشانی هم گفته: «پنجه در پنجه خدا دارم من چه پروای مصطفی دارم »[2]
♻️این سخنان و گفتار بیاساس که نوعی توهین به ساحت قدس حق تعالی است، نشان از نادانی و جهالت مشایخ و سوء استفاده از مردم و فریب دادن آنان است.
📚پی نوشت
1.شرح شطحیات، روزبهان بقلى، به تصحیح هانرى کوربن، ناشر زبان و فرهنگ ایران، تهران 1360، ص 317.
1.بهبهانی محمدعلی،خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه، ناشر بهبهانی، 1370، ج 1، ص 29.
#نقد_تصوف
#کشتی_گرفتن_با_خدا
#شطحیات
#خیراتیه
#نقد_تصوف
#روزبهان_بقلی
🔰 @adyanuniv 🔰