پرسید از روزهای سخت چی یادگاری میمونه؟نگاش کردمو گفتم استخوانهای شکسته ی تیز پنهان شده زیر پوست نازک زنده بودن..
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
آدما همون کاری و باهات میکنن که تو دلت نیومده باهاشون بکنی:))!
کسی نمیداند در این مدت چه توانی خرج کردهام تا مقابل افکارم بایستم و یکباره همه چیز را تمام نکنم..
اما همیشه یه چیزایی هست که نمیدونی، یه چیزایی هست که چه بهتر که نمیدونی
و یه چیزایی هم هست که آرزو داری ایکاش نمیدونستی.!
نه، همین خود تو. حیرت نمیکنی گاهی که چطور قلبت از تحمل بار این همه غصه، این همه درد، از هم پاره نمیشود؟