#سنگر_خاطرات
کار همیشگی اش بود لباس نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به #امام_حسین(علیه السلام) می داد بعد هم رو به عکس حضرت آقا می ایستاد و احترام نظامی می گذاشت بهش گفتم:
"مگه آقا شما را می بیند که همیشه احترام میذاری؟! "
بهم گفت : " وظیفه ی من احترام به حضرت آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند. "
-شهیدمسلمخیزاب🌿
🔰|سنگر رسانه|
{@Aghaye_Man128} 🌱♥️
ִֶָ آقایِمن'!🇵🇸
#سنگر_خاطرات کار همیشگی اش بود لباس نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به #امام_حس
#سنگـر_خاطـرات
هر روز میدیدم یوسف گوشهای از سنگر نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز. یک روز هنگام برگشتن از فاو گفتم: یوسف نامه ات را پست نمیکنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم، کسی را ندارم که.... .
-شهیدیوسفقربانی🌿
🔰|سنگر رسانه|
{@Aghaye_Man128} 🌱♥️