﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
7️⃣1️⃣ : چرا فاطمیه مهم است؟
🔹 فرسته سوم
🔺 عبدالستار الشیخ یکی دیگر از وهابیون چنین گوید: « لاهل البیت عامة و للسیدة فاطمة خاصة مزلة رفیعه جلیلة ثابتة اصیلة فی افئدة المسلمین من لدن عصر النبوة و جیل الصحابة الکرام و هی مستمرة مطردة عبر العصور جیلا بعد جیل الی زماننا و هدکذا الی قیام الساعة . و الصحابة رضوان الله علیهم هم خیر من یَعرف حقَ رسول الله و حق ذریته الطاهره من الاجلال و التکریم و المحبة و الرعایة»
📕(عبد الستار الشیخ،فاطمة الزهراء ،ص230)
وی در ادامه می نویسد: فاطمه زهراء (س) آمدند و طلب میراث کردند.ابوبکر گفت: پیغمبر(ص) از خودش ارث نمیگذارد. عبدالستار گوید:« قد خفی هذا الحدیث علی السیدة فاطمة قبل سوالها المیراث... »
بعدبا یکسان دیدن حضرت زهراء با بقیه زنان می نویسد:« ...فتعتَّبت علیه بسبب ذلک ، و هی امراة من بنات آدم تاسَفُ کما یاسفون،و لیست بواجبة العصمة،مع وجود نص رسول الله و مخالفة ابی بکر الصدیق؛ زهراء او را سرزنش نمود و او نیز مثل بقیه زنان است و معصوم نیست به دلیل: وجود روایت پیامبر و مخالفت ابی بکر »
📕 (عبد الستار الشیخ،فاطمة الزهراء صص 306 و 308 .)
+
🔺فردی با نام ابراهیم بن عبدالله المُدیهِش کتابی در هفت جلد نگارش کرده است با نام « فاطمة بنت النبی سیرتها – فضائلها- مسندها- » این ملعون وهابی در جلد اولگوید: « لم تکن فاطمة تعلم کما بقیة ازواج النبی عدا عائشة ان النبی لا یورث،فجائت تطلب میراثها من ابی بکر ،فاخبرها بالسنة فی ذلک،فصدَّقت و لم تناقشه فی ذلک؛ فاطمه (س) مثل بقیه زنان پیامبر به غیر از عایشه حدیثی که ابوبکر درباره منع ارث بردن گفت،نمیدانست! ( المدیهش، فاطمه بنت النبی،ج1،ص 277)» در ادامه نوشته است :« ...کان بین الصحابة و آل البیت الفة و حمیمیة و مصاهرة لم ینکرها الا مکابر معاند (همان) »
وی در تطهیر چهره عمر بن الخطاب نیز گوید:« ...فامرها عمر بعدم اجتماعهم و هدَّدَ الرجال ان اجتمعوا ان یحرِّق علیهم،کلُّ ذلک اتماما للجماعة و دفعا للفرقة و النزاع (همان، ص279) »
در ادامه به محل قبر خاتون دوسرا پرداخته و مدعی است،مکان دفن ایشان در بقیع است و بقیه اقوال دروغ است. در پایان نیز به خاطر تخریب قبر حضرت زهراء (س) توسط آل سعود از انان تشکر میکند « من محاسن الدولة السُنِّیة السَّنِیَة المبارکة – حفظها الله و حماها، و ابقاها مصدرا و موردا لاهل السنة و الجماعة انها هدمت القباب البدعیة المبنیة علی لاقبور فی مکة و المدینة ومنها قبة عظیمة جداً بُنیَت فی لابقیع علی قبور یُدَعی انها لبعض آل البیت ،و منهم: فاطمة !! و قد هُدِمَت القباب فی لابقیع مرتین – ولله الحمد- ( همان،ص283) »
➖➖➖
💡 آری فاطمیه خط مقدم جبهه مقاومت و دفاع از حقانیت غصب شده مولی علی (ع) است. و اگر این خاکریز فرو ریزد،بقیه اعتقادات نیز از بین خواهد رفت.
پس در ترویج هرچه بیشتر این فرصت کوشا باشیم.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
7️⃣1️⃣ : چرا فاطمیه مهم است؟
🔹 فرسته دوم
میدانیم حضرت زهراء( س) جزء اصحاب پیامبر اکرم(ص) هستند. اما عامه از مبنای خود دست کشیده و درباره فاطمه زهراء (س) حکم را تغییر داده و هرچه خواستند گفته و نوشتهاند.
چند نمونه ذکر میشود:
🔺 ابن تیمیه در تحلیل وقایع پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) مینویسد: « « هر عاقلی میداند، اگر کسی از حاکم چیزی بخواهد و به او داده نشود، او به حاکم غضب میکند؛ وقتی حاکم میگوید این حق تو نیست و آن را به همه مسلمانان اهدا میکند، در این صورت اگر شاکی غضب کند، هیچ مدحی برای او نیست، حتی اگر او در این حکم مظلوم هم باشد، غضبش برای دنیاست؛ در بین حاکمی که برای خود مصادره نکرده و کسیکه برای خود میخواهد، اتهام به کسی وارد است که چیزی را برای خود میخواهد. پس چگونه برخی این امر منطقی را معکوس کرده و این اتهام را به این حاکم کشاندهاند؟ »
⤴️ ابن تیمیه در توجیه کار خلیفه گفته که خلیفه که برای خودش نگرفته، ولی حضرت زهرا برای خود خواسته و دنیاطلب بوده است.
او در ادامه توجیهاتش میگوید: «آن حاکم در برابر خواسته حضرت زهرا گفته خدا مرا منع نموده که این خواستهات را بدهم، و ایشان غضب کرده و این غضب در برابر عطا نکردن شبیه شدن به منافقین است که در آیه 58 سوره توبه، خداوند این صفت (که اگر به آنان عطا نشود، خشمگین میشوند) را برای منافقین آورده است و این غضب مدحی نیست که جاهلان برای مدح حضرت زهرا اینگونه استدلال کردهاند.»
📕 ابن تیمیه،منهاج السنة،ج4،ص246.
+
🔺 عبدالعلی اللکنوی ( 1225ق) در کتابش با نام: « فواتح الرحموت » که شرح یک کتاب دیگر است با نام «مُسَلِمَّ الثُبوت » گفته است:« و اهل البیت کسایر المجتهدین یصیبون و یخطئون و کذا یجوز علیهم الزله و هی وقوعهم فی الذنب من غیر تعمد، کما وقع من سیده النسا من هجرانها خلیفه رسول الله حین منعها فدک من جهت المیراث ؛ اهل بیت همانند دیگر مجتهدین داری خطا و درست عمل می کنند، دچار لغزش هم می شوند، [بلکه بالاتر از این، اهل بیت هم] دچار ذنب و گناه می شوند!! همان طور که از سیده نساء چنین ذنبی اتفاق افتاد! چه زمانی؟ هنگامی که با خلیفه رسول خدا غضب و قهر نمود! در چه موضوعی؟ در منع فدک به جهت میراث از او. »
👈 هرچند در چاپهای بعدی این عبارت رو تغییر دادند .
