‹اغمــٔـا›
زیبایی کتاب:
از مرگ ماهی ها می ترسم
وگرنه
راز دلم را
به دریا خواهم گفت...
زندگیم دقیقا مثل پشه های جادست؛
دارم زندگیمو میکنم یهو یه آدمیزادی با نهایت سرعت میاد تر میزنه توش و میره!
دختر اگه بشکنه دیگه نمیتونه ظریف باشه
دیگه نمیتونه هر روز لاک بزنه و موهاشو ببافه
دیگه انتظار نداشته باش صدای خنده هاش خونه رو پُر کنه.