#ویژهنامه_نمایشگاه_کتاب_۱۳۹۸
فهرست کتابهای شاعران عضو دورههای مختلف #آفتابگردانها در سی و دومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
انتشارات #شهرستان_ادب:
مجموعه شعر
#این_بار_به_نام_عشق
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#به_تماشا_رسیدن
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#یک_چمدان_بهار
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#یک_دشت_دویدن
شعر شاعران ادوار مختلف آفتابگردانها
مجموعه شعر
#برگریز(۱۳۹۳)
#علی_سلیمانی
مجموعه شعر
#صبح_زود(۱۳۹۳)
#علی_لواسانی
مجموعه رباعی
#خوابنما(۱۳۹۴)
#امیر_مرادی
مجموعه شعر
#ناحماسه(۱۳۹۴)
#پیمان_طالبی
مجموعه شعر
#بی_تو_نبودن(۱۳۹۵)
#جواد_شیخ_الاسلامی
مجموعه شعر
#شاید_به_جا_آوردی(۱۳۹۵)
#وحیده_احمدی
مجموعه شعر
#رو_به_رو(۱۳۹۶)
#معین_اصغری
مجموعه شعر
#آیینه_کاری_سکوت
#نیلوفر_بختیاری(۱۳۹۶)
مجموعه شعر
#مرز_ما_عشق_است(۱۳۹۶)
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
مجموعه شعر
#گشایش(۱۳۹۶)
#محمد_شکری_فرد
مجموعه شعر
#حاشا(۱۳۹۷)
#رضا_یزدانی
مجموعه شعر
#مرا_صدا_کردی(۱۳۹۷)
#لیلا_حسین_نیا
مجموعه رباعی
#سزاوار(۱۳۹۸)
#امیر_مرادی
مجموعه رباعی
#نماندن(۱۳۹۸)
#سجاد_حقیقتشناس
مجموعه شعر
#هیاهو(۱۳۹۸)
#محمدمهدی_خانمحمدی
مجموعه شعر
#پرچم_صلح(۱۳۹۸)
#شهریار_شفیعی
انتشارات #سیب_سرخ:
مجموعه شعر
#کودتاه(۱۳۹۷)
#میثم_داوودی
مجموعه شعر
#زنگار(۱۳۹۷)
#مریم_حسینی_تکیهای
انتشارات #نزدیکتر:
مجموعه شعر
#برف_و_برنو(۱۳۹۷)
#مرجان_بیگی_فر
مجموعه شعر
#دستباف(۱۳۹۷)
#رضا_خسروی
مجموعه شعر
#فاتحه(۱۳۹۸)
#امیر_تیموری
مجموعه غزل
#دچار (۱۳۹۸)
#سید_علی_رکنالدین
انتشارات #سوره_مهر:
مجموعه شعر
#همسایه_ای_در_ماه(۱۳۹۲)
#رویا_باقری
مجموعه شعر
#ایما(۱۳۹۴)
#سجاد_سامانی
مجموعه شعر
#سالیان(۱۳۹۷)
#سجاد_سامانی
مجموعه شعر
#آشیان_آسمان(۱۳۹۷)
#فائزه_زرافشان
مجموعه شعر
#ماه_در_مه(۱۳۹۸)
#مرضیه_فرمانی
انتشارات #فصل_پنجم:
مجموعه رباعی
#هربار_که_آمدی_بیایی_رفتی(۱۳۹۳)
#قاسم_قاسمی
مجموعه شعر
#ماه_در_کفشهای_کتانی(۱۳۹۴)
#رویا_باقری
مجموعه شعر
#چراغ_خاموش(۱۳۹۶)
#محسن_نقدی
مجموعه شعر
#همسکوت(۱۳۹۶)
#سعید_سکاکی
مجموعه شعر
#دورتر(۱۳۹۶)
#امیر_علی_سلیمانی
مجموعه شعر
#شرحه(۱۳۹۷)
#مرضیه_فرمانی
مجموعه شعر
#آسمان_اجاره_ای(۱۳۹۷)
#سجاد_نوابی
مجموعه شعر
#ژن(۱۳۹۷)
#مرتضی_حیدری
مجموعه شعر
#آغاز_راه_تو_بودم(۱۳۹۷)
#وحیده_احمدی
مجموعه شعر
#دریاچه_را_دریا_چه_میفهمد(۱۳۹۷)
#محمد_رهام
انتشارات #شانی:
مجموعه شعر
#از_عشق_برگشته(۱۳۹۶)
#حسین_زحمتکش
مجموعه شعر
#فروپاشی(۱۳۹۷)
#مرضیه_فرمانی
انتشارات #نیماژ:
مجموعه شعر
#سررسید(۱۳۹۶)
#حسین_طاهری
انتشارات #سرزمین_اهورایی:
مجموعه شعر
#به_اجبار_از_تو_متنفر_خواهم_شد(۱۳۹۶)