+
🔺 بن عثیمین وهابی در تعلیقات خود بر صحیح مسلم می گوید : « اللهم اعفُ عنها، والا فان ابابکر رضی الله عنه ما استند الی رای، وانما استند الی نص،و کان علیها ان تقبل قول النبی علیه الصلاة و السلام : " لا نورث،ما ترکنا صدقة "، ولکن عند المخاصمة لا یبقی للانسان عقل یُدرِک به ما یقول او ما یفعل او ما یتصَّرف فیه،فنسال الله ان یعفو عنها عن هِجرتها خلیفةَ رسول الله صلی الله علیه و علی آله وسلم. ؛ خدایا از فاطمه بگذر،ابوبکر به نظر و رای خودش استدلال نکرد بلکه به کلام پیامبر استدلال کرد و لازم بود که فاطمه سخن پیامبر را قبول کند : " ما پیامبران از خود ارث باقی نمی گذاریم بلکه آن چه از ما باقی می ماند صدقه است "،اما هنگام مخاصمه عقلی برای انسان باقی نمی ماند که با آن بفهمد چه می گوید و چه می کند پس از خدا می خواهیم که از فاطمه درگذرد که کلام ابوبکر خلیفه ی پیامبر را ترک کرد. »
📕(التعلیق علی صحیح مسلم،ط مکتبة الرشاد،ج9،ص78.)
+
🔺نویسنده وهابی- ناصبی (دکتر عبدالمنعم حفنی) در کتابی که درباره عایشه نوشته است، می گوید:« ولم تکن الأمور طیبة بین عَلیّ و فاطمة ، وکان عَلیّ یولیها علی أبیها فتطلب منه من مال المسلمین؛ رابطه بین علی(ع) وفاطمه(س) خوب نبود و معمولاً ، علی(ع) فاطمه (س)را نزد پدرش می فرستاد تااز پدرش اموالی که مال مسلمین بود را برای خودش مطالبه کند»
📕( موسوعة ام المومنین عایشه بنت ابی بکر،ص739)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
ابوبکر در بستر مرگ:
کاش خانهٔ فاطمه را نمیگشودم
حُمَیْدِ بْنِ زَنْجَوَیْه، معروف به ابواحمد اَزْدی نَسایی (حدود ۱۸۰-۲۵۱ق) فقیهِ موثق و زهدگرای اهلسنت و صاحب کتاب پراهمیت الاموال، در این کتاب آورده است که عبدالرحمان بن عوف در هنگام بیماریِ منجر به فوت ابوبکر به عیادت او رفته بود که ابوبکر به او گفت:
من از دنیا بر چیزی تأسف نمیخورم مگر سه چیز که دوست داشتم انجام نمیدادم... کاش خانهٔ فاطمه را نمیگشودم؛ اگرچه آن را برای جنگ بسته بودند.
منابع
۱. ابنزَنْجَوَیْه، ابواحمد حُمَید بن مَخْلَد اَزْدی نَسایی، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، الاموال، ۳ ج، تحقیق: شاکر ذیب فیاض، مرکز الملک فیصل للبحوث و الدراسات الاسلامیه، چ ۱، ریاض، ج ۱، ص ۳۰۱.
۲. حاج منوچهری، فرامرز، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، وبگاه، «حُمَیْدِ بْنِ زَنْجَوَیْه».
🍀 #یاد_داشت 3️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:شب یلدا (در دو فرسته)
➖➖➖
🔺بین ما ایرانیان عادت باستانی است با نام «#شب_یلدا» چند نکتهای در اینباره تقدیم میکنم.
🔅🔅
➕یکم: واژهشناسی
❄️یلدا Yalda یک واژه سُریانی است به معنی تولد. رومیها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند. مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است. (هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، صفحه ۵۵۶) ابوریحان بیرونی نیز مینویسد: «و هو ليلته- على مذهب الروم- عيد «يلدا» و هو ميلاد المسيح»، (الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص: 363) دهخدا و عمید نیز یلدا را سریانی میدانند نه آریایی.
متصوفه وعرفا، شب يلدا را بر نور سياه كه نور ذات است! و نور عالم جبروت است، اطلاق نمايند. (فخرالدین عراقی، عشاق نامه (كليات عراقى)، ص: 418). در اشعار برخی از صوفیان نیز نمادی است برای رهایی مستضعفان از سختی. حافظ گفته است: «داد مسكينان بدهای روز وصل/از شب يلداى هجران الغياث» و برخی هجران را به شب يَلدا تشبيه كردهاند. (محمدحسین طهرانی، معاد شناسی، ج 8، ص 260).
+
➕ دوم: فلسفه این جشن باستانی:
▫️ ريچارد فولتس ایرانشناس معروف کانادایی درباره شب یلدا مینویسد: «ايرانيان باستان اعتقاد داشتند که باید در بلندترین شب که نحس بود بیدار مانده و همگی با خوردن میوههای قرمز (خورشیدی) همچون انار و هندوانه، به خورشید جان تازه ایی بخشیده و کمک کنند خورشید قویتر شده تا دوباره روزها کمکم بلندتر شود «» (دینهای ایران باستان، ریچارد فولتس، ترجمه امیر زمانی، نشر دیبایه، ص 83).
+
➕سوم: واکنش دانشوران به این جشن باستانی
🔺رهبر معظم انقلاب: «برگزاری آیین سنتی شب یلدا با مراعات ضوابط شرعی بهخودیخود اشکال ندارد بلکه از جهت انجام صلهرحم، کار نیکویی هست.» (سایت معظم له).
🔺مرحوم محمدحسین تهرانی: «آداب و سنن ملّى مانند شب يلدا و ... غلط است. چرا به شب قدر و نهجالبلاغه سفارش نمیشود؟» (فهرست كليه جلسات سخنرانى علامه طهرانى و آیتالله سيد محسن طهرانى، ص: 11).
🔺محمد محسن طهرانی، با نوروز مخالف است اما با شب یلدا موافق. او گفته است: «شب يلدا كه طولانىترين شب سال است، ... امّا از ناحيه شرع، چنانچه امروزه شبنشينى و برگزارى محافل در اين شب نه بر اساس استمرار سنّت ديرپاى گذشتگان، كه صرفاً به جهت شأنيّت خود شب به عنوان طولانىترين شب سال باشد، اشكالى متوجّه اين سنّت نخواهد بود؛» (نوروز در جاهليت و اسلام، ص: 283).
➖➖➖
1
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
(ادامه فرسته قبلی)
➕چهارم: آداب این شب
الف) شاهنامهخوانی، از آدابی بوده که شنیدهام در این شب انجام میشود. من تخصصی درباره فردوسی و شاهنامه ندارم. درباره او فقط کتاب چند صدصفحهای مرحوم ابوالحسنی منذر بانام: «بوسه بر خاک پی حیدر» را تورق کردهام.به نظرم اگر نگاه به فردوسی و کتابش امثال شهید مدرس و دانشیانی چون استاد جهانبخش باشد، مانعی ندارد.
⤴️چه آنکه شهید مدرس سه بار شاهنامه را خوانده است (علیاکبر ثبوت، آخوند خراسانی و شاگردانش، ص 739). و استاد جهانبخش در تفسیر این عمل شهید مدرس مینویسد: «پیداست که در آن سالها تَوَهُّمِ ناسازیِ شاهنامهی فردوسی بافرهنگ اسلامی، مَحَلّی از إِعراب نداشته است، یا اگر هَم داشته، ساحَتِ عالِمانِ دینیِ روشناندیش و جان آگاه و دیدهوَری چون مُدَرِّسها و شَعرانیها، به چُنین تَنگ۟نَظَریهایِ خاماندیشانه آلوده نَبوده است.»
⤴️ جهانبخش، این مُلّایِ شاهنامهخوان با صراحت می نویسد: «به هَر رویْ، از شَواهَد چُنین بَرمیآیَد که فِردوسی، شُعوبیِ سِتیٖهَنده و دُشمَنِ عَرَب نَبوده است. از بُنْ این که فِردوسی سَرایِشِ شاهنامه را چونان واکُنِشِ مُستَقیمی به نژادپَرَستیِ عَرَبی یا درازْدَستیهایِ خُلَفایِ بَغْداد یا ... و ... پیشه ساخته بوده باشَد، عَلیٰرَغْمِ تَکرارِ این مُدَّعا دَر أَقوالِ بَعضِ شاهنامهپِژوهانِ بنام، بَرایِ مَنْبَنده پُر واضِح نیست.» (b2n.ir/622033)↘️
💡لیکن اگر نگاهمان به شاهنامه ، آنچه آل احمد گزارش داده است باشد،درست نیست. توضیح آنکه: جلال آل احمد که از نزدیک شاهد ترویج شوینیسم در دوران پهلوی بوده است در تبیین روش پهلوی برای کوبیدن اسلام مینویسد: « چه بازیها که به راه انداخته شد. از زردشتی بازی بگیر تا فردوسی و کسروی بازی؛ بهایی بازی هم که سابقه طولانیتر داشت» (آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران، ج 2، ص 153)
.
