من نمیدونم چمه، فقط میدونم استرس کل وجودم رو گرفته، قلبم تو دهنمه، هزارتا فکر و خیال تو سرمه، دلشوره دارم و هر لحظه ممکنه که بمیرم.
و تو نمیدانی چگونه عاجز از تسلی و تسکین خویش، امیدوارانه به هر سو رفتهام و ناامید بازگشتهام.!
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
ما به احترام دستهایی که شانههایمان
را درسختیها میفشارند، دوام میآوریم:))!
هروقت که از آدمها ناامید میشم، به تو فکر میکنم. اون موقع با یه لبخند، ناامیدم.!
کداممان تنهاتریم..؟
دختری که دیگر کسی را به زندگیاش راه نمیدهد، یا مردی که برای تجربهی دوبارهی آن بوسه، تمام دختران شهر را امتحان میکند؟!
باشه قبول هممون تحت فشاریم اما دلیل نمیشه درست رفتار نکنی، چه با من، چه با هر آدم دیگهای...