#زهرا_بختیار_نژاد
انتشارات #ماهباران:
مجموعه شعر
#مشتری_مداری(۱۳۹۷)
#حسین_پور_قلی
انتشارات #مایا:
مجموعه شعر
#از_چشم_های_آینه(۱۳۹۶)
#الهه_صابر
مجموعه شعر
#گلوبند(۱۳۹۷)
#فاطمه_سوگندی
انتشارات #عصر_صادق:
مجموعه تک بیت
#جمع_مفرد(۱۳۹۸)
#مجتبی_خرسندی(گردآورنده)
انتشارات #الف:
مجموعه شعر
#بی_قراری_ها(۱۳۹۵)
#زینب_زمانی
انتشارات #آثار_برتر:
مجموعه شعر
#بغض_چاه(۱۳۹۸)
#میثم_جعفری
انتشارات #چشمه:
مجموعه شعر
#این_هم_از_این(۱۳۹۸)
#امیرعلی_سلیمانی
انتشارات #مهرستان:
گزیده شعر
#برسد_به_دست_باران(۱۳۹۸)
#محمدصادق_میرصالحیان(گردآورنده)
انتشارات #نصیرا:
مجموعه رباعی
#وضعیت_فوق_العاده(۱۳۹۳)
#وحید_اشجع
این فهرست در حال تکمیل شدن است...
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تکیده قامتش و تکیه بر عصا نزدهست
همان که غیر خدا را دمی صدا نزدهست
شهید داغ حسین است و ما در این فکریم
که سر به چوبهی محمل زدهست یا نزدهست
هنوز بر سر تل، دست روی سر دارد
هنوز پای غمش ایستاده، جا نزدهست
هنوز چشم به راه است ماه برگردد
و قرنهاست کسی سر به خیمهها نزدهست
خوشا به شاعر اگر آتشی به دل دارد
بدا بر آن قلمی که دم از شما نزدهست
به پایبوسی صیدی که بین گودال است
کسی شبیه تو این گونه دست و پا نزدهست
امید من به تو و گریههای روضهی توست
که چشمهام به اشک تو پشت پا نزدهست
چقدر در دو جهان بی سر است و بی سامان
توانگری که دمی سر به کربلا نزدهست
#فائزه_زرافشان
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی
نوشت با خون که《ضاقَ صدری》، نوشت با او قرار دارم
که دوستانم تمام رفتند و منتظر بیشمار دارم
چه شام پر نور رازگونی، چه فصل سرسرد واژگونی
که زمهریر است و من در آتش، بهار دارم، بهار دارم
دویدم و کو به کو دویدم، به وقت شام آخرش رسیدم
زیارت و جمعه و شهادت، چقدر گل در کنار دارم
خوش است آئین سربهداری، خوش است یک عمر بیقراری
بسوز دست و سر و تنم را، که سر به دامان یار دارم
اگرچه افتد به خاک دستم، علم به دوشش همیشه هستم
شهید زندهست آی دشمن، هنوز من با تو کار دارم
به نیزه جاری أنالحق من، به شطّ خون است زورق من
شبیه خود بین این جوانان هزارها در هزار دارم
#فائزه_زرافشان
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به #شهید_محسن_فخریزاده
ای مام وطن، این چه بها، این چه بهانهست؟
هر روز تو را نعش گلی بر سر شانهست
بر پشت تو تیغ و تبر و تیر نشسته
این داغ کجا قصّه و افسون و فسانهست؟
از کوه سرازیر شده خون گلی سرخ
پاییز کجا فصل شکوفهست و جوانهست؟
ای کوه دماوند تو واگو که چه دیدی
چون سنگ به سنگ تو گدازهست و زبانهست
آتش به جگر میزند و شعلهی روح است
این بیرق خونرنگ که بر سردرِ خانهست
شعر تَرِ ما، اشکِ چِکان از سر چانه
لالایی ما، مویهرجزهای شبانهست