ب) حافظ خوانی، هرچند در شخصیت شناسی حافظ مثل مولوی مطالعات جدی و فراوان نداشتهام؛ اما به نظرم لازم است بدانیم،آنچه از وی تبلیغ میشود همهاش صحت ندارد. مثلاً برخی برای ارادتش به امام علی علیهالسلام شعر «ای دل! غلام شاه جهان باش و شاه باش» را به وی نسبت دادهاند. (سعادت پرور، جمال آفتاب، ج 6، ص 221) درحالیکه این شعر از او نیست (نک: خرمشاهی، حافظ، ص 123؛ مسعود فرزاد، حافظ صحت کلمات، اصالت غزلها، ج 2، ص 689؛)
▫️ محمود درگاهی سخن از مشکل تلاقی ایدئولوژی با اندیشههای حافظ کرده است؛ که چگونه ما با باورهای خود دست به تفسیر حافظ میزنیم. بنابراین مبنا ناخوشنودی حافظ از آمدن ماه رمضان و دلبستگیاش به مستی و بیخبری و شادباشی را با گزارههای اعتقادی خود توضیح میدهیم. (محمود درگاهی، مزاج دهر تبه شد، صص 219-223)
🔹 وقتی جناب حافظ در مدح معشوق مذکرش فرخ گوید: «دل من در هواى روى فرّخ/بود آشفته همچون موى فرّخ» و با صدای رسا گفته: «میخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز / و آنكس كه چو ما نيست درين شهر كدامست» سخن جناب درگاهی مقبول می نماید.
👈البته من هر آنچه در دیوان حافظ است را تخطئه نمیکنم. غرض این است آنرا در جایگاه خودش ببینیم و بیهوده قُدسی سازی نکنیم و کتابی که غَثُ و ثَمین دارد را، همسنگ قرآنی که در آن باطل نیست، نبینیم.
+
➕پنجم: توصیه
اگر قرار داریم در این شب، به این عادت باستانی عمل کنیم چه خوب است سنت تازی و ایرانی را درهم آمیزیم و به گُل گفتهی رسول مهربانیها عمل کنیم. آن رسول خدای مهربان فرمود: «زمستان، بهار مؤمن است، شبش بلند است و كمك عبادتست، روزش كوتاه است و كمك روزه است.» (شیخ صدوق، الامالی، ص 237).
➖➖➖
2
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
8️⃣1️⃣ : آیا به حکم حدیث ابابکر،فاطمه زهراء(س) وارث رسول الله(ص) نیست؟
➖➖➖
وقتی خاتون دو سرا از ابوبکر مطالبه فدک کرد، وی حدیثی را به رسولالله (ص) نسبت داده و گفت: «ُ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَة؛ از پیامبر (ص) شنیدم که گفت: ميراث گرفته نمیشود از ما. آنچه میگذاریم صدقه است» عامه این روایت را قطعی الصدور گرفتهاند، ولی خاصه آنرا به لحاظ سند و مشکلات متنی منکرند. خلاصهی اشکالات شیعه چنین است.
=-=
الف) این کلام خلیفه با آیات: " نساء /11 و 7؛ انفال/75 و 33؛ نمل/16؛ مریم/6" در تضاد است.
ب) شیعه و سنی نوشتهاند که رسولالله (ص) رضایت و غضب فاطمه (س) را رضایت و غضب خودش دانسته است. چگونه ممکن است فرستاده خدا جمله «لانورث ماترکنا صدقة» را از دخترش مخفی کند تا زمینهی ناخشنودی و اذیت وی فراهم شود.
ج) این سخن ابابکر خبر واحد است (1) و چنین خبری در اصول عقاید اعتبار ندارد.
=-=
در مقابل، عامه چون انگاره " عدالت جمیع صحابه" را باور دارند، در توجیه کلام ابن قحافه کوشیدهاند. فخر رازی ادعا دارد اکثر مجتهدان سنی قائلاند که انبیاء ارث نمیگذارند و ادعا میکند، اجماع عامه بر درستی کلام ابابکر هست.(2) ابن تیمیه بزرگِ وهابیان و داعشی ها معتقد است ارث بردنِ وارثان از انبیاء الهی در علم و نبوت است نه در مال.(3)
=-=
متصوفه سنی نیز با پذیرش همین انگاره، ارث انبیاء را مال ندانسته و به سخن خلیفه اول استناد کردهاند. حکیم ترمذی " 320 ق "(4)، ابن عربی " 638 ق" (5)، مولوی" 672 ق" (6) و داود قیصری " 751 ق" (7) ازجمله آنان هستند.
=-=
بانو مجتهده امین مینویسد: « اينكه مخالفين گفتهاند مقصود از ارث در اينجا اين است كه سليمان نبوّت و پادشاهى را از داود به میراث برد نه مال، اين كلام مردود است زيرا كه اولاً نبوّت و سلطنت ارث نمیشود، نبوّت منصب خدايى است و همچنين سلطنت سليمان يك امر خارقالعاده و بخشش الهى بود امر انتقالى نبود كه سليمان از داود به ارث برده باشد. و در ثانى ميراث در لغت براى مال وضع گرديده و صرف كردن كلام از ظاهرش بدون قرينه خلاف طريقه عقلايى است.»(8)
👈سرخسی (م 483 ق) از فقها بزرگِ عامه نیز از بعض مشایخش تفسیری متفاوت ازآنچه گذشت درباره سخن ابابکر گفته است.(9)
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
👆👆
➖➖➖
پینوشت:
1. سیوطی از عایشه چنین نقل کرده است : «عن عائشة -رضي الله عنها- قالت: لما توفي النبي -صلى الله عليه وسلم- اشرأب النفاق، وارتدت العرب، وانحازت الأنصار، فلو نزل بالجبال الراسيات ما نزل بأبي لهاضها، فما اختلفوا في نقطة إلا طار أبي بفنائها وفضلها، قالوا: أين يدفن النبي، صلى الله عليه وسلم؟ فما وجدنا عند أحد من ذلك علمًا، فقال أبو بكر: سمعت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يقول: «ما من نبي يقبض إلا دفن تحت مضجعه الذي مات فيه». قالت: واختلفوا في ميراثه، فما وجدوا عند أحد من ذلك علمًا، فقال أبو بكر: سمعت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يقول: «إنا معشر الأنبياء لا نورث، ما تركناه صدقة».» (سیوطی، تاریخ الخلفا، ص 60.)
2. «من تخصيصات هذه الآية ما هو مذهب أكثر المجتهدين أن الأنبياء علیهمالسلام لا يورثون و الشيعة خالفوا فيه ... و انعقد الإجماع على صحة ما ذهب اليه أبو بر» (رازی، مفاتیح الغیب، ج 9، ص 514.)
3. «يقال المراد بهذا الإرث إرث العلم والنبوة» (ابن تیمیه، منهاج السنة، ج 4، صص 223 و 224.)
4. «و قوله (عليه السلام): «لا نورث ما تركناه صدقة» اي لا نورث كما يرث الناس بعضهم بعضا. لانا لا نملك الاشياء كما يملكون» (ترمذی، ختم الاولياء، ص: 45.) و: «... قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم: «إنّا معشر الأنبياء لا نورث ما تركنا صدقة»؛ لأن الأنبياء خزان اللّه، ليس لهم من المال الذي في أيديهم إلا الخزانة،...» (منازل القربة، ص: 93.)
