eitaa logo
|آقٖـاےِ عِشـ♡ــق|
460 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
591 ویدیو
5 فایل
❤انٺـشار ٺـصاویر و سخنـرانےهاۍ امامـ خامنہ اے ❤نڪاٺ مفید و آموزندهـ از بیاناٺ ارزشمندشاݧ ❤اخبار لحظہ اۍ از فرمایشاٺ ایݜاݧ ❤انتشار پست های سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
🎨چقدراین‌جملات‌باحال‌و⚖ 🛤روزامروزمون‌سازگاره...💎 🍎 🍎 🍎
🎙مادرشهید:بعدشهادتش 😎دوستش‌بهم‌گفت: 🔊''زینب‌به‌من‌گفته 😍اگه‌شهیدشدم‌به 🍵مادرم‌بگوآش‌نذری 🌈بدهدمن‌نذرشهادت‌کرده‌ام'' 🌷شهیده‌زینب‌کمایی🌷 🍃 🍃 🍃
🎼واکنش‌شهیدبه‌ 🎧به‌صدای‌خواننده‌زن... 🏢ازدانشگاه‌اومدخونه 😑‌خیلی‌خسته‌بود. 🤔پرسیدم‌چیشده؟! خندیدوگفت:تهران‌ماشین‌سوار 🚗شدم‌که‌بیام‌قم. راننده‌وسط‌ 🥁اتوبان‌صدای‌موسیقیشو بردبالا. ‌تحمل‌کردم‌وچیزی‌ 🗣نگفتم‌تااینکه‌دیگه‌صدای 👩‌زن‌روداشت‌پخش‌میکرد! 🛣منم‌با‌اینکه‌وسط‌بیابون 🔕بودم‌گفتم‌یا‌کمش‌کن 🚶‍♂یامن‌پیاده‌میشم!؟ 🚖اونم‌نامردی‌نکردوزدکنار! 😁منم‌کم‌نیاوردم‌وپیاده‌شدم! ''شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر''
اگه‌این‌اتفاق‌توی‌کشورهای‌💣 خارجی‌بودمثل‌بمب‌صدامیداد. حتمابخونین‌قشنگه...🔮 چندروزی‌بودکه‌هرچندساعت پیرزنی‌با۱۱۰تماس‌میگرفت‌و ساعت‌رو‌میپرسید...⏰ میگفت‌قرص‌دارم‌بایدبخورم نمیدونم‌ساعت‌چندهستش‌با تلفن‌های‌دیگه‌هم‌تماس‌میگیرم فکرمیکنن‌دارم‌مسخره‌میکنم‌و جواب‌نمیدن...☹️😔 بچه‌های‌مرفوک‌آدرس‌پیرزن‌رو گرفتن‌ویه‌واحدگشتی‌اعزام‌کردن به‌منزل‌ایشون.🚓 وقتی‌رسیدن‌دیدن‌پیرزن‌درمنزلی ساده‌زندگی‌میکنه‌وسوادهم‌نداره فقط‌بلده‌شماره۱۱۰روبگیره...📞 ساعت‌مصرف‌قرص‌های‌پیرزن‌رو پرسیدن‌ویادداشت‌کردن‌وبرگشتن. ازاون‌دراتاق‌مرفوک‌یک‌برگه‌نصب کردن‌وسرساعت‌مصرف‌قرص‌ها باایشون‌تماس‌میگیرن‌میگن‌مادر جان‌الان‌وقت‌قرص‌صورتیه‌هستش. وهربارکه‌نگهبانهاعوض‌میشن‌به نگهبان‌بعدی‌تاکیدمیکنن‌که‌فراموش نکنی‌زنگ‌بزنی‌پیرزن ‌قرصهاشوبخوره...💊 مرفوک:مرکزفرماندهی‌وکنترل
فهم امر ولی و پیچیدگی های زمانه--تدبر در نامه 15 نهج البلاغه-6-8-1399-حجت الاسلام مهدوی ارفع--.mp3
6.24M
فهم امر ولیّ جامعه و پیچیدگی های زمانه🤔 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🤗رهبری از جایگاه ریاست جمهوری حمایت کرد نه از خود رییس جمهور😑 دو ریال براش ارزش نداره😁😂
