‹اغمــٔـا›
حال اون بدبختیو دارم که داشته راه میرفته توی خیابون یه سرنگ رفته کف پاش هم معتاد شد هم ایدز گرف ..
یا مث ِ یه ادم جنگ زده که هیچ تقصیری نداشت؛
‹اغمــٔـا›
یا مث ِ یه ادم جنگ زده که هیچ تقصیری نداشت؛
یهویی پرتش کردن وسطِ یه جنگ(:
‹اغمــٔـا›
یهویی پرتش کردن وسطِ یه جنگ(:
انگار تو جنگ کلی زخم خورده؛کلی تیر خورده؛کلی خونریزی کرده ُ بازم به سختی داره نفس میکشه؛
‹اغمــٔـا›
انگار تو جنگ کلی زخم خورده؛کلی تیر خورده؛کلی خونریزی کرده ُ بازم به سختی داره نفس میکشه؛
با اینهمه بازم دس از سرش برنداشتن ُ با این تن ِ خونی ُ زخمی پرتش کردن تو یه گرداب ِ شور؛
‹اغمــٔـا›
با اینهمه بازم دس از سرش برنداشتن ُ با این تن ِ خونی ُ زخمی پرتش کردن تو یه گرداب ِ شور؛
یچیزی شبیه خراش ِ روح میمونه ؛
May 11
mohammad_beyranvand_az_hichi behtare 128 (1).mp3
3.95M
بیا برگرد انقد بازی نکن با روحیه ام . .
#بگوشیم🌱