5. «...فلم يبق الميراث إلا في العلم و الحال و العبارة عما وجدوه من اللَّه في كشفهم و أهل النظر في نظرهم و هؤلاء هم العلماء الذين يخشون اللَّه لعلمهم بأنه يعلم حركاتهم و سكناتهم على التعيين و التفصيل فإنه الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ و في جميع أحوالك فأبان ص إن الأنبياء لهم التقدم فإنهم لا يورثون...» (الفتوحات المکیة، ج 3، ص 322.)
6. «ز انكه ميراث از رسول آن است و بس/ كه ببيند غیبها از پيش و پس» (مثنوی، دفتر ششم، ص 915.)
7. «و ليس لهم ميراث من أموال الدنيا، كما قال: «نحن معاشر الأنبياء لا نَرِث و لا نُورّث.» فميراثهم الأموال الأخراوية. فالأولياء العارفون وارثون للأنبياء في المعارف و الحقائق و العلماء المجتهدون وارثون للأنبياء في التشريع بالاجتهاد. فالأولياء ورثة بواطنهم و العلماء ورثة ظواهرهم و الأولياء العلماء ورثة مقام جمعهم.» (قصیری، شرح فصوص الحکم، ص 835.)
8. (مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج9، ص: 315.)
9. «وَاسْتَدَلَّ بَعْضُ مَشَايِخِنَا - رَحِمَهُمُ اللَّهُ - بِقَوْلِهِ - عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ - «إنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» فَقَالُوا مَعْنَاهُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ لَا يُورَثُ ذَلِكَ عَنَّا، وَلَيْسَ الْمُرَادُ أَنَّ أَمْوَالَ الْأَنْبِيَاءِ - عَلَيْهِمْ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ - لَا تُورَثُ، وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُد} [النمل: 16]. وَقَالَ تَعَالَى {فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا} [مريم: 5] {يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ} [مريم: 6] فَحَاشَا أَنْ يَتَكَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - بِخِلَافِ الْمُنَزَّلِ...؛ برخی از اساتید من اعتقاددارند منظور سخنی که ابابکر به رسولالله (ص) نسبت داده این است که: آن اموالی که از رسولالله صدقه هست، برای همه مسلمانان است. نه اینکه پیامبر (ص) اصلاً ارثی از خود باقی نمیگذارد» (سرخسی، المبسوط، ج 12، ص 29.)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
🔺#شعر
به زخم قلبِ سوخته، کسی نمک نمیزند
به مادر حاملهای کسی کُتَک نمیزند 😔😭
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از موسسه ولاء صدیقه کبری علیها السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#نشرحداکثری
🎞 بیانات حضرت آیت الله نجم الدین طبسی در پاسخ به آقای مجید انصاری - یکشنبه 28 آذر ماه 1400
💠کانال اطلاع رسانی مؤسسه ولاء صدیقه کبری سلام الله علیها:
🆔 @velaseddighah
📌 #نقد_و_نظر 4️⃣
🔺 موضوع: سید بحرالعلوم و نورعلیشاه
➖➖➖
الف: دیدگاه
برخی معتقدند سید بحرالعلوم به خاطر دیدار با یک صوفی بانام نورعلیشاه به وادی سیر سلوک وارد شد.(1) و ایشان قبل از این دیدار اصلاً در وادی سیر و سلوک نبوده است.(2)
〰️〰️〰️
ب: بررسی :
این نقل، گذشته از انفراد آن غَرابت نیز دارد.(3) و اولین مرتبه در منابع صوفیان نعمت اللهی مطرح شده است.
=-=
میرزا محمّدعلی ِمدرّسِ خیابانی در سرگذشتِ بسیار هوادارانهای که در رَیحانةالأدب برایِ نورعلیشاه نوشته است، گفته: «أصلِ ملاقات و کیفیّتِ ملاقاتِ او با سیّدِ بحرالعلوم (چنانچه [کذا] در بعضی أَلسنه دایر میباشد) موکول به تتبّع و تحقیقِ خودِ أربابِ رجوع میباشد.» (4)
-
میرزا محمّدعلی ِمعلّمِ حبیب آبادی نیز می نویسد: «...آنگاه حکایتی نسبت داده که میان وی و سید بحر العلوم واقع شده ...» (5) حبیبآبادی «حکایتِ» یادشده را تنها بهعنوان آنچه در بعضِ منابع آمده موردِ اشارت- و نه حتّی نقل- قراردادهاست و گویا بدان وثوقی نداشته.
-
زرینکوب نیز مینویسد: «...اینکه سید بحرالعلوم رأی به تکفیر وی[ نورعلیشاه] نداده است ظاهراً از باب احتیاط او در صدور اینگونه احکام باشد اما 👈روایات صوفیه – که شواهد دیگر در تائید آن نیست- میگوید که سید در کربلا بادرویش ملاقات کرده است» (6)
-
آقامحمّد علی کرمانشاهی در خیراتیّه ماجَرایِ بیرون شدنِ نورعلیشاه و هوادارانش را از عتبات اینگونه حکایت میکند: «...چون بعضی از مُریدانِ مُخلصِ ایشان بهتقریب معاشرتِ تامّه بر کمالِ فسادِ عقیده و کسادِ طریقه ایشان مطّلع شدند، در مقامِ إخلالِ أمرِ ضَلالمَآلِ ایشان برآمده. بحمدِالله موفّق شدند و ایشان را به دستیاریِ أهلِ آن ولا نیز از آنجاها إخراج نموده و نورعلی به طرفِ سایرِ بلادِ روم آواره شده...» (7) و با استشهاد به نامهای از نورعلیشاه، از نقصان اطّلاع وقوفِ وی حتّی بر مقدمات ادب سخن میدارد.(8)
-
سمیعی نیز در غرابت و نادرستی چنین ادعاهایی نوشته است: «... درباره صوفی ذهبی بودن بیدآبادی بهاندازه اعتبار ادعا آنها درباره صوفی ذهبی بودن و مرید سید قطبالدین شیخ احمد احسائی و سید الفقهاء سید مهدی بحرالعلوم هست که حتی نفس این نسبت آدمی را دچار تعجب و حیرت میسازد چه؛ این قبیل علما را عارف توان دانست اما بههیچوجه روی صوفی نتوان شناخت» (9)
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_wate
👆👆
➖➖
پی نوشت:
1.معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج 3، صص 199-200؛ محمدحسین تهرانی، مطلع انوار، ج 3، ص 187.
2.مرحوم محمد محسن تهرانی گفته است: «... سؤال: علّامه بحر العلوم قبل از مرحوم نورعليشاه، سير و سلوكى نداشتند؟" جواب:" نخير، نداشتند، البته قبل از اين ارتباط، حالاتى داشتند ولى استادى كه بهاصطلاح جرقّه، به او بزند نبوده است. اين نورعليشاه بوده كه جرقه را در او ايجاد كرده است. لذا از همان موقع اصلاً حالاتش با بقيه فرق داشت." » (گلشن اسرار، ص: 46.)
3.جویا جهانبخش، ملا محمدکاظم هزارجریبی و دو رساله غلو ستیزانهاش، مزدک نامه (5)، ص 63.
4.رَیحانه الاَدَب، ج 6، ص 256.
5.مکارم الاثار، ج 2، ص 446.
6.زرینکوب، دنباله جستجو در تصوّفِ ایران، ص 323.
7.محمدعلی کرمانشاهی، خیراتیه، ج 1، ص 14.
8.همان، صص 127-128.
