ثلث سوم دیماه هر سال که شروع میشود
آغاز شب های قدر کربلای پنج است.
یاد آن شبها به خیر ؛ یاد همه کسانی که
شلمچه را به آسمان بُردند و با همان بهانه
هزار عالم را سپری کردند به خیر...
یادِ کانال زوجی، کانال پرورش ماهی،
نهر دوعیجی، نهرجاسم، سه راه مرگ،
بوارین، میدان امام رضا (ع)...
یاد آن هوای معطر که انگار تمام زمین
و آسمان را یاس گرفته است...
یاد آن آدم هایی که دیگر نیستند ولی
هیچ چیز جز سادگی و دلدادگی نداشتند،
یاد آنها که دیگر نایابند به خیر....
#شلمچه
#قهرمانان_وطن
#عملیات_کربلای_پنج
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
دردمند عشق را
دارو به جز دیدار نیست ...
«کاری کنید که وقتی کسی شما را
ملاقات می کند احساس کند که
یک شهید را ملاقات کرده است »
#فرمانده_لشکر8نجف
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#سالروز_شهادت
یاد شهدا با صلوات 🌷
♦️ یاد کنیم از فرمانده پیروز عملیاتهای الی بیتالمقدس، والفجر ۸ و کربلای ۵ و ....
🌷 اسطوره ادب و اخلاق، ایثار و شهادت، یار دیرین حاج قاسم، سرلشکر شهید حاج احمد کاظمی
✅ در نوزدهم دی ماه 1384 مصادف با روز عرفه و شب عید قربان در منطقه عملیاتی غرب کشور، در سانحه سقوط هواپیمای حامل فرماندهان نیروی زمینی سپاه، تعدادی از بهترین فرزندان این مُلک، که جملگی پای نهادن در وادی جهاد و همراهی با شهدا و جانبازان دفاع مقدس را برپیشانی داشتند، به شهادت رسیدند.
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدای عرفه، سرلشکر شهید حاج احمد کاظمی و شهدای همراهش فاتحه با صلوات.
#التماسدعایفرج
به بھانه سالروزشھادت . . .
عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترڪش خورده بود به سرش ، با اصرار بردیمش اورژانس
میگفت: « ڪسی نفهمہ زخمی شدم. همینجا مداوام ڪنید »
دڪتر اومد گفت: «زخمش عمیقہ ، باید بخیہ بشہ ».
بستریش ڪردند از بس خونریزی داشت بی هوش شد یه مدت گذشت یڪدفعه از جا پرید .
گفت: « پاشو بریم خط »
قسمش دادم گفتم: « آخه تو ڪه بی هوش بودی، چی شد یهو از جا پریدی»؟
گفت: « بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی
«وقتی توی اتاق خوابیده بودم ، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل»
«فرمودند: «چیہ ؟ چرا خوابیدی ؟»
عرض ڪردم: « سرم مجروح شده، نمیتونم ادامه بدم »
حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند: « بلند شو، بلند شو، چیزی نیست. بلند شو برو به ڪارهات برس »
به خاطر همین است ڪه هر جا ڪه میروید حاج احمد ڪاظمیحسینیه فاطمه الزهرا (س) ساختہ است …
« سردار عشق و شهید عرفہ »
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#شادیروحشھداصلـوات
توزیبابودنرادرزیبافداشدن
برایمانتفسیرڪرد؎
ونشانداد؎زیبایۍِظاهر
هیچوقتبہپا؎زیبایۍو
فداشدندرراهخدانمۍرسد...
#شهید_سیدسجاد_خلیلی 🕊
@Aghaseyedsajad
#شهدا افتادند
تا ما بلندتر بایستیم
واکنون نظاره ات میکنند
که چه میکنی با آنچه که
با خونشان برایت
به ارمغان آورده اند...☝️
#شادیروحشھداصلـوات
@Aghaseyedsajad
بــا اشک خویش، قبـــر تــرا رنگ میزند
این مادری که بوسه بر این سنگ میزند
میخواستم قصیـده بگویم به وصف تو
دیـدم که پـــای قافیــــههـا لنــگ میزند
#شهید_سیدسجاد_خلیلی 🌹
@Aghaseyedsajad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃میلاد حضرت زهرا س و روز مادر مبارک باد 🍃
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات
#شهید_سیدسجاد_خلیلی 🌹
@Aghaseyedsajad
برف بارید به این شهر،
کجایی مادر؟
کاش سَردَت نَشَود
دل نگرانم برگرد ..!
#مادران_چشم_انتظار
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بَستهاَمعَهدکهدَرراهِشَهیداٰنباٰشَم
چٰادُرِمشکیمَنرَنگشَهاٰدَتداٰرَد..:)
@Aghaseyedsajad
حاج احمد متوسلیان :
وقتی صحبت از جنگیدن و شهید دادن میشود، صحبت از جنگیدن در ۹ متر برف است ! جایی که انسان یخ می بندد و امکانِ تحمل ۱۰ دقیقه نگهبانی سخت میباشد.
#بهمنماه_۱۳۵۹
#مریوان_ارتفاعات_تته
یاد شهدا با صلوات 🌷
🔴ببینید چه شاه مهرهای اعدام شده که از مصی پولینژاد تا روباه پیر جیغشون رفته هوا
اما این نکتهی مهمتره👇
🔹وزارت اطلاعات، علیرضا اکبری را بدون آنکه دولت انگلیس متوجه شود بازداشت کرده بود و چند ماه از طریق او به سرویس اطلاعاتی انگلیس اخبار جعلی میداد و انگلیس به تصور آنکه این اطلاعات را از جاسوس خود دریافت کرده است دست به اقدامات فاجعهباری زده و علاوه بر خسارات زیادی که متحمل شده، برخی از سرنخهای داخلی و خارجی آن نیز لو رفته است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 برخورد عجیب حاج قاسم با خانم ضعیف الحجاب در هواپیما
وقتی مسافرین هواپیما از برخورد حاج قاسم انگشت به دهان ماندند...
🎬 انتشار برای اولین بار
🍃🌸سرهنگ محمدی:
ماه رمضان بود و ما در سوریه بودیم که یکی از افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت افطار دعوت کرد؛
با تعدادی از دوستان از جمله شهید بیضائی به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛ دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و میخواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما محمودرضا منصرف شد و گفت: «من برمیگردم»
رزمندگان لبنانی اصرار داشتند که با آنها به افطاری برود و من نیز مصر بودم که دلیل برگشتنش را بدانم
شهید بیضائی به من گفت:
«شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از افطار که برگشتید دلیلش را برایتان میگویم»
بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت:
«اگر خاطرت باشد؛ این افسر قبلا نیز یکبار ما را به میهمانی ناهار دعوت کرده بود؛
آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده غذای ما را به سربازانشان دادهاند و آنها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را میخورند!
امروز که داشتم وارد سالن میشدم
فکر کردم اگر قرار است ته مانده غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند،
من آن افطار را نمیخورم»
🍃🌸شهید محمودرضا بیضایی
@Aghaseyedsajad