‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
رفت روی تخت و خوابید غمش هم جای دیگری نداشت برود کنارش دراز کشید:))!
یکی از عجیب ترین حس ها اونجاییه
که پیش خودت فکر میکنی
چقدر دلم واسه این لحظه تنگ میشه ،
درحالی که هنوز تموم نشده ..
‹اغمــٔـا›
-پوچی تمامش را در دست گرفته بود؛
-سکوت بر در و دیوارِ اتاق ، راهِ فرار میخواهد؛
در این مدت، زندگی به گونه ای سپری شده است
که میتوانم سالها بدون آنکه
هیچ اتفاق غم انگیزی رخ بدهد غمگین بمانم.
تو زندگی هر کس خط هایی هست
که وقتی ازشون عبور می کنی
هیچوقت نمیتونی برگردی
و آدم قبلی بشی
که بهش میگن ته خط ..