9.دو رساله در تاریخِ جدیدِ تصوّفِ ایران،ص 140.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_wate
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
9️⃣1️⃣ : حضور اسماء بنت عمیس در تغسیل فاطمه زهرا (س) به اذن ابابکر بوده است!
➖➖➖
🔺شیعه و سنی نوشتهاند در تدفین فاطمه (س) ابابکر حضور نداشت و حضرت علی (ع) به ایشان خبر نداد. لیکن همسرش اسماء بنت عمیس حاضر بود. شبهه افکن همین حضور را دلیلی بر اطلاع ابابکر از تدفین صدیقه شهیده دانسته و مدعی است، اسماء با اذن و رضایت شوهرش در این مراسم حضورداشته است. در ادامه پس از توضیحی مختصر درباره جناب اسماء به نقل روایات عدم حضور ابابکر در مراسم تدفین حضرت زهرا (س) از منابع عامی اشارهشده تا حقیقت امر واضح گردد.
+
الف) فضائل اسماء:
رسول خدا (ص) درباره او و خواهرانش میگوید: اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل و میمونه، چهار خواهر مؤمنی هستند که به سبب ایمانشان دوست داشته میشوند.(1) میمونه امالمؤمنین، همسر نبی اکرم (ص) مادر اسماء است. ازاینرو، رسول خدا (ص) فرمود: هند – جرشیه – مادر اسماء گرامیترین زنان، از جهت دامادها است.(2) در شب زفافِ فاطمه (س)، به رسولالله (ص) گفت: من نگهبان دخترت هستم؛ تا نیازی اگر داشت برطرف سازم. پیامبر (ص) نیز او را دعا کرد و فرمود: از خدا میخواهم از یمین، یسار، پشت سر و روبهرو نگهبان تو باشد.(3) وی امکلثوم دختر پیامبر را غسل داده بود (4) وی در بازگشت از حبشه مفاخرهای نیز با عمر بن الخطاب دارد (5)
+
ب) تغسیل فاطمه (س)
اسماء در وقت شهادت حضرت زهرا (س) همسر ابابکر است. حضور وی بدون شوهرش اشکال مهمی در نحوه رابطه خلیفه اول با بیت وحی است. ابن حجر عسقلانی در مینویسد: «و نقل أبو عمر في قصة وفاتها أن فاطمة أوصت عليا أن يغسلها هو وأسماء بنت عميس واستبعده بن فتحون فإن أسماء كانت حينئذ زوج أبي بكر الصديق قال فكيف تنكشف بحضرة علي في غسل فاطمة وهو محل الاستبعاد وقد وقع عند أحمد أنها اغتسلت قبل موتها بقليل وأوصت ألا تكشف ويكتفي بذلك في غسلها واستبعد هذا أيضا» (6)
=-=
چون این مطلب را نتوانسته هضم کند در کتاب دیگرش پس از اشاره به حضور اسما در تغسیل و تدفین حضرت زهرا (س) می نویسد: «...بِأَنَّ هذا فيه نَظَرٌ لِأَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ في هذا الْوَقْتِ كانت عِنْدَ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ وقد ثَبَتَ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ لم يَعْلَمْ بِوَفَاةِ فَاطِمَةَ لِمَا في الصَّحِيحِ من حديث عَائِشَةَ أَنَّ عَلِيًّا دَفَنَهَا لَيْلًا ولم يُعْلِمْ أَبَا بَكْرٍ فَكَيْفَ يُمْكِنُ أَنْ تُغَسِّلَهَا زَوْجَتُهُ وَلَا يَعْلَمُ؛ اسماء در این وقت همسر ابابکر بود و در روایت صحیح واردشده است که در این مراسم ابابکر خبر نشده بود. چگونه ممکن است او باشد و شوهرش نباشد!»
در ادامه برای این عدم حضور توجیهی ناخوشایند ارائه میدهد:
هو وَيُمْكِنُ أَنْ يُجَابَ بِأَنَّهُ عَلِمَ بِذَلِكَ وَظَنَّ أَنَّ عَلِيًّا سَيَدْعُوهُ لِحُضُورِ دَفْنِهَا وَظَنَّ عَلِيٌّ أَنَّهُ يَحْضُرُ من غَيْرِ اسْتِدْعَاءٍ منه فَهَذَا لَا بَأْسَ بِهِ وَأَجَابَ في الْخِلَافِيَّاتِ بأنه (أنه) يَحْتَمِلُ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ عَلِمَ بِذَلِكَ وَأَحَبَّ أَنْ لَا يَرُدَّ غَرَضَ عَلِيٍّ في كِتْمَانِهِ منه وقد احْتَجَّ بهذا الحديث أَحْمَدُ وابن الْمُنْذِرِ وفي جَزْمِهِمَا بِذَلِكَ دَلِيلٌ على صِحَّتِهِ عِنْدَهُمَا؛ ابوبکر میدانست ولی منتظر بود علی (ع) دعوتش کند. علی (ع) هم منتظر بود ابابکر خودش بیاید! (7)
=-=
به گزارش ابن عبد البر، ابن اثیر جزری و بیهقی؛ علاوه بر ابابکر، اسماء، از حضور عایشه در بالین جنازه حضرت زهرا (س) نیز ممانعت نمود. (8) به دلیل اینکه اسماء، عایشه را در روز عروسیاش با رسولالله (ص) تزیین کرده بود، وی کمی برایش احترام قائل بود.(9)
=-=
🔅نتیجه:
همگان باید مظلومیت زهرا (س) و ناراحتی ایشان از مهاجمان به خانهاش را بدانند. روشنترین دلیل دراینباره عدم حضور آنها در تدفین و تغسیل جنازه اوست. همچنین حضور یک زن شجاع نیز لازم است. تا جلوی حضور احتمالی زنانی چون عایشه را بگیرد. بهترین گزینه اسماء بنت عمیس بود. او مراسم تدفین را هم از ابوبکر مخفی نگاه داشت، هم مانع آمدن عایشه شد.
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
👆👆
➖➖
پی نوشت:
1.[بلاذری، انساب الاشراف،44/2. به قولی دیگر رسول خدا (ص) گفت: خداوند خواهرانی از اهل بهشت؛ اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل لبابة و ام المومنین میمونه را رحمت کند. شیخ صدوق، الخصال، ص 363]
2.[ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده،657/1؛ ابن أثیر، اسدالغابة،13/7.]
3.[ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء،74/2.]
4.[«و فيها في شعبان توفّيت أمّ كلثوم بنت النبيّ، صلّى الله عليه و سلّم و هي زوج عثمان بن عفّان و غسّلتها أسماء بنت عميس» ابن اثیر، الکامل،291/2.]
5.[«... هنگامیکه اسماء دختر عميس از حبشه بازآمد عمر بن خطاب به او گفت اى حبشى! سرانجام ما در هجرت بر شما پيش گرفتيم، اسماء پاسخ داد آرى به جان خودم كه راست مىگويى، شما كه همراه رسول خدا بوديد گرسنه شما سير مىشد و نادان شما دانش مىآموخت و اين ما بوديم كه رانده از وطن و دورافتاده شده بوديم، به خدا سوگند كه به حضور پيامبر مىروم و اين سخن را به عرض ايشان مىرسانم، اسماء به حضور رسول خدا رفت و اين سخن را براى آن حضرت بازگو كرد، فرمود «مردم را يك هجرت است و شمارا دو هجرت»، سفيان گفته است «اى حبشى» را ابو حمزه آورده است و در حديث اسماعيل نيامده است.» ابن سعد، الطبقات الکبری، 218/8.]
6.[ابن حجر عسقلانی، الإصابة في تمييز الصحابة، دار النشر، 57/8.]
7.[ همان، تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير، 143/2.]
