قرار نیست جواب همه را بدهیم،
قرار نیست همه را خوشحال کنیم،
قرار نیست همه از ما راضی باشند،
قرار نیست همه از ما خوششان بیاید،
قرار نیست همه با ما دوست باشند.
ولی حس میکنم تو واکسن های کرونا غم و اندوه بوده که از سال 98 به بعد هیشکی یک روز خوش ندید!
بعضی وقتا آدم وقتی
ناراحته گریهش نمیاد ولی کلیداشو،
وسایلاشو جا میذاره، لیوان از دستش
میفته، به یه نقطه خیره میشه و وقتی
باهاش حرف میزنی میگه: ببخشید
نفهمیدم میشه یه بار دیگه بگی؟!
آدمیست دیگر؛ حتی در اقیانوس هم زنده میماند اما گاهی در یک جرعه دلتنگی غرق میشود.