#ویژهنامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
این اشکها آیین دلتنگیست اما
یک روز اگر از زخم تو جریان بگیرد...
امکان نخواهد داشت داغ رفتنت را
- این انتقام سخت را - آسان بگیرد
خورشید میآید که با یک صبح دیگر
از ما برای خون تو پیمان بگیرد
آشفتهحالیهای ما امروز باید
تنها در این فریادها سامان بگیرد
حال و هوای آسمان ابریست، ای کاش
باران بگیرد بعدِ تو... باران بگیرد
صبح من از داغ تو شد لبریز اما
میآید آن صبحی که غم پایان بگیرد
#فاطمه_زاهدمقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به حیاط پر از حیاتِ خانهی پدری
تو سبز میشوی که شکوفا کنی مرا
با هر بهار تازه تماشا کنی مرا
با غنچههای سرخ به دیدارم آمدی
با عطر این معاشقه رسوا کنی مرا
یک غنچه لای بافهی مویم گذاشتی
تنها به این امید که زیبا کنی مرا
میبوسمت اگرچه همانند کودکی
با تیغهای سرزده دعوا کنی مرا
در برگ برگ خاطرههای قدیمیات
گم میشوم هنوز که پیدا کنی مرا
آه ای رفیق کودکیام! ای حیاط سبز!
با رفتنم مباد که حاشا کنی مرا
#فاطمه_زاهدمقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به #مادر
به غیر از عطر دستانت ندارم مرهمی دیگر
بیا بنشین ببویم دستهایت را کمی دیگر
به روی شانه میگیری همیشه دردهایم را
ولی بر شانهات سر میگذارم با غمی دیگر
دعایم کن که غیر از دستهای مهربان تو
ندارد آسمانم تکیهگاه محکمی دیگر
شبیه کودکیها گیسوانم را مرتب کن
بگو پیچیده در مویم چه راز مبهمی دیگر
بخوان باز ان یکاد و دور کن دلشوره را از خود
نبینم گوشهی چشمت نشسته شبنمی دیگر
#فاطمه_زاهدمقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
دوباره آمده از راه ماه من مرداد
سلام صبح دلانگیز خانهات آباد
سلام کردم و خورشید رو به چشمانم
سلام گرم مرا داغ داغ پاسخ داد
جوانه میزند امروز در دلم امّید
از این نهال اگر برگ دیگری افتاد
چه خاطرات عزیزی در انتظار من است
چه خاطرات غریبی که بردهام از یاد
و زندگی به همین اشک و آه و خنده گذشت
به عشق دلخوشم امروز هرچه باداباد
#فاطمه_زاهدمقدم
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha