آرام بگیر عزیز من، این اندوهها با ما خواهند ماند. ثمرهی جان کندن برای از بین بردنشان، جز ناامیدی نیست.
‹اغمــٔـا›
مرا دردیست اندردل، که گرگویم زبان سوزد وگرپنهان کنم، ترسمکه مغزِاستخوان سوزد . .
خوردیم زَخمها که نه خون آمدو نه آه
وه این چه نیش بود که تااستخوان برفت . .
‹اغمــٔـا›
بعضی وقتا باید دستتو بکنی تو سینت قلبتو بِکَنی پرتش کنی اونور تا ببینی چی به چیه و کار درست چیه:)))
وقتی به دوس داشتنت شک میکنه به جای نعره زدن یکم فک کن ببین چیکارا باید میکردی که نکردی.!
#دست_نوشته