از آه گدازندهی ما سخت بترسید
وقتی نفس شهر پر از نوحه ترانهست
ما تاج شهادت به سر و رویسفیدیم
چون《تیر غمش را دل عشاق نشانهست》
《از خون عزیزان وطن لاله دمیده》
افسوس که دست تو به دامانِ خزان است
#فائزه_زرافشان
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
چه حرفهای زلالی که رودهای روانند
چه نورها، چه سخنها که با تو در جریانند
چه چشمههای حیاتی که از لب تو تراوید
چه مهربان کلماتی که آفتابْنشانند
بیا و خطبه بخوان بر فراز منبر تاریخ
که واژههای تو نهجالبلاغههای جهانند
اگر نگاه جهانی به دستخط تو باشد
اشارههای تو مولا، هنوز نامهرسانند
غزل به سجده میافتد در آستان کلامت
که جمله های قصار تو قلّههای زبانند
هزار دفتر اگر سیّدِ رضی بگشاید
ثنای مرتبهات را چکامهها نتوانند
تو کیستی که شبیهت نیامدهست به عالم
تو کیستی که برایت نبوده هیچ همانند
تو بوترابی و آن نفحههای در کلماتت
به قلبها همه نور و به جسمها همه جانند
قدم گذار در این کوچههای حزن و خموشی
که گامهای تو بر خاک مرده چون ضربانند
چنین که درگهِ تو ذرّهپرور است در آفاق
بعید نیست مرا هم به آسمان برسانند
#فائزه_زرافشان
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شهید_قاسم_سلیمانی
یک
از پیکر پاره پارهات میترسند
از دستِ پر از اشارهات میترسند
یک روز به پای نور بر خواهی خاست
از رجعت پُرستارهات میترسند
دو
سرخ است مسیر روشنت، چون لاله
داغ است سر و دست و تنت، چون لاله
آتش به دل سوتهدلان خواهد زد
در شعلهی خون شکفتنت، چون لاله
سه
سرداری و از سرت نمانده اثری
از سرخی پیکرت نمانده اثری
هر چند به روی مرگ لبخند زدی
از خندهی آخرت نمانده اثری
چهار
غمبار نشستهاست جهان، تا وقتش
سرخ است نگاه آسمان، تا وقتش
یک روز میان خون به پا خواهی خاست
ای داغ جگرسوز بمان تا وقتش
پنج
یکریز، علیالدوام میاندیشد
از داغ تو صبح و شام میاندیشد
هر قدر که گریه کرد آرام نشد
این دل که به انتقام میاندیشد
شش
برخاستهایم، مانده تا بنشینیم
ماندهست که حجلهی تو را برچینیم
جانخسته و رنجدیده و زخم به دوش
ما پنجه به پنجهی غمی سنگینیم
#فائزه_زرافشان
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
گودال قتلگاه همینجاست، اینجا که جمع خون و جنون است
اینجا که شروهخوان عزیزان، اینجا که دشت شیون و خون است
تَقتَق صدای تیر میآید، جای اذان نفیر میآید
دشمن رسیده تا لب مقتل، آه این صدای پای قشون است
باید چه کرد این همه غم را؟ خون را، شهید را و حرم را
شاهِ چراغ! حال دلم را از من سراغ گیر که چون است
درد آمده که مرد بگرید، بر جسمهای سرد بگرید
مرهم به غیر اشک ندارد، زخمی که از شماره فزون است
جز آه در بساط ندارم، آهی که کاخ ظلم بسوزد
با این شرار خانهبرانداز، دشمن به حدّ مرگ زبون است
#فائزه_زرافشان
