هدایت شده از خیابان انقلاب
🔴 چرا امام دعوت ناهار هاشمی را قبول نکرد؟
🔹 چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۶۱
ساعت ده صبح به زیارت امام رفتم، حالشان خیلی خوب بود ... برای ناهار، امام را به منزل خودمان دعوت کردم که نپذیرفتند و فرمودند:
"اگر بپذیرم باید به خانه فرزندانم هم بروم و باعث اتلاف وقت است."
(خاطرات روزانه مرحوم هاشمی رفسنجانی)
💢 ای کاش ذره ای از حضرت امام خمینی (ره) یاد می گرفتند:
آنان که چون در حکومت مسئولیت داشتند یا دارند، حق خود می دانستند و می دانند در سفرهای کاری خارج از کشور، با هزینه و وقت بیت المال، زن و بچه ها را بار هواپیما کنند و همراه خود ببرند!
یا در اوج جنگ، برای رفع خستگی، همراه خانواده در جزیره کیش و سد لتیان و کاخ شاه، اسکی روی آب بازی می کردند!
یا در اوج بحران که سیل خانه و دارایی ملت را می برد، حاضر نیستند سفر تفریحی خانوادگی خود به قشم یا خارج را نیمه کاره رها کنند و به داد ملت برسند!
آنان که بخاطر نسبت فامیلی با امام، سفرهای خارجی را به بهانه ترویج اندیشه های امام! حق خود می دانند.
آنان که با گذشت 30 سال از رحلت جانگداز امام عزیز، همچنان درحال بسط و گسترش کاخ سازی به نام مرقد امام هستند.
آنان که رنگ و برق سفره های اشرافیشان، چشم مردم را می زند.
آنان که فکر می کنند پایداری دین خدا و جمهوری اسلامی، بسته به وجود آنان و آقازاده هایشان است.
آنان که بود و نبودشان اتلاف وقت خدا و خلق الله است!
اللهم العنهم جمیعا
📝 #حمید_داودآبادی
➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
هدایت شده از خیابان انقلاب
🔴 اصلاح طلب مسلح!
✍🏻 #حمید_داودآبادی
🔻واسه خودش غولی بود در دستگاههای امنیتی دهه ۶۰؛ شاید هیچکس مثل اون نمی تونست شرّ منافقین رو از سر انقلاب کم کنه.
🔻بعد از ۳۰خرداد ۶۰، توی یکی از کاخهای شاه ملعون، خودش و دوستای قدیمیش، در اتاقی، غولهای امنیتی جمع بودند.
🔻گله گله منافقین را که دستگیر می کردند، لیست آنها را به او می دادند. اسامی را بالا و پایین میکردند، چشمانش گرد میشد. دور بعضیا با خودکار قرمز خط می کشید و با هیجان می گفت:
- این... این رو بزنیدش! از اون کله گنده هاست...
🔻بزنیدش یعنی بذاریدش بیخ دیوار...
همون کاری که امروز همین آقای غول و دوستان همخطش که این سالها شدن اصلاح طلب و ضدخشونت و... می اندازند گردن نظام!
اون روزا می گفتن: کیو، کیو، بنگ بنگ!
حالا میگن: کی بود، کی بود، من نبودم!
🔻قبل از انقلاب، توی مجاهدین خلق که حالا شده بودند منافقین، با خیلیهاشون دوست بود. حالا رو به همدیگه اسلحه کشیده بودند.
🔻منافقین از طریق نیروهای نفوذیشون فهمیده بودند اون و شاگردان و بچه محلهاش، درتسویه حساب خونین تروریستهای مجاهد نقش فعالی دارند.
🔻یه روز که آقا غوله داشت با زن و دخترش میرفت، دو منافق سوار بر موتور بهشون نزدیک شدند. عقبی اسلحه کشید و به طرف اونا تیراندازی کرد. وقتی از موتور افتادند زمین، منافق اومد بالا سرش تا کارش رو تموم کنه و اون رو به جرگه شهدا بپیونداند!
🔻اسلحه رو که گرفت طرفش، ناگهان غول امنیتی فکری به ذهنش رسید.
سریع دختر کوک خود را به دست گرفت و همچون سپر بلا، بین خود و منافق قرار داد.
🔻منافق از دیدن این حرکت، شوکه شد. وحشت زده، لوله اسلحه را پایین آورد و پرید ترک موتور رفیقش که بگریزند.
🔻آقا غوله حالا شیر شد. کُلت را از کمر خود درآورد، شروع کرد به دویدن دنبال آنها و تیراندازی...
ولی منافقین موفق شدند فرار کند.
🔻غول امنیتی، برگشت، دخترش را غرق بوسه کرد و مدام با خودش می گفت:
"قربون دخترم بشم که باباش رو نجات داد ..."
🔸فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
پس هرکس هموزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را ببیند و هرکس هموزن ذره ای بدی کند، آن بدی را ببیند
قرآن کریم سورة الزلزلة 7-8
🔸اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f