‹اغمــٔـا›
از غم تغذیه میکند غم میخورد و غم بالا میآورد. #کنجِدلِمَن
روی کاغذهای مچاله شدهی ِ گوشه ِ اتاق ..
‹اغمــٔـا›
در عطش ِ پایان دادن به فروپاشی هایش،
درد ِ متلاشی کنندهش را ؛ رویِ کاغذ بالا میآورد(!
#کنجِدلِمَن
امیدوارم تو سن شصت هفتاد سالگی یاد کارهای نکرده و آروزهای از دست رفته جوونیمون نیوفتیم و همه وجودمون پُرِ حسرت نشه:))).
خسته شده ام آنقدر گشته ام تا متنی شعری آهنگی پیدا کنم برایِ آنکه مرا درک کنید، کاش سکوت کنم و بدانید در من چه میگذرد...!
بايد هر چه زودتر كلک را كند و رفت ،ايندفعه شوخى نيست هر چه فكر ميكنم هيچ چيز مرا به زندگى وابستگى نميدهد ، هيچ چيز و هيچكس: )