8.[«فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ، فَقَالَتْ أَسْمَاءُ: لاَ تَدْخُلِي، فَشَكَتْ إلى أَبِي بَكْر رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَتْ: إنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحْولُ بَيْنِي وَبَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَقَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَوَقَفَ عَلى الْبَابِ وَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ مَا حَمَلَكِ عَلى أَنْ مَنَعْتِ أَزْوَاجَ النَّبِيِّ يَدْخُلْنَ عَلى ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ، وَجَعَلْتِ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجْ الْعَرُوسِ؟ فَقَالَتْ: أَمَرَتْنِي أَنْ لاَ يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ، وَأَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَهِيَ حَيَّةٌ، فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ ذَلِكَ لَهَا، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: فَاصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ، ثُمَّ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ وَأَسْمَاءُ» سنن البیهقی الکبری،34/4؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، 1897/4؛ ابن اثیر جزری، اسد الغابه،244/7.]
9.[«عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ، قَالَتْ: كُنْتُ صَاحِبَةَ عَائِشَةَ الَّتِي هَيَّأَتْهَا وَأَدْخَلَتْهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَمَعِي نِسْوَة» احمد بن حنبل، المسند،464/45.]
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_wate
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
0️⃣2️⃣ : حضرت علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا با چه کسی ازدواج نمود؟
➖➖➖
امام علی(ع) پس از شهادت خاتون دوسرا با دختری با نام «اُمامه» ازدواج نمود.که در ادامه به توضیح مختصری دربارهاش اشاره میشود.
الف) شناسنامه
نام: أُمامَة بنت أبى العاص بن الربيع بن عبد العزى بن عبد شمس بن عبد مناف،
مادر: زينب بنت رسولالله صلیالله عليه و سلم،
پدر: لقیط فرزند ربیع بن عبدالعزی بن عبد شمس مشهور به ابوالعاص (1)
+
ب) فضائل
رسولالله (ص)او را دوست داشت [گاهی] در نماز بر دوش پیامبر سوار میشد در حالت قیام وی را حمل مینمود و در حالت سجده و رکوع او را به زمین میگذاشت (2). نجاشى زيورهايى به رسول خدا (ص) هديه داد كه انگشترى زرين هم ميان آنها بود و پيامبر (ص) از استفاده از آن رویگردان بود، آنرا براى اُمامَه فرستاد و پيام داد كه دخترك عزيزم اين را زيور خود قرار بده.(3) روزى پيامبر (ص) پيش بانوان خود رفت و همراه آن حضرت گردنبندی از سنگهای يمنى بود و خطاب به آنها فرمود «اينك اين گردنبند را به محبوبترین شما براى خودم مىدهم» زنها با خود پنداشتند كه آنرا به دختر ابوبکر- عايشه- خواهد داد. پيامبر (ص) امامه را فراخواند و به او داد.(4)
+
ج) ازدواج با حضرت علی (ع)
نخستین زن امام علی(ع) بعد از فاطمه زهراء ایشان است.(5) حضرت زهراء (س) در ضمن وصیتشان به حضرت علی (ع) درباره ازدواج با اُمامه چنین فرمود: «با امامه ازدواج کن که او برای فرزندانم مثل خودم رفتارمیکند» (6)
=-=
زمان این ازدواج:
ابوطالب مکی صوفی م 386 نه شب پس از شهادت حضرت زهراء (س) بوده است. (7) ابن جوزی مدعی است ایشان در سال 12 یعنی دو سال پس از حضرت زهرا با ایشان ازدواجکرده است (8)
+
د) فرجام این بانوی بزرگ:
به نقل ابن عساکر 30 سال با علی بن ابیطالب زندگی کرد و فرزندی نداشت (9) بعد از شهادت حضرت علی علیهالسلام با فردی بانام مغیره بن نوفل ازدواج کرد.(10) که علت ازواجش با مغیره دو امر ذکرشده است اول: امر علی بن ابیطالب دوم: ازدواج نکردن معاویه بود.(11)
+
ه) حدیثی از اُمامه
« امير مؤمنان(ع) در ماه رمضان نزد من تشريف آورد براى شام، خرما و قارچ آوردند، حضرت ميل فرمود و همواره قارچ را دوست مىداشت.» (12)
+
🔅نتیجه:
1.یکی از زنان وارسته ،اُمامه دختر ابی العاص است.که مثل حضرت زهراء(س) مادری دلسوز برای فرزندان ایشان است.
2. عدم رضایت حضرت علی(ع) از ازدواج این بانو با معاویه پس از مرگش، نشان میدهد مبنای « عدالت جمیع صحابه» درست نیست. چون اگر علی(ع) معاویه را عادل میدانست چنین وصیتی به اُمامه نمیکرد.
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
👆👆
➖➖
پی نوشت:
1. سید علی شهرستانی، نام خلفا بر فرزندان امامان، مترجم: سید هادی حسینی، ص 411.
2. ابن اثیر، اسد الغابه،22/6.
3. «عن أمه عن عائشة أن النجاشي أهدى إلى رسول الله. ص. حلية فيها خاتم من ذهب فأخذه و إنه لمعرض عنه. فأرسل به إلى ابنة ابنته زينب فقال: تحلي بهذا يا بنية. نجاشی پادشاه حبشه أنّ النجاشي أهدى إلى النبي صلّى الله عليه و سلّم حلية فيها خاتم من ذهب فصّه حبشي، فأعطاه أمامة» ابن سعد، الطبقات الکبری،32/8.
4. همان.
5. همان، نام خلفا بر فرزندان امامان، ص 412.
6. : «َ.أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء»؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین،151.1.
7. «و يقال أنه تزوّج بعد وفاة فاطمة صلوات اللَّه عليها و على أبيها بتسع ليال و نكح أمامة ابنة زينب ابنة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم، كانت فاطمة صلوات اللَّه عليها أوصته بذلك» ابوطالب مکی، قوت القلوب،412/2. لازم است دقت شود، مکی برای ادعایش سندی ذکر نکرده است و با عبارت «یقال؛ گفته شده» این ادعا را آورده است که طبعاً نیم توان به چنین سخنی اعتماد نمود.
8. «و فيها: تزوج علي عليه السلام أمامة بنت أبي العاص بن الربيع.» المنتظم،112/4.
9. «مكثت عنده ثلاثين سنة ولم تلد له شيئا» ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق،67/4.
10. مغیره بن نوفل مردی شجاع و دلاور بود و لذا هنگامی که ابن ملجم لعین حضرت علی را مجروح کرد و فرار نمود، مردم او را تعقیب کردند اما او با شمشیرش به مردم حمله میکرد و مردم نتواستند او را دستگیر کنند تا این که مغیره او را دید، بلافاصله پارچهای روی صورت او انداخت و توان حمله را از او گرفت، بعد او را به زمین زد و شمشیرش را گرفت و او را در منزل خود حبس کرد تا حضرت علی علیهالسلام از دنیا رفت. الاستیعاب،1448/4.
