زیر بار غم و غصه چنان خرد شده بود که به نظر می آمد کرخت شده و احساساتش را از دست داده است.
‹اغمــٔـا›
نازم به چَشم یار که تیر نگاه را بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد . .
نفسم تنگ شده باز هوا میخواهم،
به چه رویی بنویسم که تو را میخواهم . .
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
هیچوقت به هیچکس این اطمینانو ندین
که هرکاری بکنه بازم شمارو از دست نمیده:))!
‹اغمــٔـا›
نفسم تنگ شده باز هوا میخواهم، به چه رویی بنویسم که تو را میخواهم . .
نَرفت گَرد غم از دل، به شستن قالی
کدام خانه تکانی؟ چه اَحسنِ الحالی؟