‹اغمــٔـا›
زیبایی کتاب:
خودم را دوست دارم؛ همه جا همراهم بوده و یک بار نگفت حاضر نیستم با تو بیایم.. آمد و هیچ نگفت، حرف نزد.. گفتم و او شنید، رنجش دادم و تحمل کرد. !
‹اغمــٔـا›
باب مارلی یه جمله داره که میگه :
اگر مثل آن چیزی که
میشناختمت، می ماندی
آن طور که میخواستی
دوست می داشتمت . . !
ما همانند بادکنک هایی هستیم که با احساسات، پُر شده ایم در دنیایی که مملو از میخ هاست ؛