11. «و كان على بن أبى طالب قد أمر المغيرة بن نوفل بن الحارث بن عبد المطلب أن يتزوّج أمامة بنت أبى العاص بن الربيع زوجته بعده، لأنه خاف أن يتزوجها معاوية»، ابن عبدالبر، الاستیعاب،1788/4. مورخان در این زمینه چند عبارت را آوردهاند. ابن حجر دو عبارت ذیل را نقل کرده است: : «إني لا آمن أن يخطبك هذا الطاغية بعد موتي- يعني معاوية، فإن كان لك في الرجال حاجة فقد رضيت لك المغيرة بن نوفل عشيرا. علی بن ابی طالب به امامه گفت: این طاغیه یعنی معاویه بعد از مرگ من تو را برای ازدواج طلب میکند اگر میلی به ازدواج داری با مغیره بن نوفل ازدواج کن نه با معاویه بن ابی سفیان» نقل دوم: «أن أمامة بنت أبي العاص قالت للمغيرة بن نوفل: إن معاوية خطبني، فقال لها: أ تتزوجين ابن آكلة الأكباد! فلو جعلت ذلك إليّ. قالت: نعم. قال: قد تزوجتك.؛ امامه به مغیره بن نوفل گفت معاویه میخواهد با من ازدواج کند، مغیره به ایشان گفت آیا میخواهی با فرزند پسر زن جگرخوار ازدواج کنی. امامه به او گفت اگرتو حاضر هستی با شما ازدواج میکنم و با هم ازدواج کردند».. ابن حجر، الاصابه،24/8. ابن حمدون می نویسد: «لكن أحبّ أن لا تتزوّجي معاوية... و بلغ الأمر مروان فغضب و أرسل إلى المغيرة فحبسه في بيت و طيّن عليه و أمر أن يدخل إليه طعامه و شرابه من كوّة؛ و فعل مثل ذلك بأمامة؛... مولی علی (ع) به او فرمود: دوست ندارم با معاویه ازدواج کنی. ... معاویه به مروان دستور داد وی را برایش عقد کند؛ که ایشان با مغیره ازدواج کرده بود. وقتی مروان متوجه شد، مغیره و امامه را جداگانه در خانه ای محبوس نمود و راه وروی آن خانه را با گل پوشاند تا پشیمان شوند ولی قبول نکردند. مروان به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخش نوشت: ان دو را ازاد کن.» ابن حمدون، التذكرة الحمدونية،261/9. ابن عبد البر نیز می نویسد معاویه به جناب اُمام 100 هزار دینار داد ولی وی ازواج با وی را قبول نکرد. نک: الاستيعاب،1790/4.
12. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ عَنْ أُمَامَةَ بِنْتِ أَبِي الْعَاصِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ أُمُّهَا زَيْنَب بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ أَتَانِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأُتِيَ بِعَشَاءٍ وَ تَمْرٍ وَ كَمْأَةٍ فَأَكَلَ ع وَ كَانَ يُحِبُّ الْكَمْأَةَ.» الكافي (ط - الإسلامية)، 370/6.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از حامد کاشانی
یکی از بزرگترین دشمنان انقلاب کسانی هستند که با فهم غلط از #وحدت و ایجاد دوگانهی جعلی تقابل میان انقلابیگری و دفاع از اهل بیت علیهمالسلام، عملا دینداران و دوستان اهل بیت را از انقلاب دور و ناامید میکنند و خود بانی بزرگترین وحدت شکنی هستند.
ولایت فقیه اشعهای از آفتاب ولایت است.
پ.ن: سالهاست یکی از دغدغههای این بنده خدا مبارزه با این تحریف ظالمانهای است که سایهاش بر سر انقلاب اسلامی سنگینی میکند.
در جلسات ششگانه «جهاد تبیین در قیام فاطمی» قدری موضوع را باز کردهام. ان شاء الله به زودی متن اولیه آن نیز در سایت قرار خواهد گرفت.
بنده دهها جلسه در ضرورت وحدت سخن گفتهام و حتی برخی از مخاصمان امروز نیز دیروزها آن را منتشر کردهاند.
وحدت که یکی از اساسیترین موضوعات استراتژیک و اصلی ماست، امروز با پرچمداری غلط برخی جریانات شاید انحرافی، در حال آسیب خوردن است.
برخی که از امام و رهبری نیز فقط بخشی از سخنان را قبول دارند و به برخی دیگر از فرمایشات این بزرگواران یا کافرند یا کتمانگر.
پ.ن۲: نقد این متن به یک یا دو نفر فرد مشخص نیست، بلکه به رویکرد غلطی است که با چماق و برچسب «ضدانقلاب» مخالفان خود را مینوازند و انقلاب اسلامی و در نتیجه امام خمینی و ولایت فقیه را تحریف میکنند. رهبر انقلاب کتاب الغدیر علامه امینی را وحدتبخش میداند و به ترویج آن توصیه میکند و اینها آن و محتواهای مشابه را خلاف تمدن و غیر ضروری و ...!!!
رهبر انقلاب با آن همه احتیاط شرعی از کتاب دکتر تیجانی حمایت مالی میکند و برخی از اینان کتاب او را مانند کتاب ضاله میدانند...!!!
جانم فدای آرمانهای انقلاب اسلامی و شهیدان گلگون کفنش بویژه شهیدی که در آستانه شهادتش هستیم.
پ.ن۳: در حرم امیرالمومنین علیه السلام و نجف اشرف، نائب الزیاره همه محبان حضرت هستم و برای همه، مخصوصا عزیزانی که با آنها اختلاف نظر دارم دعا میکنم و آرزوی سلامتی و توفیق و انصاف دارم.
پ.ن۴: ما این راهی که میرویم را #جهاد_تبیین میدانیم، تبیین درست انقلاب و تدین.
@kashani1395
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
1️⃣2️⃣ : آیا پس از شهادت حضرت زهرا( س) به حضرت علی (ع) بی احترامی شد؟
➖➖➖
الف) منابع عامه( سنیان)
بُخاری و مُسلِم گزارش کردهاند: «وَ كَانَ لِعَلِيٍّ مِنْ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ، فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ، وَ مُبَايَعَتَهُ،...»(1)
شارِحان در تفسیر عبارت «وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ» نوشته اند: «(وكان لعلي من الناس وجه حياة فاطمة) أي كان الناس يحترمونه إكراماً لفاطمة فلما ماتت واستمر على عدم الحضور عند أبي بكر قصر الناس عن ذلك الاحترام لإرادة دخوله فيما دخل فيه الناس ...؛ مردم در زمانی که فاطمه (علیها السلام) زنده بود، علی (ع) را احترام میکردند. لیکن پس از حیات زهراء (س) به وی بیاحترامی کردند» (2)
=-=
جوهری یکی از این موارد را گزارش داده است: «يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر. علی (ع) بهزور میکشیدن تا با ابوبکر بیعت کند» (3)
+
ب) در منابع شیعی نیز چنین آمده است:
امام علی (علیهالسلام) در پاسخ معاویه نوشتند «وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوش؛ مرا مىكشيدند به همانگونه كه شتر مهار در بينى را مىكشند تا بيعت كنم! به خدا قسم خواستهاى مرا سرزنش كنى ستايش كردهاى و رسوا نمايى ولى خود رسواشدهای.» (4)
=-=
امام باقر (ع) نیز فرمودند: «لما مروا بأمير المؤمنين عليه السّلام و في رقبته حبل آل زريق؛ وقتی حضرت علی(ع) را میبردند و بر گردنش طنابی از قبیله آل زُریق (=یکی از قبایل یهودی) بود» (5)
🔅 نتیجه:
1. برخی از اصحاب باعث اذیت و آزار امام علی (ع) را فراهم اوردهاند. آیا میتوان آنها را عادل دانست.؟
2. امام علی (ع) تا وقتی همسرش زنده بود با ابابکر بیعت نکرد.
#سقیفه
#محبت_پوشالی
#گرگیج
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_waterد
👆👆
➖➖
پی نوشت:
1.صحيح البخاري،396/6.
2.ابن حجر، فتح الباري بشرح صحيح البخاري،564/7؛ یوسف زاده الاماسی، نجاح القاری،188/18.
3.جوهری، السقیفه و الفدک، ص 71.
4.نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 387.
5.رجال کشی، ص 8.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
﷽
#ویژهنامه_فاطمیه
➖➖➖
🎙#ندای_فاطمیه (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) .
