#مسابقه_دل_نوشته_امام_زمان_(عج)
🌹سلام همه ی دنیای من! ✋🏻
فرصتی بدست آوردم تا کمی با تو سخن بگویم ، میدانی مشغله هایم بسیار است و من درگیرِ تلخی ها و زشتی های دنیایی شده ام که تو را فراموش کرده است ! دنیایی که به جایی رسیده است که اگر حرفی از تو بزنم مسخرهام میکنند ، اگر اسمت را ببرم عده ای آشکارا ننگِ دیوانگی وصله ام میکنند ! اما من ، آن نامِ زیبای دل انگیزت را آهسته آهسته باخود تکرار میکنم وخواهم کرد ، هر که میخواهد بخندد ، بخندد ! هرچیزی را در این دنیا بهایست و عشق هم بهایی دارد ! عاشق شدن هم ، عاشق بودن هم...
میدانی تصور میکنند عشقم ممنوعه است آخر دشنامم میدهند ، اما بگذار بدهند دیوانه بودن از برای عشق افتخار من است ! می دانی کسی نمی تواند باور کند که تو را ندیده عاشق شده ام ، چگونه کسی باورش شود که تمان وجودم را فتح کرده ای با آنکه لحظه ای در کنارت نبوده ام ؟ چه کسی میتواند حال سرگردان من مشتاق را درک کند در حالیکه نمی داند تو کیستی ؟ چرا دروغ بگویم ، خودم هم نمی دانم تو کیستی؟ نشناختمت اما تو آشنا ترین مردم برایم هستی ! ای رفیقِ بی کسی هایم فرسنگ ها از تو دورم و 《میان ما فاصله ها فاصله انداخته است》با این وجود تو در کنارم نشسته ای و باعثِ هر تپش قلبم و جریانِ خونم در تمام وجودم و ادامه ی حیاتم در جهان خیالم هستی ، تو به زندگی بی معنایم رنگ هدف زده ای ، همان هدفی که در اندیشه فتح قله ی آنم! تو باعثِ تمامِ آنچه که هستم هستی ، تویی تویی تویی راز بود و نبودم !
ای معشوقِ پنهانِ من آنها تورا نمی شناسند ! چه شناختی از تو دارد کسی که لذتِ حقیر بودن در چشمانِ دریایی ات که رنگ طلوع دارند را نچشیده باشد؟ همان 《چشم هایت ، چشم هایت که فریاد می زنند تمام آنچه را که پنهان کرده ای》 مهربانی ات را ، زیبایی ات را ، همهی درخششت را که پشت پرده ای از غم در آن اقیانوس بی کران دفن کرده ای ! و چه آشکار است گنجینه ی روحت و چه خوشبختم منی که معشوقم هنگام ریختن اشک های یاقوتی به یاد می آورد مرا ! و چه حقارتی فاخرتر از آنکه مجنونِ عاشق را با اشکِ فراقت میسوزانی و چارچوب جانم را 《ویران》میسازی و چه آبادم منی که تو ویرانم ساخته ای !
میگویند افسرده است نمی تواند سخن بگوید ! نمی دانند سخن نمی گویم چون نمیخواهم کلماتم را جز برای تو خرجِ دیگری کنم ، می گویند هیچ ندارد و چه می دانند 《هر که تورا دارد دگرش هیچ چه باید ؟ 》و چه دارایم من که تمامِ ثروتِ این جهان و جهان دگرم تو باشی؟ نمی دانند تو ستاره های آسمانی، تو طلوعِ خوشید به سپیده دمی ، تو ابرِ بهاری تو سرودِ قناری ، تو را به چه قیمت فروخته اند《ای خریدار من》؟ به راستی قدرِ ذر را نداشته اند آنان که تو را نفهمیده اند و نجوای وجودت را نشنیده اند آن صوت دلنواز را ! ، ندیده اند خالِ سیاهِ مست کننده ات را !
مهم نیست که چه میگویند و چه چیزی را از دست داده اند ، بگذار رها شوند کسانیکه رهایت کرده اند ، اما من برایم بمان همیشه بمان ، مرا محبوسِ خود کن 《که در حبسِ تو آزادم 》تسخیرم کن ، بشکن مرا خوردم کن ، 《تنها تر از تنهای من بگذار در امنترین خلوت تنهایی ات ، تنها من باشم و تو باشی و پروردگار عشق !》 بس کن نشانم بده قلب عزیزت را ...
🌸 یا مهدی(عجلالله تعالی فرجه الشریف ) 🌸
#ایهاالناس_بخواهید_که_اقا_برسد!
🖋# کاربر ویران_fk
#صد_چهل_دو (۱۴۲)
📲 کانال آقا سید:
https://eitaa.com/Agha_seyyyed