بزرگسالی واقعاً سخته؛ خودت افسردهای، دوستات افسردهان، تو مشکلاتت تنهایی، و همواره تلاش میکنی خودتو نکشی.
سپس به همان چیزی که بودم برگشتم:
«یک سکوت طولانی، اجتناب از گفتگو و میل به تنهایی.»
‹اغمــٔـا›
اونجا که یاسر میگه: چرا همه چی بند تار موئه، چی موند از اون نگاه با شکوهت .
اونجا که صادق هدایت میگه:
هرکس از این دنیا چیزی برمیدارد و من دست برداشتم.
میگفت: تهش تنهایی زورم به همه چی میرسه ولی دروغ چرا؟ دلم نمیخواست تنهایی از پس همه چی بربیام: )
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
اگر جایگاهی در زندگی کسی داشته باشی، او هرگز دربرابر دیگران وانمود نمیکند که تنهاست:))!