۵ آبان ۱۴۰۱
۵ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
تنهایی برایم هیچ گاه چاره نبود ، اما دیگر راهِ حلی هم نبود ، من آنقدر شکسته بودم که در هیچ آغوشی جای نمی گرفتم:))) .
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
او هیچ وقت مسائل را چندان جدی نمیگرفت و من فکر میکنم ، احتمالاً همین باعث نجاتش شد !
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
کسی چه میداند چند نفر در بستر هایی جدا ازهم یک دیگر را در آغوش گرفته و به خواب
رفته اند؟(:
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