علی‌الهادی‌دوماه‌قبل‌شهادتش میگفت‌یک‌شب‌توخواب‌🙈 دوست‌شهیدمودیدم.😍 پرسیدم‌شما‌شهیداحمد مشلب هستی؟🤓 گفت:بله🌈 ‌گفتم‌ازشمایک‌☝️ درخواست‌دارم‌وآن‌اینکه ‌اسم‌من‌رانیزجزوشهدا،📝 درلیستی‌که‌حضرت‌زهرا سلام‌الله‌علیها‌مینویسدوشمارا گلچین‌میکندبنویسی؟✏️ شهیداحمدمشلب‌به‌من‌گفت: اسمت‌چیست؟!🤔 ‌گفتم:علی‌الهادی!🤗 شهیداحمدمشلب‌گفت: این‌اسم‌برای‌من‌آشناست،😍 من‌اسم‌تورادرلیستی‌که‌نزد حضرت‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)‌😇 بوددیده‌ام‌وبه‌زودی‌به‌ ماملحق‌خواهی‌شد.😘
دست‌شکسته‌ای‌که‌به‌سر‌حاج‌ احمدکاظمی‌کشیده‌شد...😭 🔫عملیات‌بیت‌المقدس‌ترکش‌ خوردبه‌سرش‌. ‌ازبس‌خون‌ ریزی‌داشت‌بیهوش‌شد.🤯 یه‌مدت‌گذشت. یکدفعه‌ازجاپرید. گفت:«پاشوبریم‌خط».😳 گفتم:«آخه‌توکه‌بیهوش‌بودی چیشدیهوازجاپریدی؟»😤 گفت:«بهت‌میگم. به‌شرطی‌🌪 که‌تا‌زنده‌ام‌به‌کسی‌چیزی‌نگی.» وقتی‌بیهوش‌بودم‌خانم‌فاطمه ‌زهرااومدندوفرمودند:🌈 «چیه؟چراخوابیدی؟» عرض‌کردم:«سرم‌مجروح شده، نمیتونم‌ادامه‌بدم».🤕 حضرت‌دستی‌به‌سرم‌کشیدند وفرمودند:«بلندشوبلندشو،🤭 چیزی‌نیست. بلندشوبروبه کارهایت‌برس»😍 به‌خاطرهمین‌است‌که‌هرجاکه‌ می‌رویدحاج‌احمدکاظمی😇 حسینیه‌فاطمه‌الزهراساخته است...😎
یہ‌هفته‌قبلِ‌اعزام‌خواب‌😍 😎شهادتشودیده‌بودویہ‌هفته‌ بعدِاعزام‌هم‌شهیدشد.🕊 روزآخرزنگ‌زدگفت:تایہ‌هفتہ دیگہ‌نمیتونم‌زنگ‌بزنم.📞 بہ‌مامان‌گفت‌یہ‌وقت‌نری🚶‍♂ پادگان‌بگۍ‌بچہ‌من‌زنگ‌نزده وآبروموببری.🗣 من‌خودم‌هروقت‌تونستم‌ بہ‌شمازنگ‌میزنم.😊 🔊شب‌آخرهمرزمش‌میگہ: مجیدحیف‌تونیست‌بااین🙊 اعتقادات‌واخلاق‌ورفتارکہ خالکوبی‌روی‌دستت‌هست؟😕 👤مجیدمیگہ:تافردا‌خالکوبی یاخاک‌میشه‌یاپاک‌میشه...😳 وپاک شد.😇 ''شَہیدمَجیدقُرباݩخانے''
📿یه‌آقای‌ریشۅی‌تسبیح ‌به‌دست‌میگفت:🗣 🎅تۅچراجلۅرفتۍ؟
🌷تعریف‌شهادت‌اززبان 🌷شهیـداحمــدمشلب... ❤️ ❤️
🎤هم‌مداح‌بودوهم‌فرمانده. سفارش‌کرده‌بودروی‌سنگ✏️ 📌قبرش‌بنویسند:یازهرا. 📎اینقدررابطه‌اش‌باحضرت زهراقوی‌بودکه‌مثل‌بی‌بی🙄 شهیدشد.😭 💣خمپاره‌خوردبه‌سنگرش‌ وبچه‌هارفتندبالای‌سرش‌🤭 😔دیدندکه‌خمپاره‌خورده ‌پهلوی‌چپ‌وبازوی‌راستش.😱 ''شهیدمحمدرضاتورجی‌زاده''
خیلۍچیزارونمیشه‌به‌کسی🤭 ‌گفت‌حالامیفهمم‌چراامام‌علی...😇