#مسابقه_دل_نوشته_به_امام_زمان_عج
🌹 به نام خدا
♡{خادمی امام زمان}♡
وقتی با خود می اندیشم این سوال را با خود مرور می کنم که اگر کربلا بودم نمی گذاشتم آسیبی به اهل بیت امام حسین(ع) برسد و تا آخرین قطره خون برای پاسداری از امامم میجنگیدم.
اما زمانی که به خود می آیم و می نگرم که حرفهایم لاف ای بیش نیست.
چرا که اکنون امام زمانم فریاد هل من ناصر سر می دهد من به یاری امامم بر نمی خیزم و در کلاسهای انتظار غایب هستم.
به دنبال این هستم که کارت خادمیت امام حسین(ع) را دریافت کنم و در سمت چپ سینه ام به چسبانم...
آری
خوب است خادم امام زمان بودن اما آیا فکر کرده ایم فقط خادمیت به یک دوست داشتن و عنوان چسباندن است..؟
نه
من خادمی را میشناسم که همیشه گمنام بود و در تمام عرصه زندگیاش گمنامی را سرلوحه خود قرار داده بود و معشوق را حتی به قیمت از دست دادن هویتش خریدار بود
و او بود که در خادمیت امام زمان مدال شهادت را نصیب خود کرد آیا من نیز اینگونه هستم...؟
من خادم که هر هفته با رفقای هیئتی خود بر سر مزار شهدا می روم و با چفیه های شهدا سلفی میگیرم در اینستاگرام و توییتر پست می گذارم و می نویسم:
[ خدایا کاش آخر دیکته پر غلط زندگیم را بنویسی با ارفاق شهادت]
و میگذارم هزاران نفر آن را لایک کنند اما آیا کاری کردهام کسی را که لایک کردنش از هزاران و هزار نفر بالاتر است مرالایک کند؟
آیا آمادهام غلطهای زندگیام را پاک کنم و از آن بکاهم و یا هر گاه آمدند و گفتند: امروز نوبت توست برای جفت کردن کفش ها و من بدون چون و چرا قبول کنم وبه قباءم بر نخورد و میدان را خالی نکنم آیا شده است؟
این است خادم بودن...
این است یاری رساندن به اهل بیت حسین(ع) در کربلا.
من که دم از ولایت میزنم و هنگام سخنرانی های رهبر در تلویزیون چشمانم غرق اشک می شود و فدایی او میشوم ولی در عمل فرسنگها از او دورم و در کردارم بی اعتنایی و خودسری موج میزند آیا خادم هستم...؟
من به دنبال خادمیت و شهادت هستم و آرزوی همرکاب بودن با امام عصر خود را دارم ولی تاکنون چقدر خود را وقف او کردهام و جان و مالم را چه مقداربرای زمینه ی ظهورفراهم کرده ام ....؟
هر جمعه با متن زیبای(( اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری)) گریه می کنم و آه و فغان سر می دهم اما به راستی کسی را به او وصل کرده ام؟ آیا همانند زهیر که تمام ثروتش را به همسرش بخشید ثروتم را که جوانی ،عمرم ،مالم ،دوستانم، فرزندان و خانواده ام است درراه او خرج کرده ام....؟
زهیر فهمید که ثروت واقعی حسین است اما آیا من هم فهمیده ام!
من که هر شب تا صبح در تلگرام و واتساپ هستم و در میکاپ عکس هایم را رفو میکنم تا در دیده های دیگران زیبا به نظر برسم، شده است نیم ساعت گوشی را کنار بگذارم و در مقابل خدای خود زانو زده و طلب مغفرت کنم و دو رکعت نماز عشق بخوانم و با خدای خود خالصانه صحبت کنم و بگویم: خدایا اشتباه کردم من برای تو خود را آراسته ام تومرا ببین و بخر نگاه غیر را چه می خواهم و با زبان بی زبانی از خدا بپرسم خداوندا ،معبودمن آیا من بنده لایق برای تمام خوبی هایت هستم؟
و آن زمان است که دلت میگوید :
عبد بودن یعنی خدا را پرستیدن بی قید و شرط ...
یعنی :
بندگی بی چون و چرا یعنی(( چشم گفتن ))
عبد بودن یعنی:
با دستورات مولا رسش کشیده باشد و دم نزند چه برسد که بخواهد صدایش را بالا ببرد
آری
عبد بودن یعنی چشم آقای من
می خواهم عبدو خادم امام عصر خود باشم. خادم اهلبیت ،خادم خادمان حسین ،می خواهم و روزی خواهد آمد که به فضل خدا به آرزویم برسم.
اما فهمیدم که اساس و حقیقت آرزویم ریشه در دیانت و ایمانم دارد .
برای بهتر شدنم خواهم دوید آنقدر خواهم دید که کفشهای آهنین پاهایم را سخت به درد آورن اما خواهم دوید تا ....
🌸اگر امروز نشد بوسه به دستش بزنی
🌸 وعده ما همه افتاده به فردا حتما
🌸 ثمر گریه ما خنده روز فرج است
🌸آن زمان میشکفد خنده به لب ها حتماً
التماس دعا..
🖋 # خانم فاطمه متولی
#دویست_هشتاد_دو (۲۸۲)
📲 کانال آقا سید:
@Agha_Seyyyed