‹اغمــٔـا›
یک نامه خودکشی بجا مانده:
من برای این جسم سرگردان مرگی را برگزیدم که روحم مدتها پیش تجربه کرده بود؛ سوختنِ تدریجی.
ما زخمهای یکدیگر را بوسیدیم و امید به بهبود داشتیم؛ چه شد که زخمی عمیقتر برای یکدیگر شدیم؟
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
باید برای حال خوب بجنگی وگرنه غم همیشه کنارت هست تا یقت رو بگیره:))!