2️⃣2️⃣ : دلایل اثبات شهادت حضرت زهرا در منابع سنیان را ذکر کنید:
➖➖➖
1.عمر قسم خورد که خانه را آتش میزند. (1)
2.حضرت زهراء(س) قسم خورد که عمر به قسمش عمل میکند.(همان)
3.ابابکر آخر عمرش از حمله به خانه حضرت زهرا(س) پشیمان شد.(2)
4.حضرت زهرا (س) از این افراد ناراحت بود و به تصریح بخاری شش ماه زنده بود و بیعت نکرد.(3)
5.اولین محاکمه در قیامت مربوط به خون به ناحق ریخته شده است. (4)
6.اولین شاکی برای خون به ناحق ریخته شده، امیرالمومنین(ع) هست. (5)
7.مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را در خواب دیده است. ( 6)
🔅 نتیجه:
عمر قسم به کشتن مخالفین دارد،ابابکر نیز از کاری که انجام داده پشیمان است. خونی از بیت علی(ع) ریخته شده که در قیامت اولین محاکمه به خاطر آن است. مولی علی(ع) عذاب شدن دو نفر را دیده است.
#سقیفه
#محبت_پوشالی
#گرگیج
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_waterد
👆👆
➖➖
پی نوشت:
1. « حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلَم عن أبيه أسلم أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأِبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلان عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ في أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِكَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ، فَقَالَ: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَينا مِنْ أَبِيكِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ؛ فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ، فِرُّوا رَأْيَكُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَيَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ يَرْجِعُوا إِلَيْهَا حَتَّى بَايَعُوا لأَبِي بَكْرٍ.؛ هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علي و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبربه عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوبترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. اين جمله را گفت و بيرون رفت، هنگامى كه علي (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به علي (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!» ( إبن أبي شيبة الكوفي، المصنف في الأحاديث والآثار، 432/7،) پروفسور سعد بن ناصر بن عبد العزیز الششری ، از علمای نامدار وهابی که شاگرد عبد العزیز بن باز مفتی اعظم سابق عربستان سعودی و همچنین شاگرد عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ مفتی اعظم فعلی عربستان به شمار میآید و کتاب المصنف را تحقیق کرده است، در پاورقی کتاب میگوید: صحيح؛ أخرجه أحمد في فضائل الصحابه (532) وابن عبد البر في الإستذكار 3/975 ، وابن أبي عاصم في الآحاد (2952).
عمر قسم خورد مخالفانش را میکشد:« فقال عمر لا والله لا يخالفنا أحد الا قتلناه » (ابن حجر،فتح الباری،31/7) ابن حجر خودش اعتراف میکند چنین مطلبی صحیح هست.« فقد وقع في المغازي لموسى بن عقبة وهي أصح المغازي كما تقدم »( همان،ص513 )
2. سیوطی،مسند فاطمه،ص17 ،ش28 و سیوطی این روایت را درست میداند.« حدیث حسن». همان، ص 18.
3. به تصریح بخاری، زهرا از ابابکر ناراحت بود و بیعت نکرده از دنیا رفت. « فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَ عَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، دَفَنَهَا زَوْجُهَا: عَلِيٌّ لَيْلًا، وَ لَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَ صَلَّى عَلَيْهَا،»
4. « قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: أَوَّلُ مَا يُقْضَى بَيْنَ النَّاسِ بِالدِّمَاءِ. » ( صحصح بخاری،177/10، کتاب الرقاق،باب القصاص یوم القیامه)
5. «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- أَنَّهُ قَالَ: أَنَا أَوَّلُ مَنْ يَجْثُو بَيْنَ يَدَيْ الرَّحْمَنِ لِلْخُصُومَةِ يَوْمَ الْقِيَامَة » ( بخاری،142/6،کتاب المغازی،باب غزوه بد،باب قتل ابی جهل )
6. «حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا شَرِيكٌ، عَنْ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ: §رَأَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي مَنَامِي، فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ مَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِهِ مِنَ الْأَوْدِ وَاللَّدَدِ فَبَكَيْتُ، فَقَالَ لِي: «لَا تَبْكِ يَا عَلِيُّ»، وَالْتَفَتَ فَالْتَفَتُّ، فَإِذَا رَجُلَانِ يَتَصَعَدَانِ وَإِذَا جَلَامِيدُ تُرْضَخُ بِهَا رُءُوسُهُمَا حَتَّى تُفْضَخَ ثُمَّ يَرْجِعُ، أَوْ قَالَ: يَعُودُ، قَالَ: فَغَدَوْتُ إِلَى عَلِيٍّ كَمَا كُنْتُ أَغْدُو عَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ، حَتَّى إِذَا كُنْتُ فِي الْخَرَّازِينَ لَقِيتُ النَّاسَ، فَقَالُوا: قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ » (مسند ابی یعلی،298/1).
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
عبد الرزاق: این کودن را ببینید!
«الضعفاء الكبير للعقيلي» (3/ 110):
«سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُبَارَكِ الصَّنْعَانِيَّ يَقُولُ: كَانَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ لَزِمَ عَبْدَ الرَّزَّاقِ فَأَكْثَرَ عَنْهُ ثُمَّ خَرَقَ كُتُبَهُ وَلَزِمَ مُحَمَّدَ بْنَ ثَوْرٍ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: كُنَّا عِنْدَ عَبْدِ الرَّزَّاقِ فَحَدَّثَنَا بِحَدِيثِ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ مَالِكِ بْنِ أَوْسِ بْنِ الْحَدَثَانِ الْحَدِيثِ الطَّوِيلِ، فَلَمَّا قَرَأَ قَوْلَ عُمَرَ لِعَلِيٍّ وَالْعَبَّاسِ: فَجِئْتَ أَنْتَ تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ، وَجَاءَ هَذَا يَطْلُبُ مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، قَالَ عَبْدُ الرَّزَّاقِ: انْظُرُوا إِلَى الْأَنْوَكِ، يَقُولُ: تَطْلُبُ أَنْتَ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا، أَلَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ قَالَ زَيْدُ بْنُ الْمُبَارَكِ: فَقُمْتُ فَلَمْ أَعُدْ إِلَيْهِ وَلَا أَرْوِي عَنْهُ حَدِيثًا أَبَدًا»
این تعبیر لطیف، خشم ذهبی را شعله ور کرده
«سير أعلام النبلاء - ط الرسالة» (9/ 572):
«قُلْتُ: هَذِهِ عَظِيْمَةٌ، وَمَا فَهِمَ قَوْلَ أَمِيْرِ المُؤْمِنِيْنَ عُمَرَ، فَإِنَّكَ يَا هَذَا لَوْ سَكَتَّ، لَكَانَ أَوْلَى بِكَ، فَإِنَّ عُمَرَ إِنَّمَا كَانَ فِي مَقَامِ تَبْيِيْنِ العُمُوْمَةِ وَالبُنُوَّةِ، وَإِلَاّ فَعُمَرُ -رَضِيَ اللهُ عَنْهُ- أَعْلَمُ بِحَقِّ المُصْطَفَى، وَبِتَوقِيْرِهِ، وَتَعْظِيْمِهِ مِنْ كُلِّ مُتَحَذْلِقٍ مُتَنَطِّعٍ، بَلِ الصَّوَابُ أَنْ نَقُوْلَ عَنْكَ: انْظُرُوا إِلَى هَذَا الأَنْوَكِ الفَاعِلِ - عَفَا اللهُ عَنْهُ - كَيْفَ يَقُوْلُ عَنْ عُمَرَ هَذَا، وَلَا يَقُوْلُ: قَالَ أَمِيْرُ المُؤْمِنِيْنَ الفَارُوْقُ؟ وَبِكُلِّ حَالٍ، فَنَسْتَغْفِرُ اللهَ لَنَا وَلِعَبْدِالرَّزَّاقِ، فَإِنَّهُ مَأْمُوْنٌ عَلَى حَدِيْثِ رَسُوْلِ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- صَادِقٌ.»