هدایت شده از دل نخواهی
آفتاب گردانها
.
.
کجایِ وسعتی از آفتاب گردانها
نشستهای به تماشای ما پریشانها؟!
کجای این شبِ مهتاب میزنی لبخند
به رویِ مزرعهی آفتاب گردانها
شهیدِ باغِ اشاراتِ چشمهای تواَند
که ماندهاند در اوصافشان غزلخوانها
تمامِ جاده چراغانیِ نفَسهایت
نشستهاند به پا بوسیات خيابانها
زمین قلمروِ گُلهای آفتابیِ توست
زمان پُر از هیجانِ شکوفه بارانها
دوباره دست تکان میدهی از آن سو ها
دوباره شورِ شگفتیست در نیستانها
کنارِ تپهی نرگس مسافری میخواند
خوشا هوایِ تو و جشن گُل به دامانها
درا که تفرقه تعطیل کرده عاطفه را
پرندگانِ پراکندهاند انسانها!
بهار میرسد از راه تازه مثلِ ظهور
خوشست فرصتِ گُل چيدن از فراوانها
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد