غمگین ترین بخش ماجرا اینجاست که قبول کردی این آدمی که جلوت نشسته دوسِت نداره، ولی تو هنوز دوسش داری.
در خسته ترین ، افسرده ترین ، زشت ترین ، حال ندار ترین ، پایین ترین مقطع زندگی هستم . . .
از ناراحتی کسی نترسید، ناراحتی یعنی هنوز براش اهمیت دارید، اون بیتفاوتیه که باید ازش ترسید !
اینایی که میگن تو خونه موندن براشون سخته رو درک نمیکنم.
خونه امنه، خنکه، ساکته، آدما تو مخت نیستن، خوراکی دمدسته، لباسات راحته، میتونی زشت و شلخته باشی.
چی داره این بیرون آخه؟:/
یه کتابی خوندم توش نوشته بود دیگه از فردا فراموشت میکنم.
اِسم کتابِش "نَشدنی" بود ! . .
احتیاج دارم با یکی که سلیقه ی موسیقیش شبیه منه، شب بندازیم تو جاده و هیچی نگیم، فقط آهنگ گوش کنیم..
‹اغمــٔـا›
-ولی من نمیخوام زنده بمونم،میخوام زندگی کنم؛
-من دیگه نمیتونم خوشحال باشم؛