@Aftabgardan_ha
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
لیلهالقدری که میگویند در این خانه است
لیلهالقدر است و خورشید همین کاشانه است
این که زیر دست و پا ماندهست یاسی از بهشت
این که افتادهست در آتش، پر پروانه است
شهر زیر ابر سنگین ملامت خم شده
شب به شب تابوت خورشیدی به روی شانه است
هر دوشنبه مویه برمیخیزد از دیوارها
هر دوشنبه خانهها گویی پریشانخانه است
بر زمین افتادی و از چشمم افتاد این جهان
بعد از این، دنیا برایم سر به سر ویرانه است
با غبار چادرت دارد تیمم میکند
مرحبا بر دل، که او عاقلترین دیوانه است
از کجا معلوم، باشم سالها در روضهات؟
شاید این چای بهشتی آخرین پیمانه است
#فائزه_زرافشان
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_جانفدا
نوشت با خون که «ضاقَ صدری»، نوشت با او قرار دارم
که دوستانم تمام رفتند و منتظر بیشمار دارم
چه شام پر نور رازگونی، چه فصل سرسرد واژگونی
که زمهریر است و من در آتش، بهار دارم، بهار دارم
دویدم و کو به کو دویدم، به وقت شام آخرش رسیدم
زیارت و جمعه و شهادت، چقدر گل در کنار دارم
خوش است آئین سربهداری، خوش است یک عمر بیقراری
بسوز دست و سر و تنم را، که سر به دامان یار دارم
اگرچه افتد به خاک دستم، علم به دوشش همیشه هستم
شهید زندهست آی دشمن، هنوز من با تو کار دارم
به نیزه جاری أنالحق من، به شطّ خون است زورق من
شبیه خود بین این جوانان هزارها در هزار دارم
#فائزه_زرافشان
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
زنم که آینگی حُسن انتخاب من است
زبان مادریام شعر بینقاب من است
به لمس شاپرکی تازه میشود جانم
خمیدن قد گلبوتهای عذاب من است
همین تبسم آرام، چای عطرآگین
همین نشاندن گل کار پر ثواب من است
همین حضور، همین از نفس نیفتادن
بهروز واقعه معنای انقلاب من است
سؤال میکنی از حاصل صبوریهام
و خندههای خوش کودکم جواب من است
منم که دیده به فردای روشنی دارم
و چشم کودک من سوی آفتاب من است
منم که میشکفم در زلال پاکیها
که خار چشم همه دشمنان حجاب من است
#فائزه_زرافشان
#مقام_زن
#مقام_مادر
#سبک_زندگی
#آفتابگردانها
@shahrestanadab
هدایت شده از شهرستان ادب
این آیههای سورۀ حشر است، هان! به گوش!
در صور میدمند، هلا خفتگان، به هوش!
بالابلندِ مأذنهها با اذان خوش است
زیباتر آنکه مسجدالاقصی زند خروش
میدان پر از تلألو «الله اکبر» است
مهلت تمام! زوزۀ بیدادها خموش!
سردار! صبح سورۀ اسری دمیده است
جای تو خالی است در این بزمِ نوشنوش
طوفان شدهست، جان برادر! کجاستی؟
دستی برآر تا که بگیری علم به دوش
بسیار زخم دیده و سر خم نکرده است
جانم به استقامت این خاک سختکوش
این فتح ناب، از نفحات شهادت است
بوی بهار میدهد این دشت لالهپوش
#فائزه_زرافشان
#آزادی_قدس
#فلسطین
#شعر_مقاومت
